خبرگزاری مهر – گروه دین و اندیشه: "کارل مانهایم" جامعه شناس مجارستانی الاصل را بنیانگذار جامعه شناسی معرفت می دانند. او در تثبیت و بسط این رشته تلاش فراوانی به کار بست و در این راه از متفکرانی همچون گئورگ لوکاچ، گئورگ زیمل، کارل مارکس، آلفرد وبر، ماکس وبر، ماکس شلر و ویلهلم دیلتای تاثیر پذیرفت.
مهاجرتهای "مانهایم" به آلمان وانگلیس و تاثیر متفکران فوق الذکر براو موجب شد تا تاریخیگری آلمانی، مارکسیسم، پدیدارشناسی، جامعه شناسی و پراگماتیسم انگلیسی و آمریکایی به آثار او راه یابد. حوزه نفوذ و تاثیر اندیشه او نیز به همین اندازه وسیع و پر دامنه است و همین امر واکنشهای متنوعی را از سوی جریانات فکری و متفکران گوناگون برانگیخت. متفکرانی چون هانا آرنت، ماکس هورکهایمر، هربرت مارکوزه، تئودور آدورنو، پل تیلیش و لئو اشتراوس از منتقدان "مانهایم" و به ویژه کتاب "ایدئولوژی و یوتوپیا" او هستند.
اما جدی ترین، مهمترین، پیگیرانه ترین، معروفترین و هدفمندترین نقد به طرح نظری و کلیت آثار مانهایم از سوی مکتب فرانکفورت صورت گرفت. نفوذ گستره اندیشه مانهایم و تلاش جاه طلبانه او برای شرح و بسط یک تحلیل جامعه شناسی جامع و فراگیر از ساختارهای معرفت از همان ابتدا با ظن ریشه ای اعضای مکتب فرانکفورت روبرو شد.
مکتب فرانکفورت به مدت چندین سال این نقد را با سماجت دنبال کرد که ثمره آن مناقشاتی طولانی و پر بار بود و به منبعی غنی برای روشنفکران چپ گرا بدل شد.
کتاب حاضر که سه مقاله را در بر می گیرد به قصد ارایه و ترسیم بخشی از مناقشه میان مکتب فرانکفورت و جامعه شناسی معرفت مانهایم صورت گرفته است. مقاله "جامعه شناسی معرفت و آگاهی اش" اثر آدورنو نقدی است بر کتاب "بشر و جامعه در عصر بازسازی" مانهایم. به دلیل عام بودن محتوای کتاب مانهایم، نقد آدورنو نیز معطوف به نکات عام تفکر مانهایم است.
مقاله دوم این کتاب که به قلم "مارتین جی" شارح معروف مکتب فرانکفورت نگاشته شده است به نقد و بررسی کلی مناقشه مکتب فرانکفورت و مانهایم می پردازد. این مقاله با عنوان "نقد مکتب فرانکفورت از مانهایم و جامعه شناسی معرفت" به چاپ رسیده است. خصلت توصیفی بسیاری از بخشهای این مقاله، جدای از نقاط ضعف آن خواننده را تقریبا با تمام مقالات انتقادی مکتب فرانکفورت درباره جامعه شناسی معرفت و نیز با مفاهیم کلیدی و کلیت نظریات مانهایم آشنا می سازد و از این حیث مرجع تاریخی نسبتا خوبی محسوب می شود.
برای پاسخگویی به مقاله "جی" مقاله ای زیر عنوان "نظریه انتقادی و جامعه شناسی معرفت: پاسخی به مارتین جی" به قلم "جیمز اشمیت "در کتاب آورده شده است. او در این مقاله به طرفداری از مکتب فرانکفورت می پردازد و برخی خطاهای توصیفی و تحلیلی مقاله "جی" را گوشزد می کند.
نظر شما