به گزارش خبرگزاری مهر، جلسه شرح صحیفه سجادیه، با محوریت دعای بیستم صحیفه سجادیه با سخنان حجتالاسلام محمدجواد حاج علیاکبری، رئیس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه، طبق روال هر هفته، شامگاه گذشته در مجموعه فرهنگی سرچشمه برگزار شد که گزیده آن را در ادامه میخوانید؛
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ حَلِّنِی بِحِلْیةِ الصَّالِحِینَ، وَ أَلْبِسْنِی زِینَةَ الْمُتَّقِینَ، فِی بَسْطِ الْعَدْلِ، وَ کظْمِ الغَیظِ، وَ إِطْفَاءِ النَّائِرَةِ، وَ ضَمِّ أَهْلِ الْفُرْقَةِ، وَ إِصْلَاحِ ذَاتِ الْبَینِ، وَ إِفْشَاءِ الْعَارِفَةِ، وَ سَتْرِ الْعَائِبَةِ، وَ لِینِ الْعَرِیکةِ، وَ خَفْضِ الْجَنَاحِ، وَ حُسْنِ السِّیرَةِ، وَ سُکونِ الرِّیحِ، وَ طِیبِ الْمُخَالَقَةِ، وَ السَّبْقِ إِلَی الْفَضِیلَةِ، وَ إِیثَارِ التَّفَضُّلِ، وَ تَرْک التَّعْییرِ، وَ الْإِفْضَالِ عَلَی غَیرِ الْمُسْتَحِقِّ، وَ الْقَوْلِ بِالْحَقِّ وَ إِنْ عَزَّ، وَ اسْتِقْلَالِ الْخَیرِ وَ إِنْ کثُرَ مِنْ قَوْلِی وَ فِعْلِی، وَ اسْتِکثَارِ الشَّرِّ وَ إِنْ قَلَّ مِنْ قَوْلِی وَ فِعْلِی، وَ أَکمِلْ ذَلِک لِی بِدَوَامِ الطَّاعَةِ، وَ لُزُومِ الْجَمَاعَةِ، وَ رَفْضِ أَهْلِ الْبِدَعِ، وَ مُسْتَعْمِلِ الرَّأْی الْمُخْتَرَع.
به یک بخش بسیار مهم و سازنده از دعای مکارم الاخلاق رسیدیم که در سپهر مکارم مثل یک منظومه فوقالعاده برجسته و درخشان میدرخشد و دل از اهل معرفت میبرد. قبل از آغاز بحث یاد آیتالله فاطمینیا را گرامی میداریم. ایشان جز صحیفهشناسان زمان ما بودند، یعنی هم صحیفه را خوب میشناختند و خیلی قدر میدانستند و هم جز مروجین صحیفه سجادیه بودند.
بحث ما در این بخش از دعا به یک قسمت حساس رسیده است. ابتدای این فراز با صلوات شروع میشود. صلوات هم الگو و الهامبخش و هم مددرسان است، یعنی شما میخواهید از باطن اولیای الهی مدد بگیرید تا به زینت اخلاق آنها مزین شوید.
اینجا نوزده ویژگی فهرست شده است منتهی عنوانی که برایش انتخاب شده است عبارت است از «حِلْیةِ الصَّالِحِینَ وَ زِینَةَ الْمُتَّقِینَ». این دو کلمه کاملاً به مباحث زیباییشناسی مربوط میشود چون حلیه و زینت مربوط به آراستگی و زیبایی است. یکی از این دو کلیدواژه به صالحین نسبت داده میشود و یکی به متقین نسبت داده میشود. امام میفرمایند آنچه از تو میخواهم این است به من لباس چشمنواز تقوا پوشیده شود و به زیور آلات صالحین مزین شوم. زیور متقین و صالحین چیست که حتی بهشتیان در برابر او کم میآورند.
نکتهای که وجود دارد این است اولین کسی که از زیور صلاح و تقوا بهرهمند میشود خود انسان متقی است. اگر کسی اینگونه آراسته شد، در درجه اول خودش از وجود خودش فیض میبرد. بعد کسانی که با او زندگی میکنند میتوانند عطر بهشت را در همین دنیا از وجود او استشمام کنند.
زیباییشناسی از فطریات انسان است
یک نکته دیگر اینکه مسئله جمال و زیبایی در نهاد انسان تعبیه شده است، یعنی خداوند این را از فطریات انسان قرار داده و فطرت انسان جمالخواه و جمالطلب است و با حسن و زیبایی انس دارد. خداوند این عالم را بر اساس قاعده حسن و جمال و زیبایی خلق کرده است. انسان را هم طالب زیبایی قرار داده است. منتهی خیلی وقتها انسان در بخش اخیر زیبایی یعنی زیبایی ظاهری متوقف میشود و توفیق عبرت و عبور پیدا نمیکند و نمیتواند از این جمال ظاهر به جمال الهی راه پیدا کند و این جمال ظاهر برایش حجاب میشود.
علاوه بر این، افراط در زیباییجویی ظاهری حجاب چهره جان میشود و مانع میشود انسان حتی جمال فطرت خودش و زیبایی که خدا در نهادش قرار داده است ببیند. پس این زیباییجویی جز فطرت انسان است، به شرط اینکه انسان از زینت ظاهر عبور کند و به تماشای جمال جان برود. اگر به آنجا راه پیدا کرد بهره فطری خودش را کامل کرده است و اگر راه پیدا نکند ناکام مانده است.
خداوند جمیل علی الاطلاق است و عالم و آدم را از زیبایی سرشار کرده و چیزی کم نگذاشته است، باید این را قدر دانست. عالم ایمان از اول تا آخرش باب جمال است یعنی مؤمن در طریقت ایمان دائماً زیباتر و زیباتر میشود و سیر منازل جمال میکند تا از رهگذر آن به فضل الهی به تماشای جمال حق مشرف شود و محو جمال حق تعالی شود. اوج این زیبایی هم در جمال ولی الهی است یعنی خداوند حسن را در وجود ولی کاملش به انتها رسانده است. همه زیبایی در وجود محمد و آل محمد (ص) است. خدا در آیه وجود اقدس محمد (ص) و آل محمد (ص) تجلی کرده است. دنیا تحمل جمال محمد (ص) و آل محمد (ص) را نداشت و ندارد لذا گوشهای از این جلوهها است که در این دنیا طلوع میکند.
رؤیت جمال اهل بیت (ع)، نقطه آغاز دلدادگی
در همینجا دلهای مؤمنین را در معرض تابش آن نور قرار میدهند و این دلبستگی حاصل رؤیت جمال است. وقتی انسان دید، دل میدهد. این دلباختگی که در مؤمنین هست بدین جهت است که اندکی از جمال آنها بر باطن مؤمنین طلوع کرده است که اینطور آنها را دلبسته اولیا کرده است. در آن دنیا معلوم میشود که علی (ع) کیست، حسین (ع) کیست. البته در آنجا کسانی که از بصیرت ولایی بهرهمند باشند میتوانند آن جمال حقیقی را ببینند.
کاری که امام سجاد (ع) اینجا میکند این است در یک فهرست نوزدهتایی با نوزده کلیدواژه از رفتارهای به ویژه اجتماعی با اشاره به زیرساختها و مبانیاش یاد میکند که انسان صالح و متقی در سیر منازل کمال چگونه آراسته میشود و آن زینتها چیست که بر روان انسان صالح متقی پوشانده میشود. اگر شما اینها را خوب فهم کنید، خوب دریافت کنید و تلاش همهجانبه برای تحقق آنها داشته باشید، به جایی که باید برسید رسیدهاید.
نظر شما