۱۱ آذر ۱۴۰۰، ۹:۰۰

گزارش هفتگی اندیشه مهر؛

از نامه نعمت الله فاضلی به دانشجویان تا خداحافظی رسول جعفریان

از نامه نعمت الله فاضلی به دانشجویان تا خداحافظی رسول جعفریان

در هفته‌ای که گذشت، نعمت الله فاضلی یادداشتی خطاب به نودانشجویانی که تازه سال تحصیلی خود را آغاز کردند نوشت و رسول جعفریان هم از کتابخانه دانشگاه تهران رفت.

خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و اندیشه: در هفته‌ای که گذشت حوزه اندیشه، حوزه شلوغ و پراتفاقی را پشت سرگذاشت هم چندین انتصاب داشت، هم نشست‌های متعددی برگزار شد و هم حوزه نشر پررونق بود و چندین کتاب در عرصه اندیشه منتشر شد که مروری بر آنها خواهیم داشت.

جعفریان از دانشگاه تهران رفت و «مهدوی‌زادگان» به سمت آمد

اگر بخواهیم از انتصاب‌ها شروع کنیم ازسازمان سمت می‌توانیم شروع کنیم که در هفته اخیر وزیر علوم، داوود مهدوی زادگان را به عنوان سرپرست «سرپرست سازمان مطالعه و تدوین کتب دانشگاهی در علوم اسلامی و انسانی (سمت)» منصوب کرد.

مهدوی‌زادگان، عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و متولد ۱۳۴۳ دارای تحصیلات دکترای حوزوی (سطح ۴) است که از سوابق اجرایی وی می‌توان به مدیر گروه تحقیقات و برنامه‌ریزی مجمع جهانی اهل البیت (۱۳۷۲) ۱۳۷۲-۱۳۷۰، معاون تربیتی طلاب خارجی مجتمع شهید صدوقی (وابسته به مرکز جهانی علوم اسلامی)، ۱۳۷۴-۱۳۷۲، نمایندگی نشریه «حضور» (وابسته به مؤسسه‌ی تنظیم و نشر آثار امام خمینی) دفتر قم، ۱۳۸۰-۱۳۷۵، مدیر گروه مطالعات سیاسی و اجتماعی مؤسسه‌ی تنظیم و نشر آثار امام خمینی ره، دفتر قم، اشاره کرد.

اتفاق دیگر که البته هنوز انتصابی صورت نگرفته و فعلاً فقط در حد کناره گیری است، خداحافظی رسول جعفریان با کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران است. وی در صفحه شخصی خود این خبر را داد و بعد از چهار سال فعالیت در این مسئولیت از این سمت کنار ه گیری کرد.

از اتفاقات نصب و کناره گیری بگذریم و مروری بر مهم‌ترین نشست‌ها و سخنرانی‌هایی که در هفته گذشته برگزار شد داشته باشیم.

دینانی: هگل و نیچه فردوسی را می‌شناختند

چند وقت پیش، موسسه حکمت و فلسسفه کتابی با عنوان «رموز اشراقی شاهنامه» نوشته بابک عالیخانی منتشر کرد که در هفته گذشته وبینار دور روزه‌ای با عنوان «شاهنامه و حکمت فهلوی» به بهانه انتشار این کتاب برگزار شد و در آن اساتید بزرگی چون سید حسین نصر، ابراهیمی دینانی با دبیری عالیخانی سخنرانی کردند.

سید حسین نصر در مراسم افتتاحیه این وبینار گفت: اشراق به معنای کلی؛ یعنی یک نوع شناخت فلسفه‌ای که مبتنی بر منور شدن نیروی داننده یا فکر انسان است که از اسلام هم شروع نمی‌شود، بلکه از قدیم بوده است و هم خود فلاسفه اسلامی و هم فلاسفه یونانی بر این عقیده بودند که قبل از ظهور حکمت مشائی با ارسطو و … حکمت اصلی که تداوم داشته، اشراقی بوده است. همچنین عقیده بر این بود که این حکمت از قدیم رابطه خاصی با ایران داشته است؛ چنانکه افلوطین خودش را وارد ارتش روم کرد تا در جنگ با ایرانی‌ها به شرق برود و بتواند از آن حکمت بهره ببرد.

ابراهیمی دینانی هم در این مراسم اشاره کرد که هگل و نیچه فردوسی را می‌شناختند و برای سندیت حرفش توضیح داد: به نظر من «هگل» یکی از فلاسفه بزرگ مغرب‌زمین است در یک جایی حرف عجیبی زده که خیلی شاید به آن توجه نکرده‌اند. «هگل» فیلسوف آلمانی می‌گوید؛ برای اولین‌بار نور معنویت در ایران باستان مطرح شد. این را یک فیلسوف بزرگ آلمانی می‌گوید و کم‌وبیش یک آشنایی داشته است. هم «هگل» با فرهنگ ایرانی آشنایی داشته و هم «نیچه»؛ مثلاً «نیچه» وقتی که از اَبَرمرد صحبت می‌کند، به نظر من شدیداً تحت تأثیر شاهنامه و فرهنگ ایران بوده است. مرد برتر همان است که فردوسی در شاهنامه بیان می‌کند. معمولاً برخی از اشخاص که نام نمی‌برم، خیلی دلشان نمی‌خواسته فرهنگ ایرانی مطرح باشد و ایران را مجوس و کافر و ثنوی می‌خواندند اما اینها صحیح نیست بلکه ایرانیان در طول تاریخ موحد بودند. زرتشت هم که از یزدان و اهریمن صحبت می‌کند؛ یعنی از خدا و شیطان سخن می‌گوید. بنابراین موانع زیرکانه‌ای ایجاد می‌کردند که شاهنامه کمتر خوانده شود.

از نامه نعمت الله فاضلی به دانشجویان تا خداحافظی ر سول جعفریان

بیژن عبدالکریمی هم درروز دوم این وبینار گفت: ما باید هم همچون هگل بکوشیم تا به آن چیزی بیندیشیم که قبلاً در سنت تاریخی‌مان اندیشیده شده است و هم مانند هایدگر بکوشیم تا چیزی را که قبلاً اندیشیده نشده، آشکار سازیم. ما باید بکوشیم مفروضات نهفته و تأمل‌ناشده‌ای در سنت تاریخی خود را بیابیم که به انحطاط این سنت و انسداد تفکر در ما و عدم ناتوانی‌مان با سازگاری با زیست‌جهان کنونی منتهی گردیده است و ببینیم این کدام مؤلفه‌های نظری و مفروضات نااندیشیده بنیادین در سنت ما بوده است که به شرایط کنونی منتهی شده است. یا این کدام مفاهیم و مقولات بنیادین بوده است که با تحول و مسخ آنها به انسداد یا الاقل به انحطاط تفکر در روزگار کنونی رسیده‌ایم. ما باید به این امر بیندیشیم که با بازفهمی و بازتفسیر کدام مقولات می‌توانیم از فهم رایج و متعارف مفاهیم در دوران کنونی جامعه‌مان فاصله بگیریم.

نزاع علامه مطهری و علامه مصباح یزدی

یکی دیگر از همایش‌های مهمی که در هفته گذشته برگزارشد، همایش ملی «علامه مصباح یزدی، فیلسوف علوم اجتماعی اسلامی» بود. آیت الله رشاد در این همایش تفاوت نظر میان علامه مصباح و علامه مطهری را باشکوه توصیف کرد و گفت: یکی از نقاط چالش دل‌پذیر در عصر ما، نقطه چالش میان دو متفکر سترگ یعنی علامه مطهری و علامه مصباح‌یزدی در مسئله ماهیت و ترکیب جامعه بود که هر دو، دو نظر متفاوت داشتند. یکی از نقطه‌هایی که می‌توان در این روزگار به آن فخر کرد، این نزاع طلبگی بین دو فیلسوف بزرگ بود که هرچند رویارو هم نبود. در عین اینکه دو متفکر، شاگرد یک استاد یا یک گروه از اساتید هستند و در هدف خویش هم‌سویی دارند اما در یک بحث مهم، دو نظریه را طرح می‌کنند و مورد توجه قرار می‌گیرد و از نظر بنده بسیار دلپذیر و باشکوه است. این مسئله نقطه نزاع اصلی این چالش و دو دیدگاه متفاوت است.

حجت الاسلام پارسانیا، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران از دیگر سخنرانان این مراسم درباره اینکه گفته می‌شود علامه مصباح یزدی، متافیزیسن است بیان کرد: تعریفی که آیت‌الله مصباح از رابطه فلسفه با علم دارند، رابطه علم با علم است و آنجا هم منطق خود را به حسب موضوع خود دارد و حتی تعریف ایشان همانطور که در فلسفه و هویت فلسفه به عنوان یک علم مهم است، در علوم اجتماعی نیز مهم است. باید توجه کرد که تعریف علوم اجتماعی، تعریفی مدرن است. وقتی علمی را در تعریف مدرن می‌بینید اینطور است که علم باید دانش تجربی باشد، پس گزاره‌های تجویزی مانند حقوق، دیگر علم نیست و مباحثی مانند علوم اجتماعی نباید بحث ای تجویزی داشته باشند. در این دیدگاه، فلسفه هم علوم انسانی است و محدود می‌شود و رابطه فلسفه با علوم رابطه ساینس و انسانیات و فرهنگ خواهد بود. با این بیان، وقتی گفته می‌شود رابطه فلسفه با علوم اجتماعی چیست، تفاوت دیدگاه آیت‌الله مصباح با دیگران روشن می‌شود. تفاوت ایشان با دیگران یک تفاوت بنیادین است و علوم و فلسفه را به معنای مدرن نمی‌دانند و رابطه اینها را نیز رابطه علم با علم می‌دانند.

حجت الاسلام خسروپناه از دیگر سخنرانان این مراسم بود.

در یکی از گزارش‌های هفتگی اندیشه مهره اشاره کردیم که کتاب تازه پورحسن با عنوان «نظام معرفت‌شناسی؛ بازخوانی بنیان‌های معرفتی فارابی» به تازگی منتشر شده است. به همین مناسبت شهر کتاب در ادامه سلسله نشست‌های هفتگی خود که سالهاست برگزار می‌کند هفته پیش نشست نقد و بررسی این کتاب را با حضور مولفو عبدالله نصری برگزار کرد.

از نامه نعمت الله فاضلی به دانشجویان تا خداحافظی ر سول جعفریان

نصری درابتدای این جلسه محاسن کتاب را گفت و سپس این نقد را بیان کرد که در کتاب به برخی از دیدگاه‌ها از دید فارابی به طور اختصار اشاره می‌شود؛ مانند بحثی که جابری دارد و بنده می‌گویم می‌شد حتی یک بخش پنجمی هم به کتاب افزود و دیدگاه‌های مختلفی که در باب اندیشه‌های فارابی ارائه شده به خصوص آنچه مربوط به این کتاب است به طور مستقل مطرح می‌شد و ضروری است که فقط دیدگاه دانشمندان و محققان داخلی مطرح نشود، بلکه آرای محققان غربی هم باید مورد توجه باشد. همچنین برخی از مفاهیم محوری در فلسفه فارابی به خوبی مورد توجه قرار گرفته است که از جمله می‌توان به مفهوم عقل اشاره کرد.

نعمت الله فاضلی همزمان با آغاز سال تحصیلی جدید برای دانشجویان، یادداشت جالبی خطاب به نودانشجویان نوشته و از آنها خواسته کمی به اوضاعی که در آن قرار دارند و وارد دانشگاه شده اند فکرکنند. در بخشی از این یادداشت آمده است: واقعیت‌این است که شما نودانشجویان در لحظه تاریخی وارد دانشگاه می‌شوید که دانشگاه وضعیت عادی ندارد و در نتیجه بحران کرونا کلاس‌های حضوری درس تعطیل و به صورت مجازی برگزار می‌شود. ازاینرو نودانشجویان به جای ورود به دانشگاه به دنیای مجازی وارد می‌شوند. علاوه براین، نودانشجویان عزیزم شما در آغاز قرن پانزدهم هجری زندگی دانشگاهی تان شروع می‌کنید.‌این تقارن تاریخی و تقویمی‌می‌تواند معنادار باشد. شما نسل تازه‌ای از دانشوران‌ایران در آغاز تاریخی جدید هستید و خواهید شد. پیشنهاد می‌کنم کتاب «تاریخ‌ایران مدرن» نوشته یرواند آبراهامیان مورخ بلندآوازه‌ایرانی را بخوانید. او روایتی دلنشین و ساده از تاریخ معاصرایران طی سال از ۱۲۸۵ تا ۱۳۸۵ را نوشته است. دراین یک قرن که از قضا دوره ظهور نهاد دانشگاه مدرن و گسترش آن درایران است، دانشجو به عنوان سوژه‌ای مدرن در ایران متولد می‌شود و سراسراین قرن با فراز و نشیب‌ها و تحولاتی روبروست. شما نودانشجویان تازه‌ترین نسل از دانشجوی‌ایرانی مدرن هستید. نمی‌دانم اقبال تان بلند است یا کوتاه که دراین لحظه تاریخی به درون دانشگاه پرتاب می‌شوید اما لحظه تاریخی شما یکی از لحظه‌های دشوار تاریخ معاصر ماست. امروز جامعه‌ایران درگیر فقر فراگیر، شکاف‌های بزرگ طبقاتی، بحران فراگیر زیست محیطی، بحران دموکراسی، بحران نارضایتی سیاسی فراگیر، بحران فرسایش سرمایه‌های اجتماعی، بحران‌های بین المللی و منطقه‌ای و بحران بزرگ ناکارآمدی نظام حکمرانی کشور است. دراین موقعیت بحرانی و دشوار تاریخی نظام دانشگاهی نیز هم متاثر از بحران‌های بزرگ جامعه است و هم چالش‌های ساختاری و سازمانی درونی خودش را دارد. این بحران‌ها اگرچه کار یادگیری و زیست دانشجویی را برای شما دشوارتر می‌سازد اما می‌تواند الهام بخش و انگیزه‌ای باشند برای سخت کوشی و تلاش بیش‌تر. مشروح این یادداشت را می‌توانید در خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) بخوانید.

اما کانون اندیشه جوان درچهارروز پایانی هفته چهار نشست با موضوع دین و سکولاریسم با حضور افرادی چون حجت الاسلام خسروپناه، سید سجاد ایزدهی، سجاد صفار هرندی و در روز آخر هم گفتگوی دونفره میان علیرضا شجاعی زند و بیژن عبدالکریمی برگزار کرد.

در آستانه برگزاری ششمین کنگره بین‌المللی علوم انسانی اسلامی قرار داریم و به همین مناسبت پیش نشست‌ها و پیش همایش‌های این کنگره در حال برگزاری است و هفته پیش هم چند نشست با حضور و سخنرانی روسای کمیسیون‌های مختلف این کنگره برگزار شد.

به روال همیشه سری به بازار اندیشه بزنیم وبه معرفی آثار تازه منتشر شده در دنیای اندیشه بپردازیم؛

«پوپولیسم» اثر ارنستو لاکلائو اثر جدیدی است که به تازگی توسط مراد فرهادپور با همکاری جواد گنجی ترجمه و توسط نشر مرکز منتشر شده است.

پوپولیسم لاکلائو پرسش‌هایی را پیش می‌کشد که یکی از آن‌ها درباره همان انگ عدم وضوح گفتارهای پوپولیستی‌ست که این متفکر معتقد است که آیا این عدم وضوح به دلیل ناروشنی خود واقعیت اجتماعی در یک سری از شرایط پیش روی ما نیست؟ کتاب «پوپولیسم» مباحث و جزئیات بسیاری دارد که با تک‌تک آن‌ها قدم به قدم باید پیش رفت و در آن‌ها دقیق شد و نقد همه جانبه متفکری را دید که همه چالش‌ها، موانع و بحران‌های مارکسیسم را درک کرده و به بدیل‌ها فکر کرده و راهکارهای شگفتی درباره شیوه‌های تازه سیاست‌ورزی و بازگشت به امر سیاسی در قرن جدید ارائه داده است.

از نامه نعمت الله فاضلی به دانشجویان تا خداحافظی ر سول جعفریان

کتاب دیگری که اخیراً منتشر شده کتاب «هشت رساله صفوی» نوشته سید سلمان صفوی، فیلسوف نوصدرایی است. این کتاب در زمینه ادبیات فلسفی و عرفانی، تالیف شده و رویکرد فلسفی به چیستی متن و سوژه، وجه مشترک هر هشت رساله است. کتاب «هشت رساله صفوی» مشتمل است بر رساله‌های «هُو»، «وحدت وجود»، «شرح دیباچه گلشن راز»، «کلیدهای فهم قرآن»، «صراط»، «استغفار»، «حسین؛ وارث حکمت خالده» و «کجایید ای شهیدان خدایی؟». در کتاب «هشت رساله صفوی» برخی از مهم‌ترین و غامض ترین موضوعات عرفانی، شناخت‌شناسی، متن پژوهی و فلسفه دین با زبانی سلیس با روشی علمی و تکیه بر منابع مهم معرفت‌شناختی تبیین شده است.

کد خبر 5365807

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha