خبرگزاری مهر؛ گروه مجله - محدث تکفلاح: از وقتی یادم است در جامعه ما زن شاغل وجود داشته است. اما دغدغه هر کدام از زنان شاغل اطرافم را که بررسی میکنم درمییابم که واقعیت درونی یک زن اغلب از آنچه بروز بیرونی دارد متفاوت است. بیایید همین روزها را تصور کنیم، خانم کارمندی که فرزند کوچکش در خانه است و برای کلاس آنلاین باید از امکانات خانه استفاده کند، در حالی که مادر شاغل است و باید در محل کار حاضر شود. امکان همراه بودن فرزند و مادر با هم به هزار و یک دلیل گفته و نگفته وجود ندارد. با چه مواجهیم؟ مادری با دلهره فرزندِ در خانهاش. امنیت فرزندش، نیاز او و از طرفی کودکی که تنها در خانه مانده است.
در شرایط کرونا این موضوع که زنان شاغل برای این که در کنار فرزندشان باشند یا نیاز به رد کردن مرخصی داشتند و یا فرزند خود را در صورت امکان همراه خود به محل کار میآوردند، بسیار پررنگتر بود. اگر بخواهیم عمق ماجرا را درک کنیم باید تصورمان را به ابعاد گستردهتری برسانیم. آیا این مادر به راحتی به آوردن فرزند بعدی میاندیشد؟ اگر این مادر، یک زن سرپرست خانوار باشد چه مشکلات دیگری به این موارد میتوانیم اضافه کنیم؟ آیا این مواردی که در ذهنمان مرور میکنیم برای یک مرد هم اتفاق میافتد؟
اینجاست که نتیجه میگیریم زنان شاغل با انتخاب شاغل بودنشان، خود را در مقابل تبعات آن تسلیم کردهاند. بالا رفتن سن ازدواج، تأخیر در فرزندآوری، تحول در ساختار خانواده و الگوی تغییر نقشها، تأثیر در رابطه مادر و فرزند، تأثیر در اقتصاد خانواده، کاهش جمعیت، افزایش آسیبهای اجتماعی، افزایش مزاحمتهای جنسی در محل کار، توسعه مشاغل جایگزین خانواده و تغییر الگوی مشارکت اجتماعی زنان از جمله پیامدهای مهمی است که در گفت و گو با سرکار خانم دکتر لیلا سادات زعفرانچی، عضو هیأت علمی دانشگاه به آن پرداختهایم.
اصلاً مسائل اشتغال بانوان از کجا شروع میشود؟
در ایران از نظر قانون و مسائل حقوقی، بین زن و مرد تبعیضی نداریم. اما اشتباه اول و اصلی را اغلب خود خانمها انجام میدهند. در مواجهه با شغل انتخابی خود، شرایط (بُعد فرهنگی و اقتصادی) را دقت نمیکنند و قرارداد را قبول میکنند. از طرفی در گام بعدی مشکلی که داریم این است که در دنیا شرایط قراردادهای کاری به سمت منفعت طلبی رفته است. یعنی قرارداد بیشتر به سمت منفعت کارفرما پیش میرود. این موضوع در حوزه مهارتهای پایین (مهارتهایی که تعداد بیشتری از مردم آن را میتوانند کسب کنند) خیلی پررنگتر است. دلیلش هم این است که کارفرما به شخصِ عامل اعتماد ندارد و سعی میکند که برای خود در این توافق یک حاشیه امن ایجاد کند. قراردادهای کوتاهمدت، بیشتر به نفع کارفرماست چرا که هم بیمه و خدمات بیمهای کمتری دارد و از طرفی منع قانونی برای اخراج عامل کار (کارجو) نیست.
حال آنکه اگر قرارداد و شرایط قانونی به سمتی رود که فرقی در قراردادهای بین خانمها و آقایان نباشد، کارفرما اغلب ریسک نمیکند و آن شغل را برای یک آقا کنار میگذارد. چون برای یک خانم از ازدواج و فرزندآوری گرفته تا بیماری مادر و پدر و فرزند و… بهانههای عقب افتادن کار و یا تقاضای مرخصی وجود دارد. نتیجه این رفتارها، ریزش تعداد فرصتهای شغلی برای بانوان در یک جامعه است
برای یک خانم، قرارداد طولانی مدت اصلاً مناسب نیست. اما این حرف به این معنا نیست که با همین قوانین برای خانمها قراردادهای کوتاهمدت در نظر گرفته شود. بلکه منظور آن است که شرایط قرارداد برای بانوان را متناسب با زن بودنشان تنظیم کنیم و برای مدت قرارداد، زمان کوتاهتری را در نظر بگیریم. هم اینک بر اساس آمار سرشماری نفوس و مسکن سال ۱۳۹۵ در جامعه ایران ۸۰% زنان متأهل خانه دار هستند و جالب است بدانید که ۵/۱۰% متأهلین خانم فقط شاغلند. با خود دنبال دلیل انگیزه پایین زنان برای ورود به بازار کار بگردید! اگر بخواهیم به طور عمده بررسی کنیم، دو دلیل اصلیتر از باقی آنهاست. یکی آن که در زندگی متاهلیشان درآمد مرد خوب است و کفاف زندگیشان را میدهد و دیگر آن که در ایران فرهنگ ورود به بازار کار اصلاً درست نیست.
این «کار» که میگوئیم چه تعریفی دارد؟
کار یعنی هر گونه فعالیتی که در قبالش خدمتی ارائه شود. ولو اینکه در ازای این خدمت مبلغی پرداخت نشود.
پس با این تعریف «خانهداری» هم یک کار محسوب میشود. اما در ارزشگذاری به عنوان کار زنان حساب نمیکنیم. چون در مشاغل زنان برآورد این کار بسیار سخت است و آمار گرفتن و نظارت و رصد روی کمیت و کیفیت آن کار بسیار مشکلی است. در دنیا اگر بخواهیم ملاک مشخصی از کار بگوییم باید به تعریف کار شایسته بپردازیم که حدود ۲۰ سال است ارائه شده است. طبق تعریف کار شایسته در سازمان بین المللی کار، هدف اولیۀ سازمان، ارتقای فرصتها برای زنان و مردان است تا در شرایط آزادی، برابری، امنیت و کرامت انسانی به کار شایسته و مولد دست بیابند. اگر به زبان خودمانیتر بخواهیم بگوییم، کار شایسته باید دو شاخصه مهم را داشته باشد: زمان کار استاندارد باشد و دوم آنکه ساختار کار درست باشد. در بحث کار مربوط به خانمها باید مواردی از قبیل انعطافپذیری ساعت کاری برای آزادسازی زمان رعایت شود.
مشاغل دوستدار خانواده چیست؟
برای فعالیت شغلی بانوان در هر کشوری باید این عنوان تعریف شود. اشتغال دوستدار خانواده که عبارت است از: شرایطی که عامل کار (خانم) بین کار و زندگی خود تناسب ببیند. به عبارت دیگر، فراهم شدن فرصت شغلی به گونهای که کمترین آسیب به زندگی خانوادگی شخص وارد شود اما کماکان بین کار و زندگی مرز وجود داشته باشد.
در کشور ما ساختار به گونهای است که آموزشهای دانشگاهها همراستا با بازار کار طراحی نشده است. نرخ بیکاری زنان در جهان بالاست اما نرخ بیکاری زنان (مخصوصاً زنان فارغالتحصیل) در ایران خیلی بیشتر است.
در فراهم شدن فرصتهای شغلی، بین زن و مرد سرپرست خانوار نباید تفاوتی باشد تا زنان نیز بتوانند وارد بازار کار شوند.
چگونه میشود به مشاغل دوستدار خانواده رسید؟
زنان ما نیاز دارند به مراقبتهای به صرفه دسترسی داشته باشند. منظور ما از «مراقبتهای به صرفه» فقط مهدکودک نیست. در عصر حاضر، علاوه بر مقوله نگهداری فرزندان، نگهداری از پدر و مادر و بعضاً مادربزرگ و پدربزرگ نیز اهمیت دارد. این موضوع فقط در ایران رایج نیست و جوامع کل جهان در این تعریف جای میگیرند. البته که باید این نکته را هم ذکر کرد که در دنیا وجود مهدکودکهای سازمانی امری پذیرفته شده و جا افتاده است.
در آمار تحصیلکردههای دانشگاهها که مینگریم، تأیید میکنیم که تعداد زنان آموزشدیده نسبت به مردان آموزشدیده بیشتر است. این یعنی میتوانیم از پتانسیل بالایی از زنان استفاده کنیم اما به شرطی که امکانات برای آنها به خوبی فراهم باشد. مثلاً اگر در شرایط کاری و شغلی بین زنان عامل (دارای شغل) با مهارتهای بالا رقابت ایجاد شود، در نتیجه داشتن مهارت و انگیزه در شغل به عنوان یک امتیاز برای همکاری تلقی گردد، سازمان و یا کارفرما بخاطر مهارت ایشان، شرایط رفاهی از قیبل مهدکودک سازمانی را فراهم کند و خانمهای با مهارت و تخصص بالا به خاطر فرزندآوری از میدان کاری دور نشوند، یکی از همین شرایط محقق شده است. اینکه مهدکودک سازمانی را بیان میکنیم به دلیل این است که دسترسی مادر به کودک در زمانهای مختلف کار راحت باشد.
نظر شما