۶ آبان ۱۴۰۲، ۱۲:۰۳

آیین بازگشایی کتابخانۀ ملک‌الشعرا بهار برگزار شد

آیین بازگشایی کتابخانۀ ملک‌الشعرا بهار برگزار شد

اصفهان – آئین بازگشایی کتابخانه ملک الشعرا بهار در کاشان برگزار شد و با راه اندازی این کتابخانه ۸۰۰ جلد کتاب به دارایی‌های فرهنگی این شهر افزوده شد.

به گزارش خبرنگار مهر، آئین بازگشایی کتابخانه ملک‌الشعرا بهار، شامگاه جمعه در سرای عامری‌های کاشان و با حضور چشم‌گیر کاشانی‌ها به‌ویژه اهالی فرهنگ این شهر برگزار شد

علی میرانصاری، عضو شورای عالی علمی مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی در این مراسم اظهار داشت: در اردیبهشت ١٣٩۵، همایش «خاندان بهار، چهار نسل در خدمت فرهنگ ایران» در کاشان برگزار شد که استادان بزرگ در حوزه‌های مختلف دعوت شدند و سخنرانی کردند. در حاشیه این برنامه، کتابخانه ملک‌الشعرا بهار افتتاح شد. محل کتابخانه چندبار تغییر کرد و با پشتکار مدیر جدید سرای عامری‌ها، کتابخانه در حوض‌خانه عمارت بازگشایی شد که دارای دو اتاق شامل مخزن و قرائت‌خانه است.

مدیر بخش ادبیات دانشنامه ایران افزود: این کتابخانه در آغاز تنها ٢٠٠ جلد کتاب داشت که از سوی خاندان بهار اهدا شد. اما اکنون و در بازگشایی آن، شمار منابع به حدود ٨٠٠ جلد کتاب رسیده است که از جانب خاندان زرین‌کوب، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، کتابخانه ملی ایران و بنیاد موقوفات افشار و مشارکت گروه فرهنگی سیلک هدیه شده است.

او ادامه داد: بنا دارم این فضای فرهنگی، به کتابخانه مرجع و محل مراجعه اهل فرهنگ کاشان و قطب پژوهشی این شهر بدل شود.

نسب از خاندان ضرابی کاشان

سیف‌الله امینیان، معمار پیشکسوت نیز در این آئین گفت: ملک‌الشعرا بهار از خاندان ضرابی بود که تا روزگار ساسانیان نسب می‌بردند و از طایفه کُردِ دُنبَلی بودند در زمان شاه‌عباس دوم به کاشان آمدند و چون آقامحمدخان دُنبَلی سکه ضرب می‌کرد، ضرابی نام یافتند. اینان خود را از از نوادگان برمکیان می‌دانستند و خود بهار نسبش را به آل‌برمک می‌رساند.

این چهره ماندگار میراث فرهنگی در پایان شعری سروده حسین پرتو بیضایی، پسرعموی بهرام بیضایی و پسر میرزا علی‌محمد ادیب بیضایی آرانی در وصف ملک‌الشعرا خواند که با هم دوستی داشتند و در سال ١٣١٩ گفته بود.

بنیان‌گذار سبک‌شناسی سنتی غیردانشگاهی

عبدالرضا مدرس‌زاده، دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کاشان نیز در این مراسم با بیان اینکه بهار بنیان‌گذار سبک‌شناسیِ سنتیِ غیردانشگاهی در ایران است، گفت: این مهم، محصول معلومات و ذوق و استعداد و قدرت شاعری اوست که کتاب مستطاب سه‌جلدی «سبک‌شناسی» با عنوان فرعی «تاریخ تطور نثر فارسی» را نوشت و در دانشگاه تهران درس داد.

او اظهار داشت: وقتی سبک‌شناسی بهار را می‌خوانیم، شاهد سبک‌شناسیِ تقویمی هستیم که از نخستین متون فارسی تا معاصر را شامل می‌شود چون او تمام متون را خوانده بود. این در حالی است که ٨٠ سال پیش نظریه‌های سبک‌شناسی در کار نبود و ازاین‌حیث باید او را از مبدعان سبک‌شناسی نظم و نثر دانست که شاگردش حسین خطیبی و بعدتر خسرو فرشیدورد و سیروس شمیسا راهش را ادامه دادند.

این سبک‌پژوه ادبی افزود: ملک‌الشعرا از قصاید رودکی و لبیبی و مسعود سعد و عنصری و فرخی و منوچهری به زبان روز اما سخته و سنجیده استقبال کرده و جواب داده که ٨٠ سال پیش نمونه نداشت و بی‌بدیل بود.

مدرس‌زاده اشاره‌ای نیز به حضور بهار در کاشان کرد که در خرداد ١٣٢٠ و پس از پایان کلاس‌های دانشگاه، مدتی در همین خانه، میهمان ابراهیم‌خلیل‌خان عامری بود و قصیده‌ای نیز دراین‌باره سرود.

آیین بازگشایی کتابخانۀ ملک‌الشعرا بهار برگزار شد

بهار در اصفهان

مهدی نوریان، استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اصفهان نیز در این آئین ضمن توجه به حضور بهار همراه با علی‌اصغر حکمت و حبیب یغمایی در کاشان و قمصر و شرح آن در خاطرات یغمایی در خرداد ١٣٢٠، درباره حضور تلخ بهار در اصفهان صحبت کرد: در سال ١٣١٢ مأموران تأمینات، صبح عید نوروز به خانه ملک‌الشعرا بهار ریختند و او را با خود بردند که باید وصف آن را در حبسیات او خواند. ۵ ماه در حبس بود و بعد به اصفهان تبعید شد و ابتدا به منزل صدرالمحدثین رفت. کسی‌که وقتی در مسجد شاه اصفهان به منبر می‌رفت تا میدان نقش جهان جمعیت گرد می‌آمد و آواز بسیارخوشی نیز داشت و گوشه صدری در موسیقی ایران به نام اوست. صدرالمحدثین با آن‌که می‌دانست بهار مغضوب است اما میزبانش شد که قصیده «گر که صدر اندر اصفهان نبُدی / اصفهان نیمهٔ جهان نبُدی» وصف این‌روزهاست.

این مصحح دیوان مسعود سعد سلمان اضافه کرد: حسن سلطانی که تاجر فاضلی بود و پسرش منوچهر، ویلون‌نواز و فیزیک‌دان برجسته‌ای شد، خانه‌ای به بهار داد و به انحای مختلف به حالش رسیدگی می‌کرد و بهار نیز از او به نیکی یاد کرد. جمشید امیربختیاری هم در اصفهان به بهار ارادت داشت و روایت کرده است در عصر عید نوروز ١٣١٣ به دیدنش رفتم. گفت دلم گرفته و برویم قدم بزنیم. از پل خواجو تا پل مارنان در حاشیه زاینده‌رود قدم زدند، بهار بداهه قصیده٧٠ بیتی سرود و او می‌نوشت که مطلعش، «نوبهار است و بود پرگل و شاداب چمن / همه گل‌ها بشکفتند به‌غیر از گل من» بود.

این ادیب ممتاز خاطرنشان ساخت: بهار در آن یک‌سال تبعید، حدود ۶-٧ هزار بیت سرود. البته او را آزار می‌دادند و حکم تبعیدش به یزد آمد که با وساطت رجال شکسته شد. او که با اقتدا به کارنامۀ بلخ حکیم سنایی غزنوی، منظومۀ «کارنامۀ زندان» سرود و حتی از فتنه‌جویان نام برد. مصاحبه‌ای از فرزند استاد، زنده‌یاد پروانه بهار خواندم که در هنگام تبعید بهار به اصفهان، ٧ سال داشت، روایت کرده بارها پیش آمده بود که غذا در خانه نداشتیم و اصفهانی‌ها به ما کمک می‌کردند.

نوریان ابراز کرد: ملک‌الشعرا در آن شرایط سخت، چندین‌بار شاهنامه را خواند و بر آن حاشیه نوشت که نشان می‌دهد او آن‌قدر در متون غور کرده بود که توانسته بود بی‌منبع و بی‌مرجع، بر آن تحشیه بنویسد و حتی ابیات الحاقی را نیز استنباط کرده بود. جالب است بدانید در اصفهان با همه آن گرفتاری‌ها، شرح حال فردوسی را در مجله باختر که سیف‌پور فاطمی درمی‌آورد، نوشت. مقالاتی که نه چکیده داشت و نه کلیدواژه اما بر همه مقالات امروزی می‌ارزید.

او در پایان از توصیف پرویز ناتل خانلری یاد کرد که بهار را آخرین ادیب سنتی ایران به‌معنای کلاسیک آن دانست.

در اندیشه ایران

همچنین اصغر دادبه، مدیر بخش ادبیات مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی در این آئین اظهار داشت: بهار با همه وجود ایران را دوست داشت و به جرأت می‌گویم اگر فقط یک حافظ و نظامی و سعدی و فردوسی و خیام و عطار داریم، تنها یک بهار داریم زیرا او همۀ چیزهایی را که لازمه یگانگی است، دارد و این برای جامعیت او کافیست که در هر زمینه‌ای که عمل کرد، جامع بود.

او افزود: بهار نیک می‌دانست مظروف بی‌ظرف ممکن نیست. مظروف ارزش‌های ملی و دینی است و ظرف آن، وطن ماست و اگر ایران نباشد، آن ارزش‌ها رنگ می‌بازند. در تاریخ بزرگان ما می‌دانستند این ارزش‌ها به تعبیر اهل منطق، لایجتمع نیستند.

این استاد ادبیات دانشگاه علامه طباطبایی اظهار کرد: بهار هرچه کرد برای ایران کرد و حتی وقتی مجلس وکیل یا وزیر فرهنگ بود، برای خود کیسه ندوخت و وقتی کنار گذاشته شد، قصیده‌ای سرود که «ز لطف خسرو ایران‌زمین بهار اینک / شد از مغاک سیاست بر آسمان ادب» مطلع کنایه‌آمیزش بود. هرچند معتقدم چه خوب شد که بهار به آسمان ادب رفت. او که وقتی هیچ خبری از سبک ادبی نبود، سبک‌شناسی را نوشت.

دادبه اضافه کرد: او در خدمت میهن و فرهنگ میهن بود و بیانیه‌اش را در قصیده پیام میهن بیان کرده که مطلعش «به هوش باش که ایران تو را پیام دهد / تو را پیام به صد عز و احترام دهد» است. او همه عمر در سوختن و ساختن گذراند و متوقف نماند و پیش رفت.

او در پایان تأکید کرد: اگر این فرهنگ نماند، هیچ برای ما نخواهد نماند و ما نیز نخواهیم ماند و اگر نمانیم، گمان نکنید ما را بر صدر خواهند نشاند. زبان فارسی در حلقه تنگ محاصره است پس باید به فرزندان خود، گلستان و بوستان بیاموزانیم و نسل آینده را با این ادبیات تربیت کنیم تا بماند.

وطن را به ۲ چشم نگران

همچنین چهرزاد بهار، تنها فرزند بازمانده ملک‌الشعرا بهار نیز در این آئین اظهار داشت: یادی کنیم از بهار که دوستدار راستین سرزمین عزیز ما ایران بود و کتابخانه‌ای را که نخستین‌بار هفت‌سال پیش در اردیبهشت سال ۱۳۹۵ در مراسم بزرگداشت چهارنسل از خاندان بهار - یعنی احمد صبور و میرزا محمدکاظم صبوری و محمدتقی بهار و مهرداد بهار - در همین مکان محتشم گشوده بودیم از نو به‌روی مردم بافرهنگ و کتاب‌دوست شهر کهن کاشان باز کنیم.

او افزود: بهارم که این بخت را دارم که در یک همچو محفل باشکوه فرهنگی و در این سرای مجلل زیبا و اصیل که صاحبان آن از دوستان نزدیک و صمیمی پدرم بوده‌اند شرکت کنم؛ پدرم حتی یک‌بار بنا به دعوت مرحوم میرزا ابراهیم‌خلیل‌خان عامری در تابستان سال ۱۳۲۰ به شهر کاشان و همین مکان تاریخی آمده بود و مثنوی «از تهران تا قمصر» را به یادگار آن سفر ساخت که در جلد دوم دیوان بهار ثبت شده است.

تنها فرزند بازمانده ملک‌الشعرا بهار گفت: بهار به‌رغم همه رنج‌ها و دردها و گرفتاری‌های زندگی پر تلاطمش مردی صبور و پایدار و مقاوم بود. او قصیده «آمال شاعر» را درست پس از گذراندن دوران تلخ زندان و تبعیدش در نخستین سال‌های دهه ۱۳۱۰ و نیز درد پایان‌ناپذیر تنگ‌دستی‌اش سرود که پر از نشانه‌های امید و عشق به زندگی است و هرگز تسلیم دردهای جانکاه روزگار نشد.

مرجع و منبع اهل تحقیق و تدقیق

گفتنی است این کتابخانه، پیش‌تر، در حاشیۀ همایش «خاندان بهار، چهار نسل در خدمت فرهنگ ایران» که به‌مناسبت شصت‌وپنجمین سال درگذشت این ادیب و شاعر، مؤلّف و مصحّح و مترجم، روزنامه‌نگار، تاریخ‌پژوه، دستوردان، سیاست‌مدار و استاد دانشگاه در اردیبهشت ١٣٩۵ در سرای عامری‌ها برگزار شد، رونمایی صورت گرفت و در بازگشایی این گنجینه، بیش از ٨٠٠ جلد کتاب بر آن علاوه شده است و بناست تا با اضافه‌شدن آثاری دیگر، این کتابخانه که اکنون یگانه کتابخانۀ مرجع این شهر است، در آیندۀ نزدیک، نه‌تنها به مجموعه‌ای تخصّصی در عرصۀ بهارپژوهی که به قطب فرهنگ کاشان بدل خواهد شد تا مرجع و منبع اهل تحقیق و تدقیق باشد.

هم‌چنین در پایان این برنامه، اعلام شد «طاهر صباحی»، فرش‌پژوه و مجموعه‌دار ساکن اروپا طی پیامی، بخشی از کتابخانۀ شخصی خود را به این مجموعه اهدا خواهد کرد.

کد خبر 5923611

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha