۱۷ آبان ۱۴۰۱، ۱۵:۲۳

تاملی بر یادداشت نویسنده پیشکسوت؛

اعتراض ابراهیم حسن بیگی به چیست؟

اعتراض ابراهیم حسن بیگی به چیست؟

نصب بیلبورد معرفی کتاب «صوفی و چراغ جادو» نوشته ابراهیم حسن بیگی در قالب طرح کتاب‌باران هفته کتاب، با اعتراض نویسنده اثر مواجه شد، اما دلیل اعتراض او مبهم است.

خبرگزاری مهر – گروه فرهنگ و ادب: چند سالی است سازمان زیباسازی شهر تهران به مناسبت هفته کتاب و کتابخوانی آثار برگزیده یا شایسته تقدیر در جشنواره‌ها و جوایز مطرح حوزه کتاب را در بیلبوردهای سطح شهر نصب می‌کند. از این پدیده به نام اکران عمومی کتاب یاد می‌شود و امری پسندیده است. عمده اخبار و مطالب در پیرامون کتاب از طریق خبرگزاری‌ها و یا نشریات چاپی منتشر می‌شوند و ممکن است گروه‌هایی از مردم نتوانند به این اخبار دسترسی پیدا کنند، اما نصب بیلبوردهای کتاب به همراه نام نویسندگانشان چشم همه رهگذران را به کتاب روشن می‌کند. فراموش نکنیم که بیلبورد خود یک رسانه است و مخاطبان خاص خود را دارد.

به مناسبت در پیش بودن سی‌امین دوره هفته کتاب جمهوری اسلامی ایران نیز سازمان زیباسازی شهر تهران با همکاری ستاد هفته کتاب این دوره طرحی به نام کتاب‌باران را اجرا کرد که شامل معرفی ۱۱۰ نویسنده‌ای است که آثارشان در دوره‌های مختلف جشنواره‌هایی چون کتاب سال، جایزه جلال آل احمد و جشنواره شعر فجر برگزیده شده‌اند. بیلبوردها و بنرها هرکدام یک QR code دارند که مخاطب با اسکن آن می‌تواند اطلاعات بیشتری درباره کتاب و نویسنده به دست بیاورد و احیاناً به خریداری آن بپردازد.

ابراهیم حسن بیگی پیشکسوت حوزه ادبیات انقلاب و دفاع مقدس نیز ازجمله نویسندگانی است که نامش در طرح «کتاب باران» وجود دارد. او از اعضای هیأت مؤسس انجمن قلم ایران است و سمت‌هایی چون معاون رایزنی فرهنگی ایران در ترکمنستان، نماینده کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در مالزی، عضویت در هیئت امنا و هیئت مدیره بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان و… را نیز تجربه کرده است. آثار ارزشمند وی جوایز متعددی را از جمله جایزه کتاب سال تقریب مذاهب، کتاب سال دفاع مقدس و… به خود اختصاص داده‌اند.

رمان «صوفی و چراغ جادو» نوشته حسن بیگی که توسط کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان منتشر شد، در نوزدهمین دوره جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران به عنوان اثر تقدیری در بخش کودک و نوجوان معرفی و به همین دلیل نامش در بیلبوردهای طرح «کتاب باران» آمد اما این‌اتفاق با اعتراض این نویسنده پیشکسوت مواجه شد.

در پی این‌اتفاق، او در پستی در صفحه خود در فضای مجازی چنین نوشت: «این یارکِشی نیست، یارکُشی است. وقتی حاکمیت کم می‌آورد عکس و کتاب ما را مفت و مجانی و بدون اطلاع و اجازه روی بیلبوردهایش می‌زند. آن هم به بهانه معرفی کتابی که ۱۲ سال از چاپش گذشته و یک نسخه هم در کتابفروشی‌ها نیست. به چه کسی بگویم این بیلبورد را بکشید پایین و برای کتاب و نویسنده‌ای که وجود خارجی ندارند تبلیغات نکنید…»

استاد حسن بیگی که از سال ۱۳۹۳ در کیش ساکن است و با حمایت سازمان منطقه آزاد کیش «جایزه ادبی کیش: داستان کوتاه جنوب» را برگزار می‌کند، این هشتگ‌ها را هم در انتهای مطلب خود گذاشته است: «#ابراهیم حسن بیگی #کتاب #صوفی و چراغ جادو #نویسنده #حاکمیت #داستان #اعتراض».

فارغ از ادبیات نامناسب این متن، چند نکته در مطلب به چشم می‌آید:

نخست: نویسنده پیشکسوت انقلاب یادداشت خود را با این تیتر آغاز کرده: «این یارکِشی نیست، یارکُشی است.» در ادامه متن نیز چنین نوشته شده است: «وقتی حاکمیت کم می‌آورد، عکس و کتاب ما را مفت و مجانی و بدون اطلاع و اجازه روی بیلبوردهایش می‌زند.» خوب بود که استاد حسن بیگی می‌نوشتند که حاکمیت در چه مسئله‌ای کم آورده که دست کمک به ایشان را دراز کرده است؟ خوب بود که استاد اشاره می‌کرد که مگر یار نبوده که اکنون حاکمیت (درباره استفاده از واژه حاکمیت هم نکته‌ای وجود دارد که در ادامه به آن اشاره می‌شود) خواسته با نصب این بیلبورد ایشان را در زمره یاران خود درآورد؟ بر فرض که «یار» نبوده و اکنون حاکمیت خواسته که ایشان را با خود همراه کند، آیا همراه کردن نویسنده پیشکسوت انقلاب به معنای کشتن اوست؟

دوم: سوال دیگر از استاد حسن بیگی که ترجمه آثار ایشان به زبان‌های دیگر توسط از طریق سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی (و طرح تاپ این سازمان در این سال‌ها) صورت گرفته، این است که معرفی یک کتاب برگزیده در جشنواره‌ای حاکمیتی در یکی از رسانه‌ها، چه نیازی به استجازه از نویسنده‌اش دارد؟ منِ خبرنگار کتاب، کتابی را می‌خوانم و تصمیم می‌گیرم که آن را در رسانه‌ام معرفی کنم، این چه ارتباطی با نویسنده کتاب دارد و چه ضرورتی دارد که برای آن از نویسنده کتاب اجازه گرفت؟

سوم: سوال مهم‌تر این است که چرا باید برای معرفی و تبلیغ یک کتاب به نویسنده کتاب پول پرداخت کرد؟ آیا برای تبلیغ یک کالا در یک رسانه تولید کننده کالا پول پرداخت می‌کند یا رسانه پخش کننده تبلیغ؟

چهارم: حسن بیگی پس از اعتراض به انتشار عکس‌شان نوشته‌اند: «… آن هم به بهانه معرفی کتابی که ۱۲ سال از چاپش گذشته و یک نسخه هم در کتابفروشی‌ها نیست.» اتفاقاً چنین طرح‌هایی برای مسئله‌مندی نسبت به کتاب اجرا می‌شوند. درج این بیلبورد شاید طرح بابی باشد برای نایاب بودن و ضرورت بازنشرش توسط ناشر. به هر حال مخاطب اگر دغدغه‌ای نسبت به این متن پیدا کرد و با معرفی شبکه «کتاب‌باران» نسبت به تهیه این کتاب مجاب شد، درخواست خود برای خرید را به ناشر منتقل می‌کند و ناشر به تجدید چاپ کتاب مجاب می‌شود. بسیاری از آثار استاد حسن بیگی در نوبت‌های متعدد در لیست هیأت انتخاب و خرید کتاب وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بوده‌اند، چه اشکالی دارد که این بار مستقیماً از طرف مردم خریداری شوند؟

پنجم: استاد حسن بیگی هشتگ اعتراض زده‌اند. خوب است بفرمایند که اعتراض ایشان به چیست و آن را شفاف بیان کنند.

ششم: مهم‌ترین نکته این است که چرا حسن بیگی در اعتراض به کار تبلیغی یک نهاد فرهنگی کل «حاکمیت» را خطاب قرار می‌دهد؟ بگذارید این سوال را کلان‌تر بپرسیم: در این متن منظور از حاکمیت چیست یا کیست؟ مسئولان ارشد نظام هستند، یا صرفاً مسئول سازمان زیباسازی شهر تهران یا مدیر خانه کتاب و ادبیات ایران یا مجموعه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی؟

می‌شد به عنوان نکته پایانی به نام ناشرانی که آثار ابراهیم حسن بیگی را منتشر کرده و می‌کنند، اشاره کرد.

کد خبر 5627518

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha