به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «رویارویی فالانژ مقدونی با جنگجوی پارسی» نوشته موری دام بهتازگی با ترجمه علیاصغر سلحشور توسط انتشارات ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شده است. نسخه اصلی اینکتاب سال ۲۰۱۹ توسط انتشارات اُسپْرِی منتشر شده است.
کتاب پیشرو درباره دورانی است که اسکندر مقدونی با امپراتوری هخامنشی در ایران درگیر بود. موری دام نویسنده کتاب میگوید از زمان شکست پارسیان در حمله به یونان در جنگهای ایران و یونان که بین سالهای ۴۹۰ تا ۴۷۹ قبل از میلاد انجام شدند، ایران همیشه در سیاست یونان حضور داشت و در شکست آتنیها در جنگ پلوپونزی در سال ۴۰۴ قبل از میلاد، جنگهای بعدی و سیاستهای یونان در دوره «صلح پادشاه» پس از سال ۳۸۷ پیش از میلاد نقش اساسی داشت.
متن «رویارویی فالانژ مقدونی با جنگجوی پارسی» درباره ۳ جنگ گرانیکوس، ایسوس و گوگمل است که اسکندر مقدونی در آنها موفق شد نیروهای داریوش سوم آخرین پادشاه هخامنشی را شکست دهد. جزئیات واحدها، ساختار ارتشها، آرایشهای جنگی، سربازان و تجهیزات آنها، راهبردها و تدابیر جنگی، پیاده نظام و سواره نظام مقدونی و پارسی و کارایی آنها از شاخ و برگهای بحث اصلی اینکتاب درباره جنگهای مورد اشاره هستند.
موری دام ضمن بیان اینجزئیات، درباره منابع و آثاری که به آنها رجوع کرده، نیز بحث کرده و آثار باستانی مربوط به آنها را هم معرفی کرده است. در همینزمینه باید به تذکر مترجم کتاب هم اشاره کرد که میگوید ایراد اساسی کتاب موری دام، اتکای بیش از حدش به منابع کلاسیک است. چون اینمنابع درباره کشته و زخمیهای ایرانیان، اغراق کرده و دست به بزرگنمایی زدهاند. خود موری دام هم به اینبزرگنمایی اعتراف دارد. اما هیچ منبع نوشتاری دست اول پارسی درباره جنگهای داریوش سوم با مقدونیان وجود ندارد و به ناچار باید به منابع تاریخی یونانی و رومی اتکا کرد.
«رویارویی فالانژ مقدونی با جنگجوی پارسی» ۵ فصل اصلی دارد که بهترتیب عبارتاند از: «نیروهای متخاصم و درگیر نبرد»، «گرانیکوس (۳۳۴ ق.م)»، «ایسوس (۳۳۳ ق.م)»، «گوگمل (۳۳۱ ق.م)» و «واکاوی».
فصل اول کتاب دربرگیرنده اینعناوین است: «ترکیب ارتش»، «تدابیر و راهبردهای جنگی»، «سربازگیری و انگیزه»، «سازماندهی و فرماندهی» و «تجهیزات و آموزش». فصل پایانی که «واکاوی» است هم دربرگیرنده ۲ بخش «کارایی مقدونی» و «کارایی پارسی» است.
در قسمتی از اینکتاب میخوانیم:
سوارهنظام اسکندر به دنبال گذر از رودخانه بود، اما سوارهنظام پارسی تلاش کرد تا مقدونیان را به عقب براند و در آب نگه دارد. طلایهداران مقدونی در درگیری اولیه به نتیجه دلخواه نرسیدند و هنگامی که اسکندر به پیشروی ادامه داد جا ماندند. بنابراین اسکندر جناح راست مقدونی را (با بقایای نیروهای حملهکننده پیشتاز) فرماندهی کرد و به فرماندهان پارسی یورش برد. مردان جنگی اسکندر سرانجام با بهکارگیری نیزههای ساختهشده از چوب زغالاخته در برابر زوبینهای کوتاه توانستند بهترین نتیجه را از این رویارویی و درگیری بگیرند و پارسیان را از کرانه رودخانه به عقب راندند.
آریان داستانهایی را از نبردهای تن به تن اسکندر بازگو میکند. این که نیزه او شکست، اما با همان نیزه شکسته جنگید. اسکندر نیزه یکی از همراهانش را گرفت و مهرداد، داماد داریوش را با ضربهای به صورتش از پا درآورد. پس از آن یک فرماندهی پارسی به نام روئزاسیس روی اسکندر پرید و با شمشیرش به کلاهخود او ضربتی وارد کرد. این ضربه بخشی از تاج کلاهخود او را شکافت، اما کلاهخودش این ضربه را مهار کرد. اسکندر روئزاسیس را به زمین انداخت و نیزهاش را در سینه او فرو کرد. در حین این کار یکی دیگر از فرماندهان پارسی به نام اسپیتریداتس با شمشیر به اسکندر حمله کرد، اما کلیتوس پادشاه مقدونی را نجات داد و دست اسپیتراتس را از شانه قطع کرد.
اینکتاب با ۱۱۲ صفحه مصور، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۱۸۰ هزار تومان منتشر شده است.
نظر شما