خبرگزاری مهر؛ گروه مجله: وجود زنان در همه عرصهها انکار ناپذیر است. حضور زنان به صورت فعال در مشاغل مختلف به گونهای است که کمتر جایگاهی را پیدا میکنیم که قلههای آن را بانوان فتح نکرده باشند. اما در بسیاری از مواقع همزمانی چند کار برای او یا مشکلزا بوده و یا استعدادهایش را شکوفا کرده است. اما اینکه میگوئیم مشکلزا بوده و یا در راستای شکوفایی استعدادش همراه بوده معنی توانایی یا ناتوانی شخص را نمیدهد. بلکه به نوع شخصیت افراد برمیگردد و تجربیاتی که در گذشته داشتهاند و اطلاعاتی که از طریق مطالعه و مشاهده و ارتباط به دست آوردهاند و عوامل دیگر. از آنجایی که دنیای زنان همیشه مورد توجه بشر بوده و مطالعه هر چه بیشتر آن ابعاد وجودی شخص را کشف میکند و به افراد نشان میدهد، مجله مهر بر آن شده که با گفت و گو با مادرانی که در مشاغل مختلف فعالیت دارند، به روایتهای آنان از زندگی یک مادر بپردازد. در گزارش امروز میزبان خانم «میترا کلهر» به عنوان یک ورزشکار حرفهای که سرمربیگری تیمملی هم در کارنامه او دیده میشود، بودیم. مادری که قبل از ازدواجش عضو تیم ملی بوده، ازدواج که کرده عضور تیم ملی بوده و بعد از مادر شدنش هم سرمربی تیم ملی بوده است. او حالا یک مادر ورزشکار است. کلهر که در رشته اسکی آلپاین فعالیت می کند و مادر یک دختر دو و نیم ساله است در گفت و گو با خبرنگار مهر اینگونه روایت کرده است:
زندگی با اسکی
از ۱۰ سالگی عضو تیم ملی نونهالان بودم. خیلی زود به عضویت تیم بزرگسالان در آمدم. حدوداً ۱۴ سالم بود. در مسابقات مختلف شرکت داشتم. از المپیک آسیایی و مسابقات قهرمانی جهان گرفته تا اینکه چندین سال عضو تیم ملی اسکی روی چمن بودهام. مدال نقره جهانی در اسکی چمن را هم دارم. همیشه در این ورزش مشغول بودم و از حضور در آن لذت میبردم.
تا اینکه باردار شدم. در این دوران برنامه ورزش من جابهجا نشد. کارم را به صورت کاملاً حرفهای ادامه دادم تا حدی که در سه ماهگیام در دوران بارداری در رقابتهای لیگ هم شرکت کردم. دخترم به دنیا آمد و من بعد از ۵ روز با ورزشهای سبک و برنامه ریزی فعالیتم را آغاز کردم. دوران زایمان من در دوره شیوع ویروس کرونا بود و شرایط ورزش و فعالیت من در این دوره به گونهای بود که فرزندم را با خودم همراه می کردم. او در آغوشی بود و من تمرینات حرفهای خودم را انجام می دادم. فیلم تمرینهایم را هم به آکادمی ملی المپیک ارسال کردند.
همیشه در کنارم بود
یک سال و نیم بعد از تولد دخترم سرمربی تیم ملی اسکی آلپاین شدم. در تمام مراحل و همه مکانها او با من بود. در تمام تمرینهایی که خودم ورزش میکردم و تمرینهایی که به عنوان مربی و سرمربی پیش بچههای تیم حضور داشتم، دخترم در کنار من بود. در کوله پشتی مخصوص کودک. در ورزش ما نوعی کوله پشتی قابل استفاده است برای مادر یا پدر ورزشکار که کودک را در آن قرار می دهیم و در همه مراحل با مادر و پدرش حضور دارد. در تابستان برای تمرینهای آمادگی جسمانی در کنارم می ایستاد که همه تمرینها را با بچههای تیم انجام می داد. در زمستان هم در کولهام بود و من اسکی میکردم و او کیف میکرد و شاد بود.
از زمان بارداری عادت کرده بود. نمی دانم بگویم ژنتیکی بود یا به مرور عادت کرده بود ولی دخترم با سبک زندگی من از ابتدای بارداری تا زایمان و تا همین الان که دو سال و نیم دارد، با من همراه بوده است. البته نسبت به باقی کودکان در شرایط ویژه بود و به صورت ناخودآگاه در این شرایط همراه من بود. حتی در تمرینات سخت زمستان. در برف و کولاک. در تمرینهای سخت ورزشی. البته انکار نمی کنم که روحیات کودکان هم با هم متفاوت است.
مهارت استفاده از کوله پشتی کودک
برای استفاده از کوله پشتی کودک اگر پدر یا مادری که کوله را می اندازد، آمادگی جسمانی بالایی داشته باشد و از آمادگی تکنیکی و تاکتیکی خوبی برخوردار باشد، چون باید در کنار اجرای تکنیکها وزن کودک خود را که از کوله به دوشش افتاده تحمل کند، ایمنی کودک حفظ میشود. البته این کوله تنها می تواند شرایط نگهداری کودک را تا ۳ سالگی فراهم کند.
بعد از مادر شدن
من بعد از مادر شدنم چون به ورزش و رشته خودم علاقه داشتم برایم محدودیتی ایجاد نشده بود. با برنامه ریزی توانستم هم ورزش و علاقمندیام را ادامه دهم و هم به کودک و زندگی ام برسم، غذا درست کردن و کارهای شخصیام را انجام می دادم. از ابتدای تولدش، دخترم همیشه بامن و در کنار من بوده است. الان هم اسکی می کند. برایش ابزار و ملزومات اسکی تهیه کردم و در کنار من در حد سن خودش اسکی می کند. شنا هم بلد است. من دوست داشتم به علاقمندیهایش برسد. دوست دارم در آینده هم اگر علاقه داشت، در تیم ملی آلپاین مشغول شود.
سفر اتریش
قبل از مادر شدنم هر چند وقت یکبار به یخچالهای اروپایی سفر می کردم برای تمرین. ۲ یا ۳ ماه در اتریش می ماندم و تمرین می کردم. البته بعد از مادر شدنم دخترم را یک بار بردم و این فضا را نشانش دادم. دوست داشتم بداند که اگر بخواهد در این رشته فعالیت کند این فضاها تمرینی برایش مهیاست. او از دیدن این صحنهها و همراهی با من خیلی خوشحال است.
پدرم قهرمان مارپیچ سرعت بود
از کودکی در همین فضا بزرگ شدم. پدرم قهرمان رشته مارپیچ سرعت بود و بعد از آن هم سرمربی تیم ملی شد. پدرم و عموهایم همه از المپینهای اسکی ایران هستند. من از کودکی در کنار پدرم تمرین میکردم و مشاهده تمرینهای اعضای تیم ملی خیلی به من کمک میکرد. همین مشاهدات و تمرینها را در دخترم دارم میبینم. او تمام تصاویر کودکی مرا دارد تجربه می کند. دقیقاً همه تصاویر کودکیام را در رشد دخترم در کنار خودم دارم میبینم.
اسکی ورزش لاکچری نیست
در شروع هر ورزشی ابزار و لباسها و ملزوماتی باید خرید که ممکن است قیمتهایش بالا باشد. اسکی هم یکی از ورزش هایی است که اگر بخواهیم ابزارش را بخریم مبلغ بالایی را باید هزینه کنیم. اما من با اینکه بگوییم اسکی یک ورزش گران و لاکچری است موافق نیستم. چون هزینه استفاده از یک روز پیست و اجاره وسایل اسکی درکنار هم خیلی بالا نیست. ضمن اینکه اگر نخواهیم وسایل را یک روزه اجاره کنیم و قصد خرید آنها را داشته باشیم در بدو امر، میتوانیم از وسایل دست دوم خرید کنیم. لباس خاص و گرانی هم ندارد. البته که برای ما که به صورت حرفهای این ورزش را دنبال می کنیم قطعاً هزینه خرید و تعمیرات و نگهداری بالاست.
آسیب دیدن هم در اسکی مثل باقی ورزشهاست. شما ممکن است در زمین فوتبال هم زمین بخوری. ممکن است در حالت عادی دارید پیادهروی می کنید، زمین بخورید. در هر شرایطی بی دقتی یا حادثه ممکن است رخ بدهد. اگر در دوران تمرین مربی داشته باشیم و مربی کاربلد، کار را اصولی یاد بگیریم، آسیبی نخواهیم دید یا جزئی است. این صحنهها که در تصاویر ورزشی از صدمات دیدهایم ثبت لحظه ایست و دائمی نیست.
به طور کلی چون ورزش اسکی نیاز به محل مخصوص دارد و در دسترس همه اقشار جامعه نیست، اطلاع داشتن از شرایط این ورزش به فیلمها و روایاتی محدود می شود که تجربه کردهها از آن نقل می کنند. تصور می شود که هزینههای بالای نشان داده شده به مخاطب (همانطور که ذکر شد خلاف واقعیت است) و کم بودن پیستها موجب لاکچری نشان دادن این ورزش شده است.
مادر، کوه است
از نظر من مادر مثل کوه است. در هر شرایطی در کنار او بودن تو را آرام میکند. برای منی که تمام مراحل رشدم را با کوه تجربه کردم، تابستانها با کوهنوردی و زمستانها با اسکی از قله به سمت پایین میآمدم، کوه معنای متفاوتی با بقیه افراد دارد. مادر برای من قابل وصف نیست. مادر همان «کوه» است.
حمایت از مادر
برای یک مادر که ورزشکار است آرامش خیلی مهم است. مهیا کردن آرامش از سمت اطرافیان بسیار در روند زندگی مادر تاثیرگذار است. حمایت همسر و حمایت پدر هم بسیار مفید و لازم است. یک مادر ورزشکار اگر به خوبی حمایت شود، اگر سالم باشد و آرامش داشته باشد، قطعاً میتواند یک فرزند سالم و شاد تحویل جامعه دهد.
خیلی مهم است که به همه زنان این را بگوییم و برایشان ثابت کنیم که اگر من مادر شدم به معنی این نیست که کارهای دیگرم را کنار بگذارم و وقتم را صرف کارهای دیگر نکنم. یک مادر ابتدا یک زن است. برای ورزش و علاقمندی هایش باید زمان بگذارد و در کنارش تربیت و رشد فرزندش را هم در برنامههایش بگذارد. من تصور می کنم زندگی این نیست که بعد از مادر شدنم تمام کارها را جمع کنم و فقط روی فرزندم متمرکز شوم. من زندگی را با همه دغدغهها و علاقمندیهایم ادامه میدهم. هر زنی که مادر میشود باید برای زندگی اش برنامه داشته باشد و با برنامه ریزی به همه کارهایش می رسد. اگر یک مادر بخواهد ورزش کند حتی می تواند در خانه با دو عدد بطری آب معدنی هم ورزش کند. کافی است بخواهد.
لذتی وصف نشدنی
من در دوران مجردی و قبل از مادر شدنم از ورزشکار بودنم نهایت لذت را می بردم. الان که مادر هستم باز هم دارم از لحظات زندگیام لذت میبرم. از مادر بودنم. از ورزش کردنم و از مادرانگیهایم حین ورزش. خیلی خوشحالم که به واسطه مادر شدنم خودم را محدود نکردم و برای همه زنان این آرزو را دارم که از زندگی خود لذت ببرند و با برنامهریزی و ورزش از سلامت روح و جسم بهرهمند شوند.
نظر شما