خبرگزاری مهر -گروه دین و آئین- فاطمه کهربایی: گرچه امام خمینی به عنوان یک فقیه و عالم دینی شهرت داشت، اما اندیشه و سخن او محدود در فروعات فقهی نبود؛ او در عرصههای اخلاق، سیاست، فلسفه و عرفان نیز صاحب نظر بود و آرا او مورد توجه همۀ ژرف اندیشان بوده و خواهد بود؛ گرچه افکار عرفانی این مرد بزرگ شاید کمتر مورد گفت وگوی اندیشمندان قرار گرفته باشد.
حجت الاسلام محمد جواد رودگر عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در گفتگو با مهر بیان داشت: امام خمینی در کتاب سر الصلاة به دنبال احکام شرعیه و فقهیه ای است که معمولاً در کتب فقهی مصطلح یا رساله عملیه یا توضیح المسائل دیده میشود. یک کتاب دیگری دارند تحت عنوان آداب الصلاة یعنی بعد از کتاب احکام شرعیه فقهیه مصطلح، آداب الصلاة را دارند. یک کتابی هم دارند به نام سرالصلاة و این حاکی از آن نگاه و دیدگاه بسیار عمیق امام است که توانسته است با ترکیبی از فقه اصغر کتاب اول، فقه اوسط و فقه اکبر، معارف فقهیه اسلام در سه لایه عمیق و دقیق به منصه ظهور برساند و در سر الصلاه متناظر به رازهای نماز و اسرار و لایههای نماز آن هم در ابعاد مختلف از وضو گرفته تا اذکار و اوراد و هیئات و حرکاتی که در نماز وجود دارد به این مساله بپردازد.
این استاد دانشگاه اضافه کرد: امام این را بر اساس آیات و احادیث و روایات و آن بن مایههای عمیق عرفانی و لایههای انفسی باطنی شرح و بسطش دادهاند. کتابی است بسیار خواندنی جالب و جاذب. بر این کتاب استاد علامه آیت الله جوادی آملی مقدمهای نوشته اند که در سالهای اخیر همراه با این مقدمه از سوی دفتر نشر آثار امام خمینی منتشر شده است.
رودگر خاطر نشان کرد: در کتاب چهل حدیث هم که شرح چهل حدیث است احادیث کلامی و فلسفی داریم. ۹ یا هفت حدیث اخلاقی و عرفانی است که از همان حدیث اول بحث جهاد با نفس را مطرح میکند. در این کتاب و همچنین کتاب جنود عقل و جهل به خصوص در آن مقدمهای که امام در این کتاب نوشته اند انسان متوجه میشود که امام به لحاظ معرفتی و متدولوژیک یا روش شناسانه اخلاق عرفانی را مطرح کرده است. نه اخلاق به معنای متعارف کلمه که صرفاً بحث از فضائل و رذائل باشد و نه اخلاق فلسفی مثل بعضی از کتابهای دیگر بزرگان ما از جمله جامع السعاده یا معراج السعاده یا اخلاق ناصری مطرح شده است. بلکه آمده اند اخلاق با صبغه و صباغ عرفانی با هویت و ماهیت عرفانی مطرح کرده اند که اخلاق سلوکی ناظر به قبل از وصول، حین وصول و بعد از وصول است. این به لحاظ معرفت شناختی به لحاظ متدولوژیک واقعاً یک نگاه نو و جدیدی است.
این پژوهشگر تصریح کرد: حتی امام در مقدمه شرح جنود عقل و جهل میفرماید که کتابهای اخلاقی باید نسخه درمان باشد و صرفاً موعظه نباشد. باید جنبه درمانگری داشته باشند و امام این کار را در این کتاب انجام دادند. جالب این است که آنچه که امام به لحاظ نظری و تئوریک هم در کتاب سرالصلاة و هم در کتاب شرح چهل حدیث مطرح فرمودند خودشان اولاً بالذات مصداق اتم و اکمل آنچه که در این کتاب از لایهها و رازهای انفسی و باطنی نماز یا معراج سالکین یا احادیث اخلاقی عرفانی با آن رویکرد اخلاقی و عرفانی نوشته اند بودند. امام صرفاً یک کسی که به عنوان یک عالم و دانشمند و اندیشمند چنین مباحثی را مطرح بکند نبود؛ بلکه خودشان یک عامل صالح تمام عیار در این زمینه بودند. زیست امام یک زیست با ماهیت عرفانی و آن اخلاق عرفانی به خصوص عرفان عملی بود. چرا که علاوه بر اینکه در بحث اخلاق نظری و مباحث تئوریک در اوج بودند. یک عالم تمام عیار از این حیث بودند اما از حیث اخلاق عرفانی عملی و عرفان عملی و سیر و سلوک یک شخصیتی بودند که حقیقتاً توانستند عالیترین مراحل سلوکی و عرفانی را طی کنند. طی مقامات معنوی کنند و فتوحات غیبی داشته باشند. اسفار اربعه عرفانی را تا سفر چهارم به شکل تمام و کمال در مرتبه وجودی خودشان عمل کنند و متبلور بسازند. این نکته، نکته مهمی است که سیره عرفانی و اخلاقی امام در واقع مبتنی بر همان سیره علمی و معرفتی امام بود.
رودگر تاکید کرد: امام آنچه که در مرحله نظری و علمی مطرح کردند آن را در مرحله سلوکی و عملی و سیره و زیست اخلاقی و سلوکی نیر به منصه ظهور گذاشتند به همین دلیل امام به یک الگوی تمام عیار در این عرصه تبدیل شدند. یک اسوه حسنه در مرتبه وجودی خودشان. یعنی یک عالم ربانی یک عالم عامل صائب صادق و صالح. این نکته مهم است. هم اندیشههای او صائب بود هم اخلاق او صادق بود و هم عمل او صالح بود و این صائب بودن، صادق بودن و صالح بودن را میتوان در عرصههای معرفتی و عملی امام مشاهده کرد. یعنی کلام امام، کردار امام، قول امام، فعل امام، علم و عمل امام مصدق هم بودند. یعنی هر کدام دیگری را گواهی میکردند. تأیید میکردند و این خیلی مساله مهمی است.
وی افزود: نکته مهم بعدی این است که امام اخلاق را در ابعاد مختلف، اخلاق عرفانی را در ابعاد مختلف، عرفان را در ابعاد مختلف، عرفان عملی را در ابعاد مختلف و همین طور آن ساحتهای نظری هر کدام از اخلاق و اخلاق عرفانی و عرفان را در ابعاد و قلمروهای مختلف با یک گستره گسترده مطرح میکردند و توانستن رابطه انسان با خدا رابطه انسان با خود، رابطه انسان با خلقت و خلق. یعنی هم رابطه با خلق مردم و هم رابطه با خلقت، مجموعه آن جهانی که در آن انسان زیست میکند.
این مدرس حوزه علمیه گفت: این چهار رابطه را بر اساس آن حقیقت محمدیه و ولایت محمدیه و ولایت علویه علیهم السلام مطرح میکند. در واقع محور این تعریف و تنظیم روابط چهار گانه انسان کامل مکمل معصوم علیهم السلام است که در آن حقیقت محمدیه و و لایت اطلاقیه محمدیه و ولایت مقید علویه قابل طرح و تحلیل و تبیین است. لذا ابعاد مختلف به خصوص اخلاق و سلوک و عرفان را در آن بعد اجتماعی آن مطرح کرده است یعنی امتداد اجتماعی اخلاق، امتداد اجتماعی عرفان، امتداد اجتماعی سیر و سلوک. وقتی میگوئیم اجتماعی یعنی آن نهاد کوچکتر خانواده و نهاد بزرگتر آن، اجتماع و جامعه؛ آن هم نه جامعه و اجتماع. مثلاً فرض کنید ایرانی اسلامی یا حتی مثلاً امت اسلامی؛ بلکه در سطح و ساحت کل بشریت! یعنی در جنبه جهان شمول و بین المللی مطرح میکرد.
وی افزود: همه اهتمام حضرت امام بر این بود که بتواند این ابعاد گسترده اسلام را هم در ساحت احیاگرانه احیای معرفت ناب اسلامی در این عرصهها و هم در ساحت اصلاح گرایانه جامعه اسلامی و جامعه بشری -به معنای عام کلمه- اجرا کند. لذا امام هم محیی بودند و هم یک مصلح بودند.
دروگر بیان داشت: جمع فعل احیا و اصلاح به صورت بسیار نادر به وجود میآید که یک شخصیتهای این طور پیدا میشود و به انجام وظیفه و رسالت میپردازد. شاخصهای مختلفی را امام مطرح کردند. شاخصهای نظری علمی دارند شاخصهای کارکردی دارند هم در حوزه اخلاق هم در حوزه عرفان. هم در کتابهایی مثل سرالصلاة هم در آداب الصلاة هم در شرح چهل حدیث هم در شرح حدیث جنود عقل و جهل. این ها را مطرح کردند که میتوانیم در این منظومه فکری معرفتی امام را در موضوع اخلاق و اخلاق عرفانی و عرفان عملی با آن پشتوانههای اخلاق نظری اخلاق و عرفان نظری که دانش بنیان است ردیابی کنیم و اگر کسی بخواهد کار بکند به راحتی میتواند این منظومه فکری امام و مکتب فکری امام را در حوزه اخلاق و عرفان و سیر و سلوک مورد استیاد استناد و استنباط قرار دهد.
وی در پایان گفت: خوب است که جامعه ما غیر از اینکه با شخصیت سیاسی امام آشنایی پیدا میکند با شخصیت علمی امام در حوزههای فقهی فلسفی کلامی اخلاقی و عرفانی هم ارتباط برقرار کند چون مکتب سیاسی امام هم به تعبیر مقام معظم رهبری یک مکتب جامع نگرانه و منظومه وار است نه جزیرهای. در این مکتب سیاسی جزیره وار، عقلانیت و معنویت و سیاست و عدالت با هم و در هم تنیده است این خیلی مساله مهمی است. لذا شما به وصیت الهی سیاسی امام هم توجه کنید میبینید که تمام این ابعاد با هم در این وصیت نامه بروز و ظهور پیدا کرده است. این خیلی جالب است. از همان ابتدا خطبه و طلیعه وصیت نامه و حدیث ثقلین و بعد موارد مختلف دیگر که مبانی مؤلفهها شاخصها کارکردها ابعاد همه این ها در حوزههای مختلف اخلاقی معنوی اجتماعی اقتصادی سیاسی امنیتی نظامی و همه آنچه که لازمه زیست کامل است را مطرح فرموده اند. این است که از این جهت ما باید به دقت اندیشه و عمل امام را مورد مطالعه و ارزیابی قرار دهیم.
نظر شما