خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و ادب _ فاطمه میرزاجعفری: «امسال هوا خیلی گرم است شاید زائر کمتری بیاید.» این جملهای است که از زمان پایان محرم از زبان همه شنیده میشد، اما اینجا طریق مشایه است، عاشق امام حسین گرما نمیشناسد.
با افزایش زائران اربعین حسین در این سالها خدماتدهی از سوی ایرانیان و عراقیها به زوار بیشتر شده است. مرز مهران نیز مانند سالهای گذشته نیست و محلهای استراحت و خدمات دهی به زائران در آن بسیار بیشتر و با کیفیتتر شده است. اگر زائران در نیمههای شب به مهران برسند در کسری از ثانیه از مرز خارج میشود.
در آن سوی مرز و در خاک عراق نیز مانند ایران ناوگان حمل و نقل زیادی برای خدمت رسانی به زوار حضور دارند. در خاک عراق کرایههای حمل و نقل نیز شامل ۱۰ دینار برای ون، ۱۵ دینار برای مینیبوس، ۲۰ تا ۲۳ دینار برای اتوبوس میشود.
تقریباً از همان ابتدای مسیر از هر سن و سالی را میبینی که سوی قطعهای از بهشت رهسپارند. اما پذیرایی عراقیها؛ مانند هرسال خانهای نیست که درب آن بسته باشد هرکس در حد بضاعت خود خادمالحسین شده است، بچههای کوچک در میانه راه ندای «لبیک یا حسین» سر میدهند؛ و در جای دیگری از مسیر با شیشههای کوچک عطر زائران اباعبدالله را خوش عطر و بو میکنند؛ گویی سن هم مانعی برای سوار شدن به کشتی اربعین حسینی نشده است. در جای دیگری از مسیر زن و شوهری چند تخم مرغ آبپز کرده و با نان میان زائران پخش میکنند.
عراقیها برای اربعین قلک پسانداز دارند
در کوچه پس کوچههای خروجی نجف در خانهای باز است؛ مثل بقیهخانهها صاحبش از زائران خواهش میکند چند ساعتی را برای استراحت آنجا سپری کنند. ما هم مثل بقیه شرمنده تمنایش میشویم و قدری میمانیم؛ از اقبال خوبمان صاحب خانه مادری ایرانی دارد و فقط کافی است خبرنگار باشی. مگر میشود این سوژه را از دست داد.
زمان استراحت پای حرفهایش مینشینم. مرد که دستانی پینه بسته دارد میگوید «همه سال من و خانوادهام به امید اربعین و پذیرایی از زائران امام حسین زندهایم، و هر روز برای فرارسیدن اربعین روزشماری میکنیم.» دختربچهای به نام اسماً را که در میانه راه با دوستانش ایستاده و ندای «لبیک یا زهرا» یشان در مسیر طنین انداز شده، صدا میزند. به عربی به او چیزی میگوید که متوجه نمیشوم چند دقیقه بعد اسماً با قلکی برمیگردد.
مرد که خود را هاشم معرفی کرده، میگوید: ما برای اربعین قلک مخصوص داریم، نه ما که تمام عراقیها هر روز سال برای اربعین پسانداز میکنیم و مخارج پذیرایی از زائران از باقی هزینههایمان جداست. پذیرایی از زائران امام حسین افتخار ماست و برکتمان را زیاد میکند.
الیالطریق
امسال هوا خیلی گرم است شاید زائر کمتری بیاید. اعجاز مسیر پیادهروی کم نیست. خادمی با یک آبپاش زائران را خنک میکند تا از گرمای هوا درامان باشند، بعضی از مواکب هم در مسیر سایبان درست کردند.
آنطرف تر پیرمردی عراقی دست روی سینه گذاشته و جلوی زوار خم میشود و راه زنان را میبیندد؛ به عربی میگوید «مبیت استراحته النساء»؛ جای دیگری مردی با یک کفگیر بزرگ در حالی که میخندد مثلاً میخواهد زوار را تهدید کند تا از شربتی که درست کرده بخورند. عراقیها مثلی بین خودشان دارند که میگوید «خاک پای زائران سرمه چشمان ماست.»
امسال هوا خیلی گرم است شاید زائر کمتری بیاید. باز این جمله در ذهنم میآید؛ مثل همیشه مسیر مشایه پر از خانوادههای ایرانی است که حتی با نوزادان و کودکان خردسال در این مسیر حاضر شدند، نوکر مگر گرما میشناسد. جانباز و معلول، ویلچرنشین و عصا به دست، یکی از آذربایجان و دیگری از هند، افغانستان، کویت، لبنان، روسیه، پاکستان و غیره، هرکس از هرجایی که شده خود را به طریق رسانده.
یکی با تنها گوسفندش برای قربانی عازم کربلاست، دیگری یک بسته دستمال کاغذی آورده و بین زائران پخش میکند، خادم دیگری چند آلو در دشداشهاش پیچیده و در اواسط مسیر ندای "هلابیکم یا زوار" سر میدهد؛ خلاصه که اعجاز و شگفتی در این مسیر زیاد است. یکی از ناگفتهها هم رعایت بهداشت بیش از پیش است تقریباً در جای جای مسیر سطلهای زباله قرار دارد و خادمان از لیوانهای یکبار مصرف برای پخش نوشیدنی میان زوار استفاده میکنند.
فلسطین هم الیالحسین
اربعین حسینی امسال با سالهای گذشته تفاوت دارد و آن هم یاد مظلومان فلسطین است؛ تقریباً در تمامی مسیر زائران نشانههای مختلفی را به یاد مسلمانان غزه همراه خود دارند و پرچم فلسطین را روی لباس یا کوله خود متصل کردند در برخی از فواصل مسیر نیز ندای مرگ بر اسرائیل نیز به گوش میرسد.
عشق به شهید حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس نیز مانند سالهای گذشته بین عراقیها دیده میشود اما نکته جالب اینکه امسال یک قاب عکس به عکسهای شهدای موکبها هم اضافه شده و آن شهید خدمت ریاست جمهوری دولت سیزدهم است؛ شاید دلیل این علاقه تلاش دولت سیزدهم در حمایت از مسلمانان مظلوم غزه باشد.
پذیرایی رایگان فقط برای زیارت امام شهید
در مسیر جوانی را میبینیم روی کولهاش نشانههایی از کشورش دارد. از روسیه آمده بود، کمی با او معاشرت کردم. تازه مسلمان بود و نام علی را برای خود انتخاب کرده بود.
علی میگفت: این مسیر برایم خیلی عجیبی است در هیچ کجای دنیا برای هیچ چیز به شما خدمات رایگان ارائه نمیشود. چه برسد به غذاهای مختلف، اینجا اما تنها به خاطر اینکه شما به زیارت امام شهیدتان میروید همه چیز به شما میدهند.
علی راست میگوید در مسیر پیادهروی اربعین زائری گرسنه و تشنه نمیماند، صفی برای خوراکی تشکیل نمیشود اگر هم شود در عین رعایت احترام است. از خیاطی و آرایشگری گرفته تا ماساژ و تعمیر کیف، کفش و کوله و چرخ دستی و کالسکه؛ در مسیر نیازی نیست که برطرف نشود؛ عراقیها نیز بعد از سالها با ذائقه، اخلاق و منش ایرانیان آشنا شدند و حالا تمام اسباب آسایش و آرامش آنان را فراهم کردند. کولرهای بزرگ نیز در سراسر مسیر و همه مواکب ۲۴ ساعته روشن است و گرما را قابل تحمل میکند.
برای کمبود آب و برق هم اینجا فکر شده و اکثر مواکب چندین منبع بزرگ آب و ژنراتور برق دارند تا گرما و کمبود آب مشکل ساز نشود و حالا کجایند آنهایی که ببینند این مسیر در عین سختی "اهلا من العسل" شده است.
اربعین حسینی پر از شور و شعور است؛ عشق به اباعبدالله وصف نشدنی است و در کلمات این گزارش نمیگنجد باید بود و دید و در این مسیر قدم برداشت.
نظر شما