خبرگزاری مهر، مشکوة چراغلو؛ با توجه به گزارش «چگونگی دعوت به حجاب از منظر رهبر انقلاب» و «از کار جهادی تا اثرگذاری مادران در ترویج فرهنگ عفاف و حجاب» که در آن از بیانات مقام معظم رهبری در جهت مسیر امر به معروف و نهی از منکر و چگونگی ترویج فرهنگ عفاف و حجاب استفاده کردیم؛ همچنین به نقش و وظایف نهادهای غیر رسمی و مردمی در ترویج فرهنگ عفاف و حجاب پرداختیم؛ در این گزارش به این مسئله میپردازیم که آیا ترویج فرهنگ عفاف و حجاب با ورود نهادهای رسمی و حکومتی انجام پذیر است؟ آیا شیوهی اجرای امر به معروف و نهی از منکر از طریق نهادهای رسمی و حکومتی شیوهی درست و مؤثری است؟
اندیشه و فرهنگ دینی، ساختار اصلی جامعه اسلامی را تشکیل میدهد که اثر آن در رفتارهای فردی و اجتماعی شهروندان هویدا میشود و بازتاب باورها و دغدغههای افراد را در فضای حاکم بر جامعه میتوان دید. از آنجا که اثرگذاری و اثرپذیری فرد و جامعه امری پذیرفته شده و انکارناپذیر است، برای اصلاح، تغییر و ایجاد فرهنگ باید به این دو مسئله توجه ویژه ای داشت.
رفتارهای انسان گاه شخصی و درونیاند و گاه بیرونی و اجتماعی. برخی از این رفتارها آثار ویرانگر آن در اجتماع چه اندک یا بسیار، به چشم میآید؛ برای مثال رعایت نکردن حجاب که آثار منفی آن در جامعه بر جای میماند. شارع مقدس درباره نوع دوم رفتارها که جنبه بیرونی و اجتماعی دارد، سفارشهای جدی و مهمی دارد. پیامبر اعظم (ص) در این باره فرموده است: «همانا هنگامی که گناهی پنهانی باشد، جز گناهکار آسیب نمی بیند و هنگامی که آشکارا باشد و اعتراض و تغییری بر ضد آن نشود، به همه مردم آسیب میرسد.»
سوگندنامه ریاست جمهوری جهت تعیین جایگاه فرهنگ سازی در زمینه حجاب و عفاف
امنیت، آرامش و پاسداشت مقدسات از نیازهای اولیه انسان معتقد به شمار میآید که در کنار نیازهای جسمانی و اجتماعی قرار میگیرد و دولت باید این نیازها را برآورده سازد. نکته مهم در این زمینه، تعیین محدوده اختیارات و وظایف دولت نسبت به ملت و نهادینه سازی باورها در این محدوده است.
بخشی از سوگندنامه ریاست جمهوری جهت تعیین جایگاه فرهنگ سازی در زمینه باور حجاب و عفاف «[سوگند یاد میکنم] … همه استعداد و صلاحیت خویش را در راه ایفای مسئولیتهایی که بر عهده گرفتهام، به کار گیرم و خود را وقف خدمت به مردم و اعتلای کشور، ترویج دین و اخلاق، پشتیبانی از حق و گسترش عدالت سازم.»
رشد کشور و گسترش دین و اخلاق در جامعه، در سایه حکومت اسلامی و با همت دولتمردان آن پدید خواهد آمد و بر اساس این سوگندنامه، از ویژگیهای حکومت دینی به شمار میرود. در واقع، تفاوت اصلی دولت اسلامی با دولت دموکراتیک، در تحقق ارزشهای دینی و سیاست گذاری در زمینه فرهنگ سازی دینی است که با مطالعه سیره نبوی و علوی میتوان به این نکته دست یافت.
مطالعات تاریخی و بررسی جنبشهای بزرگ دنیا نشان دهنده این حقیقت است که بحث مبارزه با حجاب و عفاف زنان، گاه به ابزاری سیاسی برای اجرای اندیشههای استعماری تبدیل شده و گاهی بهترین وسیله برای دین ستیزی مخالفان ادیان بوده است.
اگر مسئولان برای رسیدن به ارزشهای دینی برنامهریزی داشته باشند، مرحله درک ضرورت، درست پیموده میشود. در رأس هرم دولت، رئیس جمهور است و سطوح بعدی نیز متناسب با ایدهها و ارزشهای مورد نظر وی انتخاب خواهند شد و دغدغههایی مشابه خواهند داشت. هنگامی که رؤسای وزارت خانهها و مدیران بخشها و سازمانهای وابسته دارای همان دغدغهها و اندیشهها باشند، خانواده دولت با همین نگاه ارزش مدارانه به مسائل جامعه مینگرد و ضرورت نهادینه سازی و گسترش باور حجاب را درک خواهد کرد و برنامههای علمی و عملی را در همین راستا به کار خواهد بست.
اگر دولت، نیروی خود را بر پدیدهای فرهنگی متمرکز کند، به علت گستردگی دامنه آن، زمینه رسیدن به مطلوب بیش از پیش فراهم خواهد شد. پدید آمدن چنین تمرکزی به نگرش دولتمردان و جهان بینی آنان بستگی دارد. باید دانست بحث آسیب شناسی جامعه دینی در این بخش مطرح میشود. یافتن عوامل بدحجابی و بی توجهی به عفت عمومی و نیز عواملی که جامعه را از الگوی جامعه دینی دور میسازد و تحلیل آنها برای برنامه ریزی در بخشهای دیگر، در درک ضرورت پرداختن به مباحث مربوط به نهادینه سازی و گسترش فرهنگ عفاف و حجاب، نقش مهمی دارد.
نقشها و برنامههای هدایتی دولت
دولت پس از درک ضرورت نهادینه سازی و گسترش باور حجاب، مرحله عملیاتی و اجرایی را آغاز میکند. در امور فرهنگی، آموزش و هدایت در رأس امور اجرایی قرار دارد؛ زیرا هر مسئله فرهنگی در صورتی پایدار و آسیب ناپذیر خواهد بود که مبتنی بر آگاهی و دانش باشد. این بخش از برنامهها را میتوان در جنبههای آموزش و پرورش و تبلیغ و اطلاع رسانی بررسی کرد.
آموزش و پرورش
نقش آموزش و پرورش در نهادینه سازی باورها بسیار مهم است. از آنجا که مدرسههای دولتی و نیمه دولتی زیر نظر دولت کار میکنند، در برنامههای هدایتی باید به وزارت آموزش و پرورش، وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی توجه ویژه داشت. در بحث آموزش با سه بخش روبه رو هستیم؛ مخاطبان، متن آموزشی و روش آموزشی. برای برنامه ریزی آموزشی باید هر سه بخش را شناخت.
مخاطبان آموزش میتواند فرد باشد یا خانواده یا جامعه که در بخش بدنه اصلی جامعه بشری به آن پرداختیم. بدیهی است هر فرد آموزش دیده نیز با افراد دیگر، تفاوتهای سنی، تحصیلی و فرهنگی دارد که این تفاوتها در انتخاب نوع آموزش مؤثر است.
دولت میتواند از رسانهها، مجتمعهای آموزشی و هر مکانی که افراد در بیرون از خانواده با آنها ارتباط دارند، بهره بگیرد و مخاطبان فردی را آگاه سازد. دولت میتواند از رسانهها، مجتمعهای آموزشی و هر مکانی که افراد در بیرون از خانواده با آنها ارتباط دارند، بهره بگیرد و مخاطبان فردی را آگاه سازد. هم چنین در بخش خانواده میتواند کتاب را در سبد فرهنگی خانوادهها قرار دهد یا از رسانه ملی برای رشد سطح دانستههای آنان استفاده کند. در بخش جامعه نیز با صدور بخش نامهها و آئین نامههای اداری، وارد عمل میشود. در زمینه متنهای آموزشی، بررسی محتوایی متنها، ضرورت دارد. تجزیه و تحلیل نسلها، متفاوت است. از این رو، نسل امروز نسبت به نسل پیشین، به دانشی روزآمد نیاز دارد.
ادبیات نسلها نیز با هم متفاوت است. امروزه به علت وجود برنامههای آموزشی در رسانههای ملی و فراملی، نرم افزارهای آموزشی و بازیهای فکری و آموزشی، تصحیح و تغییر متنها ضرورت دارد. درباره روشهای آموزش نیز به تناسب ویژگیها و نیازهای نسلهای جدید، امکانات آموزشی و ابزار موجود میتوان روش مناسب را برگزید.
آموزش و پرورش مهمترین دستگاه دولتی در زمینه امور هدایتی
از آنجا که مهمترین دستگاه دولتی در زمینه امور هدایتی، آموزش و پرورش است، باید به آن توجه ویژه داشت. آموزش و پرورش، فعالیت هدایتی و ارشادی خود را میتواند در مواردی سامان دهی کند: بررسی و اصلاح کتابهای درسی و قرار دادن موضوعهای مربوط به عفاف و حجاب، به صورت جذاب، نامحسوس و متناسب با موضوع کلی درس، لازم است. استفاده از عکسهایی که غیرمستقیم از فرهنگ حجاب یاد کنند و این فرهنگ را بستایند، جزو کارهای مهم به شمار میآید. این حرکت، به دانش آموز میفهماند که تنها در جامعه های عفیف میتوان پیشرفت کرد. آشنایی و گنجاندن نظرهای نویسندگان بزرگی که در این باره آثاری دارند، مؤثر است. توجه به پس زمینه کتابهای کودکان و نوجوانان و بهره مندی از تصویرهای باحجاب برای شخصیتهای منطقی و دانا و نیز گردآوری درسها به صورت گفت وگوهای دینی، بخشی از اصلاحات متون آموزشی است.
تشکیل کلاسهای آموزشی یا نشستهای هدفمند علمی با موضوع حجاب و عفاف یا دیگر موضوعهای دینی، با مدیریت استادان فرهنگ و اندیشه دینی، کار دیگری است که در این نشستها باید انجام شود. بهتر است تمام شبههها و نظرهای مخالف، مطرح و سپس به آنها پاسخ داده شود. تشکیل نشستهای علمی درون سازمانی در هر آموزش گاه و مجتمع آموزشی به تناسب سن مخاطبان و تبلیغات مناسب و قرار دادن امتیازهایی برای جلب توجه مخاطبان (دانش آموزان)، یکی دیگر از راه کارهاست. این حرکت در دانشگاهها انجام میشود و دانشجویان بسیاری جذب شدهاند و اندیشه آنها را جهت داده است. جهت دادن به پژوهشهای دینی دانش آموزان و پشتیبانی مالی و معنوی از پژوهشها نیز سودمند است.
آموزش درست و به دور از افراط و تفریط
نکته مهم و قابل توجه در بخش سیاستهای هدایتی دولت، آموزش درست و به دور از افراط و تفریط و متناسب با دانستههای دینی است. برای مثال، در مقوله حجاب و عفاف، با عنصر شهوت و خودآرایی روبه رو میشویم که تبیین جایگاه هر یک از این عنصرها، ضروری است. گفتهاند که عقلانیت اسلامی، قوه شهوت را به طور ذاتی ناپسند نمیداند، بلکه سرکشی شهوت سبب تباهی انسان میشود. نقش شهوت افزون بر تداوم نسل در تشکیل علایق جمعی (مانند خانواده) و تلطیف روابط انسانها بسیار مهم است و موجب پرورش قوه خیال و تحرکات احساسی میشود و سرکوب آن نیز به سستی، خشونت یا دل مردگی میانجامد. پس ساختار آموزش و پرورش در این زمینه نیز باید بر اساس هدفهای آفرینش باشد.
به طور کلی، نقش هدایتی دولت در حوزه آموزش و پرورش، با مفهوم شناسی علمی و آشنایی با قلمرو و محدوده موضوعهای مربوط به فرهنگ حجاب و عفاف، آغاز میشود نقش هدایتی دولت در حوزه آموزش و پرورش، با مفهوم شناسی علمی و آشنایی با قلمرو و محدوده موضوعهای مربوط به فرهنگ حجاب و عفاف، آغاز میشود و پس از بیان تعریف مناسب و کارشناسانه، به عرضه محصولهای آموزشی مکتوب و غیرمکتوب میانجامد و شیوهها و روشهای آموزش مستقیم و غیرمستقیم، تحلیل و بررسی میشوند.
تبلیغ و اطلاع رسانی
برای هر گروه سنی و تحصیلی، از تبلیغ میتوان سود جست. از این رو، تبلیغ نسبت به آموزش، کارآمدتر است. حوزههای علمیه و مدرسههای مذهبی، متولیان اصلی تبلیغ در کشورهای اسلامی و حتی در جامعه های دینی غیراسلامی هستند، ولی دولت به دلیل توانمندیهایی که دارد، بیش از دیگر نهادها میتواند در گسترش ارزشهای اسلامی اثرگذار باشد.
حوزههای علمیه به هیچیک از نهادها و قوای سه گانه وابسته نیستند و مستقل و مردمی اند، ولی دولت میتواند با برنامه ریزی در بهره مندی از پرورش یافتگان حوزوی در تمام حوزههای زیر نظر خود و رشد سطح دینی خانواده دولت و در نتیجه، بازتاب دادن فرهنگ و اندیشه دینی در جامعه، از طریق به کارگیری مدیریت متعهد دینی، سطح تبلیغ را گسترش دهد. همکاری با حوزههای علمیه و حمایت از برنامههای تبلیغی و ترویجی و حتی برنامه ریزی های کلان در زمینه گسترش مؤسسه ها و حوزههای تربیت مبلّغ باید از جمله برنامههای عملی دولت در این زمینه باشد.
هماهنگی و پیوند تنگاتنگ با رسانه ملی و هنر تصویری
رسانههای تصویری هم چون تلویزیون و سینما به عنوان یکی از ابزارهای آموزشی با گروه گستردهای از مخاطبان ارتباط دارند. گفتنی است تأثیر آموزش در مکانهای آموزشی و تبلیغ در مناسبتهای گوناگون، ماندنیتر و عمیقتر از تأثیر رسانهها است. البته نباید از یاد برد که گستره آموزش از راه رسانه تصویری، وسیعتر است و زمینه تحولات آنی را فراهم میسازد که معمولاً این حالتها پایدار نیستند، مگر آنکه به طور پیوسته، پیامهای مثبت دینی را منتقل کنند.
از رسانهها به عنوان وسیلهای برای بیدار کردن خفتگان میتوان بهره برد، ولی بیان اینکه چگونه باید حرکت کرد و در طول سفر معنوی با چه کسانی باید پیوند داشت، در برخی موارد، از عهده سیما و سینما برنمی آید. هر حقیقتی را نمیتوان به تصویر کشید، بلکه پس از ایجاد تشنگی روحی برای افراد، باید آنها را به سرچشمه رساند.
برگزاری نمایشگاههای تصویری و تجسمی، نظیر عکس، گرافیک، نقاشی و طراحی با موضوعهای عفاف و حجاب یا راه اندازی هنرکده هایی برای گسترش فرهنگ دینی، جنبه دیگر آموزش غیر مستقیم است که دولت میتواند برای آن برنامه ریزی کند. هم چنین برگزاری نمایشگاههایی با موضوعهای تاریخی، مانند «حجاب ایرانی از عهد ساسانی تا امروز»، «حجاب در ادیان» یا «فلسفه حجاب با الهام از آیات و روایات» مؤثر خواهد بود.
در ادامه به سراغ کیومرث سرمدی واله عضو کمیسیون اجتماعی مجلس رفتیم و در خصوص نقش حاکمیت در ترویج فرهنگ عفاف و حجاب و شیوه امر به معروف و نهی از منکر با وی به گفتگو نشستیم. او گفت: معمولاً حاکمیت در مسائل اساسی و زیربنایی که اتکا به باورهای دینی مردم دارد، تلاش در حوزه فرهنگ و نهادینه سازی کردن این اعتقادات مخصوصاً بحث حجاب مؤثر است و زمینه ساز یک اعتقاد قلبی و باور عملی به دنبال یک کار فرهنگی خوب که متولیان فرهنگی باید انجام دهند است.
وی افزود: طبیعتاً حاکمیت هم به نقش فرهنگی خود عمل کند و مجری قوانینی باید باشد که این قوانین با رعایت همه جوانب، حافظ امنیت اخلاقی و روحی و روانی مردم است.
وی در رابطه با عملکرد نهادهای فرهنگساز در این زمینه اشاره کرد: نهادهای متولی فرهنگ ما در راستای مأموریت هایی که دارند خیلی قوی نبودهاند نهادهای متولی فرهنگ ما در راستای مأموریت هایی که دارند خیلی قوی نبودهاند. از نقاط ضعف آنها این است که مجهز و مسلط به روشهای نوین و مؤثر در بیان ویژگیهای مثبت اعتقادات و باورهای دینی نبودند و اکتفا کردیم به مسائل روبنایی مثل چاپ بیانیه؛ آنها خیلی در این زمینه عمیق و با شناخت به وظایف خود عمل نکردند.
سرمدی گفت: در حال حاضر جمهوری اسلامی به عنوان ام القری جهان اسلام در پی توطئههای متعدد در این فضا مانند توطئه مراکز جاسوسی و معاندین و نفوذیهای داخلی در مبانی اعتقادی و جوانان آنها دارند کار میکنند.
وی افزود: حاکمیتها با توجه به اتکا به مبانی فرهنگی و آموزههایی که داریم از قوه مجریه تا قضائیه و مقننه باید قوانین جامع و مانعی وضع و اجرا کنند.
نقشها و برنامههای حمایتی دولت
یکی از مهمترین آثار فرضیه سالم سازی در اقتصاد، حمایت گسترده است. در حوزه فرهنگ نیز حمایتهای گسترده موجب سالم سازی این عرصه میشود. حمایت دولت از برنامه سازان فرهنگی در زمینه نهادینه سازی و گسترش فرهنگ حجاب و عفاف را میتوان از دو جنبه مادی و معنوی بررسی کرد. حمایت از متولیان امور فرهنگ دینی از نظر مالی و در نظر گرفتن بودجه متناسب با نیازهای فرهنگ دینی کشور جزو حمایتهای مالی دولت است و ارتقای شغلی مدیران متعهد و پای بند به برنامه سازی فرهنگ دینی، بزرگداشت و نکوداشت فعالان فرهنگ دینی در خانواده دولت، در نظر گرفتن تسهیلات برای آنان و گسترش تشویقها به سطح جامعه و خارج از خانواده دولت، جزو حمایتهای معنوی دولت به شمار میرود. گفتنی است در این زمینه ایجاد کانونها و مؤسسههای حمایتی نیز مناسب به نظر میرسد.
بدیهی است اگر امکانات مالی و معنوی برای چاپ و پخش آثار معنوی و مرتبط با فرهنگ دینی به ویژه فرهنگ سازی در زمینه حجاب و عفاف فراهم باشد و اهل اندیشه، قلم و هنر به حمایت دولت اطمینان داشته باشند، جهت گیری پژوهشها و نمایشگاههای هنری به سمت فرهنگ دینی کشیده خواهد شد. در یک کلام میتوان گفت حمایت از پروژههای بزرگ فرهنگی و همکاری و تعامل با مؤسسههای دینی جزو وظیفههای اصلی دولت اسلامی است.
نقشها و برنامههای نظارتی دولت
فاصله نظارت و دخالت بسیار اندک است و دولت باید متوجه این فاصله باشد و بدون دخالت در امور نهادها، به نظارت بر تولید محصول فرهنگی بپردازد. سپس داوری را باید به قوه قضائیه بسپارد و برای حفاظت و مبارزه با مفاسد و منکرات، با نهادهای مربوط هماهنگ است.
مهمترین نقشهای نظارتی دولت
در این بخش به مهمترین نقشهای نظارتی دولت میپردازیم:
نظارت بر ورودیهای فرهنگی و هنری
از جمله نقشهای نظارتی دولت نظارت بر ورودیهای فرهنگی و هنری است. ورودیهای فرهنگی و هنری و حتی اندیشههای وارداتی، در موارد بسیاری، نه تنها با باورهای عمیق دینی تناسب ندارد، بلکه گاه نوعی دین ستیزی یا دین گریزی در آنها دیده میشود. سیاست استکبار جهانی بر بسیاری از محصولهای فرهنگی وارداتی سایه افکنده و درصدد ویران کردن باورهای جامعه دینی است. بنابراین، نظارت بر واردات فرهنگی و تولید محصول هنری و یافتن دستهای آلوده میتواند به بهبود وضع فرهنگ دینی در جامعه اسلامی کمک کند.
نظارت بر بومی سازی تولید محصول فرهنگی و هنری
همواره نظام فکری مبتنی بر باورهای دینی، تولیدکننده آثاری است که بیانگر فرهنگ و اندیشه دینی هستند. نظارت دولت بر برنامه ریزان این عرصه و ایجاد زمینه مناسب برای فعالیتهای آنان میتواند به گسترش تولید محصول فرهنگ دینی بیانجامد و زمینه صدور آنها را فراهم سازد. این محصولها پیوسته باید زیر نظر باشند تا آنچه بیش از همه با اندیشه دولت و جامعه اسلامی سازگار است، صادر شوند.
نکته مهم و قابل توجه در بومی سازی تولید محصول فرهنگی متناسب با شأن و فرهنگ دینی، دقت در استفاده از شیوههای جذاب و اثرگذار است. بهره گیری از نویسندگان، طراحان و کارگردانان باتجربه و آگاه، برای این حرکت فرهنگی لازم است. کار فرهنگی ضعیف، کلیشهای و شعاری، نه تنها برای نسل امروز تأثیر مثبت ندارد، بلکه سبب دوری شهروندان از فرهنگ اصیل دینی میشود. بنابراین، با حمایت مالی و معنوی دولت از برنامههای مربوط به فرهنگ دینی و تهیه کنندگان این برنامهها میتوان محصولی سالم، مؤثر و جذاب را تولید و به جامعه دینی عرضه کرد و با نظارت دولت میتوان امیدوار بود که این برنامهها و تولیدها کاستی نداشته باشند.
همچنین زهره سادات لاجوردی عضو کمیسیون فرهنگی مجلس در این باره گفت: یکی از ارزشمندترین رویکردهای جمهوری اسلامی ایران پس از انقلاب اسلامی ارزشگذاری برای هویت زنان در عرصههای مختلف علمی، اجتماعی، ورزشی و غیره بدور از نگاه کالا مدار غرب به زن بوده که منجر به موفقیتهای وسیع و بینظیر زنان در همه عرصهها بدون استفاده ابزاری از جنسیت آنها، گردیده است. اما، بدلیل وجود برخی عوامل خارجی و داخلی که شاید بتوان تحت عنوان "فعالیتهای ضدفرهنگی غالباً نشأت گرفته از خارج کشور و نیز قصور کار فرهنگی متقابل و اقدامات خنثیکننده در داخل"، خلاصه کرد، این قبیل دستاوردها نادیده گرفته میشود.
هوچی گری رسانههای معاند
وی افزود: امروز سکانداران فضای مجازی در خارج از کشور سعی دارند علاوه بر چشمپوشی از موفقیتهای زن ایرانی در سایه حکومت اسلامی با ایجاد نوعی هوچیگری رسانهای و منفعلسازی مردم و مسئولین، مسیر نافرمانی اجتماعی و قانونگریزی جنسیتی را در جامعه ایجاد کنند که در صورت موفقیت این پروژه ضداجتماعی و خطرناک، نهاد خانواده و زنان بیش از سایر آحاد جامعه متضرر خواهند شد. حتی دیده شده که موفقیت افراد کمتر مقید به برخی مسائل توسط رسانهها پوشش وسیع داده میشود ولی همان رسانهها در موارد موفقیت دختران و زنان مقید و دارای حجاب و کسب بالاترین مدارج در عرصههای علمی، ورزشی و مانند آن، ساکت میمانند. اینها همه نکات ظریفی است که در باب کاوش و ارائه راهحلهای فرهنگی باید به آنها توجه داشت.
در مورد امر به معروف و نهی از منکر نیز تا به امروز فعالیتها، آموزشها و اقدامات ارزشمندی صورت گرفته اما با توجه به اهمیت موضوع عفاف و حجاب در حفظ و حراست از پایداری خانواده و جامعه، رسانههای مخالف و معاند با علم به این مهم با گشتوگذار در سطح شهر و گاهاً ایجاد برخوردهای عامدانه با مجریان درصدد جریانسازی و حساسسازی جامعه نه به نیت زیر سوال بردن نحوه اجرا بلکه به نیت منفعل کردن عوامل اجرایی و نهایتاً منزوی کردن این قانون هستند.
رسانههای مخالف و معاند با علم به این مهم با گشتوگذار در سطح شهر و گاهاً ایجاد برخوردهای عامدانه با مجریان درصدد جریانسازی و حساسسازی جامعه نه به نیت زیر سوال بردن نحوه اجرا بلکه به نیت منفعل کردن عوامل اجرایی و نهایتاً منزوی کردن این قانون هستند.
لذا، با توجه به پویا بودن مسائل اجتماعی و وظایف و اختیارات حاکمیتی، بررسی و احصای روشهای مختلف و مؤثر بالقوه فردی و جمعی در باب امر به معروف و نهی از منکر و چگونگی اجرای آن نه تنها هنوز جای کار دارد بلکه تبیین جایگاه عفاف و حجاب در حراست از خانواده و جامعه و نیز آشکارسازی مقاصد شوم پروژههای ضد عفاف و حجاب با حداکثر توان و بهرهمندی از همه نهادهای جریانساز هنوز به درستی و کمال صورت نپذیرفته است.
لاجوردی گفت: علیرغم ضریب نفوذ تحصیلات عالی در بین آحاد جامعه بویژه زنان، هنوز، مبانی اولیهای مانند لزوم قانونپذیری آحاد جامعه به دور از محدوده سن و جنسیت و غیره و لزوم تسلیم بودن افراد در مقابل مرّ قانون ناشناخته مانده و همین قصور نهادهای داخلی موجب شده فضای مجازی و رسانههای آن سوی مرزی با سوءاستفاده از این خلأ، قانونشکنی و نافرمانی اجتماعی در پذیرفتن قانون عفاف و حجاب در ایران را در حالی تحسین و ترویج کنند که در همه کشورهای جهان ازجمله کشورهای خودشان، به عنوان یک اصل، با هر نوع مقاومت در برابر اجرای قانون و هر نوع مقاومت در برابر مجری قانون و نیروی پلیس به شدیدترین وجه برخورد میگردد. با گذشت چند دهه از انقلاب و اهتمام معاندین و هزینهکردهای سنگین آنها جهت کنار زدن عفاف و حجاب از جامعه ایرانی، هنوز اهمیت و لزوم امر به معروف و نهی از منکر از جهات مختلف علمی، قانونی، جامعهشناختی، مسائل خانواده و امثالهم مورد پژوهش و تشریح برای عموم مردم قرار نگرفته است.
در حالی که، بنظر میرسد ساخت برنامههای مستند مبنی بر نمایش آثار مخرب بیحجابی و کمرنگشدن رفتارهای عفیفانه بر از هم پاشیدگی نهاد خانوادهها به بهترین نحو میتواند آحاد جامعه حتی افراد کمتر معتقد را نسبت به موضوع حساس کرده و از دید یک مادر، یک پدر و غیره افراد را پای کار رعایت و حمایت از عفاف و حجاب بکشاند؛ صدا و سیما به عنوان سریعترین، ارزانترین و عمومیترین رسانه، هنوز برنامههای درخوری در این باب ارائه نکرده است.
وی درآخر افزود: سازمان تبلیغات اسلامی و سایر نهادهای مسئول و مؤثر با بررسی همه جانبه خلأهای موجود و تبیین مسائل لازم برای عموم و اجرای سریع پروژه حساسسازی اجتماعی در جهت حمایت از این قانون پرداخته و در عین حال با توجه به شرایط جامعه مخاطب از طرق و جهات مختلف به موضوع ورود نمایند. ضمن اینکه باید به موضوع عفاف و حجاب به عنوان یک قانون شرعی و اجتماعی که مراعات آن مانع بسیاری از مفاسد دیگر است در رسانهها بطور جدی پرداخته شود و طبعاً تمهیدات اجرایی آن باید بطور مداوم و جدی باشد و نه مقطعی و سلیقهای.
نقشها و برنامههای حفاظتی دولت
آخرین نقش دولت مردان در زمینه فرهنگ، حفظ باورهای دینی است. پیش از این بیان شد که در سه مرحله نهادینه سازی، گسترش و حفظ و نگه داری باید به فرهنگ سازی پرداخت و نقشهای شناختی، هدایتی، حمایتی، نظارتی و حفاظتی برای دولت مطرح شد. مبحث نهادینه سازی با نقش هدایتی دولت هم سو است و مبحث گسترش با دو نقش حمایتی و نظارتی. مبحث حفظ و نگه داری نیز به نقش آفرینی حفاظتی دولت نیازمند است. در واقع، برای حفظ فرهنگ حجاب که نهادینه شده و گسترش یافته است، باید از راه کارهای حفاظتی بهره برد.
بهره گیری از نیروهای انتظامی، به کار بستن قوانین تدوین شده برای حفظ فرهنگ دینی، پیگیری اجرای آئین نامهها و بخش نامههای مربوط و در نظر گرفتن مجازات برای متخلفان، از جمله نقشهای حفاظتی دولت است.
در این بخش، هماهنگی با دستگاههای قضائی و شوراهای حل اختلاف نیز ضروری به نظر میرسد؛ زیرا این دستگاهها موظف به حفظ امنیت روانی، مالی و جانی جامعه از طریق مجازات مجرمان هستند. روشن است کسانی که به حریم عفت عمومی تجاوز میکنند و امنیت روانی جامعه را به خطر میاندازند، باید مجازات شوند.
از جمله برنامه و اقدامات ده گانه دستگاههای اجرایی در جهت ترویج فرهنگ عفاف و حجاب میتوان به اجرای برنامههای فرهنگی و هنری با موضوع عفاف و حجاب برای کارکنان نهادهای رسمی و خانوادههای آنها و مردم در سطح شهرها و استانهای مختلف، ارائهی مشاورههای اخلاقی، خانوادگی و دینی با محوریت بنیاد خانواده و ترویج عفاف و حجاب با استفاده از مشاوران متعهد و توانمند برای متقاضیان و علاقهمندان، برگزاری جلسات ستاد صیانت از حریم امنیت عمومی و حقوق شهروندیِ دستگاه و برنامهریزی در حوزههای فرهنگی، تبلیغی، آموزشی و پژوهشی و بازرسی و نظارت، بازرسی از مراکز و واحدهای تابعهی دستگاه مربوطه از اجرای مصوبهی شورایِعالی انقلاب فرهنگی، برنامههای درونسازمانی دهگانه توسط اعضای ستاد صیانت دستگاه. پاسخگویی به هیأتهای بازرسی ستاد مرکزی صیانت (وزارت کشور)، رعایت الزامات اداری و شئون اسلامی و راهنمایی و ارشاد و تذکر به مراجعان و کارکنان نسبت به رعایت حدود پوشش و شئون اسلامی در اجرای دستورالعمل سازمان حراست کل کشور و غیره اشاره کرد.
بنابراین، جامعه و دولت اسلامی درباره گناه آشکار، باید با چاره اندیشی، سلامت روانی شهروندان را تضمین کند. حجاب و عفاف از جمله احکام اسلامی و ضروریات دین است که سیاست گذاران اجتماعی باید برای اجرای آن برنامهریزی کنند.
نظر شما