خبرگزاری مهر -گروه دین و اندیشه: روز گذشته اسماعیل هنیه رئیس دفتر سیاسی جنبش حماس در حمله تروریستی رژیم صهیونیستی به شهادت رسید و به خیل عظیم شهدایی پیوست که رژیم اشغالگر قدس، با وحشی گری و تروریسم دولتی خود به شهادت رسانده است.
سرزمین فلسطین و قدس شریف از زمانهای بسیار دور همیشه مورد توجه بوده و مورد طمع قدرتها بخصوص قدرتهای غربی قرار گرفته است. تحمیل جنگهای طولانی مدت صلیبی علیه مسلمانان نشان دهنده اهمیت و جایگاه سرزمین مقدس است به نحوی که وقتی فرماندهان ارتش متفقین، عثمانی را شکست دادند و وارد بیتالمقدس شدند گفتند امروز جنگهای صلیبی به پایان رسید. اشغال سرزمینهای اشغالی یک طرح چند جانبه پیچیده با هدف جلوگیری از اتحاد مسلمانان و پیشگیری از تأسیس حکومتهای مقتدر اسلامی و تمرکز و کشورگشایی و اهدافی که در ذهن سران یهود صهیونیست بود به وجود آمد و شکل گرفت و پس از اینکه عثمانیها شکست خوردند و قرار داد سایکس پیکو به صورت محرمانه برای تقسیم بندی کشورهای خاورمیانه بین کشورها و قدرتهایی که فاتح جنگ بودند برقرار شد. بر همین اساس فلسطین را بر عهده انگلستانیها گذاشتند و انگلستانیها با توافقی که با صهیونیستها داشتند در یک طراحی پیچیده پای صهیونیستها را به فلسطین باز کردند.
انگلستان در سال ۱۹۱۷ تأسیس کشور صهیونیستی را در سرزمین فلسطین اعلام کرد و با حمایت انگلستان یک هیأت صهیونیستی وارد فلسطین شد و در این اقدام صهیونیستها شروع به خرید زمینهای فلسطینیها میکنند و به شهرک سازی مشغول میشوند. بعد از اینکه کشور انگلستان تصمیم گرفت از فلسطین خارج شود رئیس وقت کمیته اجرایی آژانس یهود تحت قیمومیت انگلستان رسماً برپایی حاکمیت صهیونیست را اعلام کرد و خیلی جالب است که چند دقیقه طول نمیکشد که دو قدرت بزرگ شرق و غرب یعنی آمریکا و شوروی رژیم اشغالگر اسرائیل را به رسمیت میشناسند و این روز به عنوان روز نکبت نام گذاشته میشود.نکبت یادآور تبعید اجباری و دسته جمعی بیش از ۷۵۰ هزار فلسطینی از منازل و زمینهایشان است و جالب است از سال ۱۹۴۸ تا ۲۰۱۶ مجمع شورای امنیت جمعاً ۲۲۵ قطعنامه لازمالاجرا درباره تجاوزات رژیم صهیونیستی و کشتار مردم فلسطین و شهرک سازی در سرزمین فلسطینیها و اراضی موضوع قرار داده است و پس از جنگ شش روزه تصویب کرد در حالی که رژیم اشغالگر تا کنون حتی به یک قطعنامه آن هم عمل نکرده و اهمیتی به آن نداده و کشور گشایی و شهرک سازی و اخراج فلسطینیها را به بهانههای مختلف در دستور کار خود قرار داده است.
سرزمین فلسطین تنها سرزمینی است که در قرآن از آن به عنوان سرزمین مقدس یاد شده، به این معنا که گاه سرزمینهای دیگری نیز از سوی خداوند به «مبارک» بودن توصیف شدهاند، چنان که سوره «آل عمران» درباره شهر «مکه مکرمه» که خانه خدا در آن قرار دارد، میفرماید: «نخستین خانهای که برای مردم بنا شد، در مکه مبارکه است که مرکز هدایت جهانیان است». تمام آیات قرآنی که به نحوی به سرزمین فلسطین پرداختهاند، از دو وصف «قداست» و «مبارک» سخن میگویند، به این معنا که این سرزمین افزون بر ویژگی مبارک بودن سرزمینی مقدسی نیز به شمار میآید.بنابراین «قداست» ویژگی انحصاری سرزمین فلسطین است و این قداست مختص شهر «قدس» و «بیتالمقدس» نیست، بلکه آیات قرآن به دیگر نقاط سرزمین فلسطین نیز این خصوصیت را بخشیده است و در اثبات این ادعا میتوان به آیاتی از سوره طه اشاره کرد که میفرماید: «پس زمانی که موسی به سرزمین مقدس درآمد، از سوی خدا موسی خوانده شد که من خود پروردگار توأم، پس کفشهایت را بر کن، زیرا تو در سرزمین و وادی مقدس طور هستی».
امام موسی صدر از روزهای نخست آغاز فعالیتهای جهادی خود در لبنان که از شهر صور لبنان شروع شده بود به مساله فلسطین و انقلاب قدس توجه ویژه ای داشت و او را میتوان بنیانگذار مقاومت در لبنان علیه دشمن صهیونیستی دانست همچنان که این مساله بارها از سوی حجت الاسلام سیدحسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان مورد تاکید قرار گرفته است.
امام صدر در مقاطع مختلف و در مناسبتهای مختلف به بررسی و تبیین این مساله با اهمیت پرداخته است. امام صدر در گفت و گو با خبرنگار روزنامۀ الجریده پس از به آتش کشیدن مسجدالأقصی میگوید: مسجدالأقصی خود در نگاه مسلمانان نماد و رمزی بزرگ به حساب میآید. چرا که اسلام در مکه متولد شد و اسرا یعنی انتقال پیامبر اعظم (ص) به قدس تعبیری کنایی از گسترش و انتشار اسلام بهشمار میرود. تجاوز به این نماد به معنای ایستاییِ اسلام در یک منطقۀ معین و شبیه به تخریب خانه کعبه است. نابودی کعبه به معنای مرگ نمادین اسلام است و، همچنین، نابودی مسجدالأقصی نشانی است که معنایش مرگِ انتشار و گسترش اسلام است. علت این حادثه جنایتکارانه، بدون تردید، یهودیسازی است و یهودیسازی یعنی تبدیل قدس به شهری یهودی.در اینجاست که ما میگوئیم این خطر بزرگ فقط به شعائر و مؤسسات اسلامی اختصاص ندارد، بلکه مؤسسات مسیحی را هم دستخوش تهدید کرده است. چراکه یهودیسازی یعنی نابود کردن مؤسسات مسیحی و اسلامی به یکسان. خلاصه سخن آنکه این مؤسسات و نیز همین مسجدالأقصی اکنون در معرض خطر قرار گرفتهاند و نیت اینان یهودیسازی همهچیز است و علت آن هم روشن است. از این رو، ما میتوانیم با صراحت تمام و با اطمینان بگوییم که امروزه امت عرب در معرض امتحان قرار گرفته است. بهطور کلی ایمان در مشرقزمین بهخصوص اسلام و مسلمین در معرض امتحان قرار گرفتهاند. بنابراین، اگر این جنایت با عکسالعملِ متناسب با آن روبهرو نشود، من اعتقاد دارم که این خود دلیلی خواهد بود بر آنکه ما بهوجود ایمان و کیان یا امتی که نام او عرب است، تردید کنیم. بنابر آنچه گفتم، خطر به نهایت خود رسیده و امکان ندارد از این بیشتر شود. لذا تکلیف آن است که همۀ مؤمنان و همۀ نیروها، از تمام امت عرب برای خدمت به این مؤسسات و محافظت از آنها کمر همت ببندند.
یکی از نکاتی که در سخنان امام موسی صدر و به بیانهای مختلف تکرار شده است، ارتباط وجودی اسرائیل با شرارت، جنایت، نسل کشی و تروریسم است. او در این خصوص و در پیام خود به دوره ششم مجلس ملی فلسطین که در سال ۱۹۶۹ میلادی در قاهره برگزار شد میگوید: اسرائیل زاییدۀ تمدن سرکش مادی و نتیجۀ حتمیِ مبانی تمدن غربی و طغیان خودخواهانۀ بشری است که در پایان قرون وسطا بر پایۀ انکار خدا و ارزشها بنا گذاشته شد و این، طغیان در ستمگری بود تا بدانجا که آسایشِ وجدانِ دروغینِ او با دست یازیدن بر دیگر ملتها حاصل میشد.رژیم اسرائیل نماد کامل این تمدن از نظر انحصارطلبی و بهرهکشی و تفرقهافکنی نژادپرستانه و تعصبهای دینی و ستمگری و اشغالگری و سنگدلی است.
این تفکر صحیح در بنیانگذاران مقاومت اسلامی لبنان نظیر شهید حجت الاسلام سید عباس موسوی نیز در سالهای بعد از ربوده شدن رهبر شیعیان لبنان ادامه داشت. شهید موسوی در این خصوص میگفت: اصل وجود اسرائیل سبب شکل گیری شرارت بزرگ در سطح منطقه است. کمی تأمل کنید به عبارت حکیمانه امام موسی صدر، «اسرائیل شر مطلق است» معنای این تعبیر چیست؟ فلسفه این تعبیر چیست؟ ما در سطح عقایدی و کلام میگوئیم خداوند خیر مطلق است، یعنی انتظار داشتن شر از خداوند ممکن نیست. هرگز!!! مجرد احتمال دادن شر در ساحت خداوند متعال قابل تصور نیست. هنگامی که میگوئیم اسرائیل شر مطلق است یعنی هیچ خیری از اسرائیل انتظار نمیرود.کار محالی است انتظار و توقع خیر داشتن از اسرائیل بخاطر اصل وجودش که شرارت است. هنگامی که اصل وجود چیزی شر است، چارهای جز از بین بردن و از بیخ کندن آن وجود ندارد.
نظر شما