۴ مهر ۱۴۰۱، ۷:۰۲

گزارش مهر؛

قلم‌هایی که برای نوشتن از راست‌قامتان تاریخ ایستاده‌اند

قلم‌هایی که برای نوشتن از راست‌قامتان تاریخ ایستاده‌اند

اصفهان- ۲۳ هزار شهید و سردار شهید در اصفهان ظرفیت فراوانی برای نوشتن از شهدا به وجود آورده است، خاطرات و رشادتهایی که اگر صدها سال برای نوشتن از آنها زمان بگذاریم باز هم کم است.

خبرگزاری مهر- گروه استان‌ها: خدا باید بخواهد و شهدا باید عنایت کنند تا قلمی بایستد و از راست‌قامتان تاریخ بنویسد، آن‌هایی که مانند ما بودند، در همین زمین زندگی می‌کردند، در کنارمان، فامیل بودند یا همسایه، دوست بودند یا آشنا، اما دلی دریایی داشتند، بالی برای پرواز و روحی خدایی، خدا هم آن‌ها را برگزید تا میهمان عرش الهی شوند و از آن بالا، به ما زمینی‌ها نگاه کنند، شفیعمان شوند و برای ما دست به دعا بردارند. حالا ما در مقابل آن‌ها چه تکلیفی داریم؟ هرکس در توان خود می‌تواند به آن‌ها ادای دین کند، گاهی با زبان هنر، گاهی با قلم، گاهی با … در این میان آن‌ها که قلم را برگزیده‌اند، رسالتی مهم‌تر بر دوش دارند، صداقت و امانت وظیفه آن‌هاست، اینجاست که شهدا هم دست نویسنده را می‌گیرند تا پیام زندگی آن‌ها در اوج صداقت و امانت به نسل‌های بعدی برسد.

در اصفهان، با ۲۳ هزار شهید و سردار شهید، ظرفیت فراوانی برای نوشتن از شهدا وجود دارد و در این میان کتاب‌های متعددی نیز تهیه و منتشر شده است. یکی از مراکز فرهنگی که از سال‌های گذشته تاکنون در این حوزه فعالیت دارد کانون فرهنگی تبلیغی قلم است که با مدیریت حسین حمیدی نوشتن از شهدا و برای شهدا را رسالت خود می‌داند. هفته دفاع مقدس بهانه خوبی است تا مروری کنیم بر فعالیت‌های این کانون و کتاب‌هایی که برای زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهدا به رشته تحریر درآمده است. در ادامه گفت‌وگوی ما با حسین حمیدی مدیر کانون فرهنگی تبلیغی قلم را می‌خوانید:

اجازه بدهید برای نخستین سوال بپرسیم که ایده تأسیس کانون چطور شکل گرفت؟

در دوران نوجوانی مسئول امور شهدای مسجد محل بودم و دعای کمیل پنجشنبه شب‌های هر هفته به نام یکی از شهدای مسجد برگزار می‌شد، چهارشنبه‌ها روز رساندن دعوتنامه به خانواده‌های شهدا برای حضور در دعای کمیل مسجد بود. حدود یک سال وظیفه من همین بود، البته در کنار سایر اموری که باید در مورد تکمیل پرونده‌های شهدای مسجد انجام می‌دادم.به گمانم از همانجا لطف شهیدان بزرگوار به حقیر دامنه گسترده‌تری پیدا کرد و دعوتنامه‌هایی که برای خانواده‌هایشان می‌بردم را یکی پس از دیگری پاسخ دادند. آرام آرام دلم مأنوس با این راست قامتان جاودانه تاریخ شد و تصمیم به نوشتن برای آن‌ها گرفتم.

در دوران جوانی و پس از آن نیز هر جا خاطره‌ای اثرگذار می‌خواندم برای خودم ثبت و ضبط می‌کردم تا به یادگار بماند و پس از چندی با مطالعه بیشتر قلم به دست گرفتم تا خود نیز بهره‌ای از این دریای بیکران ببرم. در سال ۹۷ وقتی که به لطف خداوند و کرم شهدا درخواست‌ها برای نگارش کتاب‌های شهدا بیشتر شد تصمیم به تشکیل کانون فرهنگی تبلیغی قلم و ثبت آن در سازمان تبلیغات اسلامی اصفهان گرفتم و به عنوان رئیس این کانون به شکل رسمی فعالیت‌های این حوزه را ادامه دادم. برادران و خواهران زیادی در این مدت حقیر را همراهی کردند و برای شهدای عزیز قلم زدند و هنوز هم از فعالان کانون محسوب می‌شوند. آن‌ها به راستی با منش شهید گونه همواره در تمام پروژه‌ها، قلم به دست در وسط میدان فعالیت می‌کنند.

تفاوت فعالیت‌های این کانون با سایر کانون‌های فرهنگی چیست؟

تفاوت فعالیت‌های فرهنگی این کانون با سایر کانون‌های فرهنگی استان اصفهان حوزه فعالیت آن است. کارکرد تخصصی کانون فرهنگی تبلیغی قلم در حوزه فرهنگ ایثار، شهادت و دفاع مقدس است.

فعالیت کانون در حوزه تهیه و نشر کتاب با موضوع شهدا و جبهه و جنگ از چه زمانی و چطور شکل گرفت؟

از همان ابتدای تشکیل و ثبت کانون فعالیت‌های رسمی و چاپ و تألیف کتاب‌های شهدا آغاز شد که به عنوان نمونه نام برخی از آثار چاپ شده را ذکر خواهیم کرد:

برخی از آثار چاپ شده کانون عبارت‌اند از:

۱- سبک زندگی شهدا (ترجمه به زبان انگلیسی) (تطبیق سیره زندگی پیامبران و امامان با شهدای دفاع مقدس و شهدای مدافعان حرم)

۲- معبری به آسمان (خاطرات مدیریتی شهدای شاخص)

۳- عاشقانه با خدا (مناجات‌های شهید چمران)

۴- با این ستاره‌ها (خاطرات ۱۹۰ شهید مسجد فاطمیه)

۵-پ لاک‌های ماندگار (خاطرات ۱۶۰ شهید دولت آباد)

۶- شناسنامه شهدای محله ولدان

۷- خاطرات شهید خرازی (این ستاره‌ها ۱)

۸- خاطرات شهید ردانی پور (این ستاره‌ها ۲)

۹- خاطرات شهید کاظمی (این ستاره‌ها ۳)

۱۰- خاطرات شهید همت (این ستاره‌ها ۴)

۱۱- خاطرات شهید آقابابایی (این ستاره‌ها ۵)

۱۲- خاطرات شهید افشار (این ستاره‌ها ۶)

۱۳- خاطرات شهید روح الأمین (این ستاره‌ها ۷)

۱۴- خاطرات شهید قوچانی (این ستاره‌ها ۸)

۱۵- خاطرات شهید موحد دوست (این ستاره‌ها ۹)

۱۶- خاطرات شهید شهبازی (این ستاره‌ها ۱۰)

۱۷- خاطرات شهید میثمی (این ستاره‌ها ۱۱)

۱۸- خاطرات شهید اقارب پرست (این ستاره‌ها ۱۲)

۱۹- خاطرات شهید غازی (این ستاره‌ها ۱۳)

۲۰- خاطرات شهید عرب (این ستاره‌ها ۱۴)

۲۱- خاطرات شهید شاهمرادی (این ستاره‌ها ۱۵)

۲۲- شناسنامه شهدای منطقه ۱۰ اصفهان (۱۰ جلد خاطرات ۴۰۰ شهید)

۲۳- اخلاص شهید بهشتی (مجموعه آقای بهشتی ۱)

۲۴- ادب شهید بهشتی (مجموعه آقای بهشتی ۲)

۲۵- اقتدار شهید بهشتی (مجموعه آقای بهشتی ۳)

۲۶- اندیشه شهید بهشتی (مجموعه آقای بهشتی ۴)

۲۷- بردباری شهید بهشتی (مجموعه آقای بهشتی ۵)

۲۸- سادگی شهید بهشتی (مجموعه آقای بهشتی ۶)

۲۹- عدالت شهید بهشتی (مجموعه آقای بهشتی ۷)

۳۰- مدیریت شهید بهشتی (مجموعه آقای بهشتی ۸)

۳۱- معنویت شهید بهشتی (مجموعه آقای بهشتی ۹)

۳۲- نظم شهید بهشتی (مجموعه آقای بهشتی ۱۰)

درباره فعالیت‌های کانون در بخش نشر کتاب‌های حوزه ایثار و شهادت و دفاع مقدس توضیح بفرمائید. تاکنون چند کتاب در این حوزه کار کرده‌اید؟

تا کنون بیش از ۴۰ جلد کتاب در حوزه دفاع مقدس و خاطرات شهدا به رشته تحریر درآمده که بیشتر آنها به زیور طبع آراسته گردیده است.

از مهمترین و جالب‌ترین سوژه‌هایی که در این کتاب‌ها به چاپ رسیده بگویید. به چه موارد ماندگاری می‌توانید اشاره کنید؟

سوژه‌های مرتبط با شهدا و جبهه و جنگ خواندنی و ماندگار است اما در این سال‌ها برخی خاطرات که به رشته تحریر درآمده در ذهن مخاطبان اثرگذاری بیشتری داشته است. برخی از زیباترین سوژه‌هایی که در کتاب با این ستاره‌ها به چاپ رسیده است به این شرح است:

نارنجک‌ها ی تقلبی: حسین چند نارنجک پرتاب کرد ولی هر چه منتظر ماند صدای انفجاری نشنید. با ژسه، نارنجک‌ها را نشانه گرفت و شلیک کرد، باز هم منفجر نشدند. بعد از عملیات با همرزمانش رفت سراغ نارنجکها. گفت: «بچه‌ها این نارنجکها تقلّبی هستند، یادشان رفته داخل آنها مواد منفجره بریزند.» این را گفت و نارنجکها را پشت آشپزخانه قرارگاه انداخت و رفت. شب هنگام صدای انفجار مهیبی به گوشمان رسید. صدا از پشت آشپزخانه بود. وقتی به آنجا رسیدیم دیدیم جسد هفت کومله که برای منفجر کردن انبار مهمات آمده بودند بر روی زمین افتاده است. حسین به رزمنده‌ها گفت: «من اشتباه می‌کردم، نارنجکها از شخص دیگری دستور می‌گرفتند.»

روشنای آب: دیگر توان راه رفتن نداشتیم. گرمای هوا ادامه راه سنگلاخی را مشکل‌تر می‌کرد و تشنگی رمق از پاهایمان گرفته بود. سه نفر بودیم. یکی از بچه‌ها گفت: «ای خدا چه می‌شود معجزه‌ای رخ دهد و در این بیابان سوزان قطره‌ای آب پیدا شود؟» هنوز حرفش تمام نشده بود که با دیدن سطل آبی در چند قدمی‌مان، خشکمان زد. لبانمان خشک شده و دهانمان از تعجب باز مانده بود. گفتیم شاید توهّم کرده‌ایم یا شاید هم تله دشمن باشد. اطراف را خوب بررسی کردیم خبری از دشمن نبود. سید گفت: من جلو می‌روم اگر اتفاقی نیفتاد، شما هم بیایید. سینه‌خیز به طرف سطل رفت، کمی از آب آن خورد و بعد هم ما را صدا زد. هر سه نفرمان سیراب شدیم و قمقمه‌هایمان را پر از آب کردیم و به راه افتادیم. هنوز خیلی دور نشده بودیم، برگشتیم نگاه کردیم، نه از آب خبری بود و نه از سطل آب.

فرمانده عملیات کرکوک: عملیات با یک راهپیمایی طولانی در دل خاک دشمن شروع شد. همان‌جایی که پالایشگاه نفت کرکوک قرار داشت. فرمانده مثل همیشه نقشه عملیات را مو به مو بررسی و تشریح کرد. او جوانی باتجربه و دقیق بود. بچه‌ها در یک ستون طولانی با سلاح و تجهیزات به راه افتادند. حمل سه هزار گلوله خمپاره و همراه بردن سیصد چهارپا کار را مشکل‌تر کرده بود. به هرحال اولین گام‌ها را در این مسیر کوهستانی و پر پیچ و خم برداشتیم. فرمانده از ستون فاصله گرفت. در گوشه‌ای از بیابان صورتش را بر خاک نهاد و با فرمانده کل ارتباط برقرار کرد: «خدایا به تو توکّل می‌کنم. مسؤولیت این کار با من است، پس کمک کن خونی به ناحق ریخته نشود.»

از موفقیت یا رتبه‌های برتری که در حوزه کتاب‌های دفاع مقدس به دست آوردید بفرمائید.

موفقیت بزرگی که حقیر به عنوان رئیس این کانون می‌توانم با آن به خود ببالم دریافت نامه تشکر دفتر رهبر معظم انقلاب است که در سال ۹۷ با شروع فعالیت رسمی کانون به دستم رسید.

در تهیه و نشر این کتاب‌ها با خاطره یا اتفاق جالبی روبرو شده‌اید؟

بعد از چاپ کتاب با این ستاره‌ها که در بردارنده خاطرات شهدای مسجد فاطمیه بود، یکی از دوستان مرا دید و گفت مادر یکی از شهدا این کتاب را در کنار قرآن و مفاتیح خانه‌اش داخل پارچه‌ای بسته و روی طاقچه گذاشته و هر مهمانی که به خانه‌اش می‌رود بسته را از روی طاقچه به پایین می‌آورد و با کلی ذوق و شوق آن را باز می‌کند و عکس و خاطره شهیدش را به مهمانان نشان می‌دهد.
امیدوارم حقیر و گروه همراهم به همین اندازه که باعث شادی دل این مادر شهید شدیم، شفاعت فرزندان این مادران هم شامل حالمان شود و حسن عاقبت در دنیا و آخرت روزیمان گردد.

کد خبر 5597226

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha