خبرگزاری مهر -گروه هنر-علیرضا سعیدی؛ معاونت امور هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی طی روزهای گذشته بود که از پس تغییر و تحولات در اداره کل هنرهای نمایشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، وارد مسیر تغییر و تحولات مدیریتی در دفتر موسیقی شد؛ مسیری که به واسطه تنوع ساختاری و سیستماتیک فرآیند تولید و ارائه محصولات موسیقی در یک نظام اقتصادی که گردش پولی و حواشی آن به نسبت تئاتر از میزان بالاتری برخوردار است، میتواند دربرگیرنده نکات کارشناسی متعددی باشد که میبایست در فواصل زمانی مختلف و نشستها و گزارههای تخصصی مورد بحث و تبادل نظر قرار گیرد.
شرایطی که به تناسب جریان حاکم سیاسی بر دولتها بی تردید با دیدگاههای متفاوت و نقطه نظراتی همراه است که قطعاً ماجرای مدیریت در دفتر موسیقی را با چالشهای زیادی همراه میکند؛ چالشهایی که طی سالهای گذشته ابعاد و پیامدهای مثبت و منفی فراوانی داشته و بی تردید نمیتوان در یک یادداشت و مقاله رسانهای به آن پرداخت. چرا که اساساً مدیریت در عرصه فرهنگ و هنر به قدری دارای پیچیدگیها و سیاستگذاریهای خاصی است که از نگاه بسیاری از کارشناسان عرصه مدیریت فرهنگی چالشهایی به مراتب بالاتر و بیشتر از مدیریت در حوزههای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی دارد. زیرا یک مدیر در این منظر با فرآیندی روبهرو خواهد شد که بسیار حساستر از جریانهای مدیریتی دیگر است و همه میدانیم مشتمل بر حساسیتها و ملاحظاتی است که میبایست مدیریتهای مجموعههای فرهنگی هنری مختلف نسبت به آنها اجحاف کامل داشته باشند.
در این چارچوب اما و اگرهای زیادی در موسیقی وجود دارد که بررسی، مدیریت و سیاستگذاری درباره هرکدام به تنهایی استراتژی مشخصی میخواهد و کار یک مدیر در این عرصه را بسیار سخت میکند. شرایطی که طبیعتاً در حوزه اخذ مجوز ترانهها و اشعار، اخذ مجوز کنسرتها، رسیدگی به امور مختلف اهالی موسیقی در حوزههای مختلف، نظارت و ارزشیابی و مواردی از این دست از دیرباز به عنوان پرچالش ترین نکتههای موجود در موسیقی عرض اندام کرده و اهالی رسانه و فعالان این عرصه مشاهده کردهاند که هر مدیر در هر دوره مدیریتی چه مواجه ای با این موارد و دیگر موارد مشابه داشته است. شرایطی که برای برخی دربرگیرنده کارنامهای ضعیف، برای برخی کارنامهای خنثی و برای برخی مشتمل بر خاطرات و دستاوردهای مثبتی بوده است.
امیرحسین سمیعی آهنگساز و خوانندهای که قبل از ورود به وزارت ارشاد، در سمتهایی چون مدیریت امور موسیقی و بعد معاونت هنری سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران تجربههای مدیریتی را از سر گذرانده، دی ماه ۱۴۰۲ با عنوان «مدیرکل» جایگزین محمد اله یاری فومنی در دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شد و حالا بعد از یک سال حضور در این مسند بسیار مهم و استراتژیک وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی جای خود را به احمد صدری داده که در حکم معاون امور هنری وزیر، به عنوان «سرپرست» دفتر موسیقی انتخاب شده است. شرایطی که طبیعتاً با اتکا به این کلیدواژه نمیتواند دربرگیرنده حضور در یک دوره طولانی مدیریتی باشد، مگر اینکه این حکم مدتی بعد بنا به تصمیم و توافق طرفین به «مدیریت» تغییر پیدا کند.
آنچه میتوان در یک نگاه اجمالی به کارنامه مدیریتی شخص امیرحسین سمیعی پرداخت به ۲ بخش تقسیم میشود؛ بخش اول مربوط به امور روزمره مدیریتی از جمله امضا و پاراف نامههای اداری معمول و تعامل با دیگر دستگاههای مربوطه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و دیگر نهادهای مرتبط با حوزه موسیقی است که در این مورد میبایست مراجعان و تهیه کنندگان و صاحبان آثار موسیقی نظر بدهند که چه دستاوردی در کارنامه سمیعی ثبت میشود.
اما بخش دوم که میتواند به عنوان «رزومه»، «پیشینه» یا «دستاورد» فعالیتهای سمیعی به عنوان یک مدیر دارای تحصیلات موسیقایی مورد ارزیابی دقیق و منطقی قرار بگیرد، به طور حتم دربرگیرنده نکاتی است که میتوان از آن به عنوان دستاورد در عنوان مدیرکل دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی براساس شرح وظایف این مجموعه فارغ از وجوه مثبت و منفی آن یاد کرد.
انجام سفرهای استانی به شیراز، اصفهان، بوشهر، اراک برای رسیدگی به مطالبات هنرمندان حوزههای مختلف موسیقی، تصویب و ابلاغ سند ملی موسیقی کشور توسط رئیس جمهور، رسیدگی به لغو برخی کنسرتهای موسیقی و جلوگیری از تمدید لغو برخی از این برنامهها، شکسته شدن رکورد آمار کمی کنسرتها، صدور مجوز برای برگزاری کنسرت در برخی شهرستانهایی که تاکنون برگزاری کنسرت در آنها مقدور نبود، تلاش برای تحقق کلیدواژه «عدالت فرهنگی» در جریان برگزاری جشنواره موسیقی فجر، اجرای چند کنسرت موسیقی پاپ ارزان قیمت در فرهنگسرای بهمن و اجرای پروژه «چهار فصل موسیقی» با هدف حمایت از موسیقی جدی از جمله نکاتی بوده که طی ماههای گذشته میتواند به عنوان دستاورد در کارنامه مدیریتی سمیعی ثبت شود. دستاوردی که نظر مثبت یا منفی درباره هرکدام میتواند با واکنشهای متفاوت کارشناسانهای روبهرو شود.
و حالا احمد صدری که به تاریخ نوزدهم دی ۱۴۰۳ از نادره رضایی معاون امور هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی حکم سرپرستی دفتر موسیقی وزارت ارشاد را دریافت کرده، آمده تا به پشتوانه آنچه از اندوختههای پژوهشی، تجربی، آکادمیک و مدیریتی خود در حوزههای دولتی و بخش خصوصی فرا گرفته، سکان هدایت یکی از مهمترین مجموعههای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را به دست بگیرد که قطعاً چه برای مدیران قبلی و چه مدیریت جدید دربرگیرنده چالشهای زیادی است. چالشهایی که در مواجه با هر سلیقه موسیقایی که طی ماههای گذشته در رسانههای دیداری و شنیداری با مطالبات و شرایط ویژه ای به فعالیت مشغول بوده، دربرگیرنده تنوع و سلیقههای متفاوتی است که میبایست احمد صدری و اساساً هر مدیر دیگری را با گستره و دیدگاههای وسیعتری در حوزه مدیریتی مواجه کند؛ احمد صدری ۵۹ سالهای که پیشینه فعالیتهای او در عرصه موسیقی از کارنامه قابل اتکایی برخوردار بوده و حتی در حوزه مدیریتی نیز فعالیتهایی را داشته است. فعالیتهایی که بی تردید از نگاه برخیها دربرگیرنده ملاحظات منفی و از نگاه برخی دیگر هم دربرگیرنده کارها و فعالیتهای ارزشمند و مثبتی بوده که میتواند به فراخور زمانی که در اختیار او گذاشته شده کم و زیاد شود.
مسیری که برای دارنده نشان درجه یک هنری وزارت ارشاد، برای یک مدرس و یک پژوهشگر که حوزه تخصصی و علاقه مندی اش موسیقی نواحی است مشتمل بر برنامه ریزی و اجرای کارهای ریز و درشتی است که باید از آنها به سلامت عبور کند، حتی اگر دوران سرپرستی اش کوتاه و گذرا باشد و بخواهد سکان مدیریت را به فرد دیگری بسپارد.
اتفاقاً سرپرست دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم از تبار موسیقی است و در سالهای گذشته توانسته به فراگیری ردیف سازهای موسیقی دستگاهی ایران، مقامها و آهنگهای موسیقی تنبورنوازی کرمانشاه و دوتارنوازی شرق خراسان هم بپردازد. فضایی که همزمان با چنین فعالیتهای موسیقایی او را وارد فعالیت اجرایی و مدیریتی حوزه موسیقی کرد و موجب شد که صدری طی سالهای اخیر مناصب و عناوینی چون دبیری بخش موسیقی همایش «حکمت و فلسفه هنر»، دبیری چهارمین و پنجمین جشنواره موسیقی نواحی، طراحی و عضویت در هیئت علمی چندین جشنواره موسیقی، کارشناسی موسیقی نواحی انجمن موسیقی، دبیری بخش چاوشی خوانی و مدیحه سرایی روستایی جشنواره رضوی، دبیر بخش چاوشی خوانی و مدیحه سرایی روستایی جشنواره رضوی و چندین منصب دیگر را در کارنامه خود ثبت کند.
و حالا وی در سمتی حضور پیدا کرده که اگرچه چشم انداز سرپرست بودن نمیتواند مشتمل برگستره ای دور در حوزه مدیریتی برای وی به حساب آید اما هرچه هست همه چشم انتظار میمانند تا ببینند وی به عنوان بازوی اجرای سیاستگذاری، هدایت، حمایت، نظارت و تدوین خط مشیهای کلان حوزه موسیقی در دولت چهاردهم، اعم از موسیقی ایرانی، موسیقی نواحی، موسیقی کلاسیک، موسیقی پاپ و … چه برنامه مدیریتی خواهد داشت.
شرایطی که اکنون براساس ظهور و بروز فناوریهای نوین در صنعت موسیقی، وجود مجموعههای مختلف مدیریتی در حوزه موسیقی، اصناف موسیقی و جامعه تهیه کنندگان و تولیدکنندگان عرصه موسیقی هرکدام مدیریتی جداگانه و هدفمند میطلبد و میتواند برای احمد صدری که عمده فعالیتهایش در حوزه موسیقی جدی بوده دربرگیرنده تجربهای مهم باشد. مسیری که به دلیل حکم سرپرستی او فعلاً نمیتوان تحلیل دقیقی درباره آینده پیش رو و حتی ارائه پیشنهاد به وی داشت. اما هرچه هست مشتمل برحرکت در مسیری است که میبایست بر اساس تجربیات قبلی، رو به جلو باشد تا اینکه تنها محدود به امضا کردن نامههای اداری شود.
سیاستگذاری، هدایت، حمایت، نظارت و تدوین خط مشیهای کلان برای اعتلای موسیقی ایرانی، مطالعه و بررسی فناوریهای نوین در صنعت موسیقی جهان به منظور استفاده از آن بر اعتلای گسترش و روز آمدی موسیقی ایرانی، برنامه ریزی برای تعامل فعال با فرهنگ موسیقایی غیرایرانی، برنامه ریزی و ارائه موازین و مقررات برای حمایت از فعالان عرصه موسیقی، برنامه ریزی برای ترویج و بهکار گیری ارزشهای ایرانی و اسلامی در خلق آثار موسیقایی کشور، برنامه ریزی برای توسعه، ترویج و تقویت فعالیتهای موسیقایی عملی و حمایت از گروههای متولی این امر، برنامه ریزی جهت ترویج استانداردهای مورد نظر در رسانههای نوشتاری، صوتی و تصویری، تدوین ضوابط و مقررات برای فعالیتهای موسیقایی مؤسسات، کانونها، انجمنها، واحدهای صنفی و گروهی، حمایت معنوی برای پالایش ذوق زیبایی شناسی و سلیقه موسیقی عامه در جهت درک و استقبال از موسیقی، حمایت مادی و معنوی از گروههای موسیقی با استفاده از امکانات نرم افزاری و سخت افزاری، حمایت مادی و معنوی از تشکیل کارگاههای تخصصی آموزشی به منظور بهره گیری از تخصص و توان صاحب نظران و پیشکسوتان و انتقال آن به هنرمندان جوان، حمایت مادی و معنوی از تشکلهای هنری و فراهم ساختن سازوکار لازم برای رفع موانع فعالیت بخش خصوصی در عرصههای گوناگون فعالیتهای مرتبط با موسیقی، حمایت از برگزاری جشنوارههای تخصصی و حضور گروههای موسیقی ایرانی در خارج از کشور فقط بخشهایی از شرح وظایف دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است که طبیعتاً اجرا و تحقق همگی آنها و دیگر وظایف برای یک سرپرست امری محال است.
به هر حال آنچه میتواند برای صدری به عنوان یک سرپرست دربرگیرنده ثبت یک کارنامه درخشان به حساب آید، «تلاش» برای تحقق چنین مواردی در روزهای مدیریت او خواهد بود که باید منتظر بود و دید که در این چند ماه باقی مانده به پایان سال و البته برگزاری جشنواره موسیقی فجر به عنوان مهمترین رویداد موسیقایی کشور، چه سرنوشت و نتیجهای در انتظار اوست.
نظر شما