خبرگزاری مهر -گروه هنر-عطیه مؤذن؛ سینمای ایران کمتر سراغ پرترههایی از زنان رفته است که بتواند زندگیهای آنها را برای مخاطب عام و حتی مخاطب علاقهمند به تصویر بکشد. چهرههایی که چه به صورت مستند، چه در قالب سینمایی و درام جذابیتهای زیادی دارند و حتی روند فراز و فرود زندگی آنها میتواند الگوها و پیشنهادهایی برای مخاطب علاقهمند باشد.
پروین اعتصامی یکی از این شخصیت هاست که اگرچه در سینما پیش از این هم به او پرداخته شده است اما نبود جذابیت و یک درام پرکشش نتوانست شمایلی از شخصیت این شاعر مطرح کشور را در سینمای ایران تثبیت کند.
محمدرضا ورزی کارگردانی که بیشتر با سریالهایش شناخته میشود در تازهترین اثر خود سراغ ساخت فیلمی درباره پروین رفته است. شخصیتهای تاریخی پیش از این هم محل تمرکز او بوده اند و حالا این روایت، تصویر تازه او از یک زن شاعر است که در برههای از تاریخ شعرهای تاثیرگذارش، او را به چهرهای دغدغه مند تبدیل کرد.
مارال بنی آدم بازیگری که سالها در عرصه تئاتر فعالیت داشته است و سالهای اخیر بیشتر در شبکه نمایش خانگی حضور داشت ایفاگر این نقش مهم شده است که به همین بهانه گفتوگویی با او ترتیب دادیم.
*چه کسی پیشنهاد بازی در این نقش را به شما داد؟ و همان ابتدا چه نگاهی برای ایفای نقش پروین اعتصامی داشتید؟
محمدرضا شریفی نیا تهیه کننده پیشنهاد داد و به گفته خودشان من انتخاب اول برای این نقش بودم. مدل ماجرا هم اینگونه بود که ابتدا پیشنهاد مطرح شد و مدتی هم گذشت و دیگر خبری نشد من هم فکر کردم منتفی شده است. بعد از آن برای فصل سوم سریال «زخم کاری» به من پیشنهاد شد که من به دلیل روند فیلمنامه عذرخواهی کردم و درخواست کردم که حضور نداشته باشم. بعد از چند وقت هم دوباره برای نقش پروین پیشنهاد شد که خیلی خوشحال شدم در این نقش بازی کردم.
*چقدر برای تمرین و بازی در نقش فرصت داشتید. خود شما برای رسیدن به شخصیت پروین چه تحقیق یا مطالعاتی داشتید؟
وقتی دوباره با من تماس گرفتند، تا زمان فیلمبرداری حدود ۱۰ روز باقی مانده بود. من دوستی دارم که از او تقاضا کردم هر سند و نوشته و مطلبی درباره پروین اعتصامی وجود دارد برای من بفرستد. خود محمدرضا ورزی کارگردان هم تحقیقاتی را در اختیار من قرار میداد و همه را میخواندم. به شکلی دائمی دیوان پروین را میخواندم. شاید آخرین باری که شعرهای پروین را خوانده بودیم در زمان مدرسه و دوران تحصیل بود. هرچند جسته و گریخته آشنایی داشتم ولی نه به این شکل که بخواهم با روحیات یک شاعر آشنا شوم. محتوایی که بتوانید به پروین استناد کنید بسیار کم است اما همه دیدگاه سیاسی، اجتماعی، نگاه او به زندگی و … در دیوان شعرش وجود دارد و تازه بعد از مطالعه اینها میفهمید چقدر دغدغه او در شعرهایش مشهود است و یا چقدر تأثیرگذار است.
*روزی چقدر از دیوان پروین را میخواندید؟ چگونه به او نزدیک شدید؟
من یک پادکست درباره پروین اعتصامی دانلود کردم و مدام از آن کمک میگرفتم. قبل از فیلمبرداری و حتی حین ساخت فیلم دائم این پادکست را گوش میکردم و یا سعی میکردم رویه زندگی ام را تغییر دهنم و فقط با این شعرها زندگی ام را سپری کنم. حتی اگر موسیقی گوش میدادم قطعاتی را انتخاب میکردم که مرا به آن زمان ببرد یا کتابهایی متعلق به تاریخ آن زمان مطالعه میکردم تا رنگی از این فضا در زندگی من باشد. من دوست عزیزی دارم که از سالها پیش و دوره دبیرستان با هم رفاقت داریم و او حس و حالی شاعرانه دارد، من از او خواستم شعرها را با لحن خودش بخواند. خیلی دنبال چنین مؤلفه ها و نکتههایی بودم که ذره ذره مرا به نقشم نزدیک کند.
*گریم شما هم به خود پروین اعتصامی نزدیک شده است؛ گریم سختی داشتید؟
روزی که توسط شهرام خلج گریم شدم یک کلاه گیس هم برایم درست کرد. او گفت باید ابروهایت را بزنیم و از من نظرم را پرسید و گفت خیلیها رضایت ندارند چندان با چهره شأن کاری صورت بگیرد. من اما استقبال کردم و بعد از گریم هم آقای ورزی و شریفی نیا راضی بودند. بعد از آن من پیشنهاد دادم که چون صورتم تکیده است فیلر تزریق کنم و آنها مخالفت کردند چون میگفتند ممکن است عفونتی بهوجود بیاید و فیلمبرداری هم نزدیک بود. بعد از اینکه ابروهایم تراشیده شد و در یک سطح دیگر به چهره پروین اعتصامی نزدیک شدم خودم هنوز نسبت به چهره ام مردد بودم و با یکی از دوستان خوبم که متخصص این حوزه است مشورت کردم. او هم گفت میتوانم فیلر تزریق کنم و اگر نخواستم تا ۴۸ ساعت بعد میتوان آن را خارج کرد. بعد از تزریق فیلر در قسمتهایی از صورتم، چهره من یک درجه دیگر به پروین نزدیک تر شد. از طرفی رژیم روزانهام را هم شکستم و سعی کردم شدیداً وزن بگیرم که جلسه بعد هم که تهیه کننده و کارگردان مرا دیدند متوجه تغییرات محسوسی شدند که اتفاقاً راضی بودند تا اواخر فیلمبرداری هم هیچ رژیم غذایی نداشتم. البته الان به شدت در رژیم غذایی هستم و رژیم سختی دارم تا دوباره به وزن عادی خود برگردم.
*نقش چه چالشهایی داشت و چه آن یا لحظه و سکانسی دارد که برای شما سخت بود؟
من لحظه لحظه که این نقش را بازی میکردم و هر پلانی که قرار بود شروع شود برای پروین اعتصامی فاتحهای میخواندم و میفرستادم. فارغ از اینها هم قبل از شروع فیلمبرداری به مزار او در قم در حرم حضرت معصومه (س) رفتم تا به نوعی کسب اجازه کرده باشم. به او گفتم امیدوارم شرمنده ات نشوم و خواستم خودش برای ایفای این نقش به من کمک کند. همچنان هم استرس دارم که آیا این نقش درست بوده است یا خیر؟ یک شب هم در این مدت آرام نخوابیدم و دائم فکر میکردم که مبادا درست بازی نکرده باشم.
*از قضاوت منتقدها یا رسانهها نگران نیستید؟
قطعاً نظر منتقدان و عزیزانی که فیلم را میبینند برایم مهم است که بالاخره نقدها به نفع فیلم باشد. به ویژه برای خودم به عنوان مارال بنی آدم این مهم است که مسؤولیتی را که بر عهده گرفتم درست انجام داده باشم و به عنوان یک هنرمند کارم درست بوده باشد. همانطور که گفتم قبل از هر پلان فاتحهای میخواندم و از خود پروین اعتصامی میخواستم کمکم کند. او شخصیتی کامل بود که من قرار بود او را بازی کنم و قرار نبود این شخصیت را بسازم و کلیت این ماجرا برایم چالش برانگیز بود. یکی از چالش برانگیزترین صحنهها، زمانی بود که یک زن وارد مجلسی مردانه میشود و پروین میخواهد در این جمع مردانه خود را محک بزند و نشان دهد در دانش و مهارت کم ندارد. اینکه او نباید در گوشهای بماند و باید مقاوم حرفش را بزند برای من چالش بود.
به نظرم در تمام تاریخ، این چالش برای زنان بوده است حتی در همه دنیا هم این چالش وجود داشته است و زنان تلاش میکنند خود را ثابت کنند. حتی امروز که در زمانی مدرن و متمدن هستیم زنان تلاش میکنند پا به پای مردان حرکت کنند. امیدوارم در سینمایی که نود درصد آن مردانه است این رویکرد هم کمی تغییر کند و بیشتر به چنین زنانی بپردازد.
*چقدر با سبک کاری محمدرضا ورزی به عنوان کارگردان آشنایی داشتید یا سریالهایش را دیده بودید؟
برای من فیلمنامه خیلی اهمیت داشت. متن فیلمنامهای که به من داده شد خیلی برایم جذابیت داشت. متن همیشه برایم اولویت است به طور مثال من سال گذشته برای فیلم «در آغوش درخت» نامزد دریافت سیمرغ شدم و زمانی که فیلم به من پیشنهاد شد گفتند یک فرد فیلم اولی کارگردان است اما وقتی فیلمنامه را به من دادند فکر کردم چقدر فیلمنامه زیبایی است. بابک خواجه پاشا هم فیلمنامه زیبایی داشت هم تمام طراحیها در ذهنش بود و به من نشان داد. وقتی با آقای ورزی هم آشنا شدم دیدم نسبت به کاری که میخواهد انجام دهد بسیار آگاه است و دانش دارد. دیوان پروین را که مطالعه میکنید میبینید جز به جز مشکلات جامعه را دقیق دیده و در نظر گرفته است و من افتخار میکنم این نقش را بازی کردم.
*انتقاداتی نسبت به حضور محمدرضا شریفی نیا در نقش پدر پروین اعتصامی با توجه به اینکه شباهتی به پدر او ندارد، وجود داشت. نکتهای نسبت به این انتقاد دارید؟
متأسفانه ما در ایران خیلی روحیه جنگجویانه داریم. هر کاری خوب یا بد نسبت به آن نقد داریم. زود قضاوت میکنیم. الان نمیخواهم بگویم باید آن نقش را شخصی دیگری باید بازی میکرد یا خیر. اما در بازیگری بیش از چهره، خود «بازی» اهمیت بیشتری دارد. وقتی ۱۰ دقیقه بازی میکنید آنچه مخاطب را نگه میدارد دیگر چهره نیست بلکه بازی شماست. خیلی از فیلمهایی که در خود هالیوود درباره شخصیتهای واقعی ساخته میشود بازیگر شباهت صد در صدی با فرد واقعی ندارد. آنچه که ملاک است بازی است، و اینکه درام داستان را رعایت کنید.
متأسفانه دوستانی که هرچیزی را در فضای مجازی نشر میدهند، توجهی ندارند که این یک فیلم سینمایی است و قرار نیست مستند باشد. قطعاً خیلی بهتر است شباهت بیشتر باشد اما اینگونه نیست که صرفاً شباهت اهمیت داشته باشد. من خودم توانایی این را داشتم و سعی کردم چهره ام را نزدیک به پروین کنم. این را هم دوست دارم در پایان اضافه کنم که گروه تولید و عوامل فیلم بسیار حرفهای بودند. از تک تک آنها که همکاری کردند تا در هوای سرد، آلودگی و شرایط سخت کار کنیم، تشکر میکنم.
نظر شما