خبرگزاری مهر، گروه بین الملل: یمنیها این روزها را به مناسبت روز ملی مقاومت یمن جشن میگیرند، حماسهای که مظهر شجاعت، استواری و استقامت مردم این کشور در مقابل نیروهای استکبار در ذهن جهانیان خواهد ماند.
هشتمین سالگرد روز ملی مقاومت، به عنوان روز مهمی در تاریخ یمن ثبت خواهد شد و مردم یمن از این روز، معانی فداکاری و ایثارگری در برابر شدیدترین تجاوزات دشمن را الهام خواهند گرفت.
کتابهای تاریخ، استقامت افسانهای و قهرمانانه مردم یمن را جاودانه خواهند کرد، استقامتی که معادلات جدیدی را تحمیل کرد و کشورهای متجاوز و مزدوران آنها را مجبور کرد تا از غارت ثروت و دخالت در امور داخلی یمن دست بردارند.
در همین رابطه «ورده سعد» خبرنگار خبرگزاری مهر با «عبدالله علی صبری» سفیر یمن در سوریه گفت وگویی انجام داده که متن این مصاحبه به شرح زیر است:
*دیپلماسی در این مرحله دیگر تابع قواعد و پروتکلهای کشورهای در حال توسعه نیست، بلکه شاید سفرا در این مرحله که کشورهای ما دچار تهاجم و توطئه علنی هستند، در ردیف اول جبهههای جنگ قرار دارند. وظایف اصلی سفیری که کشورش از جنگ، تجاوز و محاصره ناعادلانه رنج میبرد چیست؟
کار دیپلماتیک به معنای سنتی آن به سفیری که کشورش در شرایط استثنایی مانند جنگ یا بلایای طبیعی رنج میبرد، کمکی نخواهد کرد. بنابراین وقتی که ملتی یا کشوری مورد تجاوز دشمنان قرار گیرد، دستگاه دیپلماسی آن باید خارج از چارچوب معمول دیپلماسی و البته با احترام به عرف دیپلماتیک عمل کند و این کار توسط هیئت دیپلماتیک یمن در سوریه در حال انجام است… علاوه بر کارهای معمول در چارچوب تقویت روابط رسمی بین دو کشور و ارائه خدمات کنسولی به شهروندان یمنی، ما مشتاق هستیم تا از طریق فعالیتهای فرهنگی، جنایات و تجاوزات ائتلاف متجاوز سعودی-آمریکایی علیه مردم یمن و به طور کلی نارضایتی مردم یمن را منتقل کنیم.
ما همچنین در حال تلاش هستیم تا دایره جلسات را گسترش دهیم تا همه بازیگران رسمی و غیررسمی در سوریه را شامل شود که این امر منجر به شناخت بیشتر واقعیت جدید در کشورمان و ایجاد همدردی و تعامل مثبت بیشتر با مردم یمن میشود.
*به نظر شما چرا یمن عرصه نبرد شدید قدرتهای بین المللی و منطقهای شد؟ این کشور از چه مزیتها و ثروتهایی برخوردار است که مورد هدف دولتهای منطقهای یا بین المللی که به دنبال فرصتها هستند، شد؟
یمن قرن هاست که به دلیل موقعیت مهم استراتژیک، ثروت انسانی، تاریخ و تمدن آن، هدف قرار گرفته است. تاریخ معاصر نشان دهنده خفقان و محاصره یمن است تا نقش ملی و منطقهای خود را ایفا نکند. عربستان با بهره گیری از تواناییهای خود در تصمیم گیری های یمن بیشترین نقش را داشته است. ریاض با حمایت مالی بزرگ از یمنیهای ضعیف النفس که بیش از سی سال در رأس هرم قدرت قرار داشتند، توانسته بود در امور داخلی یمن دخالت نماید.
اما زمانی که یمنیها انقلاب جوانان را در سال ۲۰۱۱ میلادی و سپس انقلاب مردمی در ۲۱ سپتامبر ۲۰۱۴ میلادی را انجام دادند و به ویژه اینکه نیروهای انقلابی جدید به رهبری انصارالله آزادی، استقلال و حاکمیت یمن را هدف اصلی خود قرار داده و حاضر به تسلیم در برابر عربستان و آمریکا نبودند و بر تداوم رویارویی با پروژه صهیونیستی- آمریکایی تاکید کردند و در یک دوره بی سابقه گروههای تروریستی و تکفیری القاعده و داعش که آمریکا از آن هابه عنوان دستاویزی برای دخالت آشکار خود در امور یمن استفاده میکرد، شکست دادند، ریاض و برخی دیگر از کشورها برافروخته شدند.
بدین ترتیب، خواست عربستان با اراده آمریکا همراه شد، بنابراین عملیات موسوم به «طوفان قاطع» یا «طوفات راسخ» و تشکیل ائتلاف متجاوز به یمن توسط وزیر امور خارجه عربستان در ۲۶ مارس ۲۰۱۵ میلادی در واشنگتن اعلام شد، ائتلافی که شامل کشورهای عربی دیگر نیز میشد و بزرگترین نیروی نظامی مشترک را به بهانه حفاظت از امنیت ملی اعراب تشکیل دادند، امنیتی که در چارچوب اهداف رژیم صهیونیستی بوده و هست.
آمریکا و عربستان فکر میکردند که جنگ یمن سریع و سرنوشت ساز خواهد بود و طبقه حاکمی را که مدیون پروژه صهیونیستی-آمریکایی هستند، به وجود خواهند آورد، اما پایداری، استقامت و پیروزیهای هشت ساله ملت یمن علیه تجاوز و محاصره، معادلات را تغییر داده و سر شیطان بزرگ و یاران و مزدورانش به سنگ خورد.
در بحبوحه جنگ، بسیاری از آرزوهای مربوط به اشغال بنادر یمن و اخلال در کار آنها آشکار شد به نحوی که منافع برخی از کشورهای ائتلاف متجاوز مانند امارات که با استقلال یمن و بهره برداری از بنادر مهم خود در مسیر تجارت بین المللی که بر سطح تردد بندر جبل علی در دبی تأثیر منفی خواهد گذاشت، مخالف بود.
همچنین رژیم صهیونیستی به طور مستقیم و غیرمستقیم در اشغال برخی اماکن استراتژیک یمن مانند باب المندب و سقطری دخالت دارد و این امر موید این است که یمن با جنگ و توطئه جهانی با هدف قرار دادن نقش و موجودیت خود مواجه بود.
* تعداد کمی از دوستان مردم یمن هستند که در سالهای بحران و سختی در کنار آنها ایستادند و از حق در برابر باطل حمایت کردند و اراده روی این مردم و نیروهای مقاومت آن شرط بندی کردند.. چرا؟ چرا خیلیها پشت نیروهای متجاوز صف آرایی کردند؟ ارزیابی شما از نقش دوستان یمن در دستیابی به معجزه پایداری و پیروزی چیست؟
در دورهای که جنگ یمن تقریباً به فراموشی سپرده شده بود، ما صدای همبستگی با یمن را جز در موارد نادری نشنیدیم، سازمان ملل و جامعه جهانی به طرز مشکوکی سکوت کردند و کشورهای اسلامی به آنچه در این کشور رخ میداد پشت کردند. در مورد کشورهای عربی، اکثر آنها مستقیم یا غیرمستقیم در تجاوز به یمن شرکت داشتند و آنهایی که درگیر نبودند سکوت کردند.
تنها دولتهای محور مقاومت از طریق رهبران، رسانهها و سازمانهای خود به شکستن مارپیچ سکوت کمک کردند و در کنار مظلومیت مردم یمن صف آرایی کردند. در اینجا باید به جمهوری اسلامی ایران، جمهوری عربی سوریه، حزب الله لبنان، نیروهای مقاومت در فلسطین، عراق و بحرین و همه صداهای آزاد سیاسی و رسانهای درود فرستاد.با حمایت معنوی، سیاسی و رسانهای آنها، یمن توانست که به استقامت خود در برابر متجاوزان ادامه دهد و از مرحله دفاع به بازدارندگی نظامی، سیاسی و رسانهای برسد.
*برخی و گاه از سر نیت بد در مورد روابط ملت یمن و ایران و رهبری دو کشور بحث میکنند. از موضع دیپلماتیک آگاهانه شما، این رابطه را چگونه ارزیابی میکنید؟ شما به روایت دشمنان یمن مبنی بر اینکه آنها در یمن با ایران میجنگند و نه با مردم یمن و آرمان آن چگونه پاسخ میدهید؟
برای خدا، تاریخ و حقیقت میگوئیم که ایران حتی یک قتل عام علیه مردم یمن مرتکب نشده است و ایران در محاصره ائتلاف متجاوز به یمن شرکت نداشته و ایران نیست که رسانههایش در گمراه کردن، جعل و دروغگویی درباره یمن فعالیت دارند. ایران زیرساختها را بمباران نکرده و آثار تاریخی یمن را هدف قرار نداده است، بلکه همه این جنایات و موارد دیگر توسط عربستان سعودی، امارات و سایر کشورهای ائتلاف متجاوز در تمام نقاط یمن، شمال و جنوب صورت گرفته است، و اما این روایت آنها که آنها به مبارزه با نفوذ ایران میپردازند، یک تهمت محض و بهانهای بیش نیست.
به عنوان مثال کافی است به این امر اشاره کنیم که قرارداد تبادل اسرا که چند روز پیش امضا شد، شامل افسران سعودی و سودانی و همچنین سایر کشورهای متجاوز میشد، و در لیستهای مبادله حتی یک ایرانی وجود نداشت.
*تحولات شگرفی در صحنه سیاسی منطقه به وقوع پیوست که شاید بارزترین آنها توافق عربستان و جمهوری اسلامی ایران باشد. آیا این توافق باعث نگرانی یمنیها میشود؟ و از نظر شما در بحران یمن که به هشتمین سال تجاوز و محاصره خود پایان داد، چگونه منعکس خواهد شد؟
رهبری سیاسی یمن از توافق اخیر ایران و عربستان سعودی استقبال کردند، به ویژه اینکه چنین تفاهماتی راه را برای مداخلات آمریکا که به نظر ما ریشه بحرانها، جنگها و تنشها در منطقه عربی و همسایگی منطقهای آن است، میبندد.
شکی نیست که چنین توافقی اگر با نیت خیر اجرا شود، تأثیر مثبتی بر پروندههای مختلف مرتبط از جمله یمن خواهد داشت و البته باید تاکید کنم که پایداری مردم یمن و توسعه توان نظامی ارتش آن به ویژه توان موشکی و هواپیماهای بدون سرنشین، عامل اساسی در ایجاد آرامش و کاهش تنشهای موجود است و باعث شد که عربستان سعودی و حاکمان آن به ناتوانی و شکست خود و عدم امکان راه حل نظامی در یمن پی ببرند.
نظر شما