به گزارش خبرنگار مهر، رمان «میلیونها» نوشته فرانک کاترل بویس بهتازگی با ترجمه شهلا انتظاریان توسط نشر افق منتشر و راهی بازار نشر شده است.
فرانک کاترل بویس، متولد سال ۱۹۵۹ در انگلستان است و بهعنوان نویسنده و نمایشنامهنویس شناخته میشود. نخستین کتاب کودک و نوجوان او همین«میلیونها» بود که سال ۲۰۰۴ منتشر شد و مدال کارنگی را برای نویسندهاش به ارمغان آورد. او سال ۲۰۱۲ هم جایزه گاردین را دریافت کرد. کاترل بویس ۶۲ سال دارد و همراه همسر و هفتفرزندش در انگلستان ساکن است.
از ایننویسنده پیشتر ترجمه سهکتاب «پسر بروکلی شگفتانگیز»، «راهنمای اسپوتنیک برای نجات کره زمین» و «روبات خرابکار» توسط نشر افق منتشر شده است.
قصه «میلیونها» درباره آدمهای جالب و خاصی است که اصلا شعار نمیدهند و تظاهر در کارشان نیست. نویسنده در اینداستان، همراه با طنز، شناخت از عملکرد دنیای واقعی و چگونگی طرز فکر مردم خوب و بد را به بچهها نشان داده است. اینداستان دو پسربچه دارد؛ دامیان و برادر بزرگترش آنتونی که یک چمدان پر از پولهایی بهصورت پوند استرلینگ توی بغلشان میافتد. دامیان هشتساله است و آنتونی دهساله. آنتونی میگوید بزرگترها لذت کشف اینچمدان را از بین میبرند چون مالیات میخواهند یا میپرسند اینپول از کجا آمده است. اما دامیان تصمیم میگیرد ماجرا را به پدرشان بگوید. ولی پدر آنقدر درگیر دنیا و کارهای آدمبزرگهاست که محال است بتواند به دمیان کمک کند تا دنیا را تبدیل به جای بهتری کند...
دنی بویل فیلمساز انگلیسی برای اینکتاب مقدمه کوتاهی نوشته و اشاره کرده با فرانک کاترل بویس برای ساخت داستان «میلیونها» همکاری داشته است. او هم میگوید پرسشی که پیش روی قهرمانهای داستان «میلیونها» قرار دارد این است که چگونه دنیا را به جای بهتری برای زندگی تبدیل کنند؟ داستانش هم در زمانی رخ میدهد که ایرلند در حال تغییر پول رایجش به یورو بود.
«میلیونها» در ۲۰ فصل نوشته شده است.
در قسمتی از اینرمان میخوانیم:
بعد داستان غذا دادن به آن پنج نفر را برایم تعریف کرد. دلم نیامد بهش بگویم این داستان را همه میدانند و خیلی خوب هم مستندسازی شده است. از تمام پیروان عیسی مسیح گفت که چگونه به حرفهایش گوش میکردهاند و اینکه عیسی برای هیچ چیز خاصی تدارک نمیدیده و هنگام رویارویی با گرسنگی، طوری برخورد میکرده انگار اتفاقی کاملا غیرمنتظره است. گفت: «اگر میخواست از اورست برود بالا، یک شال هم توی جیبش نمیگذاشت و اصلا قصدش این نبود که برای آن پنجهزار نفر پیکنیک راه بیندازد. میگویند پنجهزار نفر بودهاند، اما به گمان من بدون شک دوبرابر این تعداد بودند و همه هم گرسنه. میدانی او چه کرد؟»
دلم نمیخواست داستانش را قطع کنم، اما مجبور بودم بگویم: «پنجتکه نان و دو ماهی.»
«نه. ببین، میدانستم این را میگویی. همه بعدها همین را گفتند و من دلیل گفتنشان را به تو میگویم؛ گناه.»
«ببخشید، چی؟»
اینکتاب با ۲۴۸ صفحه، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۷۸ هزار تومان منتشر شده است.
نظر شما