به گزارش خبرنگار مهر، دیدار اخیر جمعی از مبلغان و طلاب حوزههای علمیه سراسر کشور با حضرت آیتالله خامنهای رهبر انقلاب اسلامی حائز نکتههای مهمی در خصوص تبلیغ دینی بود. حضرت آیتالله خامنهای در این دیدار نیاز کشور به فعالیتهای تبلیغاتی متکی بر تحقیق را بسیار بیشتر از فعالیتهای کنونی دانست و با استناد به آیات متعدد قرآن مجید درباره تبلیغ و ابعاد و ظرایف آن، گفتند: دین خدا در سطح تودههای مردم جز با تبلیغ صحیح تحقق نمییابد.رهبرمعظم انقلاب ایمان مردم را پایه قوام نظام اسلامی خواندند و گفتند: حفظ نظام و در واقع حفظ ایمان مردم اوجب واجبات است ضمن اینکه تبلیغ در دوره کنونی با انواع و اقسام شیوههای متکی بر علم و گسترش ابزارها از جمله اینترنت و هوش مصنوعی (بهعنوان نمادی از مرحله پسا اینترنت) توسعه فراوان یافته، بنابراین عقل هم حکم میکند در مقابل شمشیرهای خونریز تبلیغات دشمنان، تبلیغ را اولویت اول بدانیم.
در مجموعه گزارشها و یادداشتهای بایستههای تبلیغ به بررسی بیشتر این مسئله خواهیم پرداخت:
معصومه نصیری دبیرکل باشگاه مدیریت رسانه و توسعه سواد رسانهای یونسکو ایران, عضو هیأت علمی اندیشکده تحلیل گفتمان راهبردی دانشگاه امام صادق (ع) در یادداشتی به واکاوی رویکرد تبلیغات اثربخش در عصر پساحقیقت پرداخته است که در ادامه میخوانیم:
امروز و در عصر فراگیری و همهجایی بودن محتوا و رسانه؛ عصری که در آن «اذهان، افکار، ادراک و شناخت» مخاطب محل تنازع رسانهها و نظامهای تبلیغی دنیاست، هر آنکسی که قدرت «ساخت معنا» را داشته باشد و از شیوههای متفاوت تبلیغی برای انتقال مبانی و نظام گفتمانی خود بهره ببرد، برنده این میدان خواهد بود.شوربختانه عصر پساحقیقت یا عصر فراواقعیت شرایطی را به مخاطب تحمیل کرده است که اساساً در بسیاری موارد تشخیص دروغ از واقعیت دشوار شده و هر که دروغهای بزرگش را پرتعدادتر نشر دهد، توانسته در نظام شناختی فرد اختلال معنادار ایجاد کرده و او را با ظرافت به سمت پرتگاه مهندسی شده سوق دهد.
این مهم سبب شد مقام معظم رهبری در دیدار با مبلغان در باب اهمیت «تبلیغ» بیاناتی را داشته و از نگرانی خود در این زمینه سخن به میان آورند. مختصاتی که در صورت غفلت خواسته یا ناخواسته، منجر به استحاله جامعه در همه ساحتهای خود شده و همچون موریانهای بیصدا و خزنده ریشههای مبانی و ارکان فکری جامعه را از بین میبرد.مختصاتی که غربیها با استفاده از علوم مختلف از جمله روانشناسی، پیامهای صد درصد دروغشان را بهعنوان حرف درست، در ذهن مخاطبان جا میاندازند و سکوت حوزه تبلیغ و رسانه در خوشبینانهترین حالت یعنی کمک به توفیق خط مذکور.
با این وصف برخی از مبانی که نه تنها منبعث از کتابها، بلکه بخشی ریشه در مبانی و سیره اعتقادی ائمه دارد، در راستای تنظیم نقشه راه تحقق تبلیغ اثربخش و دارای رویکرد تمدنی و درون و برون مرزی در ادامه ذکر میشود که در برخی موارد گرچه بدیهی است اما بدیهی مغفول مانده قلمداد میشود که نیاز به بازتکرار و تاکید دارد.
اهمیت بنیادین مخاطبشناسی:
آنچه دست برتر سیستمهای رسانهای و تبلیغی در حوزه مهندسی و مدیریت افکارعمومی است، توجه به «مخاطب» بهعنوان عنصر کلیدی و مبنایی توفیق پیامهای رسانهای و تبلیغی است. مخاطب است که باید بپذیرد و قانع شود تا بتوان گفت پیامی دارای توفیق بوده یا نبوده است (فارغ از سویههای پیدا و پنهان پیام). منظور از مخاطب نیز همه طیفهای موجود در جامعه با نگرشهای مختلف هستند. رسانه و پیامی دارای خصوصیت برد نقطهزن است که بتواند در بهصورت حداکثری در اذهان فهم و درک شود. بنابراین بیتوجهی به مخاطب و شناخت آن به معنای بیاثرسازی محتواست.
اهمیت شناخت میدان و وضعیت: احاطه و اشراف به میدان رسانه و تبلیغ یکی از نقاط تعیینکننده تفاوت میان نظامهای تبلیغی است. بدون رصد و بررسی تمام فاکتورهای تعیینکننده عناصر میدان و نتایج حاصل از آن، صحبت از توفیق در تبلیغ امری دور از ذهن و تقریباً محال است. چه بسا ما بدون شناخت از میدان در حال اقدامی باشیم که ناخواسته یاریگری مواضع دشمن باشد.
بهروزرسانی شیوههای تبلیغ:
یکی از راهبردهای مهم برای کمک به توفیق تبلیغ در عرصه عموم و نخبگان، استفاده از تجربیات پیشین و بهرهگیری از ابزارها و فناوریهای نوین برای ابلاغ پیام تبلیغی است. دنیای نوظهور برساخته از هوش مصنوعی که بسیاری از آن با عنوان فناوری آخرالزمانی نیز یاد میکنند، فضایی است برای ایجاد فهم به روز شده از موضوعات و بردن در فضای فهم جدید مخاطبان. توانایی بهرهگیری از این امکان جدید برای ایجاد فهم جهانی و تبلیغ حداکثری موضوعی نیازمند نگاه مبتنی بر دانش و متکی بر مهارت برای توفیق است.
بازنگری در شیوههای تولید پیام: پیام امروز دیگر مانند گذشته خطی و یکسویه نبوده و ما با فرایند دایرهای تولید و توزیع پیام مواجه هستیم. تبلیغی که دارای پیام خطی باشد بیشک موفقیت گفتمانی را حاصل نخواهد کرد. ایجاد دایره تولید و گردش پیام و اتکا به ادبیات متنوع و اقناعی و قابل فهم موضوعی است که باید در حوزه تبلیغ مورد توجه قرار داد.
ضرورت اتخاذ رویکردآفندی مؤثر: تبلیغ و امر کارکرد رسانهای دارای ابعاد مختلفی است. بخشی به حوزه پدافند و خنثیسازی بازمیگردد اما این قطعاً مطلوب غایی نبوده و بیاثرسازی مبانی فکری و نگرشی دشمن دارای اهمیت راهبردی است. مبلغان و طراحان اقدامات تبلیغی رسانهای باید بتوانند اقدام آفندی مناسب، بههنگام و مؤثر نسبت به مبنای معیوب حریف طراحی کرده و آن را بیاثر، خنثی یا درباره آنها تردید ایجاد کنند و در عین حال توان دشمن را نیز قبل از اقدام از مخدوش کرده و او را در زمین خودش، زمینگیر کند.
ضرورت نگاه ۳۶۰ درجهای مبلغان: برای مبلغان دیدن زمین بازی دشمن، بازیگران مؤثر، محتواهای هدایتگر و جریانات تحریفی و حتی اقدامات خودی از جمله موضوعات مهمی است که منجر به اتخاذ رفتار مناسب برای تعیین استراتژی دقیق و منجر به توفیق روش میشود. این وضعیت یعنی مبلغ باید دارای نگاه ۳۶۰ درجهای و دایرهای بوده و باید بتواند تمام لایهها و شعاع پیرامون یک فرایند را کشف کرده و به تشخیص درست برای نحوه مواجهه با آن برسد.
نگاهی جهادی به تبلیغ: جهاد و تبلیغ دو بال حرکت موفق و رو به جلوی محتوای تبلیغی است. تبلیغ با نگاه جهادی و جهاد با نگاه تبلیغی منجر به ایجاد فرصتهای تحولآفرین خواهد شد. عنصر مجاهدت در کنار نگاه و کار علمی، تأثیر تبلیغ را تضمین میکند.
تنظیم شیوههای اثرگذار تبلیغی: تبلیغ یا فرایند تبلیغی اثرگذار باید مبتنی بر دانش، اطلاع از مؤلفههای ادبیات اقناعی، دوری از تعصبات غیرمنطقی، دانش و تسلط عالی بر موضوعات و توان پاسخگویی مستدل به شبهات و ایجاد جریان فکری مقوم رویکردهای متعالی و … باشد. تبلیغ اگر فارغ از فاکتورهای عنوان شده، میتواند ضدتبلیغ نیز قلمداد شده و پیام مبلغ را به ضد خود تبدیل کند.
توجه به تبلیغ تربیتکننده: تبلیغ باید با نگاهی فرایندی، جریانی و تربیتی صورت گیرد و مبلغ نباید تنها به مدیریت آنات و لحظات اندیشیده و به رویکرد تربیتی بیش از سایر امور تاکید کند. تبلیغ بدون رویکرد تربیتی و تمدنی و جریانی اثر کوتاه مدت و زودگذر خواهد داشت. مبلغ تراز، مبلغی است که اثرات تربیتی مؤثری داشته باشد.
این موارد تنها بخشی از آنچه که میتواند عرصه تبلیغ و رسانه را دارای اثربخشی کند، قلمداد میشود که برخی مغفول است، برخی دچار اقدامات جزیرهای شده و برخی اساساً انقدر واضح هستند که انجام شده فرض میشوند! عرصه مذکور عرصه بهروزرسانیهای مستمر، رصدگریهای دقیق، جریانسازیهای هوشمندانه و دوری از رویکردهای انفعالی است.
نظر شما