ناصر براری از هنرمندان قدیمی و آخرین نسل از کوب‌بافان اصیل مازندارن است. براساس شناسنامه، او متولد سال 1309 در روستای ریکنده‌ی قایمشهر است، بااینحال او خاطرات زیاد و شفافی از دوران پهلوی نخست به یاد دارد و می‌گوید که پیش از صدور فرمان شناسنامه به دنیا آمده است و در سال‌های پس از آن برای او شناسنامه‌ای تهیه کردند. او 35 سال قبل در زادگاه خود با فاطمه پاکاری ازدواج کرد، آنها دو دختر و پنج پسر دارند، همت یکی از فرزندان آنها در سن جوانی فوت شد تا مادر اندکی از حواس و خاطرات خود را فراموش کند. فاطمه در تمام سال‌ها با وجود اندوه فرزند، در کنار ناصر و همراه او بوده است. او صبح را نماز و صبحانه در کنار همسرش آغاز می‌کند، بخشی از روز را در باغ کوچک حیاط خانه، به کشاورزی و کشت سبزی و رسیدگی به درختان سپری می‌کند و افزون بر این در تمام روز، به کار خانه از آشپزی و شست‌وشوی لباس تا رسیدگی به امور مرغ‌ و خروس‌ها نیز مشغول است.
ناصر براری از کودکی تا دوران کهولت خود را در ریکنده سپری کرده است، با وجود کهولت سن، او همچنان به کار و فعالیت در خانه، باغ و زمین می‌پردازد. او صبح را با خواندن نماز آغاز می‌کند، صبحانه می‌خورد، گاهی راهی زمین کشاورزی می‌شود و گاهی راهی ایوان بلند خانه تا به هنری اصیل و بومی بپردازد. به دلیل ناتوانی جسمی برای کشاورزی درازمدت، مهم‌ترین فعالیت این روزهای ناصر براری در خانه و بافتن کوب است. کوب از صنایع‌دستی بومی و اصیل مازندران است که در گذشته‌های نه چندان دور به عنوان زیرانداز از آن استفاده می‌شد. این زیرانداز، عایق سرما و گرما است و از فرش در برابر نفوذ رطوبت محافظت می‌کند، گیاه خودرو واش ماده‌ی اصلی بافت کوب است که با دست یا به شکل بافته‌ی داری افقی بافته می‌شود. ناصر بیش از پنجاه سال پیش بافت کوب را از پدر و همسر فراگرفت، او از واش‌های چهل ساله‌ای که در سرمای زیرزمین خانه سالم مانده‌اند، سبد حصیری و زیرانداز می‌بافد. به دلیل نبود حمایت دولتی و رونق استفاده از موکت و فرش، کوب‌های او تنها برای استفاده‌ی شخصی و زنده نگه‌داشتن هنر اصیل بومی بافته می‌شوند. او در گذشته کوب‌ها را با قیمت پنج تا پانزده قران می‌فروخت، امروز به دلیل نبود واش و دشواری برداشت آن، تنها سفارش بافت کوب را می‌پذیرد.
براری در سال‌های جوانی به کشت و تولید توتون نیز اشتغال داشت. اوپس از برداشت توتون از مزرعه، آنها را در اتاق مخصوص دود دادن توتون که به آن آتش‌خانه گفته می‌شود و در حیاط بزرگ خانه قرار داشت، انبار و برای دو دادن و فروش به دخانیات آماده می‌کرد. افزون بر تولید توتون، او بخشی از روزهای جوانی خود را به نجاری و چوتاشی (لاک‌تراشی) گذرانده است. ناصر در اوقات بیکاری، قاشق‌ چوبی که در زبان مازندرانی به آن کَچِه گفته می‌شود و کیله که گونه‌ای پیمانه‌ی چوبی است را با ابزارهای دستی مانند اسکنه می‌ساخت. از این دست‌ساخته‌ها در تهیه‌ی نیشکر و برخی کارهای خانه استفاده می‌شود. ناصر براری این روزهای خود را در کنار همسر، فرزندان نوه‌ها با کار پراکنده کشاورزی و بافت محصولات حصیری در ایوان بلند خانه سپری می‌کند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha