به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روابط عمومی خانه هنرمندان ایران، چهل و نهمین برنامه «مستندات یکشنبه» که زیرمجموعه سینماتک خانه هنرمندان ایران به پخش فیلمهای مستند میپردازد، یکشنبه ۶ اسفند ۱۴۰۲ به نمایش فیلم مستند «خیابان کاغذی» به کارگردانی شهرام گیلآبادی اختصاص داشت.
پس از نمایش این فیلم، نشست نقد و بررسی آن با حضور صادق زیباکلام نویسنده و استاد دانشگاه، علیرضا رییسیان کارگردان سینما و شهرام گیلآبادی کارگردان فیلم مستند در سالن فریدون ناصری خانه هنرمندان ایران برگزار شد. اجرای این برنامه برعهده احسان حاجیپور بود.
از نکات جالب توجه مستند «خیابان کاغذی» که به موضوع انتخابات در سال ۸۸ پرداخته است، نزدیکی آن به انتخابات مجلس شورای اسلامی بود که قرار است که جمعه ۱۱ اسفند ماه در سراسر کشور برپا شود.
شهرام گیلآبادی در این نشست گفت: خودم اولین بار بود که این فیلم را به این صورت میدیدم. زیرا از سال ۸۸ که جلوی فیلم را گرفتند و برخی راشهای ما توقیف شد، فقط چند نمایش در خارج از کشور داشتیم. به هر ترتیب خوشحالم که با مدد دوستان در خانه هنرمندان، پس از ۱۴ سال نمایشی برای فیلم در ایران فراهم شد. این فیلم برخلاف فیلمهای جشنواره فجر امسال، بدون پول ساخته شده است. در واقع فیلم هزینه چندانی به غیر از کتک خوردن و حوادثی از این دست برای ما نداشته است. اگر برخی راشهایی که توقیف شد در اختیارمان بود، به فیلم اضافه میکردیم اما خب پخش این نمونه هم در زمان کنونی، اتفاق خوبی به شمار میآید.
صادق زیبا کلام نیز در ادامه این نشست بیان کرد: مستند «خیابان کاغذی»، فیلم کوتاه و قابل تاملی بود. بنابراین باید به آقای گیلآبادی تبریک گفت. شخصاً این جنس کار را در مستندهای ایرانی ندیده بودم. در عین حال پس از دیدن این مستند، احساسی را پیدا کردم که غروب جمعه و رفتن سر خاک در ما ایجاد میکند. وقتی شرایط نشان داده شده در مستند را با زمان کنونی مقایسه میکنیم، باور نمیکنیم ۱۴ سال پیش چنین شبهایی در تهران بوده است؟! در واقع این مستند، من را مغموم و افسرده کرد، چون یادآور آن دوران بود.
وی بیان کرد: با این همه امیدوار هستم و همچنان نوری در انتهای دالان میبینم. در واقع این امیدواری به کار اصلی من مربوط میشود. زیرا تا پیش از اینکه از دانشگاه اخراجم کنند، مبحث تاریخ تحولات اجتماعی سیاسی ایران و بررسی حرکتها و تکاپوهایی را که از مشروطه به این طرف داشتیم در دانشگاه تهران ارایه میدادم و از این رو میتوانم به آینده امیدوار باشم. به این ترتیب اگرچه باورش برای نسل جدید سخت است، اما در مجموع که نگاه میکنم، فکر میکنم رو به جلو هستیم. حتی فیلم هم همین را میگوید؛ اینکه چنین فضا و آدمهایی در این مملکت بودند.
علیرضا رییسیان نیز گفت: به لحاظ دستهبندیهایی سینمایی، این فیلم یک مستند گزارشی مهم بوده که پشت آن فکر است. در واقع مستند «خیابان کاغذی» فقط یک گزارش از دورهای خاص را که حاوی تحولی سیاسی در مملکت است، به ما نمیدهد. اگر دقت کرده باشید، اکثر پلانهای فیلم، پلانهای بستهای بوده که در شب گرفته شده و نوری روی مصاحبه شوندگان افتاده است. این موضوع به طور ناخودآگاه میگوید احتمالاً در آن دوره حادثه مهم اجتماعی، سیاسی، مملکتی در جریان بوده که واقعاً هم بوده است.
وی توضیح داد: به لحاظ تاریخی نیز، انتخابات سال ۸۸ بدون هیچ شک و تردیدی، نقطه عطف داستان انتخابات در بعد از انقلاب است. نکته جالب در این مستند این است که هیچ چیزی از هیچ کاندیدایی پخش نمیشود و شما نمیدانید که آنها به غیر از عکسهای نشان داده شده، چه کسانی هستند. آنهایی که این دوره را ندیده و در آن زیست نکردهاند، بعداً که این فیلم را ببینند، حتماً دریافتی پیدا میکنند که چه چیزی در آن زمان جریان داشته که اینقدر شور و اشتیاق و بودن مردم مهم بوده است.
این فیلمساز در ادامه بیان کرد: آن زمان که فیلم را میساختند، شاید چنین چیزی را تصور نمیکردند که ۲ دهه بعد کسانی فکر کنند، در زمانهای شرایط، آدمها، نقطه نظرات چه بوده و مهمترین عنصر که مردم هستند، چه کسانی بودند. البته فیلم مقداری اشکالات فنی داشته است؛ چون حتماً خیلی زیاد راش گرفتند که از دل آن این مستند ۴۰ دقیقهای بیرون آمده که درباره ۲ مقطع ۸۴ و ۸۸ است. در دنیا نیز فیلمهای مهم و درخشانی برای دورههای مختلف سیاسی، اجتماعی و درباره جنبشها و آدمهای بزرگی که در تاریخ کشور موثر بودند، ساخته شده است. با این همه ما در کشور خودمان، مستند خوب بسیار کم داریم. متاسفانه تلویزیون جریان مستند گزارشی را با مستندهای جهتدار خود تخریب کرده است اما این مستند میتواند نمونه نسبتاً خوبی در این زمینه باشد.
گاهی نیاز داریم که با هوشمندی مردم را ببینیم و یافته گزیدههای خود را از آنها استخراج کنیم و بعد روایت خود از این یافتهها را بیان کنیم.
گیل آبادی در ادامه درباره سوژه خیابان در آثار خود توضیح داد: دیروز در حال صحبت با آقای رحمانیان در رابطه با یکی از آثارشان بودم. این نمایش صحنهای داشت که در آن امام حسین (ع) زانو زده است. آقای بیضایی نیز آن نمایش را دیده بود. وقتی آقای رحمانیان به دیدن آقای بیضایی میرود؛ آقای بیضایی پیش از هر صحبتی به رحمانیان میگوید: «آن میزانسنی که این آدم زانو زده بود، غلط است. چون اگر او زانو میزد، که اینطور نمیشد.» حرفهای عجیب و غریبی از سمت آدمهای بزرگ در گوش ما وجود دارد. به خاطر دارم که آقای بیضایی و آقای نصرت کریمی نمایش «تصویرهای شکسته» را در سال ۷۳ دیدند؛ نصرت کریمی به من گفت: «حکمت تو کوچه پس کوچهس». بنابراین باید بگویم در این خیابانها، دموکراسی، ادبیات سیاسی، فکر، اندیشه سیاسی، اجتماعی و هر چیز دیگری وجود دارد.
وی با اشاره به حضور اسماعیل خلج در سالن، او را یکی از سردمداران نمایشنامهنویسی اجتماعی به شمار آورد و بیان کرد: ما گاهی نیاز داریم که با هوشمندی مردم را ببینیم و یافته گزیدههای خود را از آنها استخراج کنیم و بعد روایت خود از این یافتهها را بیان کنیم. حتماً کار هنرمندانه خواهد بود.
این مستندساز در ادامه صحبتهایش عنوان کرد: مستند «خیابان کاغذی» یک مستند شکلگرا است که دوربین در آن سعی میکند روایتگر باشد. عنصر نور که آقای رییسیان از آن صحبت کرد درست است. خیابان نیز نقش جدی در مستند دارد. من در خیابان از مرشد چلویی (که اوج غلظت عرفان اجتماعی است) تا آدمهای سیاسی بسیاری را دیدم که خودم در خیابانها با آنها هم کلام شدم. واقعیت این است که خیابان برای من محل الهام است.
گیل آبادی: مستند «خیابان کاغذی» یک مستند شکلگرا است که دوربین در آن سعی میکند روایتگر باشد.
زیبا کلام در بخش دیگری از این نشست گفت: اگر امروز دهه هشتادیها، فیلم آقای گیل آبادی را ببینند، باور نمیکنند که اینجا تهران است. آنها باور نمیکنند که این آدمها روزی در تهران بودن و فضایی برای این طور نفس کشیدن، فعالیت تبلیغاتی کردن و این مدل زندگی داشتند. دلم میخواهد یک تجربه سیاسی و اجتماعی اتفاق بیفتد و در شبی فقط دهه هشتادیها را به تماشای این فیلم دعوت کنیم و در انتها از آنها بپرسیم که چند درصد شما باور میکنید که چنین فضایی در تهران بوده است؟!
رییسیان در ادامه بیان کرد: فیلم در حال صحبت از مهمترین نقطه عطف سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب است. بنابراین این مستند در هر موقعیتی موضوعیت دارد و اتفاقاً حسن آن در همین است. یعنی شما به راحتی از روی طرفداران و بدون اینکه کاندیدا را ببینید، میتوانید حدس بزنید که موقعیت آنها چیست و چه تفکر و دیدگاهی دارند و چه کسانی از آنها طرفداری میکردند. خود این داستانی است که بعد از ۸۸ تقریباً دیگر به این شکل و در این مقیاس وجود ندارد. همین موضوع، نقطه عطفی برای این مستند است.
این جز طبیعت و ذات فیلم به ویژه مستند است که میتواند برداشتهای متفاوتی را در زمانهای مختلفی ایجاد کند.
وی افزود: البته شاید فیلمساز در آن زمان به این فکر نمیکرد که حوادث و اتفاقات بعداً به این صورت شود. اما خصلت فیلم همین است؛ خیلی اوقات درباره موضوع خیلی مهمی حرف میزند اما فیلم ضد خودش عمل میکند و گاهی اوقات نیز درباره موضوعی حرف میزند و بعداً معانی دیگری از دل آن استخراج میشود. این جز طبیعت و ذات فیلم به ویژه مستند است که میتواند برداشتهای متفاوتی را در زمانهای مختلفی ایجاد کند.
این فیلمساز در پایان بیان کرد: به آقای گیل آبادی پیشنهاد میکنم، صحبت آقای زیباکلام را جدی گرفته و فیلم را برای دهه هشتادیها اکران کند. چون تلویزیون نه الان که ۱۴ سال گذشته، ۷۰ سال هم بگذرد، با چنین سیستمی این مستند را نشان نمیدهد. در حالی که این مستند نشان میدهد که این جامعه چقدر زنده، پویا و پر از جوان بود. در واقع ۸۸ میتوانست مسیرهای دیگری را باز کند. الان میتوان به آن نگاه کرد و آدمهایی که اهل جامعه شناسی سیاسی هستند، از دل آن به تحلیلهای خوبی برسند. فیلم بدون سخنرانی کردن و حرف زدن میتواند درباره موضوعی چون موافقت یا مخالفت با انتخابات نیز حرفهای زیادی برای گفتن داشته باشد.
نظر شما