معصومی تشریح کرد:

رویکرد چپ‌های ایران نسبت به نظریه داروین چه بود؟

رویکرد چپ‌های ایران نسبت به نظریه داروین چه بود؟

محمد معصومی، پژوهشگر تاریخ علم گفت: خط روشنی که از مواجهات چپ‌های ایران با اندیشه تکاملی می‌بینیم بیشتر متمایل به لامارک و اسپنسر است.

به گزارش خبرنگار مهر، عصر روز گذشته (سه شنبه ۱۹ دی ماه) نشست «چپ داروینی به روایت ایرانیان» با سخنرانی محمد معصومی، پژوهشگر تاریخ علم در مؤسسه حکمت و فلسفه برگزار شد.

معصومی در ابتدای سخنانش گفت: حدود ۱۲ سال است که د رباره نظریه تکامل در ایران مشغول پژوهش هستم. در این مدت یک کتاب و ۱۲ مقاله پژوهشی راجع به این موضوع نوشتم و به یک نکته کلیدی دست یافتم، آن هم اینکه ما ایرانیان به تاسی از همسایگان عرب زبان و ترک زبان یک نوع مواجهه ماده گرایی (ماتریالیسم) با نظریه تکامل داشتیم. البته از دوره زمانی قاجار به بعد یعنی دوره پهلوی اول و دوم و انقلاب اسلامی ایران مواجهه ما با ماتریالیسم از جنس مواجهه چپ بوده است.

وی افزود: من در سه مقاله به موضوع تکامل پرداختم که در یکی از مقالاتی که با همکاری آقای حامد صمدی نوشتم اشاره کردم که ما تکامل (evolution) را از اسناد ترکی عثمانی گرفتیم که آنها هم نسبت به نظریه تکامل نگاه چپ داشتند. اصطلاح چپ داروینی را از کتاب «چپ داروینی» نوشته پیتر سینگر گرفتم که با ترجمه محمد مهدی هاتف توسط نشر کرگدن هم روانه بازار نشر شده است. این اصطلاح برای اولین بار یعنی سال ۱۹۹۹ که کتاب منتشر شده مطرح شده است و نویسنده در این کتاب توصیه می‌کند که بهتر است رویکرد سیاستمداران چپ داروینی باشد.

این پژوهشگر ادامه داد: پیش از ورود به بحث این را بگویم که ما درباره چپ‌های ایران اسناد بسیار زیاد و معتبر داخلی و خارجی داریم و اسناد به ما نشان می‌دهد که وجه غالب نگاه چپ ایرانی‌ها، نگاه مارکسیسم روسی است و منظور من هم از چپ در این مقاله، چپ‌هایی با نگاه مارکسیسم- لنینیسم است و رویکردم هم به چپ داروینی یک نوع رویکرد تاریخی است به این معنا که نوعی نگاه به گذشته دارم.

معصومی بیان کرد: اولین اتفاقات چپ در ایران به تاسی از اتفاقات و احزاب باکو رخ داده است چون در آنجا جنبش‌های کارگری زیاد بوده است ضمن اینکه به روسیه هم نزدیک بودند و از آنجا هم تأثیر می‌گرفتند.اولین حزب چپ در ایران هم اجتماعیون- عامیون بودند که در دوره قبل از پهلوی اول (سال ۱۳۰۴) فعالیت داشتند. البته حزب کمونیسم در ایران پیش‌تر یعنی سال ۱۲۹۹ تأسیس می‌شود و اولین گردهمایی را برگزار می‌کند. این حزب تا سال ۱۳۱۰ یعنی دوره پهلوی اول فعالیت داشتند. از سال ۱۳۱۰ با هرگونه فرقه و مذهب اشتراکی برخورد می‌شود. یکی از اتفاقات دوران چپ آن زمان، انتشار مجله «فرهنگ» در رشت بود که مقالات فریدون کشاورز در آن چاپ می‌شد. در دوران پهلوی دوم (مهر سال ۱۳۲۰) حزب توده فعالیت خود را آغاز می‌کند و یکسری فعالیت‌ها انجام می‌دهد از جمله بازنشر آثار تقی ارانی.

این نویسنده و پژوهشگر اضافه کرد: تقی ارانی پس از ورود به ایران معلم دارالفنون می‌شود و بعد از مدتی یکسری کتاب با نام «سلسله علوم دقیقه» می‌نویسد که کتاب‌های بسیار دقیق و خواندنی هستند. علاوه بر این، مقالات تئوریک ارانی با نگاه مارکسیستی هم در آن زمان در مجله‌ای با نام «دنیا» منتشرمی‌شد. علاوه بر انتشار آثار ارانی، کتاب‌های احسان طبری هم در آن زمان به عنوان آثار چپ منتشر می‌شد. احسان طبری بعد از تقی ارانی خوش قلم‌ترین فرد حزب توده ایران بوده است. وی در کتاب درس نامه مارکسیسم- لنینیسم که در خارج از ایران نوشته ماتریالیسم دیالکتیک را به خوبی برای نوآموزان و دانشجویان توضیح می‌دهد و بعد از انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۸ حزب توده این درس‌نامه را به صورت یک کتاب مستقل منتشر می‌کند. دومین جریان چپ در ایران بعد از حزب توده، سازمان مجاهدین خلق (منافقین) است که سال ۱۳۴۴ با رویکرد اسلامی تأسیس می‌شود و یک کتاب با نام «تکامل» دارند که در آن موضع چپ‌گرایانه‌شان به روشنی بیان شده بود و بعد از انقلاب هم این کتاب مجدد چاپ شد. آخرین سازمان چپ گرا هم که در دوره پهلوی فعالیت داشتند، سازمان چریک‌های فدایی خلق هستند که از سال ۱۳۴۹ تا ۱۳۵۰ خودشان را یک حزب مارکسیسم- لنینیسم در ایران می‌دانستند و کتاب‌های نزدیک به کتاب‌های حزب توده منتشر می‌کردند.

معصومی گفت: بعد از انقلاب اسلامی تا سال ۱۳۶۲، کتاب‌های بسیاری با موضوع چپ تحت عنوان کتاب‌های جلد سفید منتشر می‌شد و آثار انگلس و لنین بسیار مورد توجه بود و ترجمه می‌شد مثل کتاب «آنتی دورینگ» انگلس یکی از پرفروش‌ترین کتاب‌های دنیاست و گفته می‌شود که چون در زمان مارکس نوشته شده بود، مارکس هم آن را خوانده و اشکالاتی هم به انگلس گرفته است. «دیالکتیک طبیعت» هم دیگر کتاب انگلس است که در آن زمان بسیار پرفروش بود.

وی افزود: اندیشه چپ در ایران که با عنوان مارکسیسم- لنینیسم شناخته می‌شد دو اصل را قبول داشت: ماتریالیسم دیالکتیک و ماتریالیسم تاریخی. البته اینکه این دو اصل افکار انگلس است یا مارکس محل اختلاف است. یکی از سوالات من در طول پژوهش این بود که چرا باید در انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ کتاب‌های زیادی با موضوع مارکسیسم و داروینیسم نوشته شود؟ علاوه بر این اغلب افرادی که روی نظریه تکامل کار می‌کردند نگاه مارکسیستی داشتند مثل جی. بی. اس هالدین که یک زیست شناس معروف بود. البته این هم نکته مهمی است که قبل از انقلاب اکتبر هم احزاب چپ در روسیه حضور داشتند.

این محقق و پژوهشگر بیان کرد: تکامل در ادبیات چپ معمولاً معادل معانی چون کمال گرایی، هدفمندی و غایتمندی و نوعی سیر از سادگی به پیچیدگی است. نکته کلیدی این است که صفات ذکر شده در نظریه تکامل داروین جایی ندارند. به همین خاطر ادعا می‌کنم که ما در ایران بیشتر چپ لامارکی داشتیم تا چپ داروینی. براساس نظریه لامارک نوعی عقل بر طبیعت حاکمیت دارد. احزاب چپی که در ابتدای سخنان به آنها اشاره کردم عقیده داشتند که روند تکامل در ابتدا فیزیکی بوده و سپس شیمیایی، زیستی، فرهنگی و اجتماعی شده است.

*احسان نیک روان شلمانی

کد خبر 5990915

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha