۲۹ تیر ۱۴۰۲، ۱۳:۰۹

بابایی مطرح کرد؛

مقام معظم رهبری زبان فارسی را یکی از ارکان هویت ملی می‌دانند

مقام معظم رهبری زبان فارسی را یکی از ارکان هویت ملی می‌دانند

مدیر مؤسسه مطالعات ملی گفت: مقام معظم رهبری درحوزه زبان فارسی نگرانی دارند و زبان فارسی را یکی از ارکان هویت ملی و زبان دین می دانند.

به گزارش خبرگزاری مهر، بیست و دومین نشست از سلسله نشست‌های زبان‌شناخت با موضوع «هویت و زبان فارسی؛ چالش‌ها، راهکارها» به همت دفتر پاسداشت زبان فارسی حوزه هنری و با حضور اکبر بابایی، مدیر مؤسسه مطالعات ملی و مهدی صالحی، مجری کارشناس، یکشنبه ۲۵ تیر ۱۴۰۲ در سالن ۴۰۷ حوزه هنری برگزار شد.

مهدی صالحی در ابتدای این نشست زبان را یک محور راهبردی در حوزه هویت عنوان کرد و گفت: بحث ملت‌سازی در حوزه زبان شکل می‌گیرد و این محور در برابر برخی تغییرات سیاسی ایستادگی کرده و توانسته تغییرات هویتی را معقول کند. وی ادامه داد: همه دنیا ناگزیر از تغییرات هویتی هستند اما این محور که هویت سرعت تغییرات را می‌گیرد، برای کسانی که در صدد ایجاد تغییرات هویتی هستند توجه برانگیز است.

صالحی در ادامه با اشاره به اینکه زبان فارسی از هجوم‌های سهمگین فرهنگی جلوگیری کرده و سیل‌ها را تبدیل به جویبارهای کوچکی کرده افزود: دشمنان و رقبای فرهنگی ما و متدینین به دید جهانی‌سازی با محور زبان مشکل دارند و حضور زبان برای‌شان دردسرساز است و می‌دانند که با یک شعر، یک سرود، یک اتفاق زبانی و یا یک پیام ممکن است تمام نقشه‌های‌شان به‌هم بریزد.

صالحی ضمن اشاره به اینکه تضعیف زبان باعث آسیب‌دیدگی و از هم گسیختگی روانی هویتی می‌شود، مهاجرت نخبگان و عدم بازگشت‌شان به وطن را نیز از جمله اتفاقات هویتی عنوان کرد و گفت: یکی از محورهایی که آسیب دیده، زبان و ادبیات فارسی است و این قدر ذهن و زبان و ضمیراین افراد آسیب دیده که دیگر هیچ علاقه‌ای در نخبگان برای بازگشت به وطن خویش ایجاد نمی‌شود. وی با اشاره به شعر «بوی جوی مولیان» از «رودکی» که «امیر سامانی» را پابرهنه به سمت بخارا کشاند گفت: زبان و ادبیات فارسی قطعاً این قابلیت را دارد که یک فرد را به وطن خویش بازگرداند اما دیگر صدایی به گوش نخبگان از جانب بزرگان ما نمی‌رسد! وقتی که صدایی نرسد، بی‌تردید دیگر اثر مؤثری هم پدید نمی‌آید.این در صورتی است که این سامان فرهنگی هنوز دارد کار انجام می‌دهد و اثربخش است. بعضی از قطعات خوانندگان ایرانی صد میلیون بار دیده شده و صد هزار یادداشت گرفته‌اند. این ظرفیت هنوز هست امام رقبا و دشمنان و جا تنگ کن‌های‌مان زیادند.

مسئله همبستگی در سراسر جهان مهم است

اکبر بابایی، یکی از دغدغه‌های اصلی هر حکومت را انسجام و همبستگی ملی عنوان کرد و گفت: همبستگی در سراسر جهان مسأله مهمی است که اکنون دچار دگرگونی‌هایی شده است. نظام‌های اجتماعی که بیش از این می‌پنداشتند خیلی مستحکم‌اند با چالش‌هایی مواجه شده‌اند و برخی از خصوصیت‌های قدیمی بر مبنای هویت‌های قومی دوباره سر بر آورند. از طرف دیگر، فضای مجازی و رسانه‌های اینترنتی اتفاقاتی را پدید آورده‌اند که جهان را از حیث همبستگی اجتماعی با چالش مواجه کرده است. بابایی در این باره ادامه داد. هویت و همبستگی ملی ازمؤلفه‌هایی تشکیل شده که توجه و یا عدم توجه و غفلت باعث تقویت یا تضعیف این همبستگی اجتماعی می‌شوند. ازجمله این مؤلفه‌ها زبان است که بحث امروز ما به عنوان یکی از مؤلفه‌های مؤثر در همبستگی اجتماعی است که در کشور ما زبان فارسی است. اینکه این زبان دارای چه جایگاهی در اسناد بالادستی است و اکنون با چه چالش‌هایی مواجه است و رابطه هویت و زبان چه‌طور است؟ موضوع بحث این نشست است.

مدیر مؤسسه مطالعات ملی سپس به جایگاه زبان فارسی در اسناد بالادستی پرداخت و گفت: اولین سند بالادستی ما قانون اساسی است که در اصل پانزدهم آن تلکیف ما را در حوزه زبان مشخص کرده و زبان فارسی را به عنوان زبان مشترک و رسمی ملت ایران معرفی کرده است.

«اصل‏ پانزدهم: زبان‏ و خط رسمی‏ و مشترک‏ مردم‏ ایران‏ فارسی‏ است‏. اسناد و مکاتبات‏ و متون‏ رسمی‏ و کتب‏ درسی‏ باید با این‏ زبان‏ و خط باشد ولی‏ استفاده‏ از زبانهای‏ محلی‏ و قومی‏ در مطبوعات‏ و رسانه‏ های‏ گروهی‏ و تدریس‏ ادبیات‏ آنها در مدارس‏، در کنار زبان‏ فارسی‏ آزاد است‏.»

پس ما استفاده از کلمه زبان قومی را در قانون اساسی نداریم.و اطلاق واژه قومی در اصل ۱۵ برای ارامنه به کار رفته است. اگر به متن مذاکرات قانون اساسی‌، که هنگام تصویب نگاشته شده‌اند، مراجعه کنید مشاهده خواهید کرد که وقتی داشته‌اند این اصل را به رأی گیری می‌گذاشتند واژه قومی نبوده است، نماینده ارامنه در این زمان تذکری داده و گفته که ما در محله خاصی ساکن نبوده و به صورت پراکنده در برخی نقاط کشور زندگی می‌کنیم و یک قوم هستیم و تکلیف ما چه می‌شود؟ شهید بهشتی در آنجا فرموده‌اند که واژه قومی را هم به آن اضافه کنید. یعنی واژه قومی را برای اقلیت‌های دینی به کار برده‌اند. متأسفانه درسال‌های اخیر این واژه از سوی جریانات قومی و واگرا استفاده می‌شود.

بابایی در ادامه گفت: شورای عالی انقلاب فرهنگی یکی از مرجع‌های بالادستی دیگراست که در حوزه زبان مصوباتی دارد. ما مصوبات این شورا را بررسی کردیم اکثر مصوبات این شورا تا سال ۱۳۹۲ است و از این سال به بعد کمتر مصوباتی دراین رابطه تصویب شده است.

صالحی در ادامه بحث پیش‎‌نویس سندی که فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی در سال ۱۳۹۵ نوشته‌اند را پیش کشید و بابایی در این باره گفت: هنوز خروجی در این خصوص نداریم.

وی در ادامه به مصوباتی با موضوع زبان فارسی در برنامه‌های اول تا پنجم توسعه هم اشاره کرد و گفت: در جاهایی از این برنامه‌ها، زبان فارسی هم دیده شده مثل تأسیس فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی و ایجاد کرسی‌های زبان فارسی در خارج از کشور و مکلف کردن بخش دولتی برای گسترش زبان فارسی. وی افزود: مجلس هم دراین رابطه مصوباتی دارد.

بابایی در جمع‌بندی بخش جایگاه زبان فارسی در اسناد بالا دستی افزود: در حوزه اسناد و مصوبات کمتر مشکل داریم؛ مشکل در عدم اجرای مصوبات، عدم برخورد با متخلفان و عدم نظارت است.

مقام معظم رهبری زبان فارسی را یکی از ارکان هویت ملی می‌دانند

مدیر مؤسسه مطالعات ملی در ادامه به بیانات صریح مقام معظم رهبری در حوزه زبان فارسی پرداخت و گفت: ایشان در حوزه زبان فارسی نگرانی دارند. از فرمایشات ایشان می‌توان این را استنباط کرد که ایشان زبان فارسی را یکی از ارکان هویت ملی و زبان دین می‌دانند و می‌فرمایند اسلام به زبان عربی وارد شده و به زبان فارسی ترویج پیدا کرده است. برخی دیگر از فرمایشات ایشان در حوزه زبان فارسی شنیدنی است: زبان فارسی حامل میراث کهن بشری در حوزه‌های دین و عرفان و سیاست است، زبان فارسی، پیام‌رسان تفکر انقلاب اسلامی است. و یا گسترش زبان فارسی به هیچ وجه به مفهوم ناسیونالیسم ایرانی نیست. وی ادامه داد: علت تضعیف زبان فارسی را نیز خود ایشان برمی‌شمارند. زمانی زبان فارسی، زبان دیوان کشور عثمانی بود و در اقصی نقاط چین و هند نیز زبان مذهبی، اداری و ادبیات و هنر بود اما متأسفانه بر اثر تنگ‌نظری، نادانی و بی‌سوادی مسئولان کشور در دوره قاجار تا پایان حکومت پهلوی، با وجود داشتن شعرا و نویسندگان و شخصیت‌های برجسته ادبی، زبان فارسی انحطاط پیدا کرد. نکته دیگری که ایشان تأکید دارند این است که باید زبان فارسی را زبان علم کنیم و باید در ۵۰ سال آینده کاری کنیم که فارسی تبدیل به زبان علم شود و این چشم اندازی است که من دارم.

سه دغدغه‌ای که از فرمایشات حضرت آقا می‌توان در حوزه زبان فارسی استنباط کرداین است: نگران زبان فارسی‌ام، زبان را آلوده نکنید و نگذارید زبان فارسی دچار فرسودگی و ویرانی شود. ایشان در جلسه‌ای که آقای عباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی وقت و محسن مؤمنی شریف، رئیس وقت حوزه هنری، حضور داشتند می‌فرمایند: بنشینید و روی این مسأله فکر کنید.

بابایی در ادامه به چالش‌های پیش روی زبان فارسی پرداخت و گفت: اولین چالش این است که زبان فارسی چشم‌انداز علمی ندارد و یا من برنامه‌ای در این باره ندیده ام. وی با اشاره به اینکه بعضی از سیاست‌های ما در این زمینه ناقص است گفت: ما سیاست زبانی به معنای واقعی نداریم. هر کاری ممکن است انجام گیرد اما به کدام هدف می‌رسد و یا کدام جورچین را می‌خواهد پرکند؟ معلوم نیست.

وی در ادامه، برجسته شدن زبان‌های دیگر و زبان‌های محلی و به حاشیه رفتن زبان فارسی را از دیگر چالش‌های پیش روی زبان فارسی عنوان کرد و افزود: هر دانشجوی دکترا که می‌خواهد در هر رشته‌ای فارغ‌التحصیل شود، حتماً باید امتحان تافل بدهد ولی اگر کسی زبان فارسی را بلد نباشد با او کاری ندارند!؟ چالش دیگر، ضعف در تولید واژه‌ها و یا تأخیر در آن است. یک واژه می‌آید و در زبان می‌نشیند و بعد از مدت‌ها واژه جایگزین برایش می‌سازند! چالش بعدی، تنوع مراکزی است که در حوزه زبان فارسی فعالیت می‌کنند! همه هستند ولی هیچکس نیست.

وی در ادامه به وجود بازیگران غیر همسو به عنوان چالش دیگر زبان فارسی پرداخت و گفت: قوم گرایان، باستان‌گرایان، زبان‌های بیگانه و … از چالش‌ها است. چالش دیگر ما روایت‌سازی نادرست پیرامون زبان‌های محلی است. نکته‌ای که خیلی مهم است این است که باید مواظب روایت‌سازی‌های نادرست باشیم. معمولاً جنگ‌ها پایانی دارند اما روایت‌ها در طول تاریخ ماندگار می‌شوند و هر زمان می‌توانند از سوی افراد مغرض طرح و مشکل‌ساز و محل نزاع و مناقشات زبانی باشند. چالش دیگر، قطبی‌سازی میان زبان فارسی با دیگر زبان‌ها محلی مثل کردی، بلوچی، عربی است.

بابایی استفاده‌های افراطی از زبان‌های بیگانه را از دیگر چالش‌ها در ارتباط با زبان فارسی عنوان کرد و افزود: حمایت‌های کشورهای رقیب و بیگانه از برجسته‌سازی شدن زبان‌های قومی از دیگر چالش‌ها است.

وی در ادامه به مقاله‌ای با عنوان «ایران فراتر از زبان فارسی» به قلم خانم براندا شفر، که وابسته به صهیونیست‌ها است و در کشور آذربایجان نقشی دارد، اشاره کرد و گفت: نویسنده در این مقاله با صراحت ضمن تضعیف زبان فارسی، به تقویت، بزرگ نمایی و برجسته‌سازی زبان‌ها و گویش‌های محلی پرداخته و به دولتمردان آمریکایی توصیه می‌کند؛ پیام‌هایی که می‌دهند را فقط به زبان فارسی ندهید.

بابایی در ادامه به عدم اجرای قوانین و مصوبات و یا اجرای نصف و نیمه آن‌ها به عنوان چالش دیگر اشاره کرد و افزود: چالش دیگر این است که گفتمان قوم‌گرائی دارد جریان مربوط به زبان را از سطح نخبگی به سطح عمومی می‌کشاند. یعنی مطالبات نخبگی را به سطح مطالبات عمومی می‌کشانند.

وی در این باره گفت: حضور برخی افراد در شورای شهر مناطق معدودی از کشور به این موضوع دامن زده است. حتی برخی افراد زبان فارسی را به عنوان زبان سلطه‌گر قوم فارس بر می‌شمارند.

بابایی افزود: چالش دیگر، بومی‌سازی افراطی است. سیاست بومی‌سازی نقاط قوت بسیاری دارد ولی افراط در این زمینه مشکل‌آفرین است و باعث کاهش تعاملات اجتماعی و… می‌شود. در طرح بومی‌سازی درحوزه‌های دانشگاهی، نیروهای مسلح، نظام اداری و… دلایلی طرح شده است اما این اتفاق در نهایت منجر به این شد که فردی در یک منطقه متولد می‌شود و در همان‌جا مدرسه و دانشگاه و سربازی می‌رود و درهمان‌جا شاغل می‌شود و در همان مکان ازدواج می‌کند و در تمام طول زندگی در آنجا ساکن می‌شود. این سیاست بومی گزینی افراطی، تعاملات اجتماعی در مناطق را پایین نگه می‌دارد. یکی از پیشنهادها برای افزایش تعاملات این است که سازمان میراث فرهنگی باید در حوزه گردشگری داخلی بیش از این فعال باشد. البته در اینجا نباید بومی‌گرائی را با بومی‌گزینی اشتباه گرفت.

بابایی در بخش دیگری از این نشست به بحث تغییرات هویتی در دهه‌های بعد از انقلاب پرداخت و گفت: در دهه اول، هویت با غلظت هویت دینی تعریف می‌شد. در دهه دوم در کنار هویت دینی، رفتارها و سیاست‌ها و عملکردهای ما، جنبه‌های مدرن بروز و ظهور بیشتری دارد. در دهه بعدی، هویت ایرانی اسلامی را طرح کردیم که نشان می‌دهد نیامدیم توازن و تعادلی میان هویت دینی، که از ارکان اصلی هویتی ما است، با هویت ملی ایجاد کنیم و خیلی وقت‌ها، هویت ایرانی به علت فعالیت و تهاجم‌های جریان اسلام ستیز باستان‌گرایانه در تعارض با هویت دینی‌مان تصور شد. اکنون نیازمند تعادل و توازن منطقی در حوزه هویت هستم.

اکبر بابایی در ادامه با اشاره به سیر طبیعی زبان فارسی در طول تاریخ افزود: امروز جریاناتی دارند این سیر را از مسیر منحرف می‌کنند. شاعران فارسی‌گو که همه در تهران نبوده‌اند و به عنوان مثال خیلی‌ها مثل شهریار در تبریز بوده اند و یا «مستوره اردلان» کرد است.

خانواده‌ها نگران عدم آموزش زبان فارسی توسط فرزندان خود نیستند

در ادامه مهدی صالحی با اشاره به عدم حساسیت‌برانگیزی نسبت به زبان فارسی خاطرنشان کرد: بچه‌ها در مدرسه و دانشگاه در عرصه استفاده از زبان فارسی توانمند نمی‌شوند. یعنی این‌قدر که خانواده‌ها نگران این هستند که فرزندشان انگلیسی یاد بگیرد، نگران این نیستند که فارسی یاد گیرد! اینکه فرزندشان بتواند خاطره بنویسد، شعر بگوید و بخوانند و حفظ کنند. اگر این توانمندی‌ها ایجاد شود، خواه ناخواه ظرفیت‌های شخصیتی تقویت می‌شود و می‌تواند درآمدی داشته باشند.

بابایی هم درباره یادگیری زبان فارسی گفت: اکنون یادگیری زبان فارسی مزیتی برای افراد ایجاد نمی‌کند اما یادگیری انگلیسی برای‌شان مزیت ایجاد می‌کند که این نیازمند سیاست‌گذاری است. مثلاً در حوزه فیلم و سریال، تعداد زیادی افراد با تخصص‌های مختلف به کار گرفته می‌شود تا مجموعه‌ای تولید شود که کار خوب و به جایی است اما از یک ناظر آگاه و صاحب‌نظر زبان فارسی خبری نیست و این نبود ناظر و مشاور زبان فارسی یکی از خلل‌ها است. یا در حوزه پایان‌نامه‌های دانشگاهی نیز توجه به متن روان و صحیح و ویراستاری شده مد نظر نیست و به آن اهتمام نمی‌شود.

وی در ادامه گفت: برای فارغ التحصیلان زبان فارسی باید مزیتی نسبی ایجاد کرد تا این رشته از حالت خمودی خارج شود. برگزاری امتحان مهارت زبانی (زبان فارسی) برای دانشجویان دکترا یکی از پیشنهادها برای تقویت زبان فارسی است. و نکته دیگر این است که به قوانینی که در حوزه زبان فارسی مثل نامگذاری اماکن و … داریم عمل کنیم.

بابایی در پاسخ به پرسش صالحی مبنی بر اینکه آیا نیازی به بازنگری قوانین مربوط به زبان فارسی یا تصویب قوانین جدید نیست گفت: به همین قوانینی هم که داریم عمل کنیم کافی است.

صالحی در ادامه پیرو سخن بابایی در خصوص مزیت ایجاد کردن برای زبان فارسی گفت: یکی از بحث‌ها در این خصوص، مزیت اقتصادی و شغلی ایجاد کردن است. تقریباً هیچ ارگان و سازمانی ردیف شغلی برای فارغ‌التحصیلان زبان‌شناسی و ترجمه ندارد؟! باز وضعیت شغلی ترجمه در برخی حوزه‌ای خاص بهتر است اما شغل‌هایی با عنوان ناظر محتوا یا ناظر زبان نداریم. اینکه قرار باشد نطق رئیس‌جمهور در سازمان ملل نوشته شود، کار بخش خصوصی نیست و نیازمند وجود یک معاونت یا اداره کل در این مینه‌ایم ولی هیچ معاونت نظارتی‌، که نظارت زبانی بکند، نداریم. یا در مجلس یک گروه زبانشناس ندارند.

بابایی در ادامه این نشست، تشکیل انجمن‌های ادبی را یکی دیگر از کارهایی عنوان کرد که باید در سطح کشور انجام گیرد به طوری که جریانی در این خصوص شکل گیرد. وی ادامه داد: تولید محصولات فرهنگی به زبان فاخر هم کم داریم. کتاب‌هایی که حوزه هنری با موضوع دفاع مقدس تولید کرده خیلی ارزشمندند اما اکنون خواننده کتاب کم داریم و جا دارد کلیپ‌هایی از این قبیل کتاب‌ها تهیه کرد که در آن‌ها تقویت زبان مدنظر باشد.

در ادامه صالحی گفت: هدف تمام این هیاهوها و جنجال‌ها زبان فارسی است. ما با جریان‌هایی که ضد زبان فارسی عمل می‌کنند مواجه شدیم. وی اضافه کرد: زبان فارسی به عنوان یک عنصر هویت‌ساز، رقبا، دشمنان و حامیانی دارد؛ با وجود این باید در این زمینه چه کار کنیم؟

بابایی در این باره افزود: در حوزه زبان فارسی باید دگرها را تعریف کرد: یکی جریان قوم‌گرائی است که با برجسته کردن زبان‌های محلی و تقابل‌سازی آن با زبان فارسی، دنبال این است که عرصه را تنگ کند. جریان دوم، زبان‌های بیگانه مثل انگلیسی است که دارد خود را بالاتر از زبان فارسی در حوزه علمی تعریف می‌کند. و جریان سومی که می‌تواند ضربه بزند، جریان باستان‌گرائی است که به ایجاد تقابل میان هویت ایرانی و هویت دینی می‌پردازد،.جریان چهارم، پان‌ها هستند که آن‌ها نیز ضربه می‌زنند. علاوه بر این جریانات، برخی سیاست‌های اشتباه و کج‌کارکردهای نهادهای هویت‌ساز می‌توانند ضربه بزنند. در عرصه فضای مجازی نیز، شکسته نویسی و … می‌توانند در تضعیف زبان فارسی مؤثر باشند.

صالحی هم در ادامه از رواج سریال‌ها و موسیقی‌هایی مثل موسیقی کره‌ای سخن به میان آورد. بابایی هم در این باره افزود: کره ای‌ها و چینی‌ها، عنوان سریال خود را افسانه می‌گذارند ولی متأسفانه در ایران به عنوان واقعیت پذیرفته می‌شود. وی افزود: ترک‌ها نیز در حوزه سریال‌سازی دارند فعالیت می‌کنند و اخیراً از مجسمه «ابن‌سینا» به عنوان حکیم ترک رونمایی کردند.

مهدی صالحی هم در ادامه با اشاره به فراگیری هوش مصنوعی گفت: زبان فارسی هوش مصنوعی، خیلی هم سلیس است و متن‌های تولیدی آن در حوزه زبان فارسی خیلی ویراسته است. چشم‌انداز شما در این خصوص چیست؟ و چه تهدیدها و فرصت‌هایی در حوزه هوش مصنوعی و یا فن‌آوری‌های زبانی متصور هستید؟ بابایی در پاسخ اظهار کرد: هوش مصنوعی، با پیامدهای مختلفی که در دنیا دارد، هویت‌های ملی را دارد تضعیف می‌کند. البته تاکنون کار پژوهشی جدی و اساسی در این باره انجام نشده است. در مؤسسه مطالعات ملی در قالب چند مقاله به آن پرداخته‌ایم ولی همچنان اول راهیم. باید روی رابطه هوش مصنوعی و زبان فارسی ورودی جدی پیدا کنیم.

کد خبر 5841520

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha