به گزارش خبرگزاری مهر، بدون تردید در جهان امروز برخورداری از مؤلفههای قدرت، نقشی تعیینکننده در بقا و پیشرفت دولتها ایفا میکند. پاکستان به عنوان پنج ین کشور پرجمعیت جهان (با جمعیتی بالغ بر ۲۴۰ میلیون نفر) و تنها کشور مسلمان دارای سلاح هستهای، از دو رکن مهم قدرت (یعنی نیروی انسانی و تسلیحات نظامی) برخوردار است.
از سوی دیگر پاکستان با توجه به موقعیت مهم ژئوپلتیکی در آسیای مرکزی، میتواند نقش مهمی در اتصال جهان شرق و غرب ایفا نماید. همانطور که در حال حاضر به عنوان بخشی از پروژه راه ابریشم چین نقش فعالی ایفا میکند. با این وجود پاکستان با درآمد سرانه ۱۳۶۵ دلار در سال ۲۰۲۳ (بر مبنای دادههای بانک جهانی)، همچنان نتوانسته به کشورهای توسعهیافته از حیث اقتصادی و مستقل از حیث سیاسی عمل نماید. سؤالی که در این میان مطرح میشود آن است که چه عامل و یا عواملی مانع نیل این کشور با وجود در اختیار داشتن مؤلفههای قدرت منطقهای به توسعه و ایفای نقش مؤثر در تحولات منطقه شدهاند؟
شکل ۱. جانمایی پاکستان در آسیای مرکزی
پاکستان در محل همگرایی و رقابت سه بازیگر بزرگ رقابت جهانی (چین، روسیه و آمریکا) قرار دارد. همین موضوع باعث شده تا به عنوان یک کشور مهم نزد بازیگران بزرگ جهانی جلوه نماید. موضوعی که عمده تحولات کشورهای آسیای مرکزی را توضیح میدهد. در ادامه برخی از مهمترین موضوعات تبیین میشود.
- توقف و یا تضعیف پروژههای توسعهای پاکستان با بهرهگیری از ظرفیت کشورهای همسایه: شرایط خاص پاکستان در ارتباط با رقابت قدرتهای بزرگ جهانی برای اثرگذاری بر رفتارها و سیاستهای پاکستان، باعث شده تا پروژههای اقتصادی مهم تعریف شده میان پاکستان و همسایگانش با مشکل مواجه شود.
به عنوان نمونه خط لوله صلح که با هدف انتقال گاز ایران به پاکستان و در نهایت هند معرفی شده بود، با کنار کشیدن طرف هندی (با فشار ایالات متحده) و تعلل پاکستان در تکمیل خط لوله داخلی، به حاشیه رانده شده است. به گونهای که در حال حاضر ایران درخواست غرامت حدود ۱۸ میلیارد دلاری از پاکستان دارد.
- تقویت گروههای تروریستی و سلفی در پاکستان: از دیگر آثار مخرب مداخله قدرتهای جهانی در تحولات پاکستان، باید به تقویت گروههای تروریستی و سلفی در این کشور اشاره نمود. موضوعی که در سالهای اخیر زمینه ساز ایجاد چالشهای امنیت اقتصادی سیاسی برای منطقه شده است. علاوه بر این وجود همین گروههای تروریستی زمینهساز حضور برخی قدرتهای جهانی و منطقهای در این کشور به بهانه مبارزه با تروریسم شده است.
برآیند این وضعیت برای پاکستان زمینه ایجاد و گسترش مسیرهای فعال قاچاق سوخت از ایران و همچنین فشار بر شیعیان پاراچنار شده است. در واقع ضعف دولت مرکزی و حضور فعال گروههای تروریستی و سلفی زمینه ساز چالشهای مذکور برای اقتصاد پاکستان و همچنین ایران شده است. آژانس اطلاعات داخلی پاکستان اعلام کرده که سالانه ۲.۸۱ میلیارد لیتر سوخت از ایران به پاکستان قاچاق میشود و ۹۹۵ پمپبنزینِ پاکستانی سوخت قاچاق شده ایران را میفروشند.
آینده پاکستان در منطقه چه خواهد بود؟
پاکستان با وجود در اختیار داشتن مؤلفههای قدرت جمعیتی و نظامی در منطقه به دلیل جایگاه و موقعیت جغرافیایی و نقشی که قدرتهای جهانی در تحولات داخلی آن ایفا میکنند نتوانسته است نقش فعالی در تحولات منطقه ایفا نماید و در بیشتر تحولات منطقه نقش نظارهگر و بی طرف را بازی نموده است.
دلیل این موضوع نیز به دلیل اثرگذاری تحرکات قدرتهای جهانی و منطقهای در فضای سیاسی و اجتماعی این کشور و همچنین ضعف در زیرساختهای اقتصادی آن باید جستجو نمود. با این حال با وجود اینکه برخی از مواضع کشور پاکستان در تحولات منطقه همسو با خواست و انتظار ایران به عنوان یکی از اصلیترین بازیگران منطقه بوده است.
ولی این کشور در برخی موارد تلاش دارد به گونهای ایفای نقش نمائید که همراهی و همسویی کشورهای عرب منطقه برای مقابله با هندوستان و همچنین صدور نیروی کار به کشورهای آنها را داشته باشد. با این حال با توجه به شرایط جمعیتی و ساختار فرهنگی این کشور، تحولات منطقه به خصوص روی کار آمدن گروه تحریر الشام در سوریه میتواند نگرانیهایی برای تشدید درگیریهای قومیتی و مذهبی در این کشور و همچنین تقابل بین دولتی با افغانستان و حتی هند را تقویت نماید.
بنابراین باید منتظر ماند و رویکرد گروههای سلفی نسبت به تحولات منطقه چه خواهد بود. زیرا که تجربه تاریخی نشان داده است که دولت مرکزی پاکستان تمایلی به ورود مستقیم به مسائل منطقهای که زمینههای شکلگیری دو قطعی و چند قطبی در میان کشورهای منطقه و قدرتهای جهانی است را ندارد.
نظر شما