خبرگزاری مهر -گروه دین و اندیشه -سمانه نوری زاده قصری: شبهای ماه مبارک رمضان حوالی نیمه شب شرعی مسجد ارک در منطقه بازار تهران حال و هوای متفاوتی دارد. مناجات خوانیهای حاج منصور ارضی در این شبها در بین مردم خداجو مشهور و معروف است. سی شب در سبزه میدان خیابان ۱۵ خرداد تراکم ماشینها خبر از رویدادی در این منطقه میدهد.
مسجد ارک در دوره پادشاهی ناصرالدین شاه بنا شد و پس از آسیب دیدن در زمان رضاشاه بهتوصیه آیت الله بروجردی، مرجع تقلید شیعه، و کمک برخی از بازاریان تهران، در سالهای ۱۳۲۷ تا ۱۳۳۱ شمسی بازسازی شد. الان چند دهه است که مراسمهای مختلف از جمله سوگواری محرم با مداحی حاج منصور ارضی در این مسجد برگزار میشود.
مسجد ارک تهران بهدلیل داشتن موقعیت جغرافیایی خاص خود که در مرکز شهر و در نزدیکی بازار تهران واقع شده، همواره پایگاهی مهم برای فعالیتهای سیاسی و فرهنگی بوده است. سخنرانان مشهوری در این مسجد به ایراد سخنرانی پرداختهاند.گفته شده است که حوادث مرتبط با قیام ۱۵ خرداد در سال ۱۳۴۲ از مسجد ارک شروع شد و مراسم ختم شهدای این قیام در همین مسجد برگزار گردید.
جمعیتی که در خیابان به عشق ارتباط با خدا حضور پیدا میکند
این شور و اشتیاق و حضور خانوادهها در مناجات خوانیهای سحر به حدی است که ابتدا تا انتهای خیابان داور مملو از جمعیت میشود. خانوادهها با هر سن و جنسیتی اعم از دختر و پسر و کودک و بزرگسال در این مراسم حضور پر شور دارند. پدربزرگها و مادربزرگها دست نوههایشان را میگیرند و آرام آرام به محل مناجات خوانی نزدیک میشوند. این را که میبینم، یاد این فراز از دعای جوشن کبیر افتادم یا رازق الطفل الصّغیر، یا راحم الشیخ الکبیر.
این مراسم از ساعت ۱:۱۵ دقیقه بامداد آغاز میشود. اگر از سمت خیابان حافظ به چهارراه گلوبندک نزدیک شوید ماشینهای پارک شده نشان از یک مراسم با شکوه و پر جمعیت دارد. نرسیده به خیابان حافظ ترافیک کم و بیش رونده ای که جلوی شما قرار میگیرد نشان از آن است که کم کم به مسجد و محفل مناجات خوانی نزدیک شدهاید.
ماشینها در چند کوچه و خیابان اطراف حتی در جاهایی، وسط خیابان هم پارک شدهاند. این اتفاق در شبهای قدر به طور معمول نزدیک هر مکان زیارتی و حسینیهای رقم میخورد اما اینجا و مسجد ارک هر شب شاهد حضور گستردهای از مردم است. در این بین خانوادهها با فرزندان خردسال و کودکان نوپای خود در مراسم حضور دارند و به دلیل وجود فضای بازی که در خیابان وجود دارد کودکان احساس شادی بیشتری دارند.
کودکان در فضای هیأت شادی را تجربه میکنند / همنشینی سنگ فرشهای ارک با مسطورا
صدا در بلندگوها میپیچد: «اللهم رب شهر رمضان …» اما کودکان با هیجان و شور خاصی با هم سن و سالهای خود در وسط خیابان با یک توپ پلاستیکی «گل کوچیک» بازی میکنند. بعضیهایشان بادکنکهای خود را هم به اینجا آورده اند. و خیلیها هم در حال تلاش و تکاپو برای بازیهای «گرگم به هوا» هستند. کمی که جلوتر میرویم تا چشم کار میکند بچههایی را میبینم که مشغول بازی هستند.بستههای خوراکی متنوعی از انواع بیسکویتها تا چیپس و پفک و شربتهایی که در ظرفهای متنوع نشان میدهد تولید منزل و به قول دوست همراهم «مِید این مامان؛ Made in Maman» است و مادران شربت خاکشیر یا تخم شربتی را که برای رفع عطش خود و فرزندانشان آماده کرده اند، کنار زیر اندازها و یا کالسکهها خودنمایی میکند. اینجا همه جور طعامی مهیاست. هم طعامهای خوشمزه و چشمنواز جسمی و هم طعامهای جان و روح.
همین طور که داشتم بین آدمها چرخ میزدم، خانوادهای را مشاهده کردم که با چند فرزند در رِنج های مختلف سنی، مشغول خواندن مناجات بودند و دختر ده سالهشان که چادر کشدار مشکی قشنگی سرش کرده بود. دستش را روی پای مادر گذاشته بود و مادر از روی کتابی چیزی میخواند و انگار داشت به دخترش چیزی یاد میداد و دخترک هم زمزمه میکرد. جلوتر که رفتم کتاب کوچک آشنایی را در دست مادر مشاهده کردم؛ «مسطورا؛ سطر سطر زندگی با آیه ها».
برایم جالب بود که در شبهای مسجد ارک هم «زندگی با آیه ها» وارد شده است. گفتم خوب است که سر صحبت را با او باز کنم. صحبتش که با دخترک تمام شد، به من گفت: «ریحانه از وقتی برنامه محفل را میبیند به خواندن و حفظ آیات قرآن علاقه مند شده و دوست دارد با حفظ آیات قرآن سال بعد در این برنامه شرکت کنند. از سویی به واسطه مدرسه اش متوجه زندگی با آیهها شده و به من میگوید میخواهد در حفظ این آیهها بهترین خودش باشد.» این حرفها را که میزد، نیم نگاهی به ریحانه میانداختم که از تعریف کردنهای مادرش چشمانش برق میزد. «این شبها هم که خانوادگی به مسجد ارک می آییم، ریحانه دخترم آیات را مرور میکند.
شبهای رمضانی خیابان داور سبز رنگ میشود
جلوتر که میرویم فرشهایی پهن شده بر روی آسفالت خیابان دیده میشوند و جمعیت دیگر تنگاتنگ همدیگر نشسته اند. ویدئو پروژکتور در وسط خیابان تصاویر داخل مسجد را برای آنها که در خیابان نشسته اند به نمایش میگذارد. نزدیک تر به مسجد که میشویم بخشی از خیابان مختص بانوان میشود. در سمت ورودی مسجد، موکبی سبز رنگ قرار دارد. عطر دل انگیز چای دارچین به مشام میرسد و همچنین بوی خوش قهوه، خواب از سر مناجات کنندگان میپراند.
پذیرایی ۲۰ هزار عددی در موکب مسجد ارک
موکب مسجد ارک از سال ۹۵ پذیرایی از زائران را در ایران و عراق آغاز کرد و در تمامی مناسبتهایی که در ایام سال برگزار میشود از حاضران پذیرایی میکند. یکی از خادمان این موکب میگوید: هر شب از ده هزار تا ۱۵ هزار نفر در شبهای ماه مبارک رمضان با چایی و شیرینی و قهوه پذیرایی میشوند.
خادم میگوید: «این موکب از ساعت ۲۳ الی ۲ بامداد توزیع دارد و نزدیک به ۷۰ نفر در موکب به پذیرایی میپردازند. در شبهای ماه مبارک رمضان و در شبهایی که مناسبتی است مانند شب میلاد امام حسن (ع) یا شبهای قدر بالغ بر ۲۰ هزار چایی قهوه و شیرینی پخش میشود.»
حضور سخنرانان برجسته کشوری در شبهای ماه مبارک رمضان
از ابتدای ماه رمضان حجت الاسلام حامد کاشانی در دهه اول به سخنرانی در این مسجد پرداخت و مراسم مناجات و شب زنده داری نیز هر شب از ساعت ۱:۳۰ بامداد آغاز شد. در دهه دوم ماه مبارک رمضان شیخ اسماعیل رمضانی سخنرانی کردند و در دهه سوم این مراسم نیز حجج اسلام شیخ محمد باقر حیدری کاشانی سخنرانان مسجد بودند. هر کدام از این سخنران موضوعی را برای مخاطبان تفسیر و تبیین میکنند.
حضور قاریان ممتاز و برجسته بین المللی در مسجد ارک
یکی از جذابیتهای خاص شبهای مناجات خوانی تلاوت قرآن و حضور قاریان برجسته کشور جزو جدانشدنی برنامههای این شبهای مسجد ارک قرار دارد. در این برنامه یک ماهه مسجد ارک قاریان ممتاز و خوشخوانی همچون، احمد ابوالقاسمی، حامد شاکر نژاد، حمید رضا احمدی وفا، حسین فردی، یونس شاهمرادی، محمدرضا پورزرگری و دیگر قاریان به تلاوت آیاتی چند از کلام الله مجید در ابتدای برنامه پرداختند.
شب بیست و یکم و روضه خوانی حاج محمود کریمی در مسجد ارک
یکی دیگر از فعالیتهای خاص مسجد ارک در این ایام حضور مداحان دیگر در کنار حاج منصور است. به غیر از ذکر مصیبت خوانی و مناجات خوانی توسط حاج منصور ارضی مداحان و ذاکرینی همچون حامد خمسه، حسین قربانچه، امین قدیم در برخی شبها به ذکر مصیبت پرداختند.
حاج منصور ارضی نیز در این شبها بنا به موقعیت دعاهای مختلفی را میخواند. شبهای جمعه ماه مبارک دعای کمیل و شبهای نخستین نیز دعای افتتاح را قرائت کرد در بقیه ایام نیز به خوانش بخشهایی از دعای ابوحمزه اختصاص میدهد و آن را بیان خود توضیح و تفسیر میکند.
شعر خوانی حاج منصور نمک مجالس دعا خوانی / از نجف دارد به ما فیض فراوان میرسد
هیچکدام از شبها نیست که حاج منصور، روضه کربلا نخواند شاید همین امر باعث شده است که صدایش سوز خاصی هنگام مناجات خوانی داشته باشد. آنچنان که آدم احساس میکند تا آسمان قلبش راه پیدا میکند. حاج منصور شروع به مناجات خوانی وداع با ماه مبارک رمضان میکند:
جمعیت بلند ذکر «یاعلی» میگوید و او ادامه میدهد؛
این نوا از بی نوایی دلپریشان میرسد / آخر ماه است دستم کی به دامان میرسد
دست من خالی است دستم را بگیر ای دستگیر، یا مجیر / مهمانی خدا دارد به پایان میرسد، یامجیر
قطرههای اشک یعنی توبه مقبول است و پس / کی به داد این کویر خشک باران میرسد
گرچه بر دیدارها سخت است دین داری ولی / هر که دارد درد دین قطعاً به درمان میرسد
هرکه زیر چادر زهراست مؤمن میشود / خوشبحال آنکه با زهرا به ایمان میرسد
فاطمه هر شب به ما خرما تعارف میکند / از نجف دارد به ما فیض فراوان میرسد
بر ملاقات علی لحظه شماری میکنم / این گدا پس کی به پابوسی سلطان میرسد
شک ندارم که هو الرزاق یعنی مرتضی / رزق ما هر صبح با ذکر «علی جان» میرسد
حبه انگور هر شب از ضریحش میخوریم / روزی ما دائماً از شاه مردان میرسد
گاه گاهی از نجف کرب و بلایم میبرند / هر زمانی که عطر سیب از سمت ایوان میرسد
مردم ما عمدتاً نان محبت میخورند / از علیها فیض بر جمع گدایان میرسد
روزی کل جهان دست امام هشتم است / نان او بر نامسلمان و مسلمان میرسد
ریزه خواران رضا بر خلق شاهی میکنند / رزق شاهان از سلطان ایران میرسد
روزها از گنبدش خورشید طالع میشود / پس یقیناً برکت از سمت خراسان نازل میشود
حاج منصور اینجا به همه حاضران یاد آور میشود که باید از درگاه الهی و واسطههایش که ائمه اطهار هستند حاجات بزرگ و وسیع خواست و میگوید: «بی ادبی است که کم بخواهم» کم کم ادامه دعای ابوحمزه ثمالی را میخواند و قطعه به قطعه آن را برای حاضران تحت اللفظی معنا میکند. اشک و آه و تضرع به خداوند را میتوان در وجود تک تک کسانی آنجا حضور دارند دید. افراد با خدای خود خلوت کرده و به او پناه میآورند. کم کم مداح سینه زنی و شور را شروع میکند اما جمعیت کم و بیش بلند میشوند تا برای سحر افطار آماده شوند. خیلی طول نمیکشد و مداح دعای آخر جلسه را میخواند.هر کسی را که نگاه میکنی با صورتی خندان همراه با خانواده اش با رنگ و عطر معصومیت شبیه کودکی که تازه متولد شده به سمت خانه بر میگردد.
نظر شما