به گزارش خبرنگار مهر، کانون بانوی فرهنگ، در جلسه سهشنبههای خواندنی این ماه خود، به سراغ کتاب «آنک گل سرخ» نوشته اومبرتو اکوی ایتالیایی رفت. مهمان این ماه ابراهیم اکبری دیزگاه، نویسنده، منتقد و پژوهشگر ادبیات دینی و داستانی بود.
«کانون بانوی فرهنگ؛ نویسندگان زن مسلمان» با هدف همافزایی و هماندیشی در حوزه ادبیات داستانی در سال ۹۵ تأسیس شد و اولین سهشنبه هر ماه را به نقد و بررسی یک اثر داستانی اختصاص میدهد.
اکبری دیزگاه در آغاز سخنانش در جلسه دیروز سهشنبه ۵ بهمن گفت: بعید میدانم تعداد کسانی که در ایران این کتاب را خوانده باشند به صد نفر هم برسد. تعمداً این کتاب را انتخاب کردم تا دوستان اهل قلم با یک گونهی دیگر از ادبیات آشنا و درگیر شوند.
وی افزود: باید بگویم اکو به نوعی فیلسوف، اندیشمند و یکی از اعجوبههای روزگار بود و هنوز هم میتوانیم بگوییم هست. با اینکه در سال ۲۰۱۶ از دنیا رفت، همچنان در رشتههای مختلف علوم انسانی تأثیرگذار است. تقریباً هفت اثر در حوزه ادبیات داستانی دارد که هرچه نوشته اثرگذار بوده است.
دبیر کمیته تاریخ شفاهی و مستندنگاری خاطرات دینی در ادامه گفت: اینکه ما در ایران نویسندههای نسبتاً خوبی داریم اما در جهان نمیتوانند تاثیرگذار باشند به این خاطر است که به لحاظ وجودی و نگاه انسانی عمیق نیستند. وقتی این کتاب در سال ۱۹۸۰ به عنوان اولین رمان نویسنده منتشر شد، تصور میکرد مورد استقبال واقع نشود؛ چرا که کتاب، یک کتاب سنگین و مفهومی بود. وقتی در آمریکا با یک ناشر قرارداد میبندد، پیشبینی میکردند حداکثر سی هزار نسخه به فروش برسد؛ در حالیکه سه میلیون نسخه فروش رفت و معادلات را بههم زد.
نویسنده رمان شاهکشی گفت: این اثر دین و طلاب ( کشیش) را در قرون وسطی مورد بررسی قرار میدهد. این ویژگی رماننویسان ایتالیایی است که در یک بخش از کارشان به ساحتهای مختلف دین میپردازند. اگر شما بخواهید ادبیات دینی را دنبال کنید خیلی نباید در فرانسه دنبالش بگردید. دومین خاستگاه رمان دینی در آلمان است. قبل از انقلاب از کارهای نویسندگان ایتالیایی ترجمهها داشتیم اما بعد از انقلاب این روند کمتر شده است؛ چون آنها در مورد مسائل جنسی عریان حرف میزنند، ولی آلمانیها اینگونه نیستند. با این اوصاف به آثار نویسندگان آلمانی هم خیلی روی خوش نشان داده نشد؛ چون افرادی که به سمت ترجمه رفتند، به مسائل دینی توجه و علاقه چندانی نداشتند.
اکبری دیزگاه گفت: ماجرای دیگری که نویسنده در این رمان به آن پرداخته، مسئله تاریخ است. او دستش را گذاشته روی بخشی از تاریخ مسیحیت و اروپا در قرون وسطی که کلیسا و دینداران حکمرانی میکنند. رمان در سال ۱۳۲۷ میلادی میگذرد و وضعیتی از دینورزی و دینشناسی که فرقههای مسیحی در ایتالیا و فرانسه درگیر هستند را برای ما آفتابی میکند. ما در رمان تقابل بین امپراطور و کلیسا را شاهد هستیم و این مسئله تشتت آرای آن دوران را به ما نشان میدهد.
مسئول بخش تولید محتوایی ادبیات موزه انقلاب و دفاع مقدس گفت: خواندن این رمان کمی سخت است؛ چون کمی سواد میخواهد. نمیتوانید مثل رمانهای دیگر این کتاب را بخوانید. اگر با دانشهای مختلف آشنا باشیم میتوانیم با کتاب ارتباط برقرار کنیم. پشتوانه این کتاب به انجیل گرم است. خیلی از دیالوگها، جملات انجیل است. باید خواننده از انجیل بداند، باید مسیحیت و فرقهها را بشناسد. اگر مخاطب درباره این موارد اطلاعاتی نداشته باشد، طبیعتاً نمیتواند بخشهایی از رمان را درک کند. وقتی من نویسنده میخواهم داستانی بنویسم، باید بر اساس فرهنگ و اندیشه بنویسم و الا داستانم داستان زرد خواهد بود، مثل روزنامهها. مثلاً دو میلیون نسخه روزنامه در روز چاپ و همان روز تمام میشود؛ اما دیگر کسی با آن کاری ندارد. ولی کتابی که شاید پنج هزار تیراژ از آن چاپ شود ماندگار است. متاسفانه کتابهایی که این روزها نوشته میشوند بیشتر روزنامه هستند تا کتاب.
وی در ادامه گفت: من هیچ گزارشی ندیدم که کلیسای ایتالیا پس از چاپ این کتاب با اکو برخورد کند. اکو ۲۴ یا ۲۵ ساله بود که از کلیسا اخراج و ایمانش را از دست داد. در حالیکه سراسر مطالعاتش دینی بود و فلسفه قرون وسطی را تدریس میکرد. اما پس چاپ کتاب «قدرت و جلال» اثر گراهام گرین، کلیسای انگلستان با نویسندهاش برخورد میکند.
نویسنده رمان سیاگالش گفت: وقتی اینکتاب را میخوانید، فقط یک رمان نمیخوانید. نویسنده در جای جای کتاب به موضوعات مختلف انسانی و اجتماعی میپردازد. درباره جنگ و جهاد، رفتار انسانها، آخرت، فلسفه و کلام، فرقههای مسیحی، فساد کلیسا و خیلی چیزهای دیگر حرف میزند. اطلاعاتی که از آن دوره به ما میدهد بسیار جالب است. اگرچه به شخصه اعتقاد دارم که کتاب نباید به خواننده اطلاعات دهد، اما این کتاب اطلاعات بسیار دقیقی درباره تاریخ، پزشکی و حتی گیاهان میدهد، به گونهای که تاریخ را بازسازی میکند.
اکبری دیزگاه در ادامه افزود: شاید سوال پیش بیاید که حاصل همه اینها چیست؟ باید بگویم این کتاب به خواننده بینش میدهد، به نگاهش غنا و استعدادی را در او شکوفا میکند تا وجودش تیزتر شود. سبب می شود مخاطب در هر دورهای که زندگی میکند بر روی مفاهیم و اتفاقات زندگی تأمل کند. اصلیترین خاصیت رمان دینی دادن تذکر به مخاطب است. رمان، رمان دیروز ایتالیا و آمریکا نیست. برای همین الان است که داریم این کتاب را میخوانیم؛ چه بسا من هم یکی از شخصیتهای آن باشم.
وی در پایان گفت: قطعاً عنوان یک کتاب نمیتواند تمام موضوعات کتاب را بپوشاند. اسم مانند کلید یک عمارت است که ممکن است پانصد اتاق داشته. باشد و میتواند کلید ورود یا خروج از این عمارت باشد.
نظر شما