به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «فلسفه هنر ابن سینا» اثر هادی ربیعی است که در پژوهشکده فلسفه و کلام اسلامی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در ۲۴۷ صفحه تهیه و به همت نشر این پژوهشگاه به چاپ دوم رسید.
اثر حاضر با هدف تبیین مبانی حکمی و عرفانی ابن سینا در زمینه هنر و زیبایی به نگارش درآمده است. بر این اساس، دیدگاههای معناشناختی، وجود شناختی و معرفت شناختی ابن سینا درباره زیبایی و هنر در فصلهای جداگانهای بررسی شده است.
در این کتاب، به فلسفه هنر ابن سینا پرداخته شده است، اما دو نکته شایان توجه است: نخست اینکه فلسفه هنر ابن سینا تحت تأثیر فلسفه هنر ارسطو است؛ دوم آنکه چون هنر با زیبایی سر و کار دارد، از زمان یونان باستان، فیلسوفان در مباحث فلسفه هنر به بحث زیبایی نیز میپرداختهاند. از این رو، اگر در این اثر نویسنده بیشترین مباحث را به بحث زیبایی اختصاص داده است، به دلیل نقش زیادی است که زیبایی در هنر دارد.
ساختار اثر
این کتاب در چهار فصل تألیف شده است؛ فصل اول با عنوان کلیات به بررسی معنای زیباشناسی، گستره زیباشناسی ابن سینا و ابن سینا و میراث یونانی پرداخته و روش تدوین زیبایی شناسی ابن سینا (در مورد هنر و زیبایی) و تقسیم بندی آثار ابن سینا را به نگارش درآورده است.
نویسنده در فصل دوم با عنوان «معنا شناسی هنر و زیبایی» به تبیین معناشناسی هنر (معادلهای واژه «هنر» نزد ابن سینا، تعریف پذیری هنر، ضرورت تعریف هنر و درازای تعریف هنر) پرداخته و معناشناسی زیبایی (پیشینه بحث چیستی زیبایی، زیبایی و تناسب و زیبایی و خیر) را مورد تأکید قرار داده است.
«وجود شناسی هنر و زیبایی» عنوان سومین فصل از کتاب مذکور است که در آن وجود شناسی هنر (پیشینه و اهمیت و مسائل وجود شناختی هنر (وجود ذهنی یا عینی اثر هنری، کلیت یا جزئیات مرجع اثر هنری و ضرورت، امکان یا امتناع مرجع اثر)) مورد بررسی قرار گرفته و وجود شناسی زیبایی (عینیت یا ذهنیت زیبایی، جسمانیت یا تجرد امر زیبا و پیوند زیبایی صورت و سیرت) تشریح شده است.
چهارمین و آخرین فصل از کتاب حاضر با عنوان «معرفت شناسی هنر و زیبایی» به تبیین معرفت شناسی هنر (جایگاه خیال، معناداری اثر، صدق یا کذب اثر و جایگاه معرفتی شعر) پرداخته و معرفت شناسی زیبایی (رابطه ادراک و لذت از زیبایی، رابطه قوای ادراکی در مواجهه با امر زیبا و عشق به زیبایی) را به رشته تحریر درآورده است.
پیوند زیبایی صورت و سیرت
یکی از مسائلی که درباره زیبایی مطرح میشود، این است که آیا نسبتی میان زیبایی صورت انسانها با زیبایی سیرت آنها وجود دارد؟ ابن سینا زیبایی صورت و سیرت یا زیبایی ظاهر و باطن آدمی را ملازم هم میداند. وی در این باره به حدیثی از رسول اکرم (ص) استناد میکند که میفرماید: «اطلبوا العلم عند حسان الوجوه؛ دانش را نزد زیبا چهرگان بجویید». البته بیشتر با توجه به عبارت «حسان الوجوه» ممکن است معنای متفاوتی از این حدیث استنباط گردد؛ مانند «گشاده رویان». به هر روی، بسیاری از افراد «حسان الوجوه» را به معنای «زیبارویان» دانستهاند. محمود شهابی میگوید: «ممکن است از روایت این معنا هم استفاده شود که خیرِ موجودی که خیر مطلق و مطلق خیر است را از راه توجه به خیر مقید که در حسن وجه زیبارویان مشاهد و موجود است، جویا باشید و دریابید. ابن سینا «حسان الوجوه» را به معنای زیبارویان به کار برده است. وی بر این اساس چنین استدلال میکند:
۱. زیبای صورت هیچ گاه موجود نمیگردد، مگر هنگام ترکیب نیکوی اعضای فیزیکی بدن.
۲. اعتدال و ترکیب نیکوی اعضای بدن، سرشت نیکو و سجایای خوب را افاده میکند.
نظر شما