به گزارش خبرگزاری مهر، برنامه در مسیر اندیشه با موضوع «پسانصرالله، بررسی امکانهای جمهوری اسلامی در دورنمای مقاومت» با حضور کارشناسان و پژوهشگران از رادیو گفتگو پخش شد.
در این برنامه بردیا عطاران پژوهشگر اندیشکده جریان، محمد خواجویی مدیر گروه مطالعات لبنان در پژوهشکده مطالعات استراتژی خاورمیانه، عابد اکبری پژوهشگر امور بینالملل و میلاد ترابیفرد، کارشناس اقتصاد بینالملل مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی به عنوان پژوهشگران و کارشناسان به ارائه سخنرانی پرداختند.
رژیم صهیونیستی به دنبال تغییر نظم منطقهای است
بردیا عطاران، پژوهشگر اندیشکده جریان در تحلیل خود از وقایع ۷ اکتبر و تأثیرات آن بر معادلات منطقهای گفت: دو قرائت از حوادث ۷ اکتبر وجود داشت. برخی معتقد بودند که این واقعه صرفاً واکنشی به عادیسازی روابط بود و یک لحظه گذراست که تأثیری در تغییرات پارادایم منطقهای نخواهد داشت اما قرائت دیگری که به تدریج تقویت شد، این بود که این حادثه به دلیل حجم بالای خسارت و جنایات، نقطهای سرنوشتساز است و تمامی مناسبات منطقه را دگرگون خواهد کرد.
عطاران بیان کرد: سیر تحولات نشان داد که طرف غربی به دنبال تغییر کامل معادلات بود. تلآویو ویران شد و نیروهای غربی استراتژیهای خود را تغییر دادند. اما در مقابل، گروههای مقاومت و شبکه بازدارندگی جمهوری اسلامی به دنبال حفظ کنترل بودند و تلاش داشتند تا تنشها از یک حد معین فراتر نرود. این دو قرائت متضاد به وضوح در استراتژیهای دو طرف قابل مشاهده است؛ از یک سو اسرائیل به دنبال تبدیل تهدید به فرصت بود و از سوی دیگر مقاومت در پی متوقف کردن پیشروی رژیم صهیونیستی است.
وی همچنین به تحرکات حزبالله لبنان و مقاومت در منطقه اشاره کرد و گفت: اسرائیل از همان ابتدا به دنبال تغییر نظم امنیتی منطقه در غزه و فراتر از آن بود، حتی نام عملیاتهایی که انجام شد به «تغییر نظم منطقهای» اشاره داشت. رژیم صهیونیستی با این اقدامات به دنبال انحلال حزبالله و ایجاد منطقه حائل در جنوب لبنان بود در حالی که مقاومت تلاش میکند رژیم صهیونیستی را متوقف کند، اسرائیل به کمتر از انحلال حزبالله راضی نخواهد شد.
عطاران عنوان کرد: ما در ایران با چالشهای جدی در حوزه سیاست خارجی و امنیت ملی مواجه هستیم. ایران به عنوان کشوری که به یکی از قطبهای بینالمللی تعلق ندارد، در موقعیت نامشخصی قرار گرفته است. برای بازگشت به مسیر توسعه و ارائه چشمانداز روشن به جامعه، باید به این سوال پاسخ دهیم که جایگاه ما در نظم بینالمللی کجاست. سیاستهای خارجی ما، از جمله سیاست همسایگی و دیپلماسی اقتصادی، تنها زمانی موفق خواهند بود که ابتدا به این سوال پاسخ داده شود و جایگاه ایران در این نظم جهانی مشخص گردد.
رژیم صهیونیستی نوعی موازنه وحشت را در مرزهایش برقرار کرده است
محمد خواجویی، مدیر گروه مطالعات لبنان در پژوهشکده مطالعات استراتژی خاورمیانه در مورد جنگ فعلی در منطقه و نظم نوین منطقهای گفت: عملیات «طوفان الاقصی» که در ۷ اکتبر توسط حماس انجام شد، ضربه بزرگی به اسرائیل وارد کرد. برخی معتقدند که این عملیات تلهای از سوی اسرائیل بود تا از آن برای اقدامات بزرگتر استفاده کند، اما من با این دیدگاه موافق نیستم و معتقدم که اسرائیل واقعاً از این حمله ضربه بزرگی خورد. با این حال، اسرائیل تلاش کرده است این شکست را به فرصتی برای خود تبدیل کند، مشابه آنچه در جنگهای گذشته مانند جنگ ۱۹۶۷ رخ داد.
خواجویی ادامه داد: اولین واکنش اسرائیل به این حمله، تخریب گسترده در غزه بود؛ به نظر من، حماس به دلیل محاصره و فشارهای شدید، توان محاسبات دقیق برای پیشبینی واکنش اسرائیل را نداشت. با این حمله، بسیاری از دستاوردهای مقاومت فلسطین در منطقه غزه از بین رفت و قدرت حماس کاهش یافت. هزاران نفر کشته شدند و غزه به ویرانهای تبدیل شد، اما اسرائیل همچنان به دنبال بهرهبرداری از این شرایط برای تغییرات استراتژیک در منطقه است.
وی افزود: هدف اسرائیل از این اقدامات، تضعیف دو نیروی اصلی مقاومت یعنی حماس و حزبالله است. حزبالله لبنان به عنوان مهمترین نیروی عملیاتی محور مقاومت، از سال ۲۰۰۶ و پس از جنگ ۳۳ روزه با اسرائیل، نوعی موازنه وحشت را در مرزها برقرار کرده بود. اما عملیات ۷ اکتبر، اسرائیل را از این وضعیت خارج کرد و آنها اکنون در تلاشاند با تضعیف مقاومت، نظم منطقهای جدیدی ایجاد کنند که بر اساس محوریت اسرائیل باشد.
خواجویی در پایان تأکید کرد: ما در دورانی قرار داریم که به نوعی تقابل بین دو مدل نظم منطقهای است. اسرائیل به دنبال تثبیت قدرت خود در منطقه با تضعیف محور مقاومت است و ایران که در رأس این محور قرار دارد، نمیخواهد بازنده این بازی باشد. بهترین راهبرد در این شرایط، بازگشت به مقاومت فرسایشی است. اسرائیل در عرصه اطلاعاتی و امنیتی موفق بوده، اما در مواجهه با مقاومت فرسایشی، مانند آنچه در جنوب لبنان تجربه کرد، دچار مشکل شده است. این مدل مقاومت باید مجدداً در دستور کار قرار گیرد تا مانع از تحرکات بیشتر اسرائیل و ایجاد نظم جدید به نفع خود شود.
حزب الله یک سازمان فرادولتی است
عابد اکبری، پژوهشگر امور بینالملل، در تحلیل خود از نقش اسرائیل و محور مقاومت در نظم جدید بینالمللی گفت: اسرائیل به عنوان محصول نظم جدید بینالملل به عنوان یک بازیگر تخریبگر عمل میکند. مانند نوچههای قدرت در دورانهای گذشته که برای حفظ نظم موجود، وظیفه تخریبگری را بر عهده داشتند، اسرائیل نیز در این دوره با هدف استقرار و تثبیت نظم بینالمللی مورد نظر قدرتهای بزرگ به کار گرفته شده است اما انقلاب اسلامی ایران از ابتدا با این بازیگر تخریبگر در تقابل بوده و مقاومت در برابر این نظم را پایهگذاری کرده است.
وی افزود: محور مقاومت که زاده انقلاب اسلامی است، از همان ابتدا به دنبال به چالش کشیدن نظم مستقر بینالمللی بود. اسرائیل به عنوان بازیگر تخریبگر این نظم، همواره مورد مقابله محور مقاومت قرار گرفته و این مقابله با فراز و نشیبهای مختلف ادامه یافته است حالا که حتی نظریهپردازان لیبرال نیز به دگرگونی قریبالوقوع نظم بینالمللی اذعان دارند، چالش مقاومت علیه این نظم بیش از پیش معنادار میشود و بازیگران اصلی نظم مستقر به تکاپو افتادهاند تا از اسرائیل حمایت کنند تا نقش تخریبی خود را حفظ کند.
اکبری در ادامه تصریح کرد: امروز حزبالله لبنان و محور مقاومت نه تنها یک گروه فرودولتی نیستند، بلکه نماینده یک نیروی فرادولتی و جهانی هستند که با رژیمی مانند اسرائیل، که خود را دولت میخواند، مقابله میکنند. به همین دلیل، جمهوری اسلامی ایران حمله به حزبالله و ترور رهبران آن را حمله به خود تلقی میکند و حق انتقام را برای خود محفوظ میداند. این تقابل، تقابل یک گروه محلی با یک دولت نیست، بلکه بخشی از یک رویارویی فراگیرتر در سطح منطقهای و بینالمللی است.
وی خاطرنشان کرد: حزبالله لبنان ممکن است تعلق جغرافیایی به لبنان داشته باشد، اما در واقع بخشی از یک سازمان فرادولتی است که ایران نیز عضوی از آن است و حتی میتوان گفت بازیگر اصلی آن است. این نهاد فرا دولتی نقش مهمی در تحولات منطقهای دارد و مقابله با آن تنها در چارچوب لبنان قابل تحلیل نیست.
رژیم صهیونیستی اکنون در جنگی بر سر بقا قرار گرفته است
میلاد ترابیفرد، کارشناس اقتصاد بینالملل مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی درباره تحولات منطقهای و تأثیرات آن بر نظم آینده اقتصادی گفت: آنچه امروز در منطقه ما در حال وقوع است، درگیری بر سر نظم آینده است. به یاد داشته باشید که بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی، در سازمان ملل نقشهای را نشان داد و اعلام کرد که ایران مانع از تحقق نظمی است که قدرت فائقهای به اسرائیل میدهد. این نزاع بر سر نظم، بیش از هر چیز بر مسائل اقتصادی تأثیر میگذارد، چرا که اقتصاد نقش عمدهای در شکلگیری این نظم جدید دارد.
این کارشناس اقتصاد بینالملل مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی به اهمیت اقتصادی این درگیریها اشاره کرد و افزود: یکی از نمونههای این مسئله، اعلام "کریدور آیمک" در اجلاس گروه ۲۰ بود که هدف آن اتصال کشورهای عربی و اسرائیل به اروپا از طریق یک شبکه تجاری و ترانزیتی بود. این کریدور از اهمیت بالایی برخوردار است و رژیم صهیونیستی به عنوان نقطه کلیدی آن مطرح شد. با این حال، جمهوری اسلامی ایران با استفاده از توانمندیهای نرمافزاری و سختافزاری خود موفق شده است این پروژه را تحت تأثیر قرار دهد و با ایجاد چالشهای متعدد، مانع از پیشبرد برنامههای اقتصادی اسرائیل در منطقه شود.
ترابیفرد همچنین با اشاره به مسئله ضرورت برنامهریزی اقتصادی عنوان کرد: درگیریهای کنونی، به خصوص در سطح اقتصادی، نباید تنها به عنوان هزینه در نظر گرفته شود. جمهوری اسلامی ایران برای جلوگیری از هژمونی اسرائیل، باید یک برنامه توسعهای در سطح منطقهای و بینالمللی داشته باشد. کشورهای مختلف نظیر آمریکا و چین، سیاستهای امنیتی خود را به سمت برنامههای اقتصادی سوق دادهاند. ایران نیز باید با قدرتهای بزرگ نظیر چین، روسیه و حتی اروپا در خصوص برنامههای توسعهای همکاری کند.
ترابی فرد، کارشناس اقتصاد بینالملل مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی در پایان گفت: رژیم صهیونیستی اکنون در جنگی بر سر بقا قرار گرفته است و برای حفظ بقا ممکن است هر اقدامی انجام دهد. اما ایران باید با زبان توسعه و برنامههای اقتصادی پیشرفته، در برابر این تهدیدها ایستادگی کند و در عین حال فرصتهایی را برای پیشرفت اقتصادی در منطقه ایجاد نماید.
نظر شما