پرونده «شهید القدس»/۴؛

طوفان الاقصی؛ نتیجه راهبرد بلوغ‌گرایی «شهید سلیمانی»

طوفان الاقصی؛ نتیجه راهبرد بلوغ‌گرایی «شهید سلیمانی»

عملیات «طوفان الاقصی» را می توان مصداقی از نتیجه راهبرد کلان شهید سلیمانی در واگذاری حق تصمیم گیری مستقلانه به هسته های مقاومت در منطقه دانست.

خبرگزاری مهر، گروه بین الملل: نقش شهید حاج قاسم سلیمانی در فلسطین و رشد جریان‌های مقاومت فلسطینی چنان عیان و مهم بود که اسماعیل هنیه رهبر جنبش حماس در سخنرانی مراسم نماز بر پیکر این شهید در تهران صحبت خود را با این کلمات به پایان برد: «شهید القدس، شهید القدس، شهید القدس.»

حضرت آیت الله خامنه ای در خصوص نقش سردار سلیمانی و کمک ویژه اش به فلسطینی‌ها می‌گویند: «آمریکایی‌ها در مورد فلسطین طرحشان و نقشه‌شان این بود که قضیّه فلسطین را به فراموشی بسپرند؛ فلسطینی‌ها را در حالت ضعف نگه دارند که جرأت نکنند دَم از مبارزه بزنند. این مرد [سردار سلیمانی]، دست فلسطینی‌ها را پُر کرد؛ کاری کرد که یک منطقه کوچکی، یک وجب جا مثل نوار غزّه در مقابل رژیم صهیونیستیِ با آن همه ادّعا می‌ایستد، کاری و بلایی سرِ آنها می‌آورد که آنها سرِ ۴۸ ساعت می‌گویند آقا بیایید آتش‌بس بدهید؛ اینها را حاج قاسم سلیمانی کرد. دستشان را پُر کرد. کاری کرد که بتوانند بِایستند، بتوانند مقاومت کنند. این چیزی است که برادران فلسطینی ما مکرّر در مکرّر پیش خود بنده گفته‌اند. البتّه من می‌دانستم امّا آنها هم آمدند پیش ما شهادت دادند.»

اما آیا تنها کمک‌های نظامی و آموزش و ارسال تسلیحات های مختلف طی چند دهه، شهید سلیمانی را تبدیل به شهید القدس کرد؟ پاسخ مثبت نخواهد بود. دلیل این مساله، یک گام عقب تر و ریشه در نوع نگرش و نگاه دقیق سردار سلیمانی دارد.

واگذاری تصمیم و استقلال عمل

سردار سلیمانی از نبوغ نظامی خاص نگرش راهبردی و نظامی برخوردار بود. تسلط وی به موضوعات نظامی و کسب این دانش و مهارت دقیق و حساس به گونه‌ای کاربردی و نه صرفاً نظری، نتیجه حضور واقعی وی در میدان نبرد و حضور مستمرش بود. سردار سلیمانی دستکم، سه میدان عمده رزم را آزموده بود: میدان دفاع مقدس، میدان مبارزه با اشرار مسلح و سرانجام میدان مبارزه در عرصه فرامرزی و منطقه‌ای در عراق و سوریه.

اما مهم‌ترین ویژگی وی، نه توان نظامی و درک میدان، بلکه راهبرد دقیق و اندیشه‌ای او در نوع مواجهه و گسترش محور مقاومت و هسته‌های اندیشه مقاومت بود.

یکی از اندیشه‌های مهم و راهبردی سردار سلیمانی که شکل‌دهنده منظومه فکری و شخصیتی این شهید بزرگ بود، نگاه راهبردی کلان در جهان اسلام و محور مقاومت بود. امری که امروزه آن را در گستردگی جریان‌ها، نگرش‌ها و تفکرات موجود در میان جریان‌ها و گروه‌های نظامی محور مقاومت شاهد آن هستیم. تفکری که با درک صحیح از جایگاه فلسطین و مساله وحدت‌آفرین مسجدالاقصی گره خورده بود.

وقتی به عملکرد و کنش گری سردار سلیمانی در ۴ دهه اخیر نگاه می‌کنیم، متوجه می‌شویم که وی با یک درایت و باور دقیق استقلال عمل و تصمیم گیری را به گروه‌های فعال در محور مقاومت واگذار کرده اند.

حماسه طوفان الاقصی، مهم‌ترین نتیجه راهبرد بلوغ گرایی

طوفان الاقصی را می‌توان نهایت بلوغ کنونی محور مقاومت در طراحی، تصمیم و راهبرد عملیاتی میدانی دانست. عملیاتی که به درستی و با درایت با تصمیم مقاومت فلسطین اجرا شد. ممکن است در طرح ریزی، آموزش و مسائلی از این دست تمام محور مقاومت نقش داشته باشند، اما تصمیم به الزام و زمان این عملیات کاملاً در اختیار مقاومت فلسطینی بوده است. طوفان الاقصی مصداقی از نتیجه راهبرد کلان حاج قاسم در واگذاری حق تصمیم گیری مستقلانه به هسته‌های مقاومت است.

همواره بین جریان‌های مقاومت در موضوعات مختلف منطقه‌ای، اختلاف نظر یا حتی شکاف تحلیلی وجود داشته و خواهد داشت. اما سردار سلیمانی با سیاستی مثال‌زدنی و هوشمندانه به مدیریت این روابط پرداختند.

یکی از ویژگی‌های نگاه کلان و راهبردی سردار سلیمانی، باور به جایگاه مردم در مقاومت و تغییر معادلات در هر نقطه از منطقه است. مصداق بارز این نگاه را می‌توان در این سخنان سردار سلیمانی یافت: «۹۹ درصد مردم فلسطین سنی هستند. ما امروز از فلسطین چه می‌خواهیم؟ دنبال منافع شیعی هستیم؟ خیر.»

همچنین در همین راستا خالد قدومی مسؤول دفتر جنبش حماس در تهران در خصوص نگاه ویژه سردار سلیمانی می‌گوید: «در آخرین دیداری که به همراه گروهی از حماس با وی در بیت رهبری داشتیم نکاتی مطرح کردند. نکته وی این بود که برای هر گروه در سطح منطقه در جبهه مقاومت نقشی خاص تعریف کنند به گونه‌ای که مقاومت صرفاً در فلسطین نباشد بلکه مقاومت در سطح منطقه تعریف شود؛ به گونه‌ای که وظیفه هر کسی در مواجهه با اسرائیلی‌ها روشن شود. طبعاً این کار به شدت برای اسرائیل خطرناک بود و البته به شدت در مساله فلسطین اثرگذار خواهد بود.»

جمع بندی

شهید حاج قاسم نه یک شخص، بلکه یک مکتب بود؛ مکتبی برخاسته از اسلام و اخلاص. برای درک این مکتب و ادامه آن مسیر باید شناختی دقیق، کامل و جامع به آن داشت. رهبر معظم انقلاب هم در مورد این مکتب در نمازجمعه در ماه ۱۳۹۸ فرمودند: «هر جا اخلاص بود، خدای متعال به اخلاص بندگان مخلصش برکت می‌دهد، کار برکت پیدا می‌کند، رشد و نمو پیدا می‌کند، کار به نحوی می‌شود که اثر آن به همه می‌رسد، برکات آن در میان مردم باقی می‌ماند. این ناشی از اخلاص است. نتیجه آن اخلاص، همین عشق و وفاداری مردم، همین اشک و آه مردم، همین حضور مردم، همین تازه شدنِ روحیه انقلابی مردم است. امّا اینکه ما بیاییم این حوادث را تقویم کنیم، قیمت‌گذاری کنیم، قدر آنها را بدانیم و ببینیم که اندازه و قیمت این حوادث چقدر است؛ در صورتی تحقّق پیدا می‌کند که ما به حاج‌قاسم سلیمانی - شهید عزیز- و به ابومهدی -شهید عزیز- به چشم یک فرد نگاه نکنیم؛ به آنها به چشم یک مکتب نگاه کنیم. سردار شهید عزیز ما را با چشم یک مکتب، یک راه، یک مدرسه درس‌آموز، با این چشم نگاه کنیم آن وقت اهمّیّت این قضیّه روشن خواهد شد. قدر و قیمت این قضیّه روشن خواهد شد.»

محسن فائضی؛ کارشناس غرب آسیا

کد خبر 5979834

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha