به گزارش خبرنگار مهر، صنایعدستی جلوهگاه ویژگیهای فرهنگی و نمود تمدنی جوامع در گذر روزگار و نمایانگر ذوق و خلاقیتهای قومی هستند که در پاسخ به نیاز و ضرورتهای مادی و معنوی، در دورههای مختلف تاریخ به زیبایی کارکرد خود را نشان دادهاند.
بشر با توجه به ویژگیهای فردی و متناسب با نوع نیازهایش، همواره در ستیزی دائمی با طبیعت پیرامون خویش به سر برده و با یاری جُستن از ذوق و اندیشه و احساسش، در تکاپوی چیره شدن بر طبیعت برآمده و کوشش کرده با جبران کمبودها به هر آنچه که از داشتنش محروم شده دست یابد.
صنایع دستی لرستان؛ دنیایی از رنگ و زیبایی
صنایعدستی، دستساختهای ذهنِ خلاقِ زنان و دخترانی هستند که هرازگاهی شوق و ذوق را از سینهی سوزان خود جاری ساخته و هنرمندانه با سرانگشتان دوان خویش بر تار و پودِ رشتنی و بافتنیها نقش بستهاند.
این آثار ثمرهی عرقریزی مَردان کوشایی است که با ضربات بیامانِ چکش، نقشی از دل برآمده را بر پیکره ظرفی دائمی کردهاند و یا به یاری سوهانِ زبری چهرهی خشنِ فلزات را صیقل بخشیده و در کالبد بیجان اشیاء روح مسیحا دمیدهاند.
لرستان به گواه مفرغ و پیکره های کشف شده از غارهایش در حوزهی صنایعدستی پیشینهای دور و درخشان دارد. دیرینگی دستساختهای سنگی اِشگفتهای مسکونی پیش از تاریخ "کُنجی"، "یافته" و "پاسنگر" خرمآباد به حدود 40-35 هزار سال پیش برمیگردد و این آثار در شمار نخستین و ابتداییترین صنایعدستی دنیا به حساب میآیند.
هنرمندی زنان و مردان لر در سراسر دنیا میدرخشد
صنایعدستی لرستان همواره مجالی برای بروز ذوق و سلیقه لرستانیها در ادوار تاریخ بوده، از هنگامهایکه زیورآلاتِ مفرغی، دستبند زنان و گیسو آرای دخترکانِ لر میشد تا هنگامی که استاد میناگر نخستین سماور ورشویی ایران را در بروجرد ساخت و یا حتی در همینسالها که گلیم و جاجیمهای دستبافِ زنانِ لر، زینتبخش و زیورآرای نمایشگاههای بینالمللی میشود، همواره هنرمندی لرستانیها جهانیان را شگفتزده و حیران کرده است.
چنانچه به این حوزه توجه و بسترهای لازم برای شکوفایی و به بارنشستن استعدادها فراهم شود، میتوان با بهرهگیری از خلاقیتهای به کار رفته در آثار پیشینیان و به روز کردن آنها، آثار بینظیری ارائه داد که هم معرف فرهنگ و هنر دیرینه و کهنسال این سامان باشد و هم جوانان جویای کار را سرگرم کار و کاسبی کرده و درآمدزایی خوبی داشته باشد.
پتانسیلهای قوی و فوقالعادهی لرستان در بخش صنایعدستی، بایستی مسئولین و تصمیمسازان استان را به تفکر و مسئولیتشناسی وا دارد.
لرستان سالیان سال است که با هنرمندی زنان و مردان خود در سراسر دنیا میدرخشد اما این روزها هنرهای دستی در برخی از رشتهها مسیر فراموشی را میپیماید و بسیاری از آثار ارزشمند بعضی رشتهها در معرض منسوخ شدن قرار گرفتهاند، رشتههایی هم که با چنگ و دندان شیفتگان و علاقمندان دلسوز باقیماندهاند با بیمهری مسئولین مواجهاند.
نمونه کامل یک زن اصیل زاگرسی است...
خبرنگار مهر به منظور توجه و رونقبخشی بهاین مهم سراغ هنرمندان فراموش شده این حوزه در شهرستان کوهدشت را گرفته و پای حرفها و دغدغه های دو سه نفر از آنها نشسته است.
زرین تاج مینایی نمونهی کامل یک زن اصیل زاگرسی است که شهرنشینی او را از هویت و اصالت نینداخته، این بانوی 53 ساله در ساخت دستساختهای عشایری و لبنیات محلی چیرهدست است و آثارش طالبان زیادی دارد.
وی از روزهایی می گوید که برای رونق صنایع دستی دست بکار شده است و ادامه می دهد: از 12 سالگی به ساخت صنایع دستی روی آوردم، چون در کودکی پدر را از دست دادم سرپرستی چهار برادر و خواهرم را برعهده گرفتم و برای تأمین مخارج روزمره و گذران زندگی به کارهای مختلفی از جمله ساخت انواع صنایع دستی پرداختم.
وی که مانند دیگر زنان هنرمند لرستانی برای آموختن این هنرها هیچ دورهی آموزشی را ندیده است، میگوید: ساخت صنایع دستی را از روی دست فامیل و بزرگترها و همسایه هایی که در هنر سررشته داشتند آموختم و به خاطر علاقه ای که داشتم هر چیزی را که میدیدم میآموختم و سعی میکردم نمونهی بهترش را درست کنم.
دستهایی با هزاران هنر و هنرمندی
مینایی مجموعهای از هنرها را آموخته و در همگی آنها سررشته کامل دارد، و از هنرهایش اینگونه حرف می زند: هم اکنون در سیاه چادر بافی، رَسَن بافی، کولهپشتی چوپان، خورجین(خورجک)، جُلبافی، کُنبافی، گلیمبافی، دوکریسی، چیتبافی، گُُلکیف، دستبند، ملوَن(گردنبند)، دورسری، مهردوزی جلیقه (همراه با تمام تزئینات)، هوراسبو(خورجین) و... مهارت کامل دارم، به گونهای که هم میتوانم این صنایع دستی را به نحو احسن درست کنم و هم طریقه ساختشان را آموزش دهم.
این هنرمند چیرهدست کوهدشتی دربارهی چند و چون کارهایش به مهر می گوید: تمام کارهای ارائه شده را خودمان انجام میدهیم. مثلن کار پشمریسی و رنگرزی و بافتن را همه خودم برعهده دارم و انواع لبنیات شامل ماست، دوغ، کره، روغن حیوانی، کشک، نان محلی و ... نیز را درست میکنم. محصولات را هم مردم مستقیم مراجعه می کنند و می خرند یا آن ها را در نمایشگاه ها عرضه می کنیم برای فروش مشکلی نداریم و استقبال از آنها خوب است.
دغدغه و آرزوی این مادر لرستانی زیبا و شنیدنی است؛ میگوید: همیشه سعی کردهام نان حلال به خورد بچههایم بدهم و الحمدالله بچههای پاکی تربیت کرده ام. آرزویم این است با پولی که از فروش دستساخته هایم به دست می آورم به مشهد و کربلا و مکه سفر و بعد از آن از افراد نیازمند دستگیری کنم.
هنری که برای رونق نیازمند توجه مسئولان است
این بانوی هنرمند از مسئول سابق بخش صنایع دستی موزه مردم شناسی کوهدشت به نیکی یاد می کند و می گوید: با یاری و راهنمایی ایشان بود که در روستای داوود رشید کارگاه سیاه چادر و چیتبافی و ساخت لوازم وسایل عشایری راه اندازی کردم که هم اکنون شش نفر در آن مشغول فعالیت هستند.
مینایی از مسئولان استان نیز درخواست هایی دارد و می گوید: از مدیرکل میراث فرهنگی استان تقاضا دارم شخصی را مسئول صنایع دستی شهرستان کند که برای آن دل بسوزاند و با کار آشنایی داشته باشد.
وی خواستار توجه بیشتر به بخش صنایع دستی است و ادامه می دهد: اگر تسهیلات لازم در اختیارم قرار داده شود میتوانم کارگاهم را رونق بخشیده و 20 نفر را به طور دائم مشغول به فعالیت کنم.
این هنرمند خوشسلیقه و باذوق لرستانی سوای هنرآفرینی، دستهایش انبانی پُر از فرهنگ عامیانه مردم لک است که باورداشتهای آبا و اجدادی را در سینه خود دارد و بهره گیری از داشتههای ارزشمند او سبب شد تا لرستان در جشنوارهی صدای عشایرکشور - که سال گذشته در تهران برگزار شد- رتبهی نخست را کسب کند.
عرضه آثار هنرمندان لرستانی به نام دیگر استانها
هنرمند دیگری که سراغ او رفتهایم 40 ساله است و شهربانو نام دارد و سبدبافی می کند. حرفهایش را این گونه پی می گیرد: از ده سالگی و از روی دست مادرم شروع به کار کردم و از همان موقع برای جهیزیه عروسان آبادی و تزئینات منزل همسایهها، بافتنیها را می بافتم.
گراوند در ساخت جا نخ و سوزن، دم کنی، زیر قابلمه، انواع سبد، جای جواهرات و گلیم بافی مهارت دارد و با یاری دخترانش مرتب وسایل گفته شده را می بافد و معاش خانه را از این طریق تأمین میکند.
اینجای حرفهای این بانوی هنرمند قابل تامل است، می گوید: هم اکنون بعضی دستساختهای من را میراث فرهنگی شهرستانهای دیگر خریداری و با نام و عنوان خود به بازار عرضه می کنند.
حتی از وعده های مسئولان دیگر شهرستانها برای حمایت از وی و رونق فعالیتش می گوید، ولی امیدوارانه همچنان در شهرستان کوهدشت با وجود همه کمبودها فعالیتش را ادامه داده و از این انتخابش خوشنود است.
گراوند البته از بیتوجهی و به امان خدا رها شدن صنایع دستی کوهدشت گلایه دارد و می گوید: اگر تسهیلاتی در اختیارم بگذارند می توانم با راه اندازی کارگاه افرادی را به کار مشغول کرده و ضمن ارائه آموزشها به طور تضمینی محصولاتشان را خریداری کنم.
پای حرفای هنرمند دیگری که در ماشتهبافی استاد است و ماشتههایش در زیبایی کمنظیرند می نشینیم. او نیز میگوید اگر هنرمندان صنایع دستی حمایت شوند می توانند حرفهای زیادی برای در این عرصه داشته باشند.
حرف همه هنرمندان این دیار حمایت و پشتیبانی مسئولان است. آنها برای توسعه و رونق فعالیتهایشان نیازمند همراهی متولیان هستند؛ موضوعی که اگر مورد توجه قرار گیرد می تواند زمینه ساز رونق این هنر - صنعت را در استان لرستان و به ویزه شهرستان کوهدشت فراهم سازد.
.......................................
گزارش و عکس: محمد بساطی
نظر شما