۵ تیر ۱۳۹۲، ۱۱:۲۰

کودک جنگجو مقابل شیر سه‌سر

کودک جنگجو مقابل شیر سه‌سر

دوازدهمین عنوان از مجموعه «زره طلایی» (کتاب‌های نبرد هیولاها) با نام «تریلاین، شیر سه‌سر» نوشته آدام بلید با ترجمه محمد قصاع توسط انتشارات قدیانی منتشر شد.

به گزارش خبرنگار مهر،‌ «تریلاین، شیر سه‌سر» عنوان دیگری از مجموعه «6 گانه زره طلایی» به قلم آدام بلید و همچنین عنوان دیگری از مجموعه رمان‌های کودک «نبرد هیولاها» است که انتشارات قدیانی منتشر می‌کند و داستان آن، مانند دیگر کتاب‌های زره طلایی، درباره پسر نوجوانی به نام تام است که با ماجراهای شگفت‌انگیز و خطرناکی روبرو می‌شود.

 طرح کلی داستان‌های مجموعه 6 گانه «زره طلایی»‌ از این قرار است که مالول جادوگر شیطانی زره طلایی سحرآمیز را دزدیده و در سراسر کشور آوانتیا پخش و پراکنده کرده است. تام قول داده است که تمام تکه‌های آن را پیدا کند. اما تکه‌های زره به وسیله شش هیولای ترسناک مراقبت می‌شوند!

«گمان می‌کردید همه چیز تمام شده است؟ گمان می‌کردید من شکست را می‌پذیرم و ناپدید می‌شوم؟ خیر! هرگز چنین اتفاقی نمی‌افتد. من مالول هستم؛ جادوگر تاریکی که قلب مردم آوانتیا را پر از ترس و وحشت می‌کند. هنوز قدرت‌های زیادی دارم که به مردم این کشور نشان دهم؛ به ویژه به پسری به نام تام. این قهرمان جوان شش هیولای آوانتیا را از طلسم من آزاد کرد. اما جنگ ما هنوز تمام نشده است. بگذارید ببینیم او در ماموریت و نبرد جدید چه می‌کند؛ در نبردی که بدون تردید او و دوستش النا شکست می‌خورند و نابود می‌شوند. هیولاهای آوانتیا خوش‌قلب بودند. من آن‌ها را برای اهداف شوم خودم منحرف کردم. اما آن‌ها به خاطر تام، دوباره آزادند تا از کشور محافظت کنند. ولی من شش هیولای جدید خلق کره‌ام که قلبی شیطانی دارند و به همین دلیل نمی‌توانند آزاد شوند: هیولای اختاپوسی، میمون غول‌پیکر، افسونگر سنگ، مرد ماری، شاه عنکبوت‌ها و شیر سه‌سر.»

هر هیولا از تکه‌ای از زرهی طلایی که به صاحب واقعی‌اش قدرت جادویی می‌بخشد، محافظت می‌کند. این زره میراث فرهنگی و جنگی آوانتیاست. مالول هر کاری که بتواند، می‌کند تا به تام اجازه ندهد تمام قطعه‌های زره را به دست آورد و دوباره او را شکست دهد.

این بار آرامش و آسایش مردم آوانتیا با آمدن هیولای ترسناک جدیدی از بین رفته است؛ تریلاین، شیر سه‌سر. تام اگر بخواهد کشورش را نجات بدهد، باید تریلاین را شکست بدهد و تکه‌‌ای دیگر از زره طلایی سحرآمیز را گردآوری کند.

در قسمتی از این کتاب می‌خوانیم:

اما تریلاین که دوباره روی پاهایش ایستاده بود، با عصبانیت نعره کشید. تام از روی شانه به عقب نگاه کرد و خشم و درخششی مرگ‌آور را در چشمان سبز شیر دید. هیولای شیطانی برای حمله آماده می‌شد. در حالی که طوفان به سرعت به سوی درختان می‌تاخت، تام خود را به طرف جلو خم کرد و فریاد زد: زود باش، طوفان! تندتر برو! ناگهان شیر خیلی نزدیک شد و تام توانست نفس داغ و بدبوی آن را از نزدیک حس کند. آرواره‌های هیولا باز و بسته شدند و طوفان جاخالی داد. در حالی که شیر تغییر جهت می‌داد تا دنبالشان برود، آن‌ها چند لحظه فرصت پیدا کردند، اما مجبور شدند دوباره از درختان دور شوند. طوفان ناگهان بار دیگر تغییر جهت داد، اما این بار تریلاین آماده بود. چیزی نمانده بود با ضربه پنجه‌اش تام را از روی زین به هوا پرتاب کند. یکی از سرهای شیر با دهان قرمز باز و دندان‌های تیز، به طور ترسناکی به تام نزدیک شد. تام لگدی به دهان هیولا زد و با فریاد گفت: طوفان! تندتر برو!‌ تسلیم نشو! اما تریلاین با دندان‌هایش مچ پای تام را گرفت. سپس آرواره‌هایش را بست و سعی کرد تام را از روی طوفان به زمین بیندازد. تام از درد فریاد کشید. شمشیرش را به سوی هیولا پایین آورد، اما چون از بیشتر قدرتش برای ثابت ماندن روی زین استفاده می‌کرد‌، ضربه‌اش به هیولا نخورد...

این کتاب با 112 صفحه، شمارگان هزار و 650 نسخه و قیمت 2 هزار و 500 تومان منتشر شده است.

کد خبر 2083520

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha