به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از سایت جایزه، الکسیس رایت، نویسنده بومی استرالیایی، جایزه ادبی مایلز فرانکلین ۲۰۲۴ را برای رمان «ستودنی»، اثری حماسی در ۷۳۰ صفحه که درباره استعمار، حاکمیت بومیان و تغییرات آب و هوایی نوشته شده، به دست آورد.
این یک پیروزی تاریخی برای رایت است که سال ۲۰۰۷ هم با رمان «کارپنتاریا» برنده جایزه مایلز فرانکلین شده بود. او چهاردهمین نویسندهای است که دو بار یا بیشتر برنده جایزه ادبی مایلز فرانکلین شده و با این برد به جمع نویسندگانی مانند میشل د کرتسر، کیم اسکات، توماس کنلی و پاتریک وایت میپیوندد. در عین حال این هشتمین بار متوالی است که یک نویسنده زن این جایزه ادبی ۶۰ هزار دلاری را میبرد و وی بیستمین زنی است که از زمان اهدای این جایزه در سال ۱۹۵۷ برنده آن میشود.
رایت در بیانیهای پیش از اهدای مراسم در سیدنی گفت از دریافت این جایزه متعجب و متواضع است و افزود: میخواستم کتابی بزرگ درباره ستایش را از راههای مختلف خلق کنم و با آن روح زمانهمان را به تصویر بکشم.
داوران این دوره که ریاست آنها برعهده ریچارد نویل است از این کتاب به عنوان شاهکاری شگفتانگیز از داستانسرایی و تخیل یاد کردند. در بیانیه آنها آمده: تکنیک ادبی رایت ترکیبی عالی از زبانهای مختلف، باستانی و مدرن است، و تسلط استثنایی در هنر را به نمایش میگذارد. رمان آغشته به دامنه احساسی شگفتی است و با وجود روح قوی تراژیک آن، طنز نویسنده را عیان و نقشه ادبیات استرالیا را دوباره ترسیم میکند.
دکلن فرای، منتقد و نویسنده، این رمان را «دیدگاه رالیستی به استعمار» توصیف کرد و با تحسین نحوه استفاده از زبان نوشت: رایت همیشه مایل است متناقض و متفاوت، خندهدار و جدی، بالا و پایین، مضحک و پر از جاذبه باشد.
امسال مهمی برای این نویسنده ۷۳ ساله است که با چهارمین رمانش برنده جایزه جیمز تیت بلک بریتانیا هم شد و اولین نویسندهای شد که در تاریخ ۱۱ ساله جایزه استلا، ۲ بار این جایزه را دریافت کرده است. او همچنین اولین نویسندهای است که جایزه ادبی مایلز و استلا را در یک سال دریافت میکند.
رایت با تایید دامنه بلندپروازانه رمان، گفت نوشتن آن ۱۰ سال طول کشید. وی گفت باور دارد که زمان کنونی به «کتابهای ادبی بزرگ» مانند «ستودنی» نیاز دارد تا بتواند با آیندهای پیچیده رویاروی شود. وی گفت: شما نمیتوانید درک عمیقی از آنچه اتفاق میافتد را با داستانی کوتاه به دست آورید. بلکه باید خواند، به طور گسترده و عمیق خواند… و سعی کرد تا بتوان فهمید در دنیا دارد چه اتفاقی میافتد.
«ستودنی» که نام کتاب است، نام یک جامعه بومی خیالی در شمال استرالیا است که محل زندگی شخصیت اصلی کتاب و همسر و فرزندانشان است. به گفته رایت، مانند بسیاری از جوامع دورافتاده بومی واقعی، زندگی در این شهر هم متزلزل است.
وی گفت: این جوامع اساساً بر مبنای ضایعاتی که دولت بار آنها میکند، زندگی میکنند و این مشکلات زیادی را در درازمدت ایجاد میکند. یکی از مهمترین مشکلات «ستودنی»، یک مه قرمز اخرایی است که از خاکستر ناشی از آتشسوزیهای آتشین تشکیل شده و جامعه را مانند گنبدی سرخ میپوشاند. مردم میخواهند این مشکل از بین برود. آنها ایمیلهای زیادی میفرستند و با دولت کانبرا تماسهای تلفنی برقرار میکنند تا به آنها کمک شود از شر این مه خلاص شوند، اما هیچکس نمیتواند آن را ببیند. تقریباً شبیه زندگی واقعی؛ هیچکس نمیتواند نگرانیها و مشکلاتی را که مردم با آن روبهرو هستند، به ویژه در دنیای بومیان ببیند. ما هستیم که همیشه این را می بینیم.
در حالی که «ستودنی» از زبان بومی و چشمانداز بومی بهره گرفته و داستانی عمیقاً استرالیایی خلق کرده، اما از ادبیات بینالمللی هم الهام گرفته و سبک آن یادآور رماننویس فقید مکزیکی، کارلوس فوئنتس و خالق آثار برجسته «مرگ آرتمیو کروز» (۱۹۶۲) و «کریستوفر متولد نشده» (۱۹۸۷) است. رایت در این باره گفت: من به ادبیات سراسر جهان نگاه کردم تا بفهمم چگونه باید بنویسم...
داستان کتاب چنین است: در شهر کوچکی که ابری مه آلود بر آن افتاده، که هم خبر از یک فاجعه زیستمحیطی و هم گردهمایی اجدادی میدهد، یک خیالپرداز دیوانه به دنبال الاغها بهعنوان راهحل بحران جهانی آب و هوا و وابستگی اقتصادی مردم بومی میگردد. همسرش از جنون او در دنبال کردن رقص پروانهها و جست و جوی اینترنتی برای یافتن اینکه چگونه می تواند به دنبال بازگشت خانواده بومی / چینی خود به چین باشد، امید به یافتن آرامش دارد. یکی از پسران آنها مصمم به خودکشی است و دیگری آرزوی مرگ برادرش را میکند تا بتواند رویای قدرتمند شدنش را دنبال کند. این رمانی است که تمثیل و زبان را به مرز میکشاند و فریاد خشم علیه ظلم سرمیدهد.
ساموئل راتر، منتقد کتاب نیویورک تایمز از این کتاب چنین یاد کرده است: جاه طلبانه ترین و موفق ترین رمان استرالیایی قرن حاضر.
نظر داوران جایزه ادبی دوبلین که این کتاب از نامزدهای آن است هم چنین بود: از شگفتانگیزترین داستانهای قرن بیست و یکم… به طرز شگفتانگیزی اصیل، به شدت سیاسی، سازش ناپذیر از هر نظر، «ستودنی» امکان رمان را گسترش میدهد.
منتقد جک کامرون استانتون هم دربارهاش مینویسد: اودیسهای که دربرگیرنده چشماندازی مهیب از آینده استرالیا است. یک سفر طولانی در جاده تخیل است، رمانی عمیق با روابط متقابل غنی ارواح آبا و اجدادی، شخصیتهای بزرگتر از زندگی و کشور که همه از سنتهای بومی داستانسرایی سرچشمه میگیرند، اما نشانههایی از تاثیر ادبی از هر نقطه قطبنما روی نقشه آن وجود دارد، از جمله و بهویژه یادآور سورالیسم و رالیسم جادویی نویسندگانی مانند خورخه لوییس بورخس و گابریل گارسیا مارکز است.
جایزه مایلز فرانکلین اولین بار سال ۱۹۵۷ و به وصیت نویسنده استلا ماریا سارا مایلز فرانکلین (نویسنده «کار درخشان من») ایجاد شد تا هر سال به رمانی که «با بالاترین شایستگی ادبی» موفق شود «زندگی استرالیایی را در هر یک از مراحل آن» ارایه کند، اهدا شود. تئا آستلی، پیتر کری، تیم وینتون و ملیسا لوکاشنکو از برندگان پیشین این جایزه هستند. سال ۲۰۲۳ شانکاری چاندران برای «وقت چای در باغ دارچین» برنده این جایزه شد.
نظر شما