به گزارش خبرنگار مهر، حجتالاسلام والمسلمین سید محمد باقر علوی تهرانی به مناسبت ماه مبارک رمضان در مسجد امیر به سخنرانی پرداخته و در خصوص انسان از نگاه قرآن، گفت: یکی از صفات نکوهیده انسان از نگاه قرآن، عجله است که بر دو قسم عجله مذموم و عجله ممدوح وجود دارد.
وی با اشاره به برخی از مصادیق عجله مذموم، عنوان کرد: یکی از عجلههای مذمومعجله در پذیرش اخبار دیگران بدون تحقیق است، نوع دیگر عجله در استجابت دعا است. در سوره هود آیات ۴۵ و ۴۶ بیان شده که حضرت نوح (ع) به پروردگار عرض کرد که ای پروردگار من، پسر من از اهل من است و حرف تو حق است. تو وعده کرده بودی که کشتی را بسازم، ساختم. فرمودی؛ خودت و تمام مؤمنین را سوار کن. من به فرزندم گفتم؛ سوار شو و از کافران نباش. اما او سوار نشد و غرق شد. تو خلف وعده نمیکنی. تو بهترین داوری. خدا فرمود او با کافرین نبود، بلکه از کافرین شد. بعد خدا به نوح میفرماید پسرت اصلاً از تو نبود. او از کافران شد و انسانی شایسته نبود. ای نوح! از من چیزی را که نسبت به آن علم نداری نخواه. من تو را موعظه میکنم از جاهلان مباش.
حجت الاسلام والمسلمین علوی تهرانی با بیان اینکه هرکسی در اجابت دعا عجله کند، از جاهلان است. اظهار کرد: امام صادق (ع) در مورد شرط اجابت دعا میفرمایند «راه دعا کردن را یاد بگیر و آنموقع منتظر جواب باش». در حدیثی دیگر میفرمایند «زمانیکه بنده دعا میکند اگر عجله نکند خدا دعایش را مستجاب میکند».
این کارشناس دینی با اشاره به نوعی دیگری از عجله مذموم، بیان کرد: عجله در تلاوت قرآن کریم و دعا مذموم است. تلاوت به معنای خواندن و به لفظ در آوردن کلمهها و عبارتها است. یعنی ادای حروف و هیئت کلمه و موقعیت آنها در جملههای قرآن؛ برخی قرآن کریم را بدون تدبر تلاوت میکنند که فهم آیات را در پی ندارد. اینگونه تلاوت در هدایت فرد تأثیر کمتری دارد. خدا دستور خواندن قرآن را به صورت ترتیل داده است و فرموده «وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِیلًا» ترتیل یعنی به نحوی قرآن را باید تلفظ کرد که به حروفش باشد و به جایگاهش در موقعیت ادبی قرآن باشد تا تأثیر بگذارد.
وی با استناد به روایتی از امیرمومنان امام علی (ع) ابراز کرد: حضرت میفرمایند «قرآن را خوب اداء کنید و آن را مانند شعر با شتاب نخوانید و همچون ریگ پراکنده نسازید. دلهای سخت خود را بهوسیله آن از خداوند بیمناک سازید».
حجت الاسلام والمسلمین علوی تهرانی با بیان اینکه عجله در تحلیل کارهای دیگران نیز از نوع عجله مذموم است، اظهار کرد: مصداق این عجله داستان حضرت موسی (ع) و حضرت خضر (ع) است. خداوند در سوره کهف میفرمایند علت همراهی جناب حضرت موسی (ع) با حضرت خضر (ع) یک علم اختصاصی است که حضرت خضر (ع) دارد. حضرت موسی (ع) و جانشینشان یوشع بن نون ایشان را پیدا کردند. حضرت موسی (ع) با ادب به ایشان عرض کرد اجازه میدهید من بیایم تا از آنچه که به شما آموختهاند و مایه رشد است، به من بدهید. حضرت خضر (ع) فرمودند تو نمیتوانی با من صبوری کنی؛ حضرت موسی (ع) فرمودند انشاءالله من را جز صابرین مییابی. کاری نمیکنم که ناامید شوید. حضرت خضر (ع) گفت اگر همراه من آمدی، هر چه دیدی سوال نمیکنی تا خودم راجع به آن حرف بزنم. با هم راه افتادند. حضرت خضر (ع) یک سوراخ در یک کشتی ایجاد کرد. حضرت موسی (ع) فرمودند سوراخ میکنی تا همه را غرق کنی؟ حضرت خضر (ع) گفت: مگر به تو نگفتم تو نمیتوانی با من بیایی؟ حضرت موسی (ع) گفت: مرا مؤاخذه نکن به آنچه که فراموش کردم و سخت نگیر. به یک نوجوان رسیدند، حضرت خضر (ع) او را کشت؛ حضرت موسی (ع) گفت بیجهت جوان مردم را کشتی؛ خیلی کار بدی مرتکب شدی. حضرت خضر (ع) فرمودند من که گفتم تو نمیتوانی با من بیای. حضرت موسی (ع) گفت: اگر از این به بعد سوال کردم دیگر از من عذری نپذیر. رفتند و رسیدند به یک روستا. دیواری را دیدند که نزدیک بود بریزد. حضرت خضر (ع) دیوار را استوار کرد. حضرت موسی (ع) گفت: میخواهی بابت این کار مزد بگیر. گفت: خودت گفتی اگر این دفعه اعتراض کردم تو میتوانی بروی. همه مطلب این است که خضر گفت تو نمیتوانی با من صبر کنی. چطور صبر کند کسی که احاطه خبری ندارد.
این کارشناس دینی با بیان اینکه عجله در انجام گناه نوع دیگری از عجلههای مذموم است، ابراز کرد: خود گناه عقاب دارد، عجله در گناه یک عقاب دیگر دارد. در سوره هود آیه ۷۸ خداوند میفرمایند وقتی برای لوط مهمانهایی رسید، قومش با عجله سراغ آنها رفتند. آنها از قبل هم گناهکار بودند ولی اینجا عجله در گناه کردند. سوره مائده آیه ۶۲ هم بیان میکند «عدهی زیادی از مردم را میبینی که در رفتن به سوی گناه و دشمنی و حرام خواری سرعت دارند. عجب کار بدی انجام میدهند».
وی با بیان اینکه عجله در رفتن به سوی کفر نیز مذموم است، خاطرنشان کرد: در سوره مائده آیه ۴۱ خداوند میفرمایند پیامبر ما! آنهایی که مسابقه میدهند در رفتن به سوی کفر، شما را محزون نکند از کسانیکه فقط ایمان زبانی آورده بودند. مثل زمان حاضر که عدهای سرعت دارند در کفر. یعنی نماز، روزه، حج و … را کنار گذاشته اند و در بخشی دیگر از دین اظهار بیدینی میکنند.
نظر شما