خبرگزاری مهر-گروه دین و اندیشه: در زیارت جامعه کبیره روی این مطلب بسیار تاکید میشود که ائمه معصومین برترین اخلاص نسبت به توحید الهی را دارند و بندگان برگزیدهای هستند که ذوب در عبودیت خدای متعال شده اند و یک فردی که آن زیارت را میخواند در هر مزاری که باشد با یک پیمان و عهدی که با ائمه معصومین میبندد خودش را در این مسیر قرار میدهد.
از امام علیالنقی (ع) چند یادگاری همچون زیارت جامعه کبیره، زیارت غدیریه، دعای کوتاه در کنار قبر مبارک آن حضرت، نماز بالای سر در حرم حضرت رضا (ع) و تعقیبات نماز… به یادگار مانده است. امام هادی علیه السلام، مانند پدران پاک خود سراسر نور و الگو برای مردم بودند و لحظه به لحظه عمر خود را در راستای گسترش اخلاق ناب محمدی و دفاع از دین اسلام سپری کردند. امام در روی زمین و جامعه اسلامی تجلی بخش رحمت خدا برای بندگان است. امامان؛ هدایت گران مسیر مستقیم و پدران معنوی امت بوده و تمام فرایض، دائرمدار وجود آنهاست و هستی، بدون امام، لحظهای بقا نخواهد داشت. از این میان، گنبد فضل امام هادی بر کهکشانها در نیمه ماه ذی الحجه سال ۲۱۲ ه ق، سر زد و هیچ شایستگی و فضیلتی نیست، مگر این که افتخارآمیزترین آنها نزد آن حضرت است. [۱]
مقام امامت و عنایت خداوند
وقتی خداوند اراده تکریم بندهای را داشته باشد، هیچ شخصی نمیتواند با آن مقابله کند. ائمه علیهم السلام نیز دارای چنین مقاماتی هستند، به عنوان مثال: صالح بن سعید نقل میکند که روزی به محضر حضرت در سامرا رسیدم و عرض کردم: این ستمگران سعی میکنند درهمه امور، نور شما را خاموش کنند و به همین خاطر شما را در محله گدایان سکونت داده اند. حضرت فرمود: ای پسر سعید! هنوز تو در معرفت ما به آن پایه نرسیدی و نمیدانی کسی را که خدا بلند کند، با این کارها پست نمیشود. آنگاه با دست مبارک خود به طرفی اشاره کرد. بوستانهایی را با گلهای آراسته دیدم و باغهایی را که به انواع میوهها زینت داده شده بودند و نهرهایی که مشاهده کردم که تاکنون هرگز مانند آنها را ندیده بودم. سپس حضرت فرمود: ما در هر جا که باشیم این ها برای ما آماده است و در جمع گدایان نیستیم. [۲]
الگوپذیری از دیدگاه حضرت
از دیدگاه امام هادی علیه السلام انسانها از همان بدو تولد، استعداد فطری و آمادگی ذاتی برای یادگیری و تربیت دارند. از این رو میبایست الگوی تربیتی شایسته ای برای فرزند ایجاد کرد تا با مشاهده آن الگو و رفتارهای پسندیده اش، راه و رسم درست زندگی را بیاموزد. یکی از این سرمشقها، والدین هستند؛ زیرا اگر والدین الگو برای فرزندان نباشند، تربیت فرزندان دچار انحراف میشود.
امام هادی علیه السلام در مرحله اول قرآن و اهل بیت را والاترین الگو معرفی میکنند و در حدیث شریفی میفرمایند: «نخستین چیزی که حقانیت و صدق آن از قرآن به دست میآید و میتوان کتاب خدا را بر آن گواه گرفت، حدیثی است که بر طبق کتاب خدا و پیامبر نقل شده است و اختلاف کلمه در آن نیست. به این صورت که رسول خدا فرمودند: من در میان شما دو چیز گران بها میگذارم، کتاب خدا و اهل بیتم؛ یعنی اهل بیتم را که هر گاه به آن تمسک جویید گمراه نمیشوید و این دو هیچ گاه از هم جدا نمیشوند تا در کنار حوض کوثر بر من وارد شوند .»[۳]
گشاده رویی حضرت
خُلق نیکوی امام هادی علیه السلام به گونهای بود که هر غمگینی که بر آن حضرت نظر میکرد، شاد میشد. همه ایشان را دوست داشتند و همیشه بر لبانشان تبسم بود. حضرت، خوش مشربی را دوست داشتند و بیهودگی را اخلاق بی خردان میشمردند و میفرمودند: «اَلْهَزْلُ فُکَاهَةُ اَلسُّفَهَاءِ وَ صِنَاعَةُ اَلْجُهَّالِ؛ [۴] بیهودگی منش نابخردان و صفت نادانان است.»
دفاع از دین
منصور عباسی، دستور داد کتب علمی و مذهبی تمام زبانهای دنیا را به عربی ترجمه کنند. برخی از مسلمانان با خواندن بعضی از این کتابها دچار شبهه میشدند و چون پاسخ آن شبهات را نمیدانستند، از نظر اعتقادی سست و متزلزل میشدند.
امام هادی علیه السلام با تشکیل جلسات علمی، نخست به تبیین اندیشه صحیح اسلام پرداختند و سپس نظرات مختلف را مورد نقد و ارزیابی قرار دادند. امام علاوه بر آن، به تبیین مباحث کلامی نیز پرداختند، در این باره چند کتاب و رساله از حضرت بر جای مانده است که از جمله آنها، دو رساله مفصل درمورد اعتقادات شیعه در «مساله جبر و تفویض» است. [۵]
آن حضرت برای پاسداری از دین در برابر هر کسی که فعالیت ضد دینی میکرد، مقابله مینمودند و هرکسی هم که با امام مناظره داشت، آن چنان تحت تأثیر امام و اندیشه ایشان قرار میگرفت که وقتی از حضرت فاصله میگرفت با خود میگفت: خدا به درستی میداند که رسالت خود را کجا قرار دهد [۶]؛ یعنی این که چون خداوند علم به همه بندگان دارد، میداند که چه کسانی شایسته مقام امامت هستند.
در نتیجه امام هادی علیه السلام مانند پدران بزرگوارش علیهم السلام الگوی اخلاقی و تربیتی برای مردم بودند که سراسر عمر خود را به دفاع از دین پرداخت.
پی نوشت
[۱] الامه فی الاسلام، ص ۶۸.
[۲] منتهی الامال، ج ۲، ص ۱۰۰۱.
[۳] بحار الانوار، ج ۵۰، ص ۲۰.
[۴] منتهی الامال، ج ۲، ص ۹۹۵.
[۵] درس نامه سیره و تاریخ امامان، ص ۳۷۶.
[۶] سیره ائمه اثنی عشر، ص ۴۵۶.
نظر شما