به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از لوموند، کریستین بوبن نویسندهای شکننده و فاخر که در دنیا شناخته شده بود دیروز جمعه ۴ آذر درگذشت.
وی در آثارش به خوبی چیزهای شگفتانگیز را از دل مسایل کوچک و تجربههای ساده زندگی مانند کودکی، عشق و تنهایی، بیرون میکشید و با کلماتی ساده و موسیقایی به اندازه شعری درخشان، در کنار هم قرار میداد.
کتاب «لباس یک مهمانی کوچک» وی که سال ۱۹۹۱ منتشر شد اولین موفقیت بزرگ او بود. پس از آن شاهکاری به نام «قدیس فرودستان» که به فرانسوا داسیس تقدیم شده بود منتشر شد و جایزه دوموگو و جایزه بزرگ کاتولیک را دریافت کرد. وی سال ۲۰۱۶ نیز جایزه آکادمی فرانسه را برای همه خدمتی که به زبان فرانسوی کرده بود دریافت کرد.
وی در تمام این سالها به شیوه خودش نوشت و زندگی کرد و از بدنامی و زندگی پاریسی و شلوغیهایش دور بود؛ بدون اینترنت و در عشق به سکوت و باغهای گل.
در مصاحبهای که وی سال ۲۰۰۷ با لوموند انجام داد، بیشتر در پی یک ارتباط انسانی و لذت بردن از اشتراک آزادانه نظر بود و کمتر خود را نشان داد. وی در پاسخ به این سوال که سخت میتوان به شما دست یافت و در رسانهها بسیار محتاطانه دیده میشوید، این تمایل به کنارهگیری از کجا میآید؟ گفته بود آنچه شما به زیبایی کنارهگیری من مینامید، عنصری شخصیتی در من است، نوعی فروتنی و ترس از این که با گفتار یا آشکار شدن بیش از حد خود، حیات خود را از دست می دهد. هیچ چیز خیرهکنندهتر از ردپای یک گنجشک در برف نیست. با این رد پا میتوانید کل پرنده را ببینید و برای آن نیاز به برف است. معادل برف در زندگی انسان سکوت است؛ سکوتی اختیاری که فاصلهای میشود برای ایجاد پیوند واقعی...
آثار بوبن مانند زنجیری به هم پیوسته، در کنار هم تابلوی زندگی و افکار نویسنده را شکل میدهند و سرشار از اندیشهاند؛ اندیشهای که از زندگی عاشقانه از عشقش به زندگی سرچشمه میگیرد.
وی به شهرت چندان اهمیت نمیداد و به طور مرتب به نوشتن و انتشار کتاب میپرداخت و برخی از این کتابها حتی بیش از ۱۰۰هزار نسخه فروش کردهاند. امسال وی رمانی را در انتشارات گالیمار و نیز گلچینی از آثارش با عنوان «آثار منتخب» را وارد بازار کتاب کرده بود.
وی همان زمان به خبرگزاری فرانسه گفت: «من در گهوارهای فولادی به دنیا آمدم و فرزند مردی هستم که استاد طراحی صنعتی بود» با این حال او در آثارش به مسایل صنعتی، رآلیسم اجتماعی یا مبارزه طبقاتی کاری نداشت بلکه برعکس هنر وی به طبیعت و آسمان نظر داشت.
«فرسودگی»، «نور جهان»، «بیهوده»، «ژه»، «دیوانهبازی»،«ابله محلّه»، «زن آینده»، «دلباختگی (لوئیز امور)»، «بانوی سپید»،«رستاخیر»، «اسیر گهواره» و «ایزابل بروژ» شماری از کتابهای وی هستند که به فارسی ترجمه و منتشر شدهاند.
نظر شما