۱۰ اسفند ۱۳۸۸، ۸:۲۶

"به کجا چنین شتابان" به مخاطب باج نمی‌دهد

"به کجا چنین شتابان" به مخاطب باج نمی‌دهد

کارگردان "به کجا چنین شتابان" با اشاره به نمایش ناهنجاری‌های اجتماعی و خانوادگی در این مجموعه تاکید می‌کند برای جذب مخاطب فراتر از کلیشه‌ها حرکت کرده و به مخاطب باج نداده است.

به گزارش خبرنگار مهر، "به کجا چنین شتابان" دومین تجربه مجموعه سازی ابوالقاسم طالبی پس از "بازگشت پرستوها" مدتی است روی آنتن شبکه تهران می‌رود. این مجموعه داستانی فضایی متفاوت با تجربه اول این کارگردان در تلویزیون دارد. طالبی تلاش کرده با "به کجا چنین شتابان" در قالب یک ملودرام خانوادگی دیدگاهش نسبت به ناهنجاریهای اجتماعی و بحرانهایی که خانواده‌های ایرانی را تهدید می‌کند مطرح کند.

این گفتگو اولین گفتگوی مفصل طالبی درباره "به کجا چنین شتابان" است، مجموعه‌ای که نظرهای مختلفی را برانگیخته است. طالبی که این روزها در تدارک ساخت فیلم سینمایی تازه‌اش است درباره روند نگارش فیلمنامه مجموعه گفت: حدود سه سال و نیم پیش شبکه دو و آرمان زرین کوب پیشنهاد ساختن سریالی به نام "سیاوش" را دادند که داستان جوانی بود که تصمیم می‌گیرد یک شبه پولدار بشود، پیش از آن قرار بود مجموعه "طلاق" را در این شبکه و به تهیه‌کنندگی حسن شکوهی بسازم. در این مقطع یک شب طرحی به ذهنم رسید و شروع به نوشتن کردم.

طالبی ادامه داد: بعد از نوشتن این طرح آن را به مدیر شبکه دادم و گفتم دوست دارم آن را بسازم. شروع کردم به نوشتن و شاکله قصه درآمد، به حسن شکوهی گفتم که ترجیح می‌دهم به جای "طلاق" روی این فیلمنامه کار کنم، چون "طلاق" پربازیگر و اپیزودیک است و هر اپیزود دهها بازیگر می‌خواهد. با شرایط آن موقع و ووسواس من در انتخاب بازیگر کار سخت بود.

این کارگردان درباره پیوستن لیلی کریمان به این پروژه گفت: خانم لیلی کریمان مترجم آثار دانیل استیل و رمان نویس در این مرحله وارد پروژه شد و به خواست من شروع به نوشتن کرد. من طرح را به او دادم و گفتم آن را بسط بدهد، متن او را می‌خواندم و اصلاح می‌کردم، کم کم به این نتیجه رسیدم دیالوگ نویسی را خودم انجام بدهم.

کارگردان "نغمه" گفت نمی‌خواسته دیالوگهای "به کجا چنین شتابان" شعاری باشند: دیالوگهایی که او می‌نوشت محتوایی که می‌خواستم ارائه نمی‌داد و کمی شعاری بود که نمی‌خواستم این اتفاق بیفتد. ترجیح دادم دیالوگها را با نگاه و تجربه خودم بنویسم. نوشتن فیلمنامه یکسال طول کشید و بازنویسی فیلمنامه تا شروع کار توسط خودم ادامه داشت.

طالبی درباره تولید مجموعه در شبکه تهران گفت: زمانی که فیلمنامه را به گروه فیلم و سریال شبکه دو دادیم در برآورد مالی اتفاق خوبی نیفتاد، در همین فاصله ملاقاتی که با آقای رجبی معمار مدیر شبکه تهران داشتم ایشان از من دعوت کرد مجموعه‌ای در این شبکه مقابل دوربین ببرم که ترجیح دادم "به کجا چنین شتابان" را به شبکه تهران ببرم.

کارگردان "عروس افغان" با یادآوری خاطره خوش همکاری با مرحوم خسرو شکیبایی در "دستهای خالی" گفت: بعد از آماده شدن فیلمنامه آن را برای مرحوم شکیبایی فرستادم که موافقت کرد در نقش فریدون احتشام بازی کند و قرارداد بست، اما متاسفانه فرصت این همکاری میسر نشد، قرار بود رضا رویگری نقش هاتف را بازی کند.

دوست نداشتم در مجموعه‌ام دروغ بگویم هرچند مخاطب این روزها سریالهایی مثل "فرار از زندان"، "لاست" و... را دوست دارد

این کارگردان ادامه داد: روزی رویگری به دیدنم آمد و گفت: من تا به حال از کارگردانی نقش نخواسته‌ام، اما دوست دارم از شما بخواهم نقش فریدون را بدهید من بازی کنم، موافقت کردم و او واقعا انرژی برای بازی در این نقش گذاشت و حضوری قابل قبول در مجموعه دارد.

طالبی درباره ریتم کند مجموعه گفت: نمی‌توانم با شتاب و عجله‌ای که در تولید سریال‌های تلویزیونی حاکم است کنار بیایم و دوست دارم طبق معیارهای خودم درست کار کنم و نکته به نکته مجموعه برایم مهم است. "به کجا چنین شتابان" تصویری از زندگی یک خانواده ایرانی با همه جزئیاتش است.

او افزود: دوست نداشتم در مجموعه‌ام دروغ بگویم هرچند مخاطب این روزها سریالهایی مثل "فرار از زندان"، "لاست" و... را دوست دارد. اما می‌خواستم به این سلیقه باج ندهم و فقط برای سرگرمی سریال نسازم و حادثه پشت حادثه در زندگی واقعی دروغ و غیرواقعی است. چرا باید برای سرگرمی دیگران انرژی بگذاریم و دروغ به خورد آنها بدهیم؟

کارگردان "آقای رئیس جمهور" با اشاره به انتخاب آگاهانه این ریتم برای روایت قصه گفت: به زندگی واقعی توجه کردم، ریتم 24 ساعته زندگی و کات‌های لازم، البته سخت است و سخت تر این است که مردم عادت کرده‌اند تصاویر غیرواقعی ببینند. 50 اتومبیل واژگون شوند، دهها نفر بمیرند تا یک مجرم دستگیر شود، عشق مثلثی و حادثه‌هایی که به شعور انسان توهین می‌کند اما سرگرم کننده است.اینها عادت مخاطب است بلاخره باید جایی متوقف شود یا به او باج داده نشود.

او افزود: خانواده‌ام هم با این ضرباهنگ مشکل داشتند و گفتند کند است، من آگاهانه این کار را کرده بودم و از همان ابتدا نظرم تاکید روی بعضی جزئیات البته با سرعت بیشتر بود، آقای زندباف (تدوینگر) بر اساس تجربه‌ای که داشت گفت ریتم مجموعه شیب ملایم داشته باشد و کم کم ضرباهنگ آن تندتر شود، اگر از ابتدا ضرباهنگ تند باسد تماشاگر برای قسمتهای پایانی توقع بالایی دارد، بعد از قسمت هشتم سعی کردیم ریتم را تندتر کنیم و کم کم به شتاب رسیدیم ولی هنوز به جزئیات می‌پردازیم البته سریع‌تر.

این کارگردان درباره اهمیت و جایگاه شخصیت ایران (آهو خردمند) در مجموعه گفت: دوست داشتم نام مجموعه را ایران یا ایران عزیز بگذارم که به دلیل شعاری بودن با آن مخالفت شد، یعنی دوستان مخالفت کردند در صورتی که ایران، مام وطن و نماد کشور و فرهنگ ما است و با مادربزرگهای کلیشه‌ای مریض و غرغروی سریالها تفاوت دارد.

طالبی ادامه داد: او زنی متدین، بافرهنگ، اهل مطالعه و تحلیل است. زنی که ستون خانواده را حفظ کرده و ارزشهای سالم و اصیل گذشته را پاس می‌دارد. دوستان از سر خیرخواهی و این که مبادا حرفهای درست سریال تحت تاثیر نام آن شعاری بنماید مخالف بودند، من هم از بس از شعاری شدن می‌ترسم شرطی شده‌ام و گاهی از این طرف بام می‌افتم، مثل قبول این که اگر نام مجموعه "ایران عزیز" باشد شعاری می‌نماید.

وی درباره انتخاب بابک حمیدیان افزود: حامد بهداد و بابک حمیدیان گزینه‌های بازی در نقش یونس بودند، با بهداد ملاقات کردم و او گفت: من بازیگر سریال نیستم و اذیتت می‌کنم، در نهایت دستخطی نوشت که علاقه دارد در این مجموعه حتی یک سکانس بازی کند. بعد از او حمیدیان بهترین گزینه بود، بازیگر توانا و مستعدی که احساس می‌کردم از توانایی‌هایش استفاده نشده است. او فوق‌العاده است و با درخشش در این نقش دشوار قابلیتهایش را نشان داد.

کارگردان "ویرانگر" درباره شخصیت پردازی فریدون گفت: فریدون احتشام را سیاه ندیده‌ام، روی رابطه عاطفی او با خانواده‌اش با فامیل همسرش و تنهایی‌هایش کار کردم و اصلا او را بد مطلق ندیدم. در مجموعه‌ها و فیلم‌های ایرانی بدمن‌ها اصلا خانواده و رابطه عاطفی ندارند. چنین شخصیتهایی در اطراف ما کم نیستند، آدمهایی که هواپیمای اختصاصی دارند و من چون امکانات نداشتم نتوانستم برای فریدون هواپیما بگذارم. شخصیت فریدون را با گرته برداری ذهنی از پدرخوانده اما براساس نمونه‌های ایرانی طراحی کردم.

نمایش بعضی از این مشکلات در مجموعه‌ برای آسیب شناسی و تذکر بود نه  جذب مخاطب یا پز اپوزسیون‌نمایی 

او درباره شخصیت‌پردازی تک بعدی کاراکترهای مثبت مجموعه گفت: هیچ کدام از شخصیتها را خوب یا بد مطلق ندیدم، عزیز با این که می‌داند یونس خطا کرده اصرار می‌کند با مریم آشتی کند. هاتف در جوانی اشتباه کرده و لقمه حرام به خانه آورده و نتیجه شده یونس. سعی کردم در جزئیات ویژگی‌های کاراکترها با همه خوبی و بدی‌هایشان دیده شود و برایم مهم بود که آدمها سیاه یا سفید نباشند اما واقعی باشند.

طالبی با اشاره به بعضی دیالوگهای مجموعه گفت: عقیده ندارم هر چه در جامعه وجود دارد باید در فیلمها و مجموعه‌ها نشان داده شود اما از کنار ناهنجاری‌ها نمی‌توان به سادگی گذشت، نمایش بعضی از این مشکلات در مجموعه‌ ما نسبت به مجموعه‌های دیگر قابل مقایسه نبود با این حال اگر اشاره‌ای داشته‌ایم برای آسیب شناسی و تذکر بود نه برای جذب مخاطب یا پز اپوزسیون نمایی.

این کارگردان درباره ممیزی‌های مجموعه گفت: ما هربار 30 تا 40 مورد ممیزی داشته‌ایم که البته در نهایت تعداد آنها کم شده، ما نباید توقع داشته باشیم فراقانونی حرکت کنیم، تلویزیون ضوابطی دارد که هرکس در آن کار می‌کند باید آنها را بپذیرد. من هم پذیرفتم و به مسئولین تلویزیون حق می‌دهم حساس باشند. البته میزان ممیزی درباره مسائل سیاسی کمتر از نکات اجتماعی بود.

طالبی گفت: مجموعه‌هایی از تلویزیون پخش می‌شوند که صدای جامعه، دولت و مجلس را درمی‌آورند نمی‌خواهم اسم ببرم.  اما پخش مجموعه "شمس العماره" که کپی "دایی جان ناپلئون" است به نفع دولت، فرهنگ ایرانی یا اسلامی است؟ در این مجموعه یک نفر که نماز می‌خواند سرایدار است و یکی از بدترین کاراکترهای مجموعه است. زمان شاه چون با دین مشکل داشتند دینداران را این طور تصویر می‌کردند اما امروز کپی "دایی جان ناپلئون" فقط با تسامح و تساهل روی آنتن رفته است.

مجموعه‌هایی از تلویزیون پخش می‌شوند که صدای جامعه، دولت و مجلس را درمی‌آورند نمی‌خواهم اسم ببرم.اما  پخش مجموعه "شمس العماره" که کپی "دایی جان ناپلئون" است به نفع دولت، فرهنگ ایرانی یا اسلامی است؟

این کارگردان ادامه داد: کارگردانهای سینما آنهایی که انگیزه اعتقادی ندارند به سه دلیل در تلویزیون کار می‌کنند، دستمزدهای بالا، نداشتن مخاطب در سینما و دوستی با بعضی مدیران میانی. اگر سینیما شرایط خوبی داشت. بعضی از این دوستان فیلمهایشان در سینما مخاطب نداشت. بعضی از این کارگردانها در تلویزیون براساس منافعشان کار می‌کنند نه عقایدشان.

طالبی درباره تیتراژ مجموعه گفت: با خواننده‌های فراوانی مثل سامی یوسف و همایون شجریان برای خواندن تیتراژ مذاکره کردیم، شش ماه زمان صرف موسیقی تیتراژ شد. سامی یوسف اتودی زد که من آن را نپسندیدم و در نهایت به آقای افتخاری رسیدیم. آقای افتخاری که انتخاب شد یک بار ترانه را خواند. چند روز بعد درباره‌اش صحبت کردیم و دوباره آن را اجرا کرد. بدون شتاب و با وسواس و حاصل کار به نظرم قابل قبول است.

کد خبر 1043260

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha