خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و ادب _ صادق وفایی: بیستوششمینقسمت از پرونده «جنگ بیتعارف»، دومینبخش از پرونده بررسی کتاب «زمینهای مسلح» شامل کارنامه عملیاتی لشکر ۲۷ محمدرسولالله (ص) در دو عملیات والفجر مقدماتی و والفجر یک است. در بخش اول پرونده مذکور، پیشینهها و شرایط ایران قبل از اجرای عملیات والفجر مقدماتی مرور شدند.
دومینقسمت از اینپرونده هم مربوط به شناساییها و آمادگیهای پیش از والفجر مقدماتی در زمستان ۱۳۶۱ است. در اینقسمت درباره گروهی دیگر از خناسهای سپاه ۱۰ تهران که نیروهای لشکر ۲۷ را در جبهههای جنوب و غرب آزار میدادند، صحبت میشود. خیانتهای منافقین برای فروش اطلاعات جبهههای ایران به عراق و دریافت پولهای هنگفت توسط ابوالحسن بنیصدر رئیسجمهور فراری ایران از دیگر موضوعاتی است که در اینمطلب مرور میکنیم. شناساییها، کمک عکسهای هوایی به گویاکردن نقشهها، اختلاف نظر ارتش و سپاه برای منطقه عملیات و تاخیرهایی که در اجرای آن پیش آمدند و ... از دیگر مسائل مورد اشاره و بررسی در دومینبخش بررسی «زمینهای مسلح» هستند.
قسمت اول مربوط به بررسی اینکتاب در پیوند زیر قابل دسترسی و مطالعه است:
* «چندکشور در والفجر مقدماتی با ما جنگیدند؟/مژده مسئولان برای پایان جنگ و افشای عملیات توسط منافقین»
در ادامه مشروح دومینقسمت از پرونده بررسی کتاب «زمینهای مسلح» را از نظر میگذرانیم؛
* شیطنت خوارج و خط سومیها پیش از والفجر مقدماتی
با نزدیکشدن زمان اجرای عملیات والفجر (مقدماتی) محمدابراهیم همت علاوه بر حضور مستمر در جلسات توجیهی، بر ماموریتهای گشتیهای شناسایی هم نظارت داشت. اما اینفرمانده دغدغه دیگری هم داشت که عبارت بود از سازماندهی یگانهای سپاه ۱۱ قدر، یعنی دو لشکر و یکتیپ مستقل پیاده. درباره اینتیپ توضیح آنکه تیپ مستقل پیاده ۱۰ سیدالشهدا با حکم محسن رضایی از روز ۱۳ شهریور ۶۱ توسط علیرضا موحد دانش تشکیل و طی مرحله دوم عملیات کوهستانی مسلم بن عقیل (ع) تحت امر لشکر ظفر وارد عمل شده بود. پس از کنارهگیری علیرضا موحد دانش از فرماندهی اینتیپ، کاظم نجفی رستگار با تایید موحد دانش فرمانده یگان مورد اشاره شد.
وقتی همت دغدغه ساماندادن به یگانهای سپاه ۱۱ را داشت، شایعهای پخش شد که برنامهای از پیشتعیین شده برای انحلال تیپ ۱۰ وجود دارد. منشا اینشایعه هم طیفی از یکجریان سیاسی در تشکیلات سپاه منطقه ۱۰ تهران بود که از آن، باعنوان «خوارج جدید» و «خط سومیها» یاد میکرد. او در همینباره در جلسه روز دوشنبه ۲۷ دی ۶۱ در اتاق واحد روابط عمومی و تبلیغات تیپ مستقل ۱۰ سیدالشهدا در پادگان دوکوهه گفت: اینتیپ تشکیل شده، سازمانش هم به هم نمیخورد و باید ظرف یکیدو عملیات بعدی، تعداد گردانهایش آنقدر رشد کند که اعلام کند لشکر سیدالشهدا شده است. یکی از سخنان مهم دیگر همت در اینجلسه که البته درباره تیپ سیدالشهدا نبود، از اینقرار بود: «اگر الان هواپیمای شناسایی دشمن روی منطقه پرواز کند و عکس بگیرد، نتیجهاش این میشود که همین امشب کل طرح مانور ما تغییر پیدا میکند! در قاموس جنگ؛ ایننکته با تجربه به اثبات رسیده که قانون حاکم بر تحولات جنگ، یکقانون جزمی نیست. جنگ یعنی بینظمی!» (صفحه ۱۲۶)
* کشف موقعیت ششکانال دفاعی دشمن با عکسهای هوایی
با وجود اعلام گزارش و ارسال نامههای مختلف به فرماندهان ردهبالای لشکر ۲۷ و سپاه ۱۱ قدر درباره فرار عنصر نفوذی منافقین به عراق و تردیدی که درباره چگونگی انجام عملیات در مدیریت کلان جنگ وجود داشت، برگزاری جلسات کارشناسی در قرارگاهها ادامه داشت. در همینزمان شهید همت با جدیت پیگیر بود عکسهای هوایی خوبی از منطقه به دست بیاورد تا نقشههای مورد استفاده خواناتر شوند. جلال مهربان جانشین معاون طرح و شناسایی سپاه ۱۱ قدر در اینباره روایت کرده نیروهای ایرانی، با استفاده از گویاسازی عکسهای هوایی متوجه شدند پشت رملها توسط یگان مهندسی سپاه چهارم عراق، شش رده کانال کنده شده که از این شش رده، دو کانال اصلی بودند و چهار کانال فرعی. اینعکسهای هوایی موقعیت کانالهای دشمن را نشان دادند اما هنوز مسلحشدن زمین با انواع موانع و میادین مین متعدد به سمع و نظر ایرانیها نرسیده بود. به اینترتیب چندشب که از شروع ماموریتهای شناسایی گذشت ایننکته کشف شد که منطقه با طیف گسترده و متنوع بسیاری از میادین منظم و نامنظم مین و انواع و اقسام موانع بازدارنده مسلح شده است.
او ۱۳ روز پس از پناهندهشدن عنصر نفوذی مجاهدین خلق به عراق در یکی از نشستهای توجیهی گفت در واحدهای خودی عنصر نفوذی هست و جهت پیکان انتقادش بهسمت تهران بود: «آنطور که باید و شاید واحدهای اطلاعات در سپاه منطقه ۱۰ تهران و سپاه منطقه ۵ آذربایجان کنترل نمیکنند.»* خشم همت از اسارت نیروهای شناسایی و عدم کنترلهای لازم
در ادامه، در غروب یکی از روزهای شناسایی، سهنفر از نیروهای یکی از تیمهای اطلاعاتعملیات لشکر عاشورا در کمین نیروهای دشمن گرفتار و ناچار به درگیری شدند که یکی از آنها به شهادت رسید و دو تن دیگر به اسارت برده شدند. در ادامه حادثهای هم برای یکی از تیمهای شناسایی تیپ ۱۰ سیدالشهدا پیش آمد و متعاقب آن، ۴ تن به شهادت رسیده و یکتن به اسارت دشمن درآمد. بهدلیل بروز همیناتفاقات دشمن کشف کرده بود ایران قصد انجام عملیات در آنمنطقه را دارد. همت که از دو حادثه مورد اشاره بسیار خشمگین شده بود، میخواست بهسرعت از نیروهای اطلاعات شناسایی دشمن اسیر بگیرد. او ۱۳ روز پس از پناهندهشدن عنصر نفوذی مجاهدین خلق به عراق در یکی از نشستهای توجیهی گفت در واحدهای خودی عنصر نفوذی هست و جهت پیکان انتقادش بهسمت تهران بود: «آنطور که باید و شاید واحدهای اطلاعات در سپاه منطقه ۱۰ تهران و سپاه منطقه ۵ آذربایجان کنترل نمیکنند.» (صفحه ۱۴۵)
* اشکال محسن رضایی به طرح مانور
به رغم وجود خطرات ناشی از ادامه ماموریتهای گشتی شناسایی، فرماندهان ردهبالای خودی با هدف رسیدن به طرح مانور مطلوب و یافتن راهکارهای مناسب، همچنان اصرار به انجام اینماموریتها داشتند. اما فرماندهان ارشد قرارگاه مرکزی خاتمالانبیا، همچنان بر سر تعیین طرح مانور قطعی جهت عملیات به اتفاق نظر نرسیده بودند. هیات دولت نیز از روزهای ابتدایی زمستان فشار ذهنی سنگینی را بر فرماندهان عالیرتبه نیروهای مسلح بهویژه فرمانده کل سپاه وارد میکرد. طرح مانوری هم که پس از هفتهها بحث و گفتگو در جلسه روز دوشنبه ۴ بهمن ۶۱ برای عملیات مورد توافق فرماندهان قرارگاه مرکزی خاتمالانبیا قرار گرفت، به فاصله ۴۸ ساعت توسط محسن رضایی دارای اشکال تشخیص داده شد. مهمترین ایرادات رضایی به طرح، لحاظنشدن امکان دستیابی به عقبههای عمقی سپاه چهارم دشمن و در نتیجه دستنخورده باقیماندن یگانهای کیفی قدرتمندِ در احتیاط اینسپاه عراقی بود. رضایی میگفت در اینطرح دشمن مهندم نمیشود. بنابراین پیشنهاد کرد روی تغییر کلی طرح مانور فکر شود. او در جلسه صبح روز چهارشنبه ۶ بهمن در قرارگاه خاتم الانبیا گفت «نباید کار غیردقیق کنیم و ضربه بخوریم. این خیلی بد است.» احمد کاظمی فرمانده لشکر ۸ نجف در ایننشست، تغییر طرح و تغییر منطقه عملیات را نیازمند صرف حداقل ۲۰ روز زمان دانست. اینجلسه نتیجه خاصی نداشت و به برگزاری جلسه بعدی در بعد از ظهر آنروز انجامید. با تکرار پیشنهاد فرماندهان ارشد نزاجا مبنی بر اجرای همزمان عملیات در دو محور، جلسه عصر ششمبهمن هم بدون رسیدن به یکجمعبندی مشخص به پایان رسید. پس از ایننشست سهجلسه دیگر هم به همینترتیب برگزار شدند که آنها هم به نتیجه خاصی منتهی نشدند.
خائنان در یکقاب؛ از راست مسعود رجوی، بهزاد معزی و ابوالحسن بنیصدر
* تلاش منافقین و بنیصدر برای افشای عملیات
اما بهجز محسن سرواهرابی عنصر نفوذی منافقین، جزئیات عملیات ایرانیها از چندطریق دیگر نیز در اختیار دشمن قرار گرفت. یکی از اینکانالهای رسیدن اطلاعات به دشمن، اسنادی بودند که ابوالحسن بنیصدر و فرقه مجاهدین خلق تدارک دیدند. بنیصدر با کمک رابطین اطلاعاتی رژیم بعث در برخی کشورهای اروپای شرقی به ازای دریافت مبالغ هنگفتی اطلاعات مهمی را در اختیار رژیم صدام قرار داد. پس از اشغال عراق توسط آمریکا و سقوط صدام، اسناد جالبی از حالت محرمانه خارج شدند که بیانکننده روابط مادی و حمایت صدام از منافقین، از سال ۵۸ یعنی یکسال پیش از شروع جنگ بودند.
آخرینبخش از اطلاعات نظامی مهم ایران پپش از والفجر مقدماتی هم، توسط بنیصدر، با واسطهگری منافقین به سفارت عراق در بلغارستان تحویل داده شد. بنیصدر در ازای ایناطلاعات در ۶ نوبت از طریق بانکهای شهر موناکو در فرانسه از رژیم صدام پول دریافت کردطبق اسناد قرارگاه سری سازمان امنیت رژیم صدام موسوم به مرکز آندلس، بنیصدر هم در هنگام تصدی ریاست جمهوری ایران با صدام ارتباط داشت و اطلاعات نظامی و وضعیت نیروهای ایرانی در جبهههای غرب و جنوب را به وی میرساند. پس از فرار بنیصدر، مسعود رجوی و سرهنگ بهزاد معزی خلبان مخصوص محمدرضا شاه در ۲۹ جولای ۱۹۸۱ (۹ مرداد ۱۳۶۰) اطلاعات مهمی توسط بنیصدر و منافقین به ماموریت سفارت عراق در فرانسه تحویل داده شد. آخرینبخش از اطلاعات نظامی مهم ایران پپش از والفجر مقدماتی هم، توسط بنیصدر، با واسطهگری منافقین به سفارت عراق در بلغارستان تحویل داده شد. بنیصدر در ازای ایناطلاعات در ۶ نوبت از طریق بانکهای شهر موناکو در فرانسه از رژیم صدام پول دریافت کرد.
علاوه بر چنین کمکهای اطلاعاتیای، همزمان حکومتهای عربی و حتی آفریقایی هم اقدام به اعزام نیروهای نظامی کمکی به عراق میکردند.
* شهادت حسن باقری؛ ضربه بزرگی که پیش از والفجر به سپاه خورد
در همانروزهای شناسایی و بررسی زمین عملیات پیشرو، حسن باقری معاون فرمانده سپاه در قرارگاه کربلا که اطلاعات بهدستآمده را کافی نمیدانست، خود راهی منطقه شد تا با حضور میدانی، اقدام به شناسایی منطقه عملیات کند. روز شنبه ۹ بهمن ۶۱ که اکثر فرماندهان ارشد برای ملاقات با امام خمینی (ره) در تهران به سر میبردند، باقری همراه با مجید بقایی فرمانده قرارگاه کربلا، محمد باقری مسئول اطلاعات قرارگاه، مجتبی مومنیان مسئول طرح و عملیات قرارگاه مرکزی خاتمالانبیا، تقی رضوانی راوی مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه، توکل قلاوند از مسئولان واحد اطلاعات قرارگاه کربلا، مرتضی صفاری مسئول طرح و عملیات قرارگاه و رضا پالاش مسئول اطلاعات عملیات قرارگاه نجف برای شناسایی محور عملیات به خط مقدم نبرد رفت.
همانطور که میدانیم، آنروز برخورد خمپاره ۱۲۰ میلیمتری به سنگر شناسایی موجب شهادت باقری و بقایی شد. مومنیان، قلاوند، رضوانی هم در اینحادثه شهید شدند. به اینترتیب سپاه پاسداران پیش از شروع عملیات مهم والفجر، دو تن از مهرههای ردهبالا و کلیدی خود را از دست داد.
* ادامه برگزاری جلسات فرماندهان؛ امام بر تسریع تعیین زمان تاکیدی نداشت
در روزهای ابتدایی بهمن ماه ۶۱، برگزاری مانورهای نظامی پیدرپی و طاقتفرسا در دستور کار نیروهای نظامی ایرانی بود. به نظر میرسید ممکن است زمانبندی آغاز عملیات تغییر کند اما اینگونه نشد و فرمانده ارشد سپاه پس از بازگشت از تهران کار، خود را برای اجرای عملیات والفجر دنبال کردند. همت در گفتگوهایی که در اینمقطع با فرماندهان سپاه داشت، اعلام کرد امام خمینی (ره) روی تسریع در تعیین زمان حمله تاکیدی نداشته اما بر وحدت بین ارتش و سپاه بسیار تاکید کرده است.
همت در اینجلسه گفت فعالیت یگانهای مهندسی دشمن زیاد است و اگر تا ۴ شب دیگر عمل نشود، کار مشکل میشود. غلامعلی رشید هم در پایان جلسه گفت امام خمینی پس از ارائه گزارش محسن رضایی و صیاد شیرازی گفته است: اگر میدانید در فکه – چزابه صد در صد منهدم میشوید، مانور را تغییر دهید. اما اگر میبینید فقط یکمقدار مشکل دارد توکل و عمل کنیدساعت ۹ صبح روز سهشنبه ۱۲ بهمن ۱۳۶۱ دومین جلسه بررسی تک پشتیبانی و جمعبندی نهایی «مانور فکه – چزابه» برگزار شد. اصرار مکرر فرماندهان نزاجا برای اجرای عملیات دیگری از محور فکه شمالی – دویرج روی ارتفاعات فوقی، همزمان با عملیات اصلی در محور فکه جنوبی – چزابه و از سوی دیگر صحبتهای فرماندهان سپاه مبنی بر امکانپذیر نبودن چنیناقدامی، کماکان مانع دستیابی طرفین به یکجمعبندی قطعی بود. همت در اینجلسه گفت فعالیت یگانهای مهندسی دشمن زیاد است و اگر تا ۴ شب دیگر عمل نشود، کار مشکل میشود. غلامعلی رشید هم در پایان جلسه گفت امام خمینی پس از ارائه گزارش محسن رضایی و صیاد شیرازی گفته است: اگر میدانید در فکه – چزابه صد در صد منهدم میشوید، مانور را تغییر دهید. اما اگر میبینید فقط یکمقدار مشکل دارد توکل و عمل کنید. به اینترتیب با وجود اصرار فرماندهان نزاجا برای تغییر محور عملیات، فرماندهان سپاه در متقاعدکردن آنها موفق شدند.
احمد غلامی معاون عملیاتی تیپ ۱۰ سیدالشهدا گفته آنروزها در جلساتی که در اینتیپ برگزار میشدند، ایننتیجه حاصل شد که احتمال پیروزی در این عملیات بسیار ضعیف است و باید تلاش را روی مرحله دوم متمرکز کرد. بهاینترتیب بنا بود ابتدا نیروهای لشکر ۲۷ تا صبح پیش بروند و سپس ادامه عملیات را تیپ ۱۰ انجام دهد.
ساعت ۸ صبح روز چهارشنبه ۱۳ بهمن ۶۱ جلسه فرماندهان نیروی زمینی ارتش و سپاه در قرارگاه مرکزی خاتمالانبیا برگزار و جزئیات مانور عملیات بررسی شد. در همینروز رزمندگان واحد اطلاعات عملیات لشکر ۲۷ طی اجرای یکعملیات کمین در اطراف تپه ۸۵ حوالی درب زیلیمه موفق شدند ۱۰ نفر از نیروهای شناسایی دشمن را به اسارت بگیرند. همت که از جانب مقامات بالا تحت فشار بود، ابتدا میخواست خود به اینماموریت شناسایی رفته و اسیر بگیرد. اما عبدالحسین اللهکرم مسئول واحد طرح و شناسایی سپاه ۱۱ او را راضی کرد اینکار را به مجید زادبود بسپارد. زادبود هم بهجای اسیر گرفتن چهار یا پنج نفری که به او سپرده شده بود، ۱۰ تن از نیروهای دشمن را به اسارت گرفت. با اسارت ایننیروهای شناسایی و تخلیه اطلاعاتیشان مشخص شد تعدادی از راهکارهای عملیات لو رفتهاند و برای یافتن راهکارهای جایگزین، تمهیداتی اتخاذ شد.
شهید مجید زادبود بازوی کاربردی اطلاعاتعملیات لشکر ۲۷ و سپاه ۱۱ قدر که ۱۰ تن از نیروهای اطلاعاتی دشمن را به اسارت گرفت
* ابتکار همت برای برگزاری جلسات توجیهی ویدئویی
در همانروزهای پیش از والفجر، همت طرح جلسه توجیهی ویدئویی را مطرح کرد تا به قول خودش، یک شرح جامع و فشرده از شرایط را برای نیروها ارائه کند «تا نیروی بسیجی بداند براساس چه ضرورتهایی است که الان داریم وارد خاک عراق میشویم. طوری که بصیرت معرفتی و سیاسی نظامی او بر قدرت ماشهچکانیاش بچربد.» به اینترتیب همت در جلساتی مقابل نقشه میایستاد و به توجیه فرماندهان میپرداخت. از جلسه توجیه و گفتگو هم فیلمبرداری میشد و اینفیلمها که در فرمت کاستهای ویدئویی توسط ابراهیم حاتمیکیا ثبت و ضبط میشدند، با استفاده از دستگاههای تلویزیون، برای نیروها پخش میشدند.
* ماموریتهای نیروی هوایی و هوانیروز برای والفجر که انجام نشدند
روز پنجشنبه ۱۴ بهمن ۶۱ جلسه دیگری برای هماهنگیهای عملیات پیش رو یعنی عملیات کربلای ۱۱ در قرارگاه مرکزی خاتم الانبیا برگزار شد که یکی از موضوعات مطرحشده در آن، ماموریتهای هوانیروز و نیروی هوایی ارتش بود. در جلسه مذکور مقرر شد نیروی هوایی بهمدت ۱۰ روز، روزانه ۱۲ سورتی پرواز شکاری را انجام دهد و پوشش هوایی منطقه هم روزانه با ۶ سورتی پرواز تامین شود. بنا بود عمده اینپروازها از پایگاه سوم شکاری انجام شوند و پروازهای اسکرامبل و آلرت نیز برای پایگاه دزفول در نظر گرفته شدند. ضمن آنکه پرواز ۲ فروند شکاری F14 هم از پایگاه اصفهان برای مواقع ضروری و مقابله با جنگندههای MIG25 دشمن در نظر گرفته شد. همچنین مقرر شد سایت موشکی هاوک عملیات محرم در تپه ۲۰۲ هم به منطقه عملیاتی جدید در حوالی بیشه بیت راشد منتقل شود. نیروی هوایی همچنین باید پیش از شروع عملیات روزانه یک تا دو سورتی پرواز گشتی پوششی را در فضای منطقه اجرا میکرد. اما به دلیل مشکلاتی که حین اجرای عملیات پیش آمدند، بخش قابل توجهی از ماموریتهای هوانیروز و نیروی هوایی در حین و پس از عملیات اجرایی نشدند.
در اینجلسه شامگاه شنبه ۱۶ بهمن بهعنوان موعد اجرای آغاز عملیات در نظر گرفته شد.
* ادامه شناساییها و حیرت اطلاعاتعملیات از گستردگی میدانهای مین فکه
۱۶ بهمن ۶۱ غلامعلی رشید به جای شهید مجید بقایی به سمت فرماندهی قرارگاه کربلا منصوب شد که به موجب اینانتصاب، باید سپاههای سوم صاحبالزمان و هفتم حدید را حین عملیات هدایت میکرد.
نتیجه شناساییها به اینجا منتهی شد که زمین فکه آنقدر مسلح شده که وقتی آدم وارد میدانهای مین آن شود، گیج میمانَد عرض و طول اینمیدان کجاست؟ با اطلاعات بهدستآمده در شناساییها، برای عبور از کانالهای دشمن هم پلهایی بهطول ۶ متر و عرض یکمتر که قابل حمل توسط دو نفر پیاده بودند، طراحی شدند. اینتدبیری بود برای غلبه بر مشکل عبور از کانالها؛ ضمن اینکه تدبیر مفروشکردن زمین رملی با تورهای سیمی هم مد نظر قرار گرفت.
زمین فکه آنقدر مسلح شده که وقتی آدم وارد میدانهای مین آن شود، گیج میمانَد عرض و طول اینمیدان کجاست؟ با اطلاعات بهدستآمده در شناساییها، برای عبور از کانالهای دشمن هم پلهایی بهطول ۶ متر و عرض یکمتر که قابل حمل توسط دو نفر پیاده بودند، طراحی شدند. اینتدبیری بود برای غلبه بر مشکل عبور از کانالها؛ ضمن اینکه تدبیر مفروشکردن زمین رملی با تورهای سیمی هم مد نظر قرار گرفتدر ادامه، مانورهایی طراحی شدند تا کل نیروها با وضعیت منطقه درگیری و امکانات دشمن آشنا شوند. حتی شلیک گلوله تانک و نحوه مقابله با آنها نیز تمرین شد.
در حالیکه اخبار محرمانه مربوط به عملیات آتی، خواسته یا ناخواسته به بیرون از حصار اردوگاههای نظامی درز پیدا کرده بود، فرماندهان خودی همچنان با تشکیل جلسات و برگزاری نشستهای متعدد برای آغاز نبرد تلاش میکردند. با توجه به مقارنبودن زمان اجرای عملیات کربلای ۱۱ با ماه بهمن و دهه فجر انقلاب، نام والفجر برای آن انتخاب شد.
در جریان آخرینبررسی میزان آمادگی قرارگاهها و سپاهها برای آغاز عملیات، سپاه سوم صاحبالزمان بهدلیل محدودیت تعداد تریلیهای کمرشکن برای انتقال وسایل مهندسی اعم از لودر و بلدوزر، خواستار تعویق ۲۴ ساعته در اجرای عملیات شد. فرماندهان رده بالا هم با تعویق موعد مقرر شروع عملیات از شنبه ۱۶ بهمن به یکشنبه ۱۷ بهمن موافقت کردند. البته چند عامل دیگر هم در تعویق شروع عملیات موثر بودند؛ ازجمله نهایینشدن هماهنگی برای هلیبرن تعدادی از نیروهای لشکر ۸ نجف و نیز هماهنگی بیشتر در مانور لشکرهای ۲۷ و ۱۷ علیابن ابیطالب (ع).
* سخنان همت درباره بیسیمچی ارتش که نفوذی منافقین بود
با قطعیشدن اجرای عملیات، همت بهعنوان فرمانده سپاه ۱۱ قدر با فرماندهان لشکری و تیپهای اینسپاه جلسه گذشت. موعد برگزاری جلسه هم روز جمعه ۱۵ بهمن بود. او در اینجلسه سخنان جالب و مستندات قابل توجهی را مطرح کرد؛ ازجمله بیسیمچی یکی از یگانهای ارتش در جبهه غرب که عنصر نفوذی منافقین بود و در عملیات مسلم بن عقیل (ع) بهعنوان دیدهبان یگان سلاح سنگین و توپخانه، گراهای غلط را به مسئولان توپخانه داد. بهروایت همت، نتیجه خیانتهای اینعنصر منافقین این شد که «کلی از نیروهای تیپ ۳۱ عاشورا توسط اجرای غلط توپخانه و کاتیوشای خودی شهید شدند.» همت به نیروهایش گفت «اگر خودتان این بیسیمچیها را حتی از حیث حفاظتی چک نکنید، اگر شخصا بررسی نکنید تا مبادا یک عنصر نفوذی توی اینها باشد، خدا شاهد است چوب این اهمال را میخوریم!» (صفحه ۲۴۰)
همت درباره استفاده نامناسب یا رهاکردن دستگاههای مهم و کاربردی بیسیم PRC77 در معرکه نبرد، به نیروهایش انتقاد کرد و گفت اینبیسیمها یکدستگاه مخابراتی نظامی محمول توسط نفر هستند که تکنولوژی ساخت و تامین قطعاتشان بهطور انحصاری در اختیار آمریکا و اسرائیل قرار دارد. هیچ کشوری هم حاضر به فروش اینبیسیمها به ایران نیست. در نتیجه در عوض از دسترفتن ایندستگاههای حساس، یا باید آنها را از آمریکا بخریم یا اسرائیل.
طبق سخنان همت در اینجلسه، این اولینبار بود که قرار شد نیروهای ایرانی در طول عملیات با بلندگوی دستی هدایت شوند.
بیسیم پیشرفته و حساس PRC77 که همت برای حفظ دستگاههای موجود آن، به نیروهایش تذکر داد
* آغاز عملیات والفجر در شامگاه یکشنبه ۱۷ بهمن
روز شنبه ۱۶ بهمن جلسهای دیگر با مدیریت غلامعلی رشید برای بررسی نهایی همهچیز در قرارگاه مرکزی خاتمالانبیا برگزار شد. سپس در شامگاه یکشنبه ۱۷ بهمن ۶۱ محسن رضایی میرقائد و سرهنگ علی صیاد شیرازی در محل مرکز پیام فرماندهی قرارگاه خاتمالانبیا رمز عملیات را به کلیه یگانها ابلاغ کردند. مجموعا ۵ تیپ در شب اول عملیات والفجر وارد عمل شدند که در مقابلشان، سپاه چهارم عراق با مسئولیت پدافند از چیلات تا هورالعظیم قرار داشت. اینسپاه دارای ۴ لشکر بود.
ادامه دارد...
نظر شما