به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «فلسفه سیاسی و کارآمدی دولت» اثر محسن جبارنژاد است که در پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی تهیه و به همت نشر این پژوهشگاه در ۳۷۱ صفحه منتشر شد.
زاویه ورود اثر حاضر به بحث کارآمدی، فلسفه به ویژه با تأکید بر فلسفه سیاسی اسلامی است. فلسفه سیاسی اسلامی، یک دانش اسلامی محسوب میشود. چناکه در یک تلقی کلانتر بخشی از سنت اسلامی محسوب میشود. ما امروزه متأسفانه حداقل در دو حوزه فلسفه سیاسی با این سنت تا حدود زیادی بیگانه ایم.
کتاب حاضر با هدف شناسایی ظرفیتهای فلسفه سیاسی اسلامی در جهت تدارک و تمهید بنیادهای کارآمدی دولت برای بهره مندی دانشجویان و طلاب علوم دینی تهیه شده است.
نگارنده بر این باور است فلسفه سیاسی اسلامی ظرفیت مناسبی جهت تأمل در باب کارآمدی در اختیار دارد. البته بخش مهمی از این ظرفیت، توسط حکمای مسلمان (اعم از فارابی، ملاصدرا، خواجه، ابن سینا و…) اندیشیده یا تصریح شده که ضروری است به جهان فیلسوف رفت و تصریحات او را فهم کرد. گاه نیز باید فیلسوف را به معاصرت درآمده و بخشهای نااندیشیده یا ناگفته او در باب کارآمدی را خود اندیشید و نتیجه گرفت.
ساختار اثر
نوشتار حاضر از دو بخش اصلی تشکیل شده است؛ بخش اول بر نسبت میان فلسفه سیاسی و کارآمدی متمرکز است. در این بخش ابتدا چرایی فلسفه سیاسی و ضرورت آن در بحث کارآمدی مورد تأمل قرار گرفته است؛ نیز به مفهوم شناسی کارآمدی دولت پرداخته شده است.
بخش دوم این اثر حاصل پنج نشست با حضور استادان و صاحب نظران بوده است. در هر کدام از این نشستها ابتدا یکی از استادان فلسفه سیاسی در خصوص کارآمدی و فلسفه سیاسی مباحثی را ارائه میکنند و در ادامه سایر استادان مدعای مطرح شده را به نقد می کشند یا درباره آن پرسش مطرح میکند و گاه نیز سایر استادان نظراتشان را در خصوص موضوع جلسه ابراز میدارند. عناوین این نشستها عبارتند از: دولت کارآمد و کارآمدی دولت با تأکید بر فصول منتزعه فارابی، کارآمدی دولت از منظر فلسفه سیاسی، کارویژه های فلسفه سیاسی در وجوه متکثر حکومت اسلامی، کارآمدی از منظر حکمت متعالیه و با تأکید بر مفاهیمی نظیر هویت و…، و تبیین کارآمدی و مشروعیت در فلسفه سیاسی فارابی.
چهار ویژگی دولت کارآمد
دولت کارآمد دولتی است که اولاً فرصتها و تهدیدهای طبیعی و مدنی را بشناسد. ثانیاً بکوشد فرصتها را حفظ کند و حداکثر استفاده از آنها را داشته باشد. ثالثاً در مورد تهدیدها یا شرور است. از نظر فارابی دولت کارآمد دولتی است که تهدیدها را تبدیل به فرصت کند. فارابی از مثال سیل بهره میگیرد که با سدسازی میتوان آن را به فرصت تبدیل کرد؛ رابعاً اگر نمیتواند تهدیدها را به فرصت تبدیل کند (چه اینکه اصولاً برخی تهدیدها قابل تبدیل شدن به فرصت نیستند، مثل برخی بیماریها نظیر فلج اطفال، وبا، ملاریا، طاعون و....) اینها را باید ریشه کن کرد و اگر امکان ریشه کنی نباشد، به حداقل کاهش داد.
نظر شما