دکتر محمد فنایی اشکوری، عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) در گفتگو با خبرنگار مهر در پاسخ به این سؤال که برخی معتقدند که فلسفه تحلیلی در مقایسه با فلسفه قاره ای بهتر می تواند نیازهای جامعه ما را برطرف کند. آیا اساس طرح این دیدگاه که فلسفه قاره ای یا تحلیلی برای یک جامعه بهتر است را قبول دارید؟ اگر معتقد به این دیدگاه هستید دلایل خود را ذکر کنید؟، گفت: فلسفه به تعریف بنده، تفکر عقلی روشمند و نظام مند است. محصول چنین تفکری، آرا، نظریات، مکتبها و نظامهای فکری است.
وی افزود: این آرا و مکتبها و نظامها خود موضوع تفکر فلسفی می شوند، یعنی فیلسوف گاهی مستقیما درباره امور واقع می اندیشد و گاه درباره آرا و نظریات کسانی که درباره واقع اندیشیده اند. البته داوری درباره آن آرا، هم با تفکر درباره واقع ممکن است. آرا و مکتبها و نظامها فی نفسه و قبل از آزمودن نه مردودند و نه مقبول و مقدس، بلکه باید با معیار خرد آزموده شوند.
وی با اشاره به اینکه هر اندیشه ای که با معیار عقلانیت تأیید شود مقبول می شود وگرنه مردود؛ اظهار داشت: در میان اندیشه های مقبول و مؤید آن که گرهگشاتر است ارج بیشتری می بیند. بنا بر این ما نسبت به هیچ اندیشه، نظام یا رویکرد فلسفی تعصب مثبت یا منفی نداریم.
فنایی اشکوری با تأکید بر اینکه به نظر بنده فلسفه قاره ای و تحلیلی مانعةالجمع نیستند و در اینجا ما با یک منفصله حقیقییه (either or) مواجه نیستیم که یکی را برگزینیم و دیگری را وانهیم، تصریح کرد: ممکن است کسی از جهت روش تفکر فلسفی، روش تحلیلی را ترجیح دهد و از جهت موضوعات تفکر، موضوعاتی که در فلسفه قاره ای مطرح است را برگزیند یا بین آنها جمع کند.
وی اذعان کرد: نه می توان پیشفرضها و نظریات فیلسوفان تحلیلی را دربست و یکجا پذیرفت و نه پیشفرضها و نظریات فیلسوفان قارهای را. در میان خود آنها نیز اجماع و وحدت نظر وجود ندارد. فیلسوف نباید گرفتار این صفبندیها شود.
این استاد فلسفه و عرفان با بیان اینکه جویای حقیقت مانند زنبور عسل است؛ گفت: هر جا شهد گوارایی ببیند به سراغش می رود. در مقام فلسفه آموزی باید با هر دو سنت آشنا شد، چنانکه باید از سنتهای دیگر هم آگاه شد و از مزایا و دستاوردهایشان بهره برد.
نظر شما