به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از انپی ار، به مناسبت ۱۰۰ سالگی کورت ونه گات، یک اینستالیشن هنری به یاد رمان «سلاخخانه شماره ۵» وی در درسدن المان- جایی که وی زمان جنگ اسیر بود- برپا شد.
کورت ونهگات در سالهای پس از جنگ به شدت از آمریکا ناامید بود. او چهرهای بهشدت منتقد سیاستهای آمریکا بود که با جنگافرزویهایش مخالفت میکرد. وی سال ۱۹۹۱ گفته بود: متاسفم آمریکا به موفقیتهای بزرگتری دست نیافته زیرا ما بسیار ثروتمند هستیم و میتوانستیم به عنوان یک جامعه ایدهآل ظاهر شویم، ولی خیلی کم کار کردهایم.
ونهگات سال ۲۰۰۷ وقتی ۸۴ سال داشت از دنیا رفت. او در چنین روزهایی ۱۰۰ ساله میشد. وی ۲۱ نوامبر ۱۹۲۲ روز آتشبس ایندیاناپولیس به دنیا آمد. این نویسنده فقید در طول عمرش رمانهایی به سبک طنز و طنز سیاه نوشت که برایش هواداران زیادی خلق کرد.
وی رمانهایی درباره غیرمنطقی بودن دولتها و تخریب بیمعنی از طریق جنگ نوشت. رمانهای وی ریشه در تجربیات خود وی داشت که به عنوان یک اسیر جنگی در ۲۲ سالگی در نبرد بولگه در آلمان لمس کرده بود.
سال ۱۹۸۷ وی مصمم بود درباره جنگ بنویسد بدون این که به آن جنبهای رمانتیک بدهد. گفته بود: احساس من این است که تمدن بشری در جنگ جهانی اول به پایان رسید و ما هنوز در تلاشیم تا عوارض آن را بهبود بخشیم. وی همچنین بسیاری از تقصیرها را ناشی از هنرمندانی میدانست که در تجلیل از جنگ صدایشان را بلند کردند و تصاویری عاشقانه از جنگ، از کشتهشدگان و از مردان یونیفورم پوش و ... خلق کردند. وی میگفت: نمیخواهم همه این داستانها دوباره تعریف شوند.
چهار سال بعد ، اندکی پس از جنگ اول خلیج فارس، ونه گات از آنچه در آمریکا دیده نارحت بود. او گفت ما تبدیل به مردمی بیرحم شدهایم و فکر میکنم تلویزیون است که این کار را با ما انجام داده است. وقتی در جنگ جهانی دوم به جنگ میرفتیم، دو ترس داشتیم؛ یکی این که کشته میشویم و دیگر این که مجبور میشویم کسی را بکشیم. ولی حالا کشتن راحت شده و دیگر به نظر کار مهمی نمیرسد و حالا تازه جنبه خارقالعادهای هم پیدا کرده است.
موفقیت ونهگات برای میلیونها خواننده با چهارمین رمانش با نام «گهواره گربه» در سال ۱۹۶۳ رخ داد. این کتاب درباره یک آزمایش نظامی مخفی به نام «یخ نه» درباره تخریب تمدن بشری است.
اما مهمترین اثر جنگی وی ۶ سال بعد با عنوان «سلاخخانه شماره ۵» منتشر شد که درباره بمباران درسدن با هواپیماهای جنگی متفقین در سال ۱۹۴۵ بود که شهر را به ویرانه بدل کرد و بیش از ۲۰هزار غیرنظامی کشته شدند. مانند قهرمان این رمان، خود ونهگات هم یک اسیر جنگی بود که در حمله هوایی در سلاخخانه درسدن زندانی است و مجبور میشود اجساد پوسیده را از زیرزمینهای سیل زده اطراف شهر خارج کند.
وی از تجربه درسدن به عنوان سوزاندن یک شهر مسکونی که در عین حال شهری زیبا بود یاد کرده و ویرانی این شهر و مردمش بیهودگی، اتلاف وحشتناک و بیمعنی بودن جنگ را برای همیشه در ذهن او حک کرد.
ونهگات ۱۴ رمان و تعدادی مجموعه داستان، نمایشنامه و آثار غیرداستانی از خود به جای گذاشته که شماری از آنها به فارسی ترجمه و منتشر شدهاند.
نظر شما