به گزارش خبرگزاری مهر، علیرضا مرندی، با اشاره به برگزاری همایش ملی سلامت معنوی، اظهار داشت: چهارشنبه آینده همایش سه روزه سلامت معنوی در قم برگزار میشود. حدوداً ۱۰ سال است که این همایش برگزار میشود و در سالهای کرونا نیز به شکل غیرحضوری برگزار شد.
وی افزود: سلامت معنوی قبلاً و از بدو تأسیس سازمان بهداشت جهانی جزو تعریف سلامت نبود و سلامت را در بعد جسم و رفاه اجتماعی تعریف کرده بودند اما فقط مریض نبودن کافی نیست و برای اینکه فردی را سلامت بدانیم باید در بعد سلامت روان، اجتماعی و جسمی هم سالم باشد.
مرندی ادامه داد: در کشورهای غربی سلامت معنوی به گونهای دیده شد که خدا در آن دیده نمیشد، البته این به معنای بی خدایی همه مردم غربی نیست ولی کتاب و مقالات بر پایه بی خدایی است.
وی افزود: موضوع سلامت معنوی سالها است که در کشورهای غربی جدی گرفته شده است. در کشورهای اسلامی هم مقالاتی برخی اساتید نوشتند ولی تقلیدی از همانهایی بود که غرب نوشته بود در واقع هیچکس در کشور نمیداند سلامت معنوی عملاً چیست. دوم اینکه سلامت معنوی غربی ممکن است وارد آموزههای ما شود در حالی که نباید چنین اتفاقی بیافتد و باید تعریف دقیق سلامت معنوی داشته باشیم و بعد ببینیم چگونه آن را به مردم آموزش دهیم.
مرندی اظهار کرد: سال ۱۳۹۲ خدمت رهبری رسیدیم و ایشان هم ما را برای ارائه تعریف دقیق سلامت معنوی تشویق کردند. حتی به حوزههای علمیه پول دادیم که اگر طلاب خواستند رسالهای درباره سلامت معنوی بنویسند، بتوانند این کار را بکنند اما خب چون استاد راهنمای مسلط به موضوع نداشتند این اتفاق نیفتاد. با گذر زمان اساتید حوزهها هم همراهی کردند چون معنویت اسلامی است روحانیت هم باید پاسداری و همراهی کنند در عین حال چون بعدی از سلامت است به ما پزشکان هم باز میگردد. چراکه پزشک در خانه بهداشت، مراکز جامع خدمات سلامت، درمانگاه، بیمارستان و…، در کنار مردم حضور دارد، در واقع افراد از پیش از تولد تا زمان مرگ با پزشکان در ارتباط هستند و اگر توجه کنیم شاید اصلاً از داخل رحم بتوان سلامت معنوی را برای جنین آغاز کرد. مطالعات جهانی نشان میدهد دوران بارداری و مدتی پس از آن مناسبترین زمان برای آموزش چنین مفاهیمی به کودک است چرا که مغز در این سنین در حال تکامل است و قابلیتها و توانمندیهای بسیار بالایی دارد که باید از این ظرفیت استفاده شود.
رئیس فرهنگستان علوم پزشکی کشور ادامه داد: زمانی که بنده در سال ۱۳۴۵ برای تحصیل به آمریکا رفتم دیدم که آنها در حال کار بر روی این موضوع هستند و فرهنگ جامعه خود را از طریق تربیت بچهها تغییر دادند هرچند که شاید برخی از این موارد برای ما ضد اخلاق باشد اما مقصود این است که آنها با سرمایه گذاری بر این بخش توانستند تغییرات فرهنگی مورد نظر خود را اعمال کنند. ما هم باید تمام تلاش خود را بر بهبود کیفیت فرزندپروری بگذاریم تا والدین این کار را آموزش ببینند. جوانان به ما مراجعه میکنند و باید از مقطع انتخاب همسر، مسائل معنوی پیش، حین و پس از بارداری و… با آنها صحبت کنیم و آموزش سلامت معنوی که از روحانیون میآموزیم را ابتدا به دانشجویان پزشکی، پرستاران، ماماها و سپس به جامعه انتقال دهیم.
نظر شما