۲۱ مهر ۱۴۰۰، ۱۰:۱۳

رمان برگزیده جایزه ادبی کوچه منتشر شد

رمان برگزیده جایزه ادبی کوچه منتشر شد

رمان «من چیزهایی می‌بینم که دیگران نمی‌بینند» نوشته فرشته میرزائی که رمان برگزیده دومین دوره جایزه ادبی کوچه بود، منتشر شد.

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روابط عمومی انتشارات کتاب کوچه، رمان «من چیزهایی می‌بینم که دیگران نمی‌بینند» نوشته فرشته میرزائی که رمان برگزیده دومین دوره جایزه ادبی کوچه بود، منتشر شد.
این رمان ماجرای دختری به نام نگار است که وقتی همسرش از دنیا می‌رود، گمان می‌کند این مرگ طبیعی و عادی نیست. چون فردای همان شبی که دعوایشان می‌شود و همسرش خانه را ترک می‌کند به جای این که خودش برگردد، جنازه‌اش بازمی‌گردد و از طرفی، وقتی بر سر مزار دست بر خاک او می‌کشد، حس می‌کند خاک انگشتان او را می‌خواهد در خود فرو برد. از همین جاست که اتفاقات عجیبی برای نگار رخ می‌دهد و داستان پیش می‌رود.
در سال 1399 دومین دوره جایزه ادبی کوچه برگزار شد و رمان فرشته میرزائی توانست نظر هیات داوران را جلب کند. او در این رمان، درباره تاثیر سحر و جادو در زندگی انسان‌ها سخن می‌گوید.
او در بخشی از رمانش نوشته است: «کفش‌هایم را درآوردم و چهارزانو بالای سر همسرم نشستم. تاج گل را کمی کنار زدم. دلم نمی‌خواست بینمان مانعی جز خاک باشد. کمی از خاک را برداشتم و بوییدم. بوی گل مریم می‌داد. به‌زحمت تاج گل را کنارتر زدم. سنگین بود. مجبور شدم چند شاخه گل را بشکنم و برای خودم جایی باز کنم. انگشتان دست چپم را در خاک فرو بردم، بالای قبر، تقریبا همان جا که سرش قرار داشت. سرد بود؛ اما نه آن قدری که یاسر دوست نداشته باشد. به این نوع ارتباط عادت نداشتم. دلم می‌خواست بدانم در آن تصادف لعنتی، دست و پایش هم شکسته یا نه. گوش چپم را به خاک چسباندم. صدایی نیامد. روسری را از روی گوشم کنار زدم. همهمه مردمی که همان اطراف کنار رفتگانشان بودند، خلوتمان را به هم می‌زد. چشمانم را بستم و از عمق وجود نفس کشیدم. باید بوی یاسر را از زیر خروارها خاک بیرون می‌کشیدم. دست راستم را در پایین‌ترین قسمت بدنش روی خاک گذاشتم. پاهایش را رد کردم. به نظر سالم می‌رسید. عرق سردی بر تنم نشست. دستم را به سختی از زیر شاخه‌ها بالا کشیدم تا به سینه‌اش برسم. قلبش می‌تپید.»

رمان برگزیده جایزه ادبی کوچه منتشر شد


او درباره یافتن این ایده و انگیزه نوشتن آن گفت: «دلیل اصلی نوشتن این رمان برای من، تجربه واقعی و شخصی بود. چند سال از ازدواج ما می‌گذشت و هنوز فرزندی نداشتیم. کم‌کم از بعضی دوستان و آشنایان و اقوام، زمزمه‌هایی مبنا بر احتمال وجود طلسم و جادو و پیشنهاد باطل‌کردن سحر می‌شنیدیم. البته تکلیف ما با خودمان از ابتدا مشخص بود اما همه این‌ها بهانه‌ای شد برای نوشتن رمان «من چیزهایی می‌بینم که دیگران نمی‌بینند».
رمان «من چیزهایی می‌بینم که دیگران نمی‌بینند» نوشته فرشته میرزائی در انتشارات کتاب کوچه در 142 صفحه و با قیمت 36 هزار تومان منتشر شده است.

کد خبر 5326521

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha