به گزارش خبرگزاری مهر، چهارم آبان 1359 نخستین بار نبود که خرمشهر بار سنگین پوتین سربازان بیگانه و متجاوز را بر سینه خود تحمل می کرد، بلکه نخستین بار در سال 1217(ه.ش) ارتش عثمانی این شهر بندری را تصاحب کرد و آنرا «محمره» نامید و صد سال طول کشید تا خرمشهر دوباره خرمشهر شد. ارتش انگلستان برای دومین بار در شهریور 1320 و همزمان با جنگ جهانی دوم این بندر جنوبی ایران را به تصرف درآورد، اما حماسه خرمشهر زمانی شکل گرفت که سردار دروغین قادسیه با خیال تصاحب 3 روزه ایران اسلامی در 31 شهریور ماه59 به میهن اسلامیمان حمله ور شد، غافل از آن که فرزندان خرمشهر، محمد علی جهان آرا، بهروز مرادی، احمد شوش، بهنام محمدی، امیر رفیعی، محمد رضا دشتی زاده، نورانی و... حتی زنان و دختران این شهر خونین تا پای جان از دیار و دین خود دفاع خواهند کرد؛ جوانان خونین شهر در برابر ارتش تا دندان مسلح رژیم بعث با دستانی خالی 34 روز مقاومت کردند اما سرانجام مقاومت در هم شکست و 19 ماه غاصبان، خرمشهر را محمره نامیدند.
آن روزها گذشت و در سومین روز خرداد ماه 1361 سپاه اسلام خط بطلانی بر رویای بداندیشان بعثی نهاد؛ خرمشهر که یکى از استراتژیک ترین بنادر خاورمیانه و از بنادر صادراتى و وارداتی ایران محسوب مى شود، پس از 575 روز اشغال، سرانجام طی عملیات بیت المقدس به دست توانمند نیروهاى ارتش، سپاه و بسیج از تصرف نیروهای مزدور صدام بازپس گرفته شد و به محض آزاد سازی آن «شهید بهروز مرادی» بر تابلوی ورودی شهر نوشت: به خرمشهر خوش آمدید / جمعیت 36 میلیون نفر
عملیات پیروزمندانه بیت المقدس که به آزاد سازی بسیاری از مناطق اشغال شده ایران در دوران دفاع مقدس منجر شد، نشان داد تا زمانی که مردم و نیروهای مسلح با یکدیگر متحدند از هر گزندی در امان خواهند ماند و هیچ قدرتی یارای مقابله با اراده این مردم حماسه آفرین را نخواهد داشت.
آغاز سلسله عملیات های طرح کربلا
پس از خلع بنی صدر از فرماندهی کل قوا در سال 60 و با انتصاب «شهید سپهبد على صیاد شیرازى» به فرماندهى نیروى زمینى ارتش، سلسله عملیات های موسوم به «طرح کربلا» با هدف آزاد سازی مناطق اشغالی ایران با همکارى و هماهنگى ارتش، سپاه، بسیج و جهاد سازندگی طرح ریزى و با موفقیت اجرا شد که عملیات ثامن الائمه، طریق القدس، فتح المبین و نهایتا بیت المقدس از جمله آنها به شمار می رود.
آشنایى شهید سپهبد صیاد شیرازی به اصول عملیات نظامى، شناخت از یگان هاى ارتش، سپاه و بسیج، به کارگیرى نیروهای متعهد، جوان و با دانش و آشنایى وی به منطقه و توجه به برآوردهاى نظامى باعث شده بود نه تنها همکارى نزدیک و مؤثری با سپاه پاسداران داشته باشد بلکه سیل نیروهاى مردمى داوطلب به حضور در جبهه ها را نیز در کنترل فرماندهى خود گرفته و سازمان دهد.
فرماندهان، طراحان و متخصصان نظامى با توجه به کمبود تجهیزات دفاعی و نظامی در دوران 8 سال جنگ تحمیلی همواره در طرح ریزى هاى عملیاتى به جاى توجه به امکانات رزمى و نیروى انسانى به توان رزمى نیروهاى تحت فرماندهى خود توجه داشته و درعملیات بیت المقدس نیز بر اساس تجزبه و تحلیل شرایط و منطقه، اطلاعات از دشمن، چگونگى گسترش و آرایش دشمن و نحوه دفاع، به طرح ریزى عملیات پرداختند.
عملیات بیت المقدس
در عملیات چهار مرحله ای بیت المقدس که بلافاصله پس از عملیات پیروزمندانه «فتح المبین» انجام شد، 57 گردان از سپاه و ارتش در قالب سه قرارگاه عملیاتی (قدس در شمال، خاتم در مرکز، نصر در جنوب) تحت فرماندهی قرارگاه کربلا، عملیات را در روز جمعه 10 اردیبهشت 61 آغاز کردند که در مرحله نخست رزمندگان اسلام با عبور از رود کارون 25 کیلومتر پیشروی کردند و پس از 5 روز جاده اهواز – خرمشهر، تثبیت و کلیه رخنهها ترمیم شد.
مرحله دوم این عملیات با هدف پیشروی قرارگاه فتح و نصر به سمت مرز در ساعت ۲۲:۳۰ روز ۱۶/۲/۱۳۶۱ مصادف با شب میلاد امیرالمومنین(ع)آغاز شد. عراق با مشاهده جهت پیشروی نیروهای ایران به طرف مرز، لشکرهای ۵ و ۶ خود را به منظور جلوگیری از محاصره و انهدام این لشکرها و تقویت هر چه بیشتر خطوط پدافندی بصره و خرمشهر، عقب کشاند.
در پی این عقب نشینی که از ساعات اولیه روز ۱۸/۲/۱۳۶۱ آغاز شده بود، نیروهای قرارگاه قدس ضمن تعقیب نیروهای عراق، تعدادی از آنها را که از قافله عقب مانده بودند، به اسارت خود درآوردند و در نتیجه جاده اهواز – خرمشهر و نیز مناطقی همچون جفیر، پادگان حمید و هویزه آزاد شدند.
حرکت قرارگاه نصر به سمت خرمشهر، سومین مرحله عملیات بیت المقدس بود که نیروهای عمل کننده، متشکل از چهار تیپ مستقل سپاه و دو تیپ ارتش در آخرین ساعات روز ۱۹/۲/۱۳۶۱ عملیات خود را آغاز کردند؛ اما به دلیل هوشیاری دشمن و تمرکز نیرو در خطوط پدافندی، نیروهای خودی در انجام ماموریت خود توفیق نیافتند و تکرار این عملیات در روز بعد نیز به شکست انجامید. به همین خاطر تصمیم گرفته شد تا برای انجام عملیات نهایی فرصت بیشتری به یگانها داده شود، همچنین مقرر شد دو تیپ المهدی (عج) و امام سجاد از قرارگاه فجر نیز در حرکت بعدی استفاده شود.
سرانجام در ساعت 22:30 اول خرداد 1361 مرحل چهارم با هدف تلاش برای آزادی سازی خرمشهر با رمز «بسم الله القاصم الجبارین یا محمد بن عبدالله» آغاز شد و در برابر تک سریع و غافلگیرانه رزمندگان اسلام، نیروهای عراقی دچار وحشت و سرگردانی شدید شدند و نتوانستند واکنش مهمی از خود نشان دهند و ارتباط یگانهای دشمن با یکدیگر قطع شد. فرار افسران و درجه داران و سربازان عراقی از منطقه خرمشهر گویای از هم پاشیدگی سازمان یگانهای دشمن بود.
در روز دوم خرداد، قرارگاه کربلا به هدف خود که احاطه کامل خرمشهر بود، رسید. با وجود حضور گسترده هواپیماهای عراقی در آسمان منطقه، عقابان تیزپرواز نیروی هوایی ارتش در پشتیبانی از یگانهای رزمنده، در صحنه عملیات حضوری فعال داشتند و با بمباران پل شناور عراق بر روی شط العرب و مناطق تجمع آنان در آن سوی رودخانه، نقش ارزنده ای در آزاد سازی خرمشهر ایفا کردند.
در اواخر روز دوم خرداد، قرارگاه کربلا پس از بررسی آخرین وضعیت، تصمیم گرفت تا نیروها با ورود به شهر، آنرا از لوث وجود نیروهای عراقی پاک گردانند و در سه بامداد روز سوم خرداد واحدهایی از رزمندگان ایران به آن سوی رودخانه وارد شدند.
از طرف دیگر جمعی از نیروهای عراقی با استفاده از تاریکی شب و قایق اقدام به فرار کردند که تعدادی از این قایقها توسط تکاوران نیروی دریایی هدف قرار گرفت و سرنشینان آنها غرق شدند. نیروهای عراقی از ساعت 3:50 بامداد تا 12 بعد ازظهر روز سوم خرداد از سمت شلمچه 3 بار اقدام به پاتک کردند و تلاش نمودند تا از طریق جاده شلمچه – خرمشهر حلقه محاصره خرمشهر را بشکنند، اما هر بار با پایداری و مقاومت دلاورانه رزمندگان ایرانی مواجه شدند و با دادن خساراتی عقب نشینی کردند.
در ساعت 11 صبح روز سوم خرداد در حالیکه درگیری شدیدی بین قوای ایرانی و نیروهای عراقی در شمال نهر «خین» جریان داشت و دشمن در فکر شکستن حلقه محاصره خرمشهر بود، رزمندگان ایرانی از جناح غرب و خیابان کشتارگاه وارد شهر شدند. ناحیه گمرک خرمشهر در کنار اروند اندکی مقاومت کرد که آن هم به سرعت در هم شکسته شد.
در ساعت 12 قوای ایران از سمت شمال و شرق وارد شهر شدند و نیروهای متجاوز بعثی که 24 ساعت در محاصره کامل قرار داشتند، راهی جز اسارت یا فرار و یا کشته شدن نداشتند. بدین جهت واحدهای عراقی گروه گروه به اسارت رزمندگان اسلام در آمدند و در ساعت ۲ بعد از ظهر، خرمشهر به طور کامل آزاد شد و پرچم پر افتخار جمهوری اسلامی ایران برفراز «مسجد جامع» و پل تخریب شده خرمشهر به اهتزاز درآمد. بدین ترتیب این شهر مقاوم که پس از34 روز پایداری و مقاومت در ۴ آبان ۱۳۵۹ به اشغال دشمن درآمده بود، پس از 575 روز (19ماه) اسارت، بار دیگر به آغوش گرم میهن اسلامی بازگشت و پیکره پاک آن از لوث وجود متجاوزان تطهیر گردید.
رزمندگان اسلام در اولین اقدام خود پس از آزاد سازی شهر، نماز شکر را در مسجد جامع خرمشهر اقامه کردند. خبر آزاد سازی خرمشهر به سرعت در همه جا طنین افکند و ملت ایران اسلامی را که مدتها در آرزوی شنیدن چنین خبر مسرت بخشی بودند، غرق در شادی و سرور کرد و مردم به خیابانها ریختند و با پخش شیرینی به جشن و شادی پرداختند و در پایان آن روز با حضور در مساجد، نماز شکر به جای آورده و با فرا رسیدن شب به یمن پیروزی حق بر باطل بر پشت بامها ندای الله اکبر سردادند.
بدین ترتیب عملیات بیت المقدس در جنوب غربی اهواز و در امتداد ساحل غربی رود کارون آغاز و در امتداد نوار مرزی طلائیه تا شلمچه و سپس سواحل اروند کنار ادامه یافت و نهایتا با آزاد سازی قریب 6 هزار کیلومتر از اراضی میهن اسلامی ایران پایان یافت.
اسارت هزاران عراقی توسط 700 رزمنده
شهید سپهبد صیاد شیرازی که در آن زمان فرماندهی وقت قرارگاه کربلا(مرکز عملیات مشترک ارتش و سپاه) را بر عهده داشت، در بخشی از خاطرات خود از روز سوم خرداد 61 در جریان آزادسازی خرمشهر، به شجاعت و مهارت «شهید حسین خرازی» اشاره می کند و می گوید: "... ساعت حدود 7 صبح بود که یک دفعه دیدم شهید خرازی که محل استقرارش درست چسبیده بود به خاکریز خرمشهر، با یک هیجانی گفت که اگر من 700، 800 نفر جور بکنم اجازه می دهید بزنم به خرمشهر؟ پیشنهاد کردم صبر کنید تا بررسی کنیم. کارشناسی کردیم، دور هم نشستیم و بحث کردیم. هیچ کس نظر مثبت نداشت، چون از لحاظ تخصصی جواب نمی داد. منطقی نبود که این 700 نفر را همراه با خط مان از دست بدهیم. آمدیم به او بگوییم ستاد قرارگاه کربلا مخالفت کرده، نمی دانید با چه برخوردی به ما انگیزه داد؛ طوری صحبت می کرد، انگار که او فرمانده است. دیدیم اصلاً نمی توانیم قانعش کنیم. من و سردار رضایی متقاعد شدیم که همین طوری رهایشان کنیم تا ساعت 5/7 بشود، دیدیم باز دادش درآمد. آنها رفتند و بعد با ما تماس گرفتند. گفتیم چه خبر است؟ گفتند: هر چه نگاه می کنیم عراقی ها دستها را بالا برده اند! تازه فهمیدیم منظورش چه بود. منظورش این بود که ما 700 نفر با این جمعیت انبوه چه کار کنیم. گفت اگر می شود یک بالگرد بفرستید تا ببینیم عمق اینها کجاست. یک بالگرد فرستادیم. ای کاش صدای آن خلبان ضبط می شد. او از آن بالا فریاد می زد که تا عمق پل خرمشهر تا چشم کار می کند عراقی ها در خیابانها و کوچه ها همه دستهایشان بالاست!
حالا توجه کنید که چه مشکلی برایمان پیش آمد. آیا می توانستیم به عراقی ها بگوییم فعلاً بروید در سنگرهایتان تا ما نیرو جمع کنیم و بیاییم شما را اسیر کنیم؟ خداوند متعال این فکر را به ذهن ما نشاند که به رزمندگان بگوییم به صورت خط دشت بان یعنی به صورت خط گسترده که یک طرفش به اروندرود بخورد و یک طرفش به ابتدای جاده خرمشهر- اهواز که دست خودمان بود، با دست به عراقی ها علامت بدهند که بروند توی جاده و چون ماشین هم نداشتیم پیاده بروند تا اهواز و بدین ترتیب آنها راه افتادند.
چه حالی داشتیم! فقط می خواستیم اینها زودتر بروند و خرمشهر زودتر تخلیه شود تا رزمندگان ما با خیال راحت بروند داخل شهر. حالا ساعت نزدیک 10 صبح بود و خروج اسرا هنوز ادامه داشت. ساعت 10 گفتند دیگر کسی نمی آید.گفتیم شما پیش بروید. نیروها رفتند و به سرعت رسیدند به پل خرمشهر و قرارگاه استقرار دشمن را گرفتند. دیگر اثری از دشمن نبود. آیا حالا می توانیم بگوییم خدا خرمشهر را آزاد کرد یا نه؟!
سه ماه طول کشید تا توانستیم تمام فشنگها و کنسروهایی را که در گوشه و کنار سنگرها جای داده بودند، بیاوریم. چقدر سنگر داشتند! از نظر نظامی آنها می توانستند 15 روز بدون دردسر پیاپی بجنگند، چون پشت سرشان رودخانه بود و به راحتی پشتیبانی می شدند، ولی با اینهمه یک ساعت هم دوام نیاوردند! در حالی که ما تعدادمان بسیار کم بود. با همین تعداد کم 19 هزار و 500 نفر اسیر گرفتیم. خدا وقتی بخواهد، چنان قوت قلبی به نیروها می دهد که با تعدادی اندک بر تعدادی بسیار زیاد پیروز می شوند. در خرمشهر چنین اتفاقی افتاد..."
عملیات 25 روزه «بیت المقدس» که یکى از طولانى ترین نبردها در طول جنگ تحمیلى به شمار مى رود با هدف بیرون راندن متجاوز از مناطق اشغالى و به شکست کشاندن راهبرد رژیم بعث عراق در تهاجم به خاک ایران در شرایطی با پیروزی همراه شد که طرح ریزى دقیق و قابل انعطاف، انگیزه بسیار بالاى نیروهاى رزمنده و شور و شوق ملت قهرمان ایران در پشتیبانى از توان رزمى رزمندگان را می توان از عمده ترین عوامل پیروزی ایران در فتح خرمشهر ذکر کرد.
این عملیات با وسعتى در حدود 6 هزار کیلومتر مربع، از نظر مساحت در طول جنگ تحمیلى بى مانند بود و با توجه به مساحت مناطق آزاد شده در عملیات هاى «ثامن الائمه»،«طریق القدس» و «فتح المبین»، باید گفت که منطقه «بیت المقدس» بیش از 40 برابر منطقه عملیاتى «ثامن الائمه»، 10 برابر منطقه«طریق القدس» و دو برابر منطقه عملیاتى «فتح المبین» بود.
یاد و خاطره 6 هزار شهید عملیات بیت المقدس که برای آزادی 6 هزار کیلومتر از خاک میهنمان در خون خود غلتیدند در تاریخ حماسه آفرین سرزمین ایران جاودانه خواهد ماند، همچنان که پس از 26 سال خاطره شیرین خبر آزاد سازی خرمشهر، در اذهان ملت ایران همچنان غرور آفرین است و یاد همه آنان که با چهره هایی غبار گرفته از خاک خونین شهر در حالیکه لبخند پیروزی بر لب داشتند در اطراف پایگاه مقاومت خرمشهر، «مسجد جامع» گردهم آمدند و سرود پیروزی سر دادند، یاد جوانان و زنان مقاومت خرمشهر، یاد شهید محمد جهان آرا، یاد فاتحان خرمشهر؛ شهید حسین خرازی فرمانده نجیب و شجاع لشکر 14 امام حسین(ع) ، زنده یاد حاج احمد متوسلیان و شهید احمد کاظمی و همه آنان که برای پایداری و استقلال و امنیت کشور از جان گذشتند به خیر...
نظر شما