خبرگزاری مهر- گروه دین و اندیشه: بعد از قرآن کریم، حدیث دومین منبع و سند دین شناسی و تعیین کننده راه سعادت انسانها است. تکیه بر این منبع حیات بخش در برخی حوزههای دین پژوهی همچون فقه و بخشهایی از اخلاق بیشتر و گستردهتر است؛ زیرا اصول این دانشها در قرآن به اجمال و اشاره آمده و تفصیل آن را باید در حدیث یافت.
حضرت آیت الله خامنه ای همواره در ابتدای درس خارج فقه خود که تا پیش از کرونا، چندین سال منظم برگزار گردید به قرائت و تبیین و شرح یک حدیث میپرداختند.احادیثی که با مضامین اخلاقی و اجتماعی و قابل استفاده برای عموم جامعه است و شرح حضرت آیتالله خامنهای بر احادیث نیز حاوی نکات نو و کاربردی در سبک زندگی اسلامی است.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در ابتدای جلسه درس خارج فقه ۷ دی ماه ۱۳۹۳ با استناد به روایتی از امام صادق (ع) میپردازند که در ادامه صوت و متن این جلسه تقدیم مخاطبان میشود:
عن اسماعیل بن مسلم السّکونی عَنِ الصّادِقِ جَعفَرِ بنِ مُحَمَّدٍ عَلَیهِمَا السَّلامُ عَن اَبیهِ عَن آبائِهِ عَلَیهِمُ السَّلامُ قالَ، قالَ عَلِیٌّ عَلَیهِالسَّلامُ:
مَا اَنزَلَ المَوتَ حَقَّ مَنزِلَتِهِ مَن عَدَّ غَدا مِن اَجَلِهِ. هرکسی که فردا را جزو مهلت عمر خود بداند، مرگ را درست نشناخته و آن را در جایگاه حقیقی خود قرار نداده است. (امالی صدوق، ص ۱۰۸)
عَن اِسماعیلِ بنِ مُسلِم السَّکونیّ
[راوی این روایت] معروف است که عامّی است؛ از روات و اصحاب امام صادق (علیه الصّلاة و السّلام) است؛ معروف به عامّی بودن است لکن بعضی احتمال دادهاند طبق یک قرائنی که ایشان عامّی نباشد، شیعه باشد و بلکه از خواصّ امام صادق باشد؛ بعضی قرائنی بر این دارند و ذکر کردهاند؛ علیایّحالٍ ثقه است؛ همانی است که نوفلی از او نقل میکند.
عَنِ الصّادِقِ جَعفَرِ بنِ مُحَمَّدٍ عَلَیهِمَا السَّلامُ عَن اَبیهِ عَن آبائِهِ عَلَیهِمُ السَّلامُ قالَ، قالَ عَلیٌّ علیهالسّلام:
مَا اَنزَلَ المَوتَ حَقَّ مَنزِلَتِهِ مَن عَدَّ غَدا مِن اَجَلِه
تعبیر کوتاه و بسیار گویا و عبرتانگیزی است. میفرماید هر کسی که فردا را -مثلاً امروز روز یکشنبه است و فردا دوشنبه است- جزو مهلت عمر خود و زندگی خود بداند، مرگ را درست نشناخته؛ مرگ را در جای حقیقی خود قرار نداده؛ اینکه ما خیال کنیم که حالا ما یک چند سال دیگر هستیم، از جملهی چیزهایی است که در روایات متعدّد، در دعاهای مختلف مأثور با این نگرش عامیانهی ابلهانه مبارزه شده که شما خیال کنید که ما حالا که هستیم؛ حالا فردا مثلاً یا یکسال دیگر. میفرماید که [چنین شخصی] مرگ را در جایگاه حقیقی خود قرار نداده است، یعنی کسی که فردا را جزو اجل خود یعنی جزو مهلت خود و فرصت خود بداند مرگ را درست نشناخته است. ممکن است همین امروز، امشب، تا قبل از فردا ما نباشیم کمااینکه نظائرش را فراوان دیدهایم.
در دعای صحیفهی سجّادیّه تعبیر عجیبی است؛ میفرماید که پروردگارا! به من آن روحیّه را عطا کن، آن فهم را عطا کن که من امید رسیدن نفَس بعدی را به این نفَس نداشته باشم: [حَتّی لانُؤَمِّلَ …] وَلاَاتِّصالَ نَفَسٍ بِنَفَسٍ، وَ لاَ لُحوقَ قَدَمٍ بِقَدَمٍ ؛(۱) داریم راه میرویم، اینکه قدم بعدی حتماً از سوی ما برداشته خواهد شد را ما خاطرجمع نباشیم؛ ممکن است برویم. خب این حالت ترقّب (۲) موت در انسان خیلی برکات دارد: کار را انسان عقب نمیاندازد؛ کارهای لازمی را که باید انجام بدهد، انجام میدهد؛ منافاتی هم ندارد با اینکه انسان با توجّه به اینکه با همین احتمال که ممکن است تا یک ساعت دیگر، تا یک روز دیگر نباشد، کارهای بلندمدّت را هم شروع کند؛ با هم منافاتی ندارد. چون سود کارهای بلندمدّت حتماً به شخص ما که نخواهد رسید؛ به دیگران هم که برسد به این تعبیر بگوییم سودش به ما رسیده است. بنابراین «اعمَل لِدُنیَاکَ کَاَنَّکَ تَعیشُ اَبدًا»؛ کار آبادی دنیا، سامان دادن به امور زندگی دنیا را جوری انجام بده که گویا تا ابد بنا است زنده بمانی، یعنی حتماً با استحکام انجام بده امّا «وَاعمَل لاِخِرَتِکَ کَاَنَّکَ تَموتُ غَدا »؛(۳) کار آخرت را هم اینجوری انجام بده. معنای این این است که هر دو را درست انجام بده؛ کار دنیا را درست انجام بده مثل کسی که تا ابد زنده خواهد بود، کار آخرت را هم درست انجام بده مثل کسی که فردا خواهد مُرد و دیگر فرصتی برایش باقی نیست.
۱) صحیفهی سجّادیّه، دعای چهلم
۲) انتظار
۳) من لایحضره الفقیه، ج ۳، ص ۱۵۶
نظر شما