۱ اسفند ۱۴۰۰، ۱۲:۱۰

«زندگی حافظ شیرازی بر پایه اشعار نشانه‌دار تاریخی دیوان»نقدشد

«زندگی حافظ شیرازی بر پایه اشعار نشانه‌دار تاریخی دیوان»نقدشد

شیراز- نشست بررسی و نقد کتاب «زندگی حافظ شیرازی بر پایه اشعار نشانه‌دار تاریخی دیوان» برگزار شد.

به گزارش خبرگزاری مهر، مرکز حافظ‌شناسی-کرسی پژوهشی حافظ، سیصدوچهل‌وششمین نشست علمی حافظانه‌ی خود را که به بررسی و نقد کتاب «زندگی حافظ شیرازی بر پایه اشعار نشانه‌دار تاریخی دیوان» اختصاص یافت، در تاریخ ۳۰ بهمن‌ماه، باحضور مجازی جمعی از ادب‌دوستان برگزار کرد.

کتاب زندگی حافظ شیرازی بر پایه اشعار نشانه‌دار تاریخی دیوان، نوشته منصور پایمرد از مجموعه دوسده سخنوری است که ازسوی نشر خاموش در سال ۱۳۹۸ منتشر شد.

این کتاب که از محصولات پژوهشی مرکز حافظشناسی به‌شمار می‌رود، ازسوی رضا رستگاری، حافظ‌پژوه و مدرس مرکز حافظ‌شناسی و دکتر علیرضا مظفری، استاد زبان وادبیات فارسی دانشگاه ارومیه بررسی و نقد شد.

منصور پایمرد، نویسنده کتاب، در ابتدای نشست ضمن سپاسگزاری از منتقدان، به بیان اهداف تألیف این کتاب و شیوه نگاش آن پرداخت.

به‌گفته پایمرد، این کتاب برای بخش مطالعاتی ساخت سریال خورشیدهای سه‌گانه آماده شده است و ضرورت پژوهشی آن، به اطلاعاتی که از زندگی حافظ موجود است، مربوط می‌شود؛ زیرا اطلاعاتی که از زندگی حافظ داریم، تقریباً هیچ است و جز نامش، در تمام موارد درباره زندگی او اختلاف نظرهایی وجود دارد.

پایمرد درباره چگونگی تدوین کتاب نیز توضیح داد: شرط نوشته کتاب این بود که از تخیل و اعمال ذوق و سلیقه دوری کنم و داستان‌های ساختگی درباره‌ی حافظ را که حتی به کتاب‌های معتبر نیز راه یافته است، کنار بگذارم. برای نوشتن چنین کتابی با توجه به سکوت تذکره‌ها، اشعار خود حافظ تنها مأخذ معتبر بود و از میان تمامی اشعار، آن‌ها که اشعار نشانه‌دار تاریخی خوانده می‌شود، تنها مرجع معتبر است.

وی افزود: در دیوان حافظ سه دسته غزل نشانه‌دار تاریخی داریم: اول، غزلی که با توجه به قرائن موجود در آن، می‌توان به سال سرودن آن نزدیک شد؛ قرائنی مانند نام پادشاه، وزیر و حادثه تاریخی و… قرائنی که محدوده‌ی سرایش شعر را به دست می‌دهد. دوم، اشعاری که گرچه صراحت دسته‌ی اول را ندارد، اما با درصدی خطا می‌توان درباره‌ی تاریخ سرایش آن نظر داد؛ مانند غزل‌هایی که در روزگار امیرمبارزالدین سروده شده است؛ همانند غزل «در میخانه خدایا ببستند خدایا مپسند…» که با توجه به فحوای کلام، اغلب حافظ‌پژوهان درباره‌ی سال سرایش این غزل اتفاق‌نظر دارند و سوم، غزل‌هایی که در تعیین تاریخ سرایش آن‌ها پای ذوق و سلیقه به میان می‌آید؛ زیرا قرینه‌ی محکم و مؤکدی ندارد. در این غزل‌ها هرکس ممارست طولانی با شعر حافظ داشته باشد، با توجه به سبک سخن حافظ می‌تواند اشاره‌های ظریفی بیابد، اما درنهایت پا از دایره‌ی احتمال و حدس بیرون نمی‌آید.

این حافظ‌پژوه در ادامه اظهار کرد: کتاب زندگی حافظ شیرازی بر پایه اشعار نشانه‌دار تاریخی دیوان، بیش‌تر براساس اشعار دسته‌ی اول و در مرحله‌ی دوم، اشعار دسته‌ی دوم نوشته شده و در آن، استناد به دسته‌ی سوم کم بوده است.

پایمرد گفت: زندگی حافظ چنان‌که شعرش گواهی می‌دهد با دربار در پیوند بوده است و در پاره‌ای موارد در شکل‌گیری شعرش نقش داشته است. به همین دلیل برای فهم شعر او ناگزیریم به وقایع روزگار او رجوع کنیم و هدف از این رجوع، فهم بهتر شعر حافظ و تاریخ زندگی اوست و نه به دست‌دادن گزارش تاریخی.

نویسنده‌ی کتاب زندگی حافظ شیرازی بر پایه اشعار نشانه‌دار تاریخی دیوان اظهار کرد: من در تدوین این کتاب کوشیده‌ام تمامی منابع را ببینم؛ بنابراین نظر پژوهشگران دیگر را سنجیده‌ام و با محک‌زدن و نقد، نظر نهایی که گاه تأیید حرف ایشان یا اصلاح آن بوده است را آورده‌ام.

وی در پایان توضیح داد: این کتاب در ۲۱ فصل فراهم آمده است؛ ابتدا به شناساندن شیراز و بعد زندگی شخصی حافظ پرداختیم و بعد به مسائل دیگر زندگی حافظ مانند شعرهایی که در زمان سلطنت شیخ ابواسحاق سروده شده و….

پایمرد با خوانش، چندسطری از سخن پایانی کتاب گفت: این کتاب درباره‌ی روابط اجتماعی حافظ و روزگار او موفق بوده و نمی‌توان درباره‌ی این مطلب یا درباره‌ی زندگی شخصی حافظ و سیر اندیشگانی او چیز دیگری به آن افزود.

در ادامه، دکتر علیرضا مظفری، استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه ارومیه که نامی آشنا در عرصه‌ی حافظ‌پژوهی دارد و در این زمینه دو کتاب به نام‌های وصل خورشید و خیل خیال نگاشته است؛ نتایج خود را از بررسی کتاب ارائه داد و نقد خود را بیان کرد.

او گفته‌های خود را با اشاره به بینش و توانایی پایمرد در زمینه‌ی حافظ‌پژوهی و نام‌بردن از پژوهش‌های پیشین او آغاز کرد. به گفته‌ی دکتر مظفری، پایمرد کوشیده است با تکیه بر سه دسته شعر به ترسیم زندگی حافظ بپردازد. او با اولویت‌دادن به دودسته‌ی اول کوشیده است، در دام ذوق و سلیقه نیفتند.

او اظهار کرد: پایمرد در این بررسی، حافظ را در عرصه‌ی جغرافیایی فارس، شیراز و یزد و سپس در عرصه‌ی زمانی و تاریخی سده‌ی هشتم جست‌وجو کرده است.

دکتر مظفری یکی از محسنات کتاب زندگی حافظ شیرازی بر پایه اشعار نشانه‌دار تاریخی دیوان را سبک نگارش شیوا و بدون تعقید آن دانست که مشتاقان حافظ را برای خوانش بیش‌تر کتاب ترغیب می‌کند.

وی افزود: پایمرد برای نوشتن این کتاب ۹۰ منبع را بررسی کرده و فهرست اشعار حافظ را به انتهای کتاب افزوده است؛ اما اگر این اشعار براساس حروف الفبای آغاز یا پایان ابیات تنظیم می‌شد، کار را برای خواننده بسیار آسان‌تر می‌کرد.

استاد ادبیات فارسی دانشگاه ارومیه با طرح این مسأله که «اولین سؤالی که ذهن مخاطب را درگیر می‌کند این است که چرا چنین کوششی برای ترسیم زندگی حافظ صورت گرفته؟ و آیا به‌دلیل عظمت حافظ است یا اینکه اطلاعات اندک، پژوهشگر را به این سمت‌وسو کشانده؟» توضیح داد: با توجه به اینکه کتاب‌هایی چون «تاریخ عصر حافظ» و بسیاری از پژوهش‌های دیگر، به شأن و سال سرایش برخی از غزل‌های حافظ پرداخته‌اند، قلت آگاهی از نوع تذکره‌ای انگیزه‌ی اصلی بوده، هرچند شأن و عظمت حافظ در تشدید این انگیزه بیش‌تر بوده است.

وی اظهار داشت: افسانه‌پردازی و غلو در سنت تذکره‌نویسی ما و تلاش حافظ برای زدودن رنگ شخصی از اشعارش، سبب قلت دانسته‌های ما درباره‌ی او شده است.

دکتر مظفری در ادامه با طرح پرسشی دیگر مبنی‌بر اینکه آیا نگارش چنین کتابی برای حافظ موجه است و اگر هست این نوع نوشتن را تا کجا باید ادامه داد؟ توضیح داد: بزرگ‌ترین مشکلی که چنین پژوهش‌هایی به وجود می‌آورد این است که ذهن خواننده را در جست‌وجوی معانی تازه متوقف می‌کند. یعنی وقتی پایمرد می‌گوید حافظ فلان غزل را در فلان تاریخ و مناسبت سروده است، آن غزل را به حادثه‌ای خاص محدود می‌کند؛ درحالی‌که تلاش خودِ حافظ پیوندزدن تجربه‌ای جزئی و شخصی به تجربه‌ای کلی است. اما مثلاً نحوه‌ی تعامل حافظ با امیرمبارزالدین تعاملی شخصی و روزمره است. وقتی به سراغ دیوان حافظ می‌رویم، امیرمبارزالدین تبدیل به گزاره‌ای عام شده که نظایر خود را می‌تواند در هر دوره‌ای بازتولید کند.

وی ادامه داد: تمام شخصیت‌های دیوان حافظ افزون‌بر شخصیت جزئی خود، آن نمونه‌های تکرارشونده هستند که در هر عصر و جامعه می‌توان مصداق‌هایشان را یافت. غرض این است که خواننده‌ی دیوان حافظ نباید به دنبال اشاره‌ی تاریخی در غزل باشد و گاهی اگر اشاره‌ی صریح تاریخی به شخصیت یا واقعه‌های تاریخی شده است، یا خارج از بافت هنری شعر اوست یا مواردی است که براساس ذهنیت هنری او امکان انتقال به مفاهیم عام در آن‌ها وجود دارد.

مظفری در ادامه قلم شیوا، استفاده از منابع، روشمندی و استدلال‌های محکم را از نقاط قوت کتاب پایمرد برشمرد و گفت: اگر از برخی اشتباه‌های چاپی انگشت‌شمار یا به‌هم خوردن نظم کتابتی اشعار، بگذریم؛ عمده‌ی نقد در دو مورد کلی است: نخست آنکه نویسنده نظر خود را محدود به آن اشعاری از حافظ کرده است که پیش از او نویسندگانی چون غنی، خرمشاهی، حمیدیان و… درباره‌ی آن اعلام‌ِ نظر کرده‌اند. هرچند که نظر ایشان را نقد کرده است. از این‌رو جود پژوهش‌های پیشین در زمینه‌ی گفته‌های تازه، عرصه را برای نویسنده تنگ و محدود کرده است؛ دیگر آنکه، باوجود اینکه نویسنده وعده‌ی پرهیز از ذوق و سلیقه در استنباط از غزل‌ها را داده است، سخت گرفتار ذوق و سلیقه شده است. او تابع ذوق استاد حمیدیان و همایون فرخ یا تابع ذوق خود شده است.

در ادامه این نشست، دکتر رضا رستگاری، حافظ‌پژوه و مدرس مرکز حافظ‌شناسی، به‌عنوان دومین منتقد کتاب پایمرد، سخن خود را با مرور کارنامه‌ی حافظ‌پژوهی و معرفی کلی مجموعه‌ی یازده‌جلدی دو سده سخنوری آغاز کرد.

دکتر رستگاری با بیان اینکه هرکس با الفبای تحقیق آشنا باشد، می‌داند که پرداختن به موضوع‌هایی مانند موضوع این کتاب، چقدر دشوار است؛ توضیح داد: دشواری این موضوع به این دلیل است که تفکیک‌کردن شعر از زندگی واقعی هر شاعر، کار بسیار دشواری است. از طرف دیگر زمانه‌ی حافظ، زمانه‌ی بسیار پرفرازونشیبی است و حافظ، هرگز به این وقایع بی‌تفاوت نبوده و آن‌ها را در شعر خود بازتاب داده است؛ اما به شیوه‌های پوشیده و در نقاب ابهام و ایهام.

وی اظهار کرد: در این کتاب، منصور پایمرد هوشمندانه، مهم‌ترین آرا را مطرح، تحلیل و نقد کرده است. کتاب، نثر پخته و استواری دارد و اگر خواننده در خواندن این کتاب دچار مشکل بشود، به‌دلیل پیچیدگی موضوع است، نه تقریر آن.

رستگاری سخنان خود را با ارائه‌ی پیشنهادهایی برای اصلاح چاپ‌های بعدی کتاب پی گرفت. پیشنهادهای او در دو دسته‌ی محتوایی و ساختاری خلاصه می‌شد؛ اول اینکه نویسنده در پایان هر فصل، کتاب‌ها و مقاله‌هایی را برای مطالعه‌ی بیشتر به خواننده معرفی کند؛ دوم اینکه مواردی در کتاب هست که بهتر است با احتیاط بیش‌تری نقل بشود. مثلاً در کتاب آمده قدیمی‌ترین منبعی که لقب «خواجه» را برای حافظ به کار برده، مربوط به سال ۷۶۰ هجری است و این مطلب را دکتر فتوحی و دکتر افشین وفایی در سال ۱۳۸۷، در مجله‌ی نقد ادبی نقل کرده‌اند؛ اما به نظر می‌رسد این تحقیق کافی نیست؛ چون ما تمام منابع را بررسی نکرده‌ایم. مثلاً در دیوان بسحاق اطعمه چندین‌بار به حافظ لقب خواجه داده شده است.

وی همچنین در سخنان خود به برخی تاریخ‌های ذکر شده در کتاب اشاره کرد که با رجوع به گاهنامه‌ی تطبیقی درست نمی‌نماید و لازم است برای اصلاح با گاهنامه، تطبیق داده شود.

این حافظ‌پژوه با بیان برخی ایرادهای چاپی کتاب، نقد خود را به پایان برد و افزود: کتاب پایمرد به‌دلیل اینکه تفصیل دیگر کتاب‌ها را ندارد و در عین حال بسیارجدی به بحث پرداخته است، در صورت رفع برخی ایرادهای جزئی، می‌تواند به یکی از جدی‌ترین کتاب‌هایی که درباره‌ی حافظ نگاشته شده، بدل شود.

کد خبر 5428890

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha