خبرگزاری مهر -گروه هنر-ندا زنگینه؛ فیلم کوتاه «مرتد» دومین اثر مشترک امیر ابیلی و داوود مرادیان در مقام کارگردان است که این روزها در بخش مسابقه چهلویکمین جشنواره فیلم کوتاه تهران حضور دارد. این فیلم پلیسی و معمایی داستان یک قتل را روایت میکند که افراد مختلفی در تحقق آن نقش دارند و در این میان پلیس برای معرفی قاتلان دچار شک و تردید میشود.
به بهانه اکران این فیلم و در ایام برگزاری جشنواره فیلم کوتاه تهران نشستی با حضور کارگردانان و فرید قبادی بازیگر این فیلم که تجربه حضور در تئاتر، سینما و تلویزیون را دارد، برگزار کردیم.
در این نشست ابیلی درباره چالش نگارش متن «مرتد» به دلیل زمان کوتاه فیلم توضیح داد. همچنین گفت که حمایت ارگانهای دولتی از سینما اتفاق مثبتی است زیرا سینمای ایران گردش مالی ندارد در غیر این صورت فیلمسازان نمیتوانند اثری بسازند.
فرید قبادی که سالها تجربه بازیگری در صحنه تئاتر را دارد گفت که امروزه جریان تفکری بازیگری و فیلمنامه نویسی در سینما و تئاتر دست متفکران و اندیشمندان این حوزه نیست بلکه دست تهیه کنندگان و سرمایه گذاران است.
مرادیان نیز معتقد است که فیلم کوتاه عرصه فرم است و در ایران و جهان قصه گفتن در زمان کم و درآوردن قصه در ادوات بصری کار بسیار سختی است.
مشروح گفتوگوی مهر با عوامل فیلم کوتاه «مرتد» را در ادامه مطالعه کنید:
*داستانی که انتخاب کردید قابلیت تبدیل شدن به یک فیلم سینمایی یا یک سریال را داشت. لطفاً در ابتدا بفرمائید که چه شد این سوژه را به عنوان یک فیلم کوتاه ساختید؟
امیر ابیلی: سوژه «مرتد» حتی پیش از نوشتن فیلمنامه «آبی روشن» در ذهن من بود. اساساً خیلی از قوانین به خصوص قوانین جزایی موقعیتهای خوب دراماتیکی در اختیار فیلمساز قرار میدهند. من هم معمولاً این قوانین را مرور میکنم تا ایده بگیرم. حرف شما درست است و چندنفر هم به ما گفتند که این سوژه حیف است و برای فیلم بلند مناسب است. در مرحله نگارش فیلمنامه نیز چالش اصلی من این بود که سوژه را برای یک فیلم کوتاه بنویسم زیرا نوشتن این داستان برای یک فیلم ۹۰ دقیقهای خیلی راحتتر بود. من و داوود مرادیان ۲ سال پیش فیلم «گورکن» را باهم کار کرده بودیم اما به این دلیل که زمان آن فیلم بالای ۳۰ دقیقه بود ما نتوانستیم به جشنوارههای مختلفی از جمله جشنواره فیلم کوتاه تهران ارسالش کنیم. دوست داشتیم که یک تجربه دیگر هم در حوزه فیلم کوتاه داشته باشیم و پس از آن سراغ اولین فیلم بلندمان برویم. بچههای فیلم کوتاه معمولاً دنبال قصههای موقعیتمحور هستند و خیلی سراغ داستانهایی که چرخش موقعیت یا پیشداستان مفصل دارند، نمیروند اما من به این دلیل که عادت کرده ام فیلم سینمایی و سریال بنویسم و آقای مرادیان هم مستندهای سریالی میسازند سراغ ایننوع قصهگویی رفتیم. ساخت این سوژه به لحاظ دریافت مجوز از وزارت ارشاد و ناجی هنر برای یک فیلم سینمایی بلند کار سختی بود و ما فکر کردیم که حتی بعداً هم میتوانیم این داستان را ادامه بدهیم و نسخه سینمایی آن را بسازیم.
*فیلم شما تا ۴ دقیقه پایانی روند خوبی را طی میکند و به تمام سوالات به درستی پاسخ میدهد. تا زمانی که به گرهگشایی پایانی فیلم میرسد اما به دلیل محدودیت زمان همه چیز خیلی سریع پیش میرود. به نظر میرسد که این سوژه در فیلم سینمایی بلند بهتر ساخته و پرداخته میشد.
ابیلی: البته بازخوردهای ما از مخاطبان این نیست که گره گشایی سریع است ولی به این دلیل که متن برای ما جذابیت زیادی داشت حیفمان آمد که آن را کنار بگذاریم و برویم سراغ یک قصه دیگر. من هم موافقم که ممکن است زمان کم گاهی به فیلم و روایت داستان ضربه بزند اما اینکه در همین فیلم نیم ساعته ما تعدد کاراکتر و قصه داریم برای من بسیار جذاب است. در واقع ما دوست داشتیم که قصه بگوییم و خیلی هم در خرج کردن قصه خسیس نیستیم زیرا موقعیت داستانی زیاد است و برای فیلم بعدی سراغ داستانهای دیگر میرویم.
مرادیان: فیلم کوتاه عرصه فرم است و در ایران و جهان قصه گفتن در زمان کم و درآوردن قصه در ادوات بصری کار بسیار سختی است. اگر این داستان تبدیل به فیلم بلند میشد امکان گزارههای اخلاقی موجود در آن ممکن نبود. این فیلم در لایه دوم خود سوالات اخلاقی درباره سطح و حدود اخلاق می پرسد. «مرتد» میپرسد که اکنون کار درست کدام است؟ قانون اولویت است یا اخلاق؟ شاید در فیلم بلند پرداختن به این موضوعات سختتر میشد.
*فیلم به گفته شما پایانی اخلاقی دارد اما ممکن است به طور مثال من به عنوان بیننده با تصمیم بازپرس و مجازات آن ۲ نفر بیگناه همراه نباشم.
ابیلی: متوجه حرف شما هستم اما ۲ شخص متهم این فیلم هم لزوماً بیگناه نبودند. ما تعمدا نشانههایی در فیلم قرار دادیم که انگار آن ۲ نفر هم از وقوع قتل خبر دارند و هم گویا خبر ندارند. تصور من این بود که آنها هم از این جرم خبر دارند و نشانههایی هم از این آگاهی در فیلم وجود داشت مانند بازسازی صحنه قتل که کاملاً درست بازسازی میشود.
مرادیان: در فیلم «قطار سریع السیر به شرق» مهمترین ویژگی پوآرو کهن الگوی هرمس است. در این شرایط هم فرد باید یک پرونده را به اتمام برساند اما پوآرو هم در همین نقطه قرار میگیرد. در این فیلم شخصی از نظر جمع مهدور الدم است و پوآرو باید تصمیم بگیرد که معرفی کردن افرادی به عنوان قاتل او به جامعه، اخلاقی است یا اخلاقی نیست؟
*آن فیلم فرصت زیادی برای شخصیت پردازی و قصه پردازی داشت اما در فیلم «مرتد» ما خیلی فرصت همدلی و همذات پنداری با بازپرس را نداریم.
مرادیان: بله. اکنون در سینمای بلند نیز فیلمسازان به سمت زمانهای زیاد رفتهاند و فیلمها در زمان ۲ ساعت و بیشتر روایت میشوند زیرا در زمان کوتاه شما نمیتوانید شخصیتپردازی کنید و بیشتر تیپسازی است ولی فکر میکنم که کارآگاه و وکیل فیلم ما در ذهن مخاطب میمانند.
*ما اکنون در حوزه فیلم کوتاه آثار بسیار حرفهای میبینیم که با عوامل حرفهای سینما ساخته شده اند. در حالی که شاید این مساله کمی رسالت فیلم کوتاه را که بیشتر حوزه تجربهگرا و تماشای آثار متفاوتتر از سینما را دربر میگیرد، زیر سوال ببرد. درواقع اکنون فیلمسازانی به سمت فیلم کوتاه میآیند که دورخیزی برای ساخت اولین فیلم بلندشان دارند.
ابیلی: این مساله به تعریف ما از فیلم کوتاه باز میگردد. به نظر من عدهای فیلم کوتاه را خیلی محدود میکنند در حالی که قصهگویی در فیلم کوتاه بسیار مهم است. ما به شخصه فیلم کوتاه را برای فیلم کوتاه نمیسازیم زیرا خیلی از فیلمسازان وارد حوزه فیلم کوتاه میشوند و درآمدشان از طریق جشنواره رفتن است. ما فیلم کوتاه را تجربهای برای رسیدن به فیلم بلند میدانیم و جایزه گرفتن در این حوزه گرچه جذاب است اما خیلی برای ما مهم و سرنوشتساز نیست. درواقع ما فیلم کوتاه را تجربهای برای داستانگویی میبینیم.
سینمای مستقل در ایران بسیار نحیف شده است و اگر ارگانها را از سینمای ایران بگیرید چیزی باقی نمیماند زیرا سینمای ایران گردش مالی درستی ندارد. پیش از این بچههای انجمن سینمای جوان و آموزشگاههای فیلمسازی به صورت رفاقتی دورهم جمع میشدند و با کاراکترهای محدود فیلم میساختند اما اکنون کمتر چنین فیلمهایی میبینیم. فیلم «مرتد» هم فیلم پرهزینهای نبود.
*طبیعتاً ساخت فیلم کوتاه با بازیگر و عوامل حرفهای هزینه تولید را بالا میبرد. در نتیجه فیلمسازان نیز مجبور میشوند که برای تأمین بودجه سمت نهادها بروند. روندی که ما در سینما هم مشاهده میکنیم و با تعدادی آثار ارگانی با ایدئولوژیهای خاص طرف هستیم.
ابیلی: حرفی که می زنید درست است و عرصه فیلم کوتاه نباید تبدیل به یک عرصه گرانقیمت شود گرچه که فیلمسازی در ایران به طور کلی گران شده است و حتی هزینه ساخت فیلم کوتاه هم بالا رفته است اما نباید در فیلم کوتاه حضور چهرهها و پروداکشن خیلی مساله باشد. ما نسخه تدوین اولیه فیلممان نزدیک به ۳۹ دقیقه بود و تعداد روزهای آفیش ما به دلیل محدودیت مالی ۵ روز بود. یعنی روزی ۸ دقیقه از فیلمنامه را فیلمبرداری کردیم. لوکیشن ها و صحنههای متعددی هم داشتیم. یعنی با اینکه ما حمایت ارگانی داشتیم اما دست و بالمان خیلی باز نبود. فکر نمیکنم فیلمی در جشنواره فیلم کوتاه امسال باشد که روزی ۸ دقیقه فیلمبرداری داشته باشد. درباره این موضوع که لزوماً حمایت نهادها از ساخت فیلم بد است یا خوب؟ نظر من این است که اتفاق خوبی است زیرا سینمای مستقل در ایران بسیار نحیف شده است و اگر ارگانها را از سینمای ایران بگیرید چیزی باقی نمیماند زیرا سینمای ایران گردش مالی درستی ندارد. پیش از این بچههای انجمن سینمای جوانان و آموزشگاههای فیلمسازی به صورت رفاقتی دورهم جمع میشدند و با کاراکترهای محدود فیلم میساختند اما اکنون کمتر چنین فیلمهایی میبینیم. فیلم «مرتد» هم فیلم پرهزینهای نبود. انجمن سینمای جوانان کمک عرفی که به باقی فیلمسازان میکند برای ما درنظر گرفت و سازمان اوج هم کمک عجیبی به ما نکرد. اگر همین حمایتها نباشد فکر میکنید سالی چند فیلم کوتاه ساخته میشود؟ همچنین کیفیت آثار هم بسیار نزول پیدا میکند. البته اکنون یکسری فیلم کوتاه هستند که مثلاً جلوههای ویژه عجیبی دارند و به عقیده من این خرجها اضافه کاری است یا عوامل پشت دوربینشان عوامل سینمای حرفهای و بسیار پرهزینه هستند درحالی که ما در فیلم کوتاه عوامل با استعداد و باانگیزه زیادی داریم.
مرادیان: من و آقای ابیلی محصول سینمای گلخانهای نیستیم و خودمان تلاش کردیم تا به اینجا برسیم. فیلمی که روزی ۱ دقیقه فیلمبرداری میکند با فیلمی که روزی ۸ دقیقه طول میکشد بسیار متفاوت است. ما به دلیل بودجه محدود مجبور بودیم که فیلمبرداری را در زمان محدود تمام کنیم.
*پیش تولیدتان چقدر طول کشید؟
ابیلی: از مدتها قبل برنامه ساخت این فیلم را داشتیم اما پیش تولید جدی ما که به فیلمبرداری منجر شد حدود ۱۰ - ۱۲ روز بود و تیممان در این زمان مستقر شدند.
*برنامه شما برای ساخت فیلم بلند چیست؟
ابیلی: طبیعتاً دنبال ساختن فیلم بلند هستیم اما میدانید که معادلات فیلم بلند ساختن در ایران بسیار پیچیده است. ما هم چند طرح پلیسی - معمایی داریم. متاسفانه این ژانر در ایران خیلی کم ساخته میشود.
*بله ژانر پلیسی - معمایی در ایران خیلی کم و بد ساخته میشود.
ابیلی: متاسفانه این روزها در شبکه نمایش خانگی همه فیلم پلیسی و معمایی میسازند اما در واقع آثارشان کیفیت لازم را ندارند.
*پس از فیلم کوتاه «گورکن» درباره تجربه مشترکتان باهم توضیح دهید و اینکه قرار است در آینده هم به عنوان یک زوج هنری فعالیت کنید؟
مرادیان: ما پیش از «گورکن» به نوعی تفاهم معنایی راجع به موقعیت دراماتیک رسیده بودیم. رویکرد و تفکر هر دوی ما نسبت به سینما مشترک است. نگاه ایدئولوژیک و کانسپت فکری ما نیز همسو است. «گورکن» تجربه بی نظیری بود زیرا ما حتی یک پلان هم با یکدیگر اختلاف نداشتیم با این حال که تمام دکوپاژ و میزانسن ما به دلیل تغییر ماشین و موقعیت جوی سر صحنه تغییر کرد. در فیلم «مرتد» نیز همین شد و ما پیش از شروع فیلمبرداری تقسیم کارمان را انجام دادیم و دخالتی در کار هم نداشتیم اما باهم در ارتباط بودیم. با همین رویکرد میشود وارد عرصه فیلم بلند و حتی ساخت سریال هم شد و هیچگونه چالشی هم وجود ندارد. به نظر من، ما کنار یکدیگر یک انسان محکمتر میشویم و اختلافی نداریم.
ابیلی: در دنیا هم تجربیات موفق زیادی از کار مشترک وجود دارد اتفاقاً وقتی برادران کوئن از هم جدا شدند دیگر مانند قبل موفق نبودند. داوود مرادیان عکاس حرفهای است و حتماً نقاط ضعف من را در فیلمبرداری، قاببندی و نور اصلاح میکند. حتماً مسیر ما در کار بلند هم مشترک خواهد بود.
قبادی: من آقای ابیلی و مرادیان را پیشتر نمیشناختم و وقتی بازی در فیلم «مرتد» به من پیشنهاد شد ۲ نگرانی داشتم؛ اول اینکه وقتی شما سر کاری می روید که نام ۲ نفر به عنوان کارگردان در آن مطرح است نگران اختلاف نظرها و چالشهای زیاد پروژه هستید. من هم با همین نگرانی وارد کار شدم اما در ادامه هر ۲ عزیز بسیار کاربلد و اخلاقمدار و حرفهای بودند. این دومین فیلم کوتاه من بود و شرایط کار واقعاً حرفهای بود. دومین نگرانی من سوژه فیلمنامه بود زیرا به عقیده من مناسب یک فیلم بلند بود و من تا پیش از تدوین فیلم هم نگران بودم اما شکرخدا همه چیز به خوبی پیش رفت.
*آقای قبادی به عنوان بازیگری که بیشتر در تئاتر و تلویزیون و سینما حضور دارد درباره تجربه تان از بازی کردن در فیلم کوتاه توضیح دهید.
قبادی: فیلم کوتاه اصولاً برای بچههای بازیگر جذاب است و برای من هم جذاب است اما کار کردن در هر فیلم کوتاهی را قبول ندارم. شما زمانی که سر یک پروژه سینمایی یا سریال می روید تمام سختیها و مصائب کار را برای الزامی که نسبت به غم نان دارید تحمل میکنید اما در فیلم کوتاه ماجرا کاملاً دلی پیش میرود. فیلم کوتاه اصلاً کار ساده ای نیست. مثلاً بچههای نویسنده دوست دارند که سریال بنویسند. وقتی میگویی سینمایی بنویس کار برایشان سختتر میشود اما وقتی میگویی فیلم کوتاه بنویس عده کمی از عهده آن برمیآیند. شما باید از تجربه و هوش و ذکاوت زیادی بهره ببرید تا در کمترین زمان حرفتان را بزنید. این کار برای بازیگر سختتر است زیرا در قالب یک سریال شما فرصت زیادی در اختیار دارید تا ابعاد مختلف شخصیت را نشان دهید اما در فیلم کوتاه این فرصت وجود ندارد. به قول آقای سمندریان بازیگر خوب کسی است که سفیدیهای نمایشنامه را بازی میکند. در سریال این سفیدیها زیاد است اما در فیلم کوتاه خیلی کم است و این اتفاق کار را سخت میکند. من در فیلم «مرتد» دنبال فرصت کوچکی بودم تا ویژگی اخلاقی، تنهایی و کلافگی این کاراکتر بازپرس را نشان دهم.
*بیشتر بازیگران «مرتد» از بازیگران تئاتری انتخاب شدند مانند فرید قبادی و ریحانه رضی اما به نظر میرسید که گاهی کیفیت بازیها یکدست نیستند.
ابیلی: حقیقتاً ما در انتخاب بازیگر مقید به این بودیم که افراد تجربه تئاتری داشته باشند. در کار قبلی مان نیز سعید داخ و رحیم نوروزی تجربه جدی تئاتر داشتند. کار با بازیگر حرفهای تئاتر لذتبخش است زیرا در همخوانی، دورخوانی و گپ زدن آدمهای همراه تری هستند. شیمی نقش لزوماً از فیلمنامه نشات نمیگیرد و شما باید با بازیگر گفتوگو کنید و او هم نظرش را بگوید. کار کردن با بازیگری مانند فرید قبادی خیلی جذاب است زیرا نکات خوبی به کار اضافه میکند و همراه است. ریحانه رضی را ما در نمایش «هیدن» دیده بودیم و به نظر من هم چهره او و هم صدایش خیلی به کاراکتر ما میآمد و بسیار خوب توانست کاراکتر دوپهلویی که میخواستیم، اجرا کند. شما در فیلم کوتاه خیلی فرصت دورخوانی و تمرین ندارید ما نیز نهایتاً ۳ بار فرصت دورخوانی داشتیم و یکبار هم روتوش متن در صحنه انجام شد. قطعاً اگر فرصت زیادی در اختیار داشتیم بازیگران با یکدیگر هماهنگتر و یکدستتر میشدند گرچه همین الان هم ما از کیفیت بازیها بسیار راضی هستیم.
قبادی: در اینجا من میخواهم از تئاتر دفاع کنم و بگویم که الزاماً هر کسی که تئاتر کار کند بازیگر خیلی خوبی نیست. اکنون وقتی برخی تئاترها را تماشا میکنید، کسانی روی صحنه هستند که آدم سخت میتواند به آنها بگوید بازیگر، زیرا به هرکسی که بتواند دیالوگ را خوب بخواند بازیگر میگویند! در حالی که این مساله جزو بدیهیات است.
چیزی که ما را نگران میکند این است که بازیگران ناآگاه وارد تئاتر میشوند و نمیدانند که چه میکنند. متاسفانه امروزه جریان تفکری بازیگری و فیلمنامه نویسی در سینما و تئاتر دست متفکران و اندیشمندان این حوزه نیست بلکه دست تهیه کنندگان و سرمایه گذاران این حوزه است. شما زمانی که فیلمنامهای به تهیهکننده ارائه میکنید او صرفاً دنبال کمدی است
*متاسفانه اکنون کسی نظارتی روی کیفیت کارها و بازیگرهای روی صحنه تئاتر ندارد. یعنی تئاتر مانند سینما نیست که کلی تجربه کسب کنید تا به فیلم بلند برسید و هرکسی بتواند هزینه سالن خصوصی را پرداخت کند، کار روی صحنه میبرد.
قبادی: برخی سالنهای تئاتر مانند سالن عروسی شده اند، افراد چند شب سالن را اجاره میکنند تا نمایششان را روی صحنه ببرند. ما اکنون گلایهای از جریان بازیگری داریم که صرفاً مربوط به تغییر نسل نیست. زمانی که من در جوانی وارد تئاتر شدم قدیمیها با ما سختگیرانه برخورد میکردند زیرا ما گاهی نگاه متفاوتتری نسبت به آنها داشتیم. اکنون من هم زمانی که میخواهم به جوانترها سخت بگیرم نگاه میکنم که طرف چه سبک و اندیشهای دارد. چیزی که ما را نگران میکند این است که بازیگران ناآگاه وارد تئاتر میشوند و نمیدانند که چه میکنند. متاسفانه امروزه جریان تفکری بازیگری و فیلمنامه نویسی در سینما و تئاتر دست متفکران و اندیشمندان این حوزه نیست بلکه دست تهیه کنندگان و سرمایه گذاران این حوزه است. شما زمانی که فیلمنامهای به تهیهکننده ارائه میکنید او صرفاً دنبال کمدی است.
*کاراکتر شما در «مرتد» قابلیت کلیشه شدن داشت. برای نزدیک شدن به جهان نقش و دور شدن از کلیشهها چه کردید؟
قبادی: اغلب مردم میگویند که چرا بازپرسان و کارآگاهان پلیس در سینما همه مردمگریز، ناراحت و عصبی هستند؟ من می گویم که اینگونه نیست بلکه این آدمها در زندگی شان متمرکز روی یک موضوع فکر میکنند و تمام وقتشان معطوف به حل یک معما و پرونده است. درنتیجه به صورت آدمهای گوشهگیر نمود پیدا میکنند. این موضوع در حرفههای دیگر نیز وجود دارد مثلاً یک ورزشکار حرفهای کاملاً بدون حاشیه روی فعالیتش تمرکز میکند و خیلی اهل جنجال نیست.
*سکانس پایانی فیلم بسیار متکی بر توانایی بازیگران بود. تصور خود شما از نتیجه کار چیست؟
قبادی: نکته جالبی که وجود دارد در فیلم «مرتد» همه قهرمان هستند. همه افراد در این فیلم عمل قهرمانانه انجام میدهند و فقط تقدم و تاخر این کنش تفاوت دارد. سخت است که شما در این فیلم تشخیص دهید ضدقهرمان و قهرمان کیست. این چالش در نگارش فیلمنامه، بازی بازیگران و میزانسن نیز وجود داشت. مثلاً در چینش پلانها شما نمیدانستید اکنون کدام فرد مهمتر است. این فیلم برای من در یک جمله خلاصه شد که آیا شما جرات دارید واقعیت را قربانی حقیقت کنید؟ ما ممکن است در زندگی به این دوراهی برسیم که واقعیت و حقیقت در مقابل هم باشند. واقعیت این فیلم این بود که آنها قاتل هستند اما حقیقت این بود که همه افراد قربانی بودند. برای من به شخصه بازی کردن و گفتن جمله پایانی فیلم بسیار سخت بود و همه ما نگران آن صحنه بودیم.
*یک جایی گویا بازپرس آگاهانه وارد بازی آنها میشود.
ابیلی: بله درواقع تصمیم نهایی را کارآگاه میگیرد که بازی آنها را بههم بزند یا نزند.
*برای ساخت این فیلمنامه در تعامل با سازمان اوج اذیت نشدید؟
ابیلی: نه خوشبختانه با اینکه فیلمنامه چندین بار رفت و برگشت داشت اما به مشکلی برنخوردیم.
*از این منظر گفتم که شخصیتهای فیلم به نوعی ساختارهای قانونی را زیرپا میگذارند و در پی انتقام شخصی هستند.
مرادیان: به نظر من این موقعیت یعنی انتقام شخصی بسیار دراماتیک است به همین دلیل فیلمسازان زیادی سراغ آن میروند. مثلاً نمونه آن کارآگاه علوی است که وقتی شخصیت خارج از قانون و عرف شغلی خود عمل کرد، جذاب شد. ما در این فیلم میخواستیم که کاراکترهایمان کنشی داشته باشند و حرفی بزنند نه اینکه صرفاً در قالب چارچوبها عمل کنند.
قبادی: چیزی که وجود دارد این است که یک اثر هنری از شرایط اجتماعی کشور و مردمش الهام میگیرد. اکنون مردم ما نیز احساس میکنند که کسی به فکر آنها نیست و خودشان باید کاری کنند.
*درباره انتخاب عنوان فیلم هم توضیح میدهید.
ابیلی: در واقع «مرتد» برای من وجه ژورنالیستی داشت و نام جذابی بود. درباره بار معنایی آن نیز مرتد کسی است که خونش مباح است و برای کشتن یک فرد مرتد کسی مجازات نمیشود. در عین حال مرتد کسی است که لیاقت کشته شدن دارد. به عقیده من شخص کشته شده در این فیلم نیز به معنای عملی و عینی یک مرتد بود.
*برنامه شما برای اکران «گورکن» چیست؟
ابیلی: «گورکن» خیلی وقت است که آماده نمایش شده و فکر میکنم پس از جشنواره فیلم کوتاه تهران این فیلم را در یکی از پلتفرمها به نمایش بگذاریم. با فیلم کوتاه «مرتد» هم احتمالاً در چند جشنواره شرکت کنیم.
قبادی: در پایان میخواستم بگویم که برای تولید یک اثر خیلی از آدمها زحمت می کشند اما معمولاً بازیگران و کارگردان دیده میشوند و همه موفقیتها برای این ۲ قشر است. در فیلم «مرتد» تمام بچههای پشت صحنه خیلی زحمت کشیدند و زیر آفتاب تیر ماه صبورانه کار کردند.
نظر شما