۱۳ فروردین ۱۴۰۳، ۱۰:۳۴

گفت‌وگوی مهر با یار نزدیک حاج قاسم و سیدرضی/ بخش دوم

«سیدرضی» نبود حاج‌قاسم برای مبارزه با تروریسم با مانع مواجه می‌شد

«سیدرضی» نبود حاج‌قاسم برای مبارزه با تروریسم با مانع مواجه می‌شد

«سیدعبدالله» از یاران شهدای مقاومت گفت: آقاسید رضی موسوی، اراده پشتیبانی میدانی سرمایه‌های انسانی و تجهیزات از مقاومت بود. ایشان اگر نبود، حاج‌قاسم در مبارزه با تروریسم با مانع مواجه می‌شد.

خبرگزاری مهر، گروه سیاست - هادی رضایی: بخش اول گفت‌وگوی خبرگزاری مهر با «سیدعبدالله» از چهره‌های میدانی نزدیک به شهید حاج قاسم سلیمانی و شهید سیدرضی موسوی، روز ۱۱ فروردین منتشر شد و در ادامه بخش دوم این گفت‌وگو را از نظر خواهید گذراند.

«سیدعبدالله» در این بخش از گفت‌وگو به ویژگی‌های شخصیتی و عملیاتی شهید سلیمانی و شهید سیدرضی می‌پردازد. یکی از نکات مهمی که «سیدعبدالله» به آن اشاره می‌کند نقش مهم و محوری شهید سیدرضی در معادلات سوریه طی ۳ دهه گذشته است.

چطور یک انسان مانند شهید سلیمانی، تا این اندازه می‌تواند به ملت خود و منطقه و جهان خدمت کند؟

آمریکایی‌ها سال ۲۰۰۱ میلادی افغانستان و ۲۰۰۳ عراق را با به بهانه به اصطلاح ۱۱ سپتامبر ساختگی اشغال کردند و با درایت حاج قاسم سلیمانی ۲۰۲۲ از افغانستان عقب‌نشینی کردند، از عراق هم باید بروند و از سوریه هم باید بروند، این باید یک اخطار و الزام است، راه دومی برایشان نخواهد بود. با فضاحت رفتند و خواهند رفت. افغانستان و عراق برای آمریکا بسیار مهم بود. آن‌ها به دنبال گفتمانی هستند که در مقابل‌شان قرار دارد. اینکه آمریکا با فضاحت از افغانستان عقب نشینی می‌کند یک پدیده فراتر از طالبانی است.

آیا چینی‌ها، روس‌ها، هندی‌ها و یا پاکستانی‌ها این پدیده را رقم زدند؟ آیا تضاد پاکستان و هندوستان باعث شد پاکستان دیگر به آمریکا کریدور ندهد؟ جنگ اوکراین باعث شد آمریکا دیگر کریدور نداشته باشد؟ دلایل این اتفاق را باید بررسی کرد. اما به طور ذاتی آمریکایی‌ها بعد بیست سال، البته مذاکرات‌شان با طالبان خیلی قبل‌تر در امارات و قطر شروع شده بود، اما آمریکایی‌ها باید از افغانستان می‌رفتند؛ یعنی دیگر نمی‌توانستند از پس هزینه‌های بالای خود بربیایند و اهدافشان با شکست مواجه شد.

حاج قاسم سلیمانی در ۲ دهه گذشته پشت آمریکایی‌ها را در زمین‌های مختلف بازی جنگ ترکیبی و هیبریدی در جنوب غرب آسیا به خاک مالید. رفتن آمریکایی‌ها الزامی بود و اجباری نه اختیاری و منبعد هم همین خواهد بود.

در سال ۲۰۰۳ آمریکایی‌ها بدون اجازه آمدند عراق را اشغال کردند. در ابتدا فرماندار نظامی آوردند. فرماندار نظامی در روابط و حقوق بین‌الملل تعاریف خاص خود را دارد. در واقع مجوزهایی که بر اساس قوانین ملی خودش از شورای امنیت می‌گیرد آن مجوزها را برای خودشان یک فرض می‌دانند نه فرضیه. فرض یعنی باید این مجوزها را رعایت کنند در واقع آمریکا برای یک دولت - ملت مستقل فرماندار نظامی گذاشت. بعد از اینکه فرماندارشان افتضاح به بار آورد و استیضاح شد، یک فرد غیر نظامی گماشتند. بعد «پترائوس» طرح همکاری با بعثی‌ها را ارایه کرد و گفت که باید کاری کنیم همه بعثی‌هایی که علیه ما هستند باید علیه جمهوری اسلامی شوند و پیوند استراتژیک بین آمریکا و بعثی‌ها اتفاق افتاد؛ خروجی‌اش شد که داعش برای اسقاط دولت مرکزی عراق و ادامه خباثت‌های آمریکا در عراق برای ماندگاری‌اش گام بر می‌داشت که حاج قاسم سلیمانی ناجی عراق شد و داعش و آمریکا و بانیانش را پیش ملت شریف عراق استیضاح کرد.

حاج قاسم سلیمانی در طول این سال‌ها در عراق چه اقداماتی صورت داد که امروز ۵ میلیون ایرانی در نهایت امنیت، برای زیارت اربعین سیدالشهداء (ع) به عراق می‌روند؟

حاج قاسم تمام اقوام، مذاهب، عشایر، اجتماع و فرهنگ را به یکدیگر پیوند زد. حاج قاسم فراتر از مأموریت‌های ملت شریف ایران، نظام مقدس جمهوری اسلامی و مأموریت جهان اسلام، مأموریت انسانیت را انجام می‌داد. مأموریت حاج قاسم سلیمانی مأموریت انسانیت، حریت، آزادی، استقلال، حق تعیین سرنوشت و…، بود که خداوند متعال این مأموریت را در قالب نظام مقدس جمهوری اسلامی به فرمانده میدانی اش حاج قاسم سلیمانی عزیز سپرده بود و حاج قاسم سلیمانی با بندگی، ظرفیت و قابلیتی برای خود به وجود آورده بود وبا توان بالقوه و بالفعل این مأموریت الهی را در غرب آسیا انجام می‌داد.

با درایت حاج قاسم سلیمانی عراق و سوریه یعنی دو دولت - ملت، در نهایت به متن محور مقاومت تبدیل شدند. حتی دولت لبنان با اینکه دولت فرانسه بالای سرش هست، به مقاومت احترام می‌گذارد. امروز شاید دولت‌های مقاومت در حال شکل‌ گیری است. اگر مقاومت و اراده حاج قاسم سلیمانی نبود بی عدالتی، ظلم، استکبار، تجاوز، کوچ اجباری، بردگی، اسارت و یا غصب سرزمین‌ها در عراق، سوریه، یمن، لبنان، غزه، کرانه، افغانستان و پاکستان ادامه پیدا می‌کرد.

در این سال‌ها دشمنان همواره بر موضوع کمک ایران به سوریه، شبهه وارد می‌کردند و تلاش داشتند با طرح این موضوع مردم و به ویژه جوانان را نسبت به اقدامات نظام بد بین کنند، پاسخ شما در این خصوص چیست؟

همه می‌گفتند که چرا شما به سوریه کمک می‌کنید اما در حقیقت جنگ تروریسم در سوریه، جنگ جهانی و فراتر از آن بود. اگر دفاع مقدس که توسط نظام مقدس جمهوری اسلامی مدیریت شد را جنگ جهانی سوم بدانیم، جنگ تروریسم در سوریه، جنگ جهانی چهارم بود. حاج قاسم سلیمانی توانست از تجزیه این جغرافیای پهناور جلوگیری کند. سوریه توانست نیت شوم دشمن را باطل کند و با هویت سوری باقی بماند نه هویت صهیونیستی.

در رابطه با زوایای پیدا و پنهان ترور حاج قاسم سلیمانی توضیح دهید. ساعاتی که منتهی به ترور شد شما کجا حضور داشتید؟ آخرین باری که حاج قاسم را دیدید، چه زمانی بود؟

صهیونیست‌ها از ۲ دهه قبل آمریکایی‌ها را وادار می‌کردند عناصر کلیدی جمهوری اسلامی را در عرصه‌های مختلف به شهادت برسانند. در ساختارهای امنیتی، اطلاعاتی، سیاسی و عملیاتی‌شان چنین تصمیمی اتخاذ کرده بودند، اطلاعات و امنیت تصمیم سازی کردند بعد این تصمیم در ساختار دفاعی نظامی و نهایتاً در ساختار سیاسی اجرا شد.

یکی از محورهایی که برای صهیونیست‌ها بسیار مهم است، این است که عناصر کلیدی طرف مقابل و حریف را از پای در بیاورند. مزیت این کار برای آنها این است که وقتی عنصر کلیدی، شایسته و خاص حذف می‌شود، عناصر بدنه در اجرای فرامین دچار تزلزل می‌شوند و یا به عبارتی عرصه اراده و اقتدار و عرصه تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری، دچار مشکل می‌شود.

این اتفاق فقط در عرصه نظامی نمی‌افتد. صهیونیست‌ها در طول ۷ دهه گذشته از تمام دولت و ملت‌های جنوب غرب آسیا در تمام عرصه‌ها، سرمایه‌های انسانی با مزیت و کلیدی را حذف کردند.

صهیونیست‌ها عنصر کلیدی حزب الله که تربیت شده سید حسن نصرالله بود و در واقع جزء فرماندهان حاج قاسم سلیمانی در میدان بود، یعنی شهید عماد مغنیه را به شهادت رساندند. روزی که شهید مغنیه را به شهادت رساندند، می‌توانستند حاج قاسم و سید رضی را هم شهید کنند. این عزیزان همه در «کَفر» سوریه در کنار هم بودند.

در حقیقت بحث میان سازمان موساد و سیا و ۱۵ دستگاه اطلاعاتی امنیتی آمریکا و بقیه دستگاه‌های اطلاعاتی امنیتی رژیم صهیونیستی بود. صهیونیست‌ها به آمریکا اصرار می‌کردند عناصر حیاتی در خارج از جغرافیای ایران توسط عناصر امنیتی و اطلاعاتی آمریکا به شهادت برسند تا تهدید متوجه رژیم غاصب از سوی ایران اتفاق نیفتد و تصور قطعی داشتند که ایران ضربه حیاتی به آمریکا نخواهد زد.

در طول ۴ دهه گذشته تمام برخوردهای با آمریکایی‌ها، کنش و واکنش تاکیکی بود، یعنی حتی شهدای هفتاد و دو نفر مجلس ما هم به طور تاکتیکی و با بمب گذاری شهید شدند. شهدای نخست وزیر و رییس‌جمهور ما هم طی اقدامات تاکتیکی به شهادت رسیدند.

کنش تاکتیکی در روابط و حقوق بین‌الملل به خصوص در عرصه دفاعی، نظامی، اطلاعاتی، امنیتی و سیاسی معنای خاص خود را دارد و گسترش پیدا نمی‌کند، یعنی منتج به جنگ نمی‌شود. وقتی کنش تاکتیکی باشد واکنش هم باید تاکتیکی باشد. کنش‌های دشمن همگی تاکتیکی بود.

حاج قاسم سلیمانی و اراده و اعتماد به نفس شهید عزیز ملت شریف ایران دیگر برای آمریکا، انگلیس، فرانسه، رژیم غاصب صهیونیستی، تروریست‌های نیابتی منطقه‌ای، جریان همسو با آمریکا در جنوب غرب آسیا قابل تحمل نبود. چرا؟ به خاطر اینکه ۲ دهه تمامی راهبردهای شیطان بزرگ را در جنوب غرب آسیا با شکست مواجه کرده بود و در تمام لحظه لحظه این دو دهه، سردار حاج اسماعیل قاآنی به عنوان یک برادر بی بدیل برای حاج قاسم سلیمانی، راهبردهای نظام مقدس را در جنوب غرب آسیا به نتیجه مطلوب و حداکثری رساندند؛ امروز هم آخرین وضعیت جنوب غرب آسیا، این بالندگی را با فرماندهی جانشین به حق سردار حاج اسماعیل قاآنی، رقم می‌زند.

حاج قاسم سلیمانی چه خصیصه‌های شخصیتی داشت که او را با دیگر فرماندهان نظامی، متفاوت می‌کرد؟

آقای شهید ما حاج قاسم، چند خصیصه مهم داشت؛ او در دشمن بودن دشمن تردید نمی‌کرد، یعنی دشمنی دشمن را فرض می‌گرفت نه فرضیه. فرض و فرض با همدیگر تفاوت دارند. بسیاری از دولتمردان ما دشمنی آمریکا با ملت شریف ایران، نظام مقدس جمهوری اسلامی و حکومت اسلامی را فرضیه می‌دانند و می‌گویند بایستی اثبات شود، در صورتی که دشمن چندین بار چهره اصلی خود را نشان داده است از جمله در دفاع مقدس ۸ ساله، قبل آن موضوعات منافقین و تجریه‌طلب‌ها، موضوعات تحریم همه جانبه اقتصادی، فتنه‌های داخلی ۷۸، ۸۸ و… تا ۱۴۰۱، سرآب برجام و موضوعات هسته‌ای، موضوعات حقوق بشری و…، بنابراین نظام لیبرال دمکراسی غرب و صهیونیست‌ها دشمن بودند.

حاج قاسم سلیمانی آنقدر هوشمند بود که ساختار فکر هوشمند آمریکایی‌ها را فراتر از خودشان تحلیل، ترسیم، توصیف و تبیین می‌کرد. چه کسی فکر می‌کرد که در سال ۲۰۱۱ قرار است در سوریه چه اتفاقی بیفتد. حاج قاسم سلیمانی مأموریت خود را حفظ و تثبیت این جغرافیا قرار داد.

صهیونیست‌ها شهید عماد مغنیه را به شهادت رساندند اما قرار نبود در آن مقطع، سردار حاج قاسم سلیمانی را شهید کنند. البته در تمام این مدت آمریکایی‌ها دنبال شهادت حاجی بودند اما شاید زمان و مکان برایشان مناسب نبود. در نهایت شهادت حاجی برای آمریکا باید شد و تقدیر خداوند هم این‌طور رقم خورد که حاجی به دست خبیث‌ترین انسان‌های زمانه خودش همچون جدش سید الشهدا (ع) و آقا ابوالفضل العباس (س) و علی اکبر سید الشهدا (ع) و همچون عاشورایان به شهادت برسد.

آمریکایی‌ها زمانی دست به این اقدام ذلیلانه خود زدند که اراده سیاسی هماهنگ با غرب بود. می‌دانستند و مطمین بودند اتفاقی برای آمریکایی‌ها نمی‌افتد. همچنین مطمین بودند در جمهوری اسلامی هم اتفاقی نمی‌افتد و وجود ارزشمند رهبر عظیم الشان انقلاب اسلامی و فرماندهی معظم کل قواء (مدظله العالی) این نظام الهی را حفظ، رهبری و هدایت می‌کنند و جانشین به حق شهید مظلوم ملت شریف ایران یعنی سردار حاج اسماعیل قاآنی، این بنده مخلص خداوند متعال، مشخص و به زمین و زمان معرفی خواهد کرد تا چالشی در روندهای مأموریت نظام در محیط پیرامونی ایجاد نشود و همچنان فرماندهی آن انسان الهی بر ساختار و سازمانش حاکم باشد.

حاج قاسم سلیمانی یک معمار فوق‌العاده ارزشمند در عرصه‌های مختلف بود. وجود ایشان برای ملت شریف ما برکات اقتصادی فوق‌العاده‌ای داشت؛ امروز حدود ۱۰ تا ۱۲ میلیارد دلار مبادلات اقتصادی ایران از عراق است. زمانی که آمریکایی‌ها عراق را اشغال کردند یک نفر جرأت نداشت به عراق برود. این یکی از دستاوردهای حاج قاسم سلیمانی است. این در حالی است که تبادلات اقتصادی ما با برخی کشورهای اروپایی زیر ۲۰۰ میلیون دلار است. ۱۰ میلیارد دلار بودجه یک سال کشوری مثل سوریه است و درآمدی کمی نیست.

آمریکایی نزدیک ۳ دهه برای شهادت سردار حاج قاسم سلیمانی برنامه داشتند. حاج قاسم ۲۳ سال در نیروی قدس بود، ۳ سال بعد حضور حاجی در نیروی قدس، آمریکا انگلیس، فرانسه، صهیونیست و بعضی کشورهای پیرامونی وابسته به غرب، برای شهادت حاجی برنامه ریختند اما اینکه چرا زودتر دست به اقدام نزدند، به خاطر انتظار برای رسیدن زمان و مکان مناسب بود.

صهیونیست‌ها آمریکایی‌ها را فریب ندادند بلکه خود ترامپ به طور ذاتی ظرفیت این را داشت که این مأموریت را انجام بدهد. شهادت حاج قاسم سلیمانی باعث شکست ترامپ در انتخابات شد و آمریکایی‌ها به شدت انسجام خود را به نفع ترامپ از دست دادند. در واقع اقدامات ترامپ و عدم قطعیت‌اش برای آمریکا مشکل‌ساز بود. صهیونیست‌ها نیز به خوبی از ترامپ استفاده کردند؛ آن‌ها می‌دانستند رییس جمهوری به جز ترامپ چنین غلطی نمی‌کند.

در رابطه با آخرین نوبتی که حاج قاسم سلیمانی را قبل از شهادت دیدید، توضیح دهید.

من تحولات عرصه‌های مختلف شامات، شمال آفریقا، لبنان، فلسطین، یمن و عراق را از سال ۱۹۸۲ میلادی تا ۲۰۱۸ میلادی مورد بررسی و تحلیل، ارزیابی و نتایج قرار می‌دادم و نتایج را در اختیار حاجی قرار می‌دادم. حتی عنوان رساله دکتری ام «راهبرد حل مساله فلسطین» بود. راهبرد مقاومت اسلامی با دکترین مقام معظم رهبری بود یعنی مقاومت باید اراده خود را به صهیونیست‌ها تحمیل کند تا حق رأی برای کل فلسطینیان صورت بگیرد و تمامی فلسطینیان از جمله آوارگان باید حق رأی داشته باشند بر اساس ارزش‌های نظام لیبرال دمکراسی غربی که شعارش را می‌دهند اما شعورش را ندارند. در حوزه بالکان هم دهه ۱۹۹۰ در خدمت حاج قاسم بودم.

در آن مقطع زمانی در بغداد بودم و منتظر بودیم که حاج قاسم سلیمانی تشریف بیاورند. بنا به دستور حاجی در بعضی جلسات شرکت می‌کردم. من این اواخر، مأموریت‌ام در عراق بود. مستشاری امنیتی را برای آقای شهیدم و به اتفاق سردار حاج اسماعیل قاآنی گرانقدرم، طراحی و طرح ریزی و معماری و مهندسی کرده بودم برای محیط پیرامونی و جنوب غرب آسیا و حاجی شخصاً این امور را تدبیر و مدیریت می‌کرد؛ یک بحث مهمی به نام کنترل در مستشاری امنیتی نهفته است. وقتی بازیگر منطقه‌ای و بین‌المللی شدی مستشاری امنیتی و کنترل معنی پیدا می‌کند که اگر این اصول را در روابط و تعاملات منطقه‌ای و بین المللی رعایت نکنید، بازنده بودن قطعی خواهد بود و پیروزی حریف تضمین می‌شود.

یکی از تکالیف مهم حاج قاسم سلیمانی، مساله مستشاری امنیتی در محیط پیرامونی بود. او در اواخر شهادتش می‌خواست بحث روابط نظام مقدس جمهوری اسلامی با عربستان را سامان بدهد و این طور اقدامات، نیاز به پخت و پز امنیتی و به یک عنصر امنیتی که تابلوی یک کشور باشد، دارد؛ یعنی عنصری که ملت او را به رسمیت بشناسد؛ حاجی چنین جایگاهی را با بندگی خداوند متعال تصاحب کرده بود برای نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران که دنیا وقتی با ایشان مسأله‌ای را می‌بست، اعتماد داشت به قول و فعل این عزیز الهی و نظام مقدس و ملت شریف ایران هم اعتماد داشت. چرا؟ چون اراده و اعتماد به نفس تحقق اش را هم داشت و دشمن توان رویاروی با این عزیز سفر کرده به حق تعالی را نداشت.

سردار حاج قاسم سلیمانی تابلوی امنیتی، سیاسی، اطلاعاتی، عملیاتی، دفاعی و نظامی نظام مقدس جمهوری اسلامی بود؛ او امین نظام و ملت بود. منافع و امنیت ملت برایش مهم بود. همه قدرت‌های جهان او را به رسمیت شناخته بودند و این امر، یکی از علت‌های شهادت حاج قاسم بود. نظام استکباری غرب می‌خواست این تابلوی سیاسی، اطلاعاتی، امنیتی و… را از نظام اسلامی بگیرد.

مهم‌ترین خط قرمز حاج قاسم چه بود؟

خط قرمز حاج قاسم این بود که آمریکایی‌ها در ۱۴۰۰ کیلومتر مرز مشترک ما و عراق حایل شوند؛ اینکه صهیونیست‌ها در سلیمانیه و اتحادیه میهنی مستقر شوند؛ چرا که در این صورت اقتصاد و امنیت ما صدمه می‌دید. حاج قاسم تابلوی نظام مقدس بود، اگر ایشان با دولتمردان یک کشور فرضا با روسیه پیمان می‌بست، یعنی نظام با آن دولتمرد پیمان بسته است.

حاج قاسم تئوری ائتلاف میان کشورهای عربی و کشورهای غربی را باطل کرد. ائتلاف‌های زیادی در منطقه شکل گرفتند که پشت‌شان به خاک مالیده شد و امروز دیگر محلی از اعراب ندارند. امروز دیگر جرأت نمی‌کنند در طوفان الاقصی به طور مستقیم به صهیونیست‌ها کمک کنند. در سال ۲۰۰۶ میلادی و جنگ ۳۳ روزه، در جنگ ۲۲ روزه غزه، جنگ ۵۱ روزه غزه، این‌ها به طور مستقیم از صهیونیست‌ها حمایت می‌کردند اما حالا همه در خفا، کمک اطلاعاتی و امنیتی می‌دهند.

حاج قاسم سلیمانی یک منظومه ساخت که این منظومه تبدیل به ائتلاف ماندگار به نام محور مقاومت شد. محور مقاومت صرفاً لقلقه زبان نیست. محور مقاومت برای جمهوری اسلامی دستاوردهای بزرگ مادی و معنوی دارد. محور مقاومت باعث شد چین، روسیه، جنوب شرق آسیا به سمت ما بیایند، همچنین میان اروپایی‌ها اختلاف بیفتد، تا دیگر سراب برجام را مدام تکرار نکنند و کارایی هویج و چماق اروپا، آمریکا و صهیونیست‌ها را باطل و استیضاح کرد؛ محور مقاومت آمریکایی‌ها را در جنوب غرب آسیا تضعیف کرد، اینکه آمریکا از افغانستان رفت، به خاطر ضعف و مسایل داخلی اش بود وگرنه لزومی نداشت که ۸۰ میلیارد دلار صادرات مواد مخدر را رها کند و برود.

ان شاء الله روندهای ساختاری و سازمانی به یادگار مانده از سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی توسط برادر ارزشمند ایشان و یار و یاور همیشگی این انسان الهی در چند دهه گذشته، سردار حاج اسماعیل قاآنی بالنده، در جنوب غرب آسیا ادامه طریق خواهد داد و تمامی آرزوهای آقای بزرگوارمان با تدبیر فرماندهی معظم کل قواء (مدظله العالی) و فرماندهی انسان مخلص و بنده حق تعالی سردار حاج اسماعیل قاآنی، تحقق خواهد یافت.

برویم به سراغ شهید بزرگوار، شهید سید رضی موسوی. شما ایشان را تا چه اندازه می‌شناختید؟

شهید عزیز آقای «سید رضی موسوی» از سال ۱۳۶۴ یعنی بعد از شهید متوسلیان در سوریه مستقر شدند. ایشان فرمانده میدانی حاج قاسم سلیمانی برای محور مقاومت بودند. تمام مأموریت‌های حاج قاسم سلیمانی بدون واسطه به آقا سید رضی موسوی محول می‌شد. آقای سید رضی موسوی حق بزرگی بر گردن همه ما، امت اسلام و جهان انسانیت دارد. بین ما و آقاسید رضی موسوی، یک پیوند خویشاوندی وجود دارد و ارادت خاصی به او داشتیم.

یک مسأله مهم در اینجا وجود دارد، اینکه شهادت آرزوی دیرینه آقا سید رضی موسوی بود اما باید صهیونیست‌ها و آمریکایی‌ها از اقدامات خود پشیمان شوند و اینگونه جنایت‌ها تکرار نشود؛ به عبارتی اراده باید مانع اقدامات دشمنان شود.

شهید سید رضی موسوی که بود و چرا رژیم صهیونیستی اقدام به ترور ایشان کرد؟

واقعاً همانطور که بدیل و همتایی برای حاج قاسم سلیمانی وجود ندارد، برای سید رضی موسوی هم همینطور است. بایستی خیلی در سطح ملی و محیط پیرامونی تلاش شود تا بتوان شخصیتی مثل او را تربیت کرد. حاج قاسم سلیمانی بدون واسطه مأموریت نظام مقدس و ملت شریف ایران را انجام می‌داد، سردار آقای سید رضی موسوی با یک واسطه و آن واسطه کسی نبود جز حاج قاسم سلیمانی، شهید عزیز ملت شریف ایران. نمی‌شود از سوریه گفت اما از شهید آقا سید رضی موسوی نگفت.

در خصوص نقش سید رضی در پشتیبانی از جبهه مقاومت برای ما بگویید؟

شهید ارزشمند آقاسید رضی موسوی، اراده پشتیبانی میدانی سرمایه‌های انسانی و تجهیزات از مقاومت بود. ایشان اگر نبود، حاج قاسم سلیمانی در مبارزه با تروریسم با مانع مواجه می‌شد؛ این اراده بایستی جایگزین شود. بایستی مخاطراتی که صهیونیست‌ها احتمال می‌دادند، برایشان تبدیل به یقین کنیم. باید به آن‌ها صدمات حیاتی وارد کنیم‌.

همانطور که حاج قاسم سلیمانی بی بدیل است، آقای سید رضی موسوی نیز بی بدیل است. باید هم آمریکا و هم صهیونیست‌ها را از کرده‌شان پشیمان کنیم.

پاسخ باید فراتر از عناصر حیاتی ما باشد. بایستی همین اقدام را در رابطه با عناصر حیاتی آمریکا و صهیونیست‌ها در عرصه‌های دفاعی، نظامی، اطلاعاتی، امنیتی، سیاسی، اقتصادی، رسانه‌ای و… انجام دهیم.

در رابطه با نحوه آشنایی‌تان با شهید بزرگوار، سید رضی موسوی و ویژگی‌های شخصیتی ایشان برای ما توضیح بدهید.

در مورد سید صحبت کردن، کار بسیار دشواری ست. آقاسید رضی چون قبل از اینکه نیروی قدس شکل بگیرد، از طرف سپاه در سوریه بود. در آن مقطع، خود سپاه یک معاونت داشت و نیروی قدس سپاه سال ۱۳۶۹ ساماندهی و سازماندهی شد. در آن مقطع در دولت سوریه و حکومت آقای حافظ اسد یک رابط داشتیم. این رابط یک عنصر آمادی، پشتیبانی، اطلاعاتی و امنیتی بود. در آن زمان، عموماً آموزش‌های این عناصر در تهران برگزار می‌شد و این افراد، به جمهوری اسلامی می‌آمدند.

نظام مقدس جمهوری اسلامی مکتب الهی است و آمریکا و ائتلاف آمریکایی یک مکتب شیطانی است. مکتب الهی، مکتب اسلام، قرآن، انبیاء الهی و ائمه معصومین (ع) است، این مکتب الهی همان مکتب شهید حاج قاسم سلیمانی است و مکتب شهید حاج قاسم سلیمانی همان مکتب اسلام، مکتب عاشورا و اربعین و مکتب انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی است.

سال ۲۰۱۱ میلادی بحث تروریسم در سوریه پیش آمد. سناریوی دشمن این بود که یا جمهوری اسلامی همانند سایر کشورها بر مبنای قوانین و مقررات سوریه وارد سوریه شود یا این حقی که دولت سوریه برای جمهوری اسلامی در نظر گرفته بود، همین حق را به ملک عبدالله و بندر بن سلطان هم بدهد اما آمریکایی‌ها و صهیونیست‌ها به دنبال این بودند که این حق کلاً از جمهوری اسلامی گرفته و به عربستان یا ترکیه داده شود که چون چنین نشد، طرح اسقاط جناب بشار اسد توسط آمریکا، انگلیس، فرانسه، رژیم صهیونیستی، بانیان منطقه‌ای آنها و تروریسم رسمی و نیابتی از ۸۲ ملیت جهان در قالب جنگ ارتش‌های دنیا علیه حاکمیت جناب آقای بشار اسد اتفاق افتاد؛ این طرح یک جنگ پیچیده جهانی بود علیه یک دولت – ملت نافرمان نسبت به فرامین رژیم صهیونیستی و فرامین و اهداف منطقه‌ای آمریکا؛ این طرح برای این بود که دولت سوریه، به طرح سازش (جهان عرب) با رژیم صهیونیستی نپیوسته بود.

در سال ۲۰۱۰ میلادی شورای امنیت قطعنامه‌ای مبنی بر مجرم بودن سوریه، به دلیل ترور آقای «رفیق حریری» صادر کرد. کل ارتش سوریه داشت از لبنان عقب نشینی می‌کرد. آمریکا، ترکیه و کشورهای عربی یک ظرفیتی آماده کرده بودند که اگر جنگ شد به عنوان ستون پنجم، ارتش سوریه را از پای دربیاورند. گرچه برای رژیم صهیونیستی هم کار خیلی سختی نبود. در آن زمان در بیروت بودم‌. یک هیات از جانب ملک عبدالله با بندر بن سلطان، نزد آقای بشار اسد رفتند، ملک عبدالله دست بشار اسد را می‌گیرد و به لبنان می‌برد و می‌گوید شما در ترور رفیق حریری مجرم باشید یا نباشید، من نمی‌گذارم اتفاقی برای شما بیفتد.

یک هیات بلند مرتبه نیز از سوی آمریکا شامل کنگره آمریکا، مجلس نمایندگان، پنتاگون، سازمان سیا و دستگاه‌های امنیتی ذیل سازمان سیا، وزارت دفاع و شورای امنیت ملی به سوریه رفتند و به آقای بشار اسد گفتند که ما به شما اجازه می‌دهیم ۱۰ لشگر به جنوب لبنان ببرید و مستقر کنید اما از جمهوری اسلامی بگذرید.

هیات سوم نیز از جانب آقای اردوغان بود که با عبدالله گل و داوود اوغلو به سوریه رفتند. اردوغان به استادیوم ورزشی شهر حلب رفت و برای مردم حلب سخنرانی کرد و گفت که ما به زودی این نشست را در دمشق برگزار می‌کنیم؛ بشار اسد متوجه می‌شود که آنها با حسن نیت نیامده‌اند بلکه با سوءنیت آمده‌اند.

بشار اسد یک تصمیم باید می‌گرفت که بسیار مهم بود؛ اینکه آیا کلاً حکومت را رها کند و برود یا در کنار جمهوری اسلامی بماند؟ او در کنار نظام جمهوری اسلامی ماند چون می‌دانست اگر این نظام نباشد، بسیاری از دولت - ملت‌ها در جنوب غرب آسیا نخواهند بود؛ عامل این تصمیم‌سازی مهم برای بشار اسد، شهید سیدرضی موسوی بود. سیدرضی موسوی با شخص رییس‌جمهور سوریه با دولت، پارلمان، آقای مملوک، آقای مرحوم ولید معلم و مقداد و… رفیق عمیق بود.

اقدامات راهبردی سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی در جنوب غرب آسیا و صحنه بین‌الملل در مقابل یکجانبه گرایی آمریکا و محوریت آمریکایی از جمله ناتو و تمامیت خواهی رژیم غاصب صهیونیستی و مبارزه با تروریسم نیابتی غرب و بانیان منطقه‌ای و بین‌المللی تروریسم نیابتی از جمله داعش، شامل مواردی می‌شدند از جمله:

۱. نظم نوین جدید شکل گرفته از سال ۲۰۰۰ میلادی به بعد در جنوب غرب آسیا و صحنه بین الملل به میل محوریت آمریکا نیست و با فرامین یکجانبه گرایی آیکا ادامه روند نخواهد داد و این مهم و نمودار از سال ۲۰۱۸ میلادی برای آمریکا سیر نزولی پیدا کرد که این روند ادامه خواهد یافت.

۲. سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی، تروریسم نیابتی با محوریت آمریکا و بانیانش را در جنوب غرب آسیا و صحنه بین الملل به استیضاح و اضمحلال کشاند و شکست راهبردی بر روندهایشان حاکم کرد که به دنبال متناظرسازی نظام جمهوری اسلامی ملت شریف ایران در قالب با اصطلاح خلافت اسلامی در منطقه و… بودند.

۳. سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی از جنگ ساماندهی و سازماندهی شده غرب با محوریت آمریکا و صهیونیسم بین الملل در درون تمدن اسلامی در قالب جنگ بین مذاهب اسلامی، اقوام، عشایر، فرهنگ‌ها و گروه بندی‌های کاذب فکری، علمی، سیاسی، اقتصادی و…، (جنگ ترکیبی و. هیبریدی) جلوگیری به عمل آورد.

۴. سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی از تغییر ژئوپلیتیک و ژئواستراتژی منطقه جنوب غرب آسیا توسط محوریت آمریکا و صهیونیسم بین‌الملل، جلوگیری به عمل آورد.

۵. سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی از تجزیه و سقوط دولت – ملت‌های مستقل جنوب غرب آسیا (جغرافیای مستقل) توسط محوریت آمریکا، صهیونیسم بین الملل و نیابتی‌های تروریسم و بانیان منطقه‌ای تروریسم جلوگیری به عمل آورد.

۶. سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی ائتلاف‌های منطقه‌ای و بین المللی عرصه‌های دفاعی، نظامی، اطلاعاتی، امنیتی، سیاسی، رسانه‌ای، فرهنگی، اجتماعی، علمی، اقتصادی و تکنولوژیکی بزرگ در قالب قدرت‌های موثر و اثر گذار در مقابل ائتلاف‌های امریکای و صهیونیستی در قاره آسیا و جنوب غرب آسیا شکل داد.

۷. سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی تئوری‌های مستحکم دفاعی، نظامی، اطلاعاتی، امنیتی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و رسانه‌ای برای نظام جمهوری اسلامی ملت شریف ایران در جنوب غرب آسیا و صحنه بین الملل معماری، مهندسی، طرح ریزی، طراحی و عملیاتی کرد که ۱۲ میلیارد تبادلات اقتصادی با کشور عراق، ترانزیت زمینی، ریلی، هوایی و دریایی به سواحل دریای سرخ و دریای مدیترانه، نگاه به محیط پیرامونی و قاره آسیا از جمله آورده‌های مادی و معنوی برای ملت شریف ایران است که با اراده علمدار شهید نظام اسلامی در سال‌های ۱۳۹۲ تا ۱۴۰۰ در اوج مذاکرات سازش و سرآب برجام و حضور تمام قد جاسوسان سرویس‌های سیاه، موساد، MI۶ و سرویس‌های منطقه‌ای غرب در ایران و زنگ تفریحی بخشی از ساختارهای کشور از جمله بخش مدیریتی، امنیتی، اقتصادی، سیاسی و…، محقق شد.

به عبارتی عملکرد میدانی سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی به عنوان تابلوی دفاعی، نظامی، امنیتی، اطلاعاتی، سیاسی نظام در مقابل آمریکا، این اراده به آمریکا و محوریت آمریکا، صهیونیست بین الملل و تروریسم نیابتی غرب تحمیل شد و این آورده‌ها بنام ملت شریف ایران اسلامی عملیاتی شد.

۸. سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی دشمنی آمریکا، محوریت آمریکا، صهیونیسم بین الملل و تروریسم نیابتی را فرضیه تلقی نکرد بلکه فرض مطلق تلقی کرد تا عدم قطعیت‌هایش به حداقل تقلیل پیدا کند تا بتواند با اراده مستحکم به طراحی‌ها و طرح‌ریزی‌های عرصه‌های مختلف بپردازد و با اعتماد به نفس الهی حریف را شکست دهد و تهدید را به خودش برگرداند و فرصت‌های اساسی و حیاتی برای همه عرصه‌های نظام اسلامی و ملت شریف و عزیز ایران اسلامی رقم بزند که زد.

۹. سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی این بنده مخلص خداوند حکیم و این انسان الهی محور مقاومت و شبکه منطقه‌ای و جهانی محور مقاومت را از عرصه‌های اجتماعی و امتدادهای مردمی در سه دهه گذشته تا سال ۲۰۱۸ م ساماندهی کرد که فراتر از دولت – ملت‌ها کارکرد و اثرگذاری در موضوعات منطقه‌ای و بین المللی دارند و به عنوان ظرفیت‌ها و قابلیت‌ها بالفعل و بالقواه جهان اسلام و فراتر از آن برای جهان انسانیت و بشریت کارکرد و آورده در عرصه‌های مختلف دارند و در جبهه حق تعالی و مکتب الهی تفسیر و تحلیل و ارزیابی می‌شوند و در چشم انداز به کمال خواهند رسید.

۱۰. سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی از شهید و شهادت معنی قرآنی و کارکرد میدانی در قالب ارزش‌های انسانی، اخلاقی، عرفانی، قانون‌مداری، تقوای الهی، تکلیف‌گرایی الهی، اراده الهی، عمیق‌نگر، آینده‌نگر، عالم بصیر، مجاهد فی سبیل الله، اعتماد به نفس عاشورایی و فنا شدن برای اهداف ملت شریف و ملت‌های آزاده دنیا ارایه داد و به این ابعاد، مولفه ها و شاخص عمل کرد تا دشمن یعنی آمریکا و صهیونیسم بین الملل، از چنین بنده مخلص و عارف حق تعال انتقام گرفت و به شهادت رساند تا به خیال باطل خود، اراده ملت شریف ایران را در میدان حذف کند.

۱۱. الحمدالله با انتخاب سردار حاج اسماعیل قاآنی از طرف فرماندهی معظم کل قواء (مدظله العالی) به عنوان فرمانده نیروی قدس سپاه که در تمام دوران فرماندهی شهید عزیز حاج قاسم سلیمانی، گام به گام در کنارش نقش آفرینی راهبردی داشت، با اراده مستحکم و اعتماد به نفس حداکثری در جنوب غرب آسیا و صحنه بین الملل، ادامه روند قبلی و طی طریق به فضل الهی خواهد داشت.

۱۲. سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی اراده و اعتماد به نفس الهی را در معیت نظام مقدس جمهوری اسلامی در قالب مکتب تمام شهیدان اسلام و قرآن و انسانیت، برای همه کارگزاران ملت شریف ایران از تاکتیک تا راهبرد به میراث گذاشت تا در تمامی روندهای سازمانی از حاج قاسم سلیمانی شهید عزیز ملت شریف ایران بیاموزند؛ همانطور که آقا سیدرضی موسوی، شهید عزیز حاج قاسم سلیمانی از ایشان آموخت و عمل کرد.

کد خبر 6066398

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha

    نظرات

    • IR ۱۷:۵۲ - ۱۴۰۳/۰۱/۱۳
      0 0
      نظم و سیاق مصاحبه وزین نیست میان سؤال‌ها و پاسخ ها اصلا جذاب نیست