به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «پنیرها و کرمها؛ جهان یک آسیابان قرن شانزدهمی» نوشته کارلو گینزبرگ بهتازگی با ترجمه ابوذر فتاحیزاده و محمدجواد عبداللهی توسط نشر نو منتشر و راهی بازار نشر شده است. اینکتاب یکی از عناوین مجموعه «کتابخانه تاریخ جهان» است که اینناشر منتشر میکند.
نسخه اصلی اینکتاب که ترجمه فارسی از روی آن انجام شده، سال ۱۹۸۰ توسط انتشارات دانشگاه جان هاپکینز در بالتیمور آمریکا چاپ شده است. اینکتاب برای اولینبار سال ۱۹۷۶ به زبان ایتالیایی منتشر شد و اهمیتش آنطور که مترجمانش میگویند، در این است که خلافآمدِ عادت رایج واقعهنویسان که مردان تربیتشدهای چون برونو و گالیله را دستمایه خوانش خود از تاریخ قرار دادهاند، یکی از مردمان عادی را در کانون توجه قرار داده تا زمینه و زمانهاش را بازآفرینی کند و به تاریخی ناشنیده نقب بزند که در آن، دباغان کنار یکدیگر کتابهای ممنوعه میخواندند.
شخصیت اصلی کتاب «پنیرها و کرمها» آسیابانی روستایی بهنام منوکیو مشهور به دومنیکو اسکاندلا است که از بخت بدش، دستگاه تفتیش عقاید کلیسا او را در ایتالیای سالهای پایانی سده شانزدهم میلادی زندانی کرد و به محکمه کشاند. کارلو گینزبورگ نویسنده کتاب هم سعی کرده اسناد اندکی را که از محاکمه منوکیو به جا مانده جستجو و جهانبینی آسیابان بیچاره را ترسیم کند. یکی از نتایجی که مخاطب پس از خواندن اینکتاب میگیرد، این است که شهروندان اروپایی سالهای قرون وسطی، آنگونه که تا کنون به ما نشان داده شده، فرمانبردار بالادستیها نبوده و مساله اینجاست که تا امروز صدایشان ناشنیده مانده است.
کتاب «پنیرها و کرمها» ۶۲ فصل دارد که عناوینشان به اینترتیب است:
منوکیو، قصبه، نخستین بازجویی، جنزده؟، از کنکوردیا تا پورتوگروآرو، «سخن گفتن علیه مقامات مذهبی»، جامعهای قدیمی، «آنان به تهدیدستان ستم روا میدارند»، «لوتریها» و آناباپتیستها، آسیابانْ نقاش و دلقک، «نظرات من از ذهن خودم تراوش کردهاند»، کتابها، خوانندگان قصبه، کتابهای چاپی و «عقاید عجیب و غریب»، بنبست؟، معبد باکرگان، خاکسپاری حضرت مریم، پدر مسیح، روز جزا، مندویل، آدمکوتولهها و آدمخوارها، «خدای طبیعت»، سهانگشتر، فرهنگ مکتوب و فرهنگ شفاهی، خائوش، گفتوشنود، پنیرهای اساطیری و پنیرهای واقعی، انحصار بر دانش، اصطلاحات شرح کتاب مقدس، کارکرد استعارهها، «ارباب» «پیشکار» و عملهها، یکفرضیه، مذهب دهقانی، نفْس، «نمیدانم»، دو روح هفت نفْس و چهار عنصر، کوچ یک ایده، تناقضات، بهشت، «شیوه حیاتی» جدید، «کشیشان را بکشیم»، یک «دنیای جدید»، پایان بازجوییها، نامه به قضات، صنایع بدیعی، حکم اول، زندان، بازگشت به قصبه، اتهامات، گفتوگوی شبانه با یهودی، محاکمه دوم، «خیالات»، «فکر و خیالات عبث»، «آه ای خداوند مقدس و متعال و بزرگ...»، «کاش در پانزدهسالگی مرده بودم»، حکم دوم، شکنجه، اسکولیو، پِلِگرینو بارونی، دو آسیابان، فرهنگ فرادست و فرهنگ فرودست، نامههایی از رم.
پیش از اینفصول هم «یادداشت مترجمان»، «مقدمه چاپ سال ۲۰۱۳» و «مقدمه بر چاپ ایتالیایی» درج شده است.
در قسمتی از اینکتاب میخوانیم:
منوکیو، جدا از خیالپردازی درباره بهشت، در آرزوی یک «دنیای جدید» نیز بود. او به بازجو چنین گفت: «ذهن من بلندنظر بود و در آرزوی دنیا و شیوه حیاتی جدید بودم؛ زیرا کلیسا درست عمل نمیکرد و چنان جاه و جبروتی نباید در میان میبود.» مراد منوکیو از اینسخنان چه بود؟
در جوامعی که مبتنی بر سنت شفاهی هستند، خاطره اجتماع بیاختیار به دنبال آن است که تغییرات را بپوشاند و دوباره در خود جذب کند. در مقابل انعطافپذیری نسبی حیات مادی، نوعی ایستایی شدید در تصویر گذشته وجود دارد. شرایط همیشه اینگونه بوده است؛ جهان همانی است که هست. تنها در زمانه تغییرات اجتماعی حاد است که گونهای تصویر، عموما تصویری اساطیری، از گذشتهای متفاوت و بهتر پدیدار میشود: الگویی از کمال که در پرتو آن، زمان حالْ گونهای تباهی و زوال به نظر میرسد. «آنگاه که آدم شخم میزد و حوا نخ میریسید، چهکسی آقا و ارباب بود؟» بنابراین، ستیز برای تغییر نظم اجتماعی به تلاشی آگاهانه برای بازگشت به این گذشته اسطورهای تبدیل میشود.
حتی منوکیو [نیز] اینکلیسای ثروتمند و فاسد را که به چشم میدید با فقر و خلوص کلیسای اسطورهای اولیه مقایسه میکرد: «کاش (کلیسا) از روی محبت اداره میشد، درست شبیه آنزمانی که به دست اربابمان، عیسی مسیح بنا نهاده شد... حال عشاهای ربانی مجللی در میان است و اربابمان عیسی مسیح جاه و جبروت نمیخواهد.» او برخلاف اکثر روستاییان دیگر، قادر به خواندن بود و این توانایی به او بخت آن را داده بود که به نگاهی در باب گذشته دست یابد که از این برابرنهاد ساده فراتر میرفت.
اینکتاب با ۳۳۰ صفحه، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۲۲۵ هزار تومان منتشر شده است.
نظر شما