دکتر مصطفی عباسی مقدم، عضو هیئت علمی دانشگاه کاشان در گفتگو با خبرنگار مهر در مورد آسیبشناسی روزه داری در ماه رمضان مطالبی را بیان کرد که اکنون از نظر شما میگذرد.
برخی از عبادتها در میان عبادات اسلامی ویژگیهایی دارند که از مهمترین آنها، روزه است؛ به خاطر اینکه اختصاص بیشتری به خداوند دارد. در روایات و احادیث قدسی تأکید زیادی به روزه شده است. در روایات آمده است «الصَّومُ جُنَّةٌ مِنَ النّارِ: روزه سپر است در برابر آتش»، روزه سپری است که انسان را در برابر آتش جهنم حفظ می کند یا اینکه «الصوم لی و أنا اجزی به: روزه مال من است و من به آن پاداش می دهم.»، یعنی خداوند می فرماید که از بین عبادتها، عبادتی که پاداش ویژه دارد و اختصاصا و شخصا به آن پاداش می دهم و شخص صائم را در یک جایگاه اختصاصی قرار میدهم، روزه است.
خداگونگی و قرب خداوند
از آنجایی که فلسفه عبادت، خداگونگی و توجه و قرب خداوند و جداشدن از انانیتها و رفتارهای خودپسندانه است با توجه به روایات و روح و محتوای روزه به نظر می رسد روزه نوعی خروج از این حالتها باشد. بر این اساس، روزه بیشترین کارکرد و تأثیر را در پیدایش چنین ویژگی و صفتی در انسان یعنی جدا شدن و از خود کندن و به خدا پیوستن دارد. به این خاطر است که روزه ویژگی پیدا میکند و مورد تأکید خاص آیات و روایات قرار گرفته است.
وقتی انسان روزه میگیرد در واقع دلبستگیها و تعلقات نفسانی و غریزی خود را کنار میگذارد. انسان روزهدار قرار است از خوردن، آشامیدن و برخی استفادههای دیگر از نعمات مادی خودداری کند. وقتی خودداری کرد توجه روح و جانش به آسمان و خداوند است یعنی اگر قرار باشد گرسنگی و تشنگی و برخی نیازهای دیگر را به خاطر اراده الهی تحمل میکند.
ویژگی دیگر روزه این است که پیدا هم نیست اگر انسان نماز میخواند یا حج به جا می آورد یا کارهای دیگری از اعمال عبادی انجام می دهد پیداست و دیده می شود، اما این عبادت، عبادتی مخفی است یعنی انسان نمی تواند این عبادت را با ریا انجام دهد و با آن خودنمایی کند، حتی شکستن روزه هم نیازی به حضور در نزد دیگران نیست و در خلوت خود می تواند روزه را بشکند اما تنها اراده انسان و اعتقادی که به خداوند دارد باعث می شود روزه خود را حفظ کند. این نکته خیلی مهم است که انسان می تواند روزه اش را بشکند اما این کار را حتی در تنهایی و خلوت انجام نمی دهد. اینها ویژگیهایی است که اختصاصی بودن و تعلق و اتصال این عبادت به خداوند را بیشتر می کند و بنابراین در آموزه های دینی بر آن تأکید می شود.
دلبستگیها کنار گذاشته شود
به نظر می رسد خداوند با حدیث قدسی «الصوم لی و أنا اجزی به» می خواهد بگوید که برای فلسفه عبادات و اعمال نیکو پاداشهایی در نظر گرفته شده است که بسیاری از پاداشها توسط ملائکه به انسان داده می شود اما در بین اینها موردی هست که به صورت ویژه و شخصا به آنها پاداش می دهم. اگر روزه به صورت واقعی انجام شود یعنی هم دلبستگیها کنار گذاشته شود و هم اینکه انسان صائم علاوه بر اینکه روزه میگیرد به فکر رفع نیازهای دیگران هم باشد. یعنی آن گونه که بر اطعام ایتام و نیازمندان و انسانهای تهیدست در ماه رمضان بسیار تأکید شده و سوره انسان به همین مناسبت نازل شده است موضوع روشن تر می شود. انسانی صائم واقعی کسی است که نه تنها از دلبستگیهای خود بگذرد بلکه به شدت به فکر رفع نیازهای دیگران هم باشد. یعنی روزه در عین حال که فردی است، اجتماعی هم هست. نمونه بارز این چنین رفتار و صفات و اخلاقیاتی «ابرار» و نیکانی هستند که در سوره انسان از آنها یاد شده و توصیف شدند که در رأس و نمونه و الگوی آنها اهل بیت(ع) هستند که سه شب متوالی افطاری خود را به مسکین، یتیم و اسیر دادند و نشان دادند در اوج ایثار و فداکاری هستند. یعنی صائم واقعی این نیست که فقط روزه بگیرد، بلکه کسی است که رشته دلبستگیهای خود به دنیا را پاره کرده و تنها اتصال به خداوند داشته باشد و از طرف دیگر به فکر همنوعان خود در جامعه باشد. البته همنوع، فقط همکیش نیست یعنی حتی به فکر کسانی که خارج از دین او هستند اما محتاج و مسکین و گرسنه هستند، هست و این مقام اجتماعی و حضور در جامعه و درک نیازهای دیگران بخشی از صوم واقعی است که انسان را به مقام ابرار می رساند. «إِنَّ الْأَبْرَارَ يَشْرَبُونَ مِن كَأْسٍ كَانَ مِزَاجُهَا كَافُورًا»
ویژگی بعدی روزه دار واقعی این است اخلاص دارند. «إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِيدُ مِنكُمْ جَزَاء وَلَا شُكُورًا» ما فقط به خاطر خدا شما را اطعام میکنیم؛ به طوری که نه از شما تشکر میخواهیم و نه از شما پاداش میخواهیم. یعنی پاداش ما فقط به عهده خداست. انسانهای مخلص پاداش را فقط از خدا میخواهند، از بنده خدا تشکر و پاداشی نمی خواهند.
فلسفه اصلی روزه درک نشده است
به نظر من بین روزه واقعی و حقیقی و روزه ای که ما می گیریم فاصله زیادی وجود دارد. واقعیت به این بر میگردد که فلسفه اصلی روزه درک نشده است؛ چه در عرصه و نگاه فردی ما که اکثرا فکر میکنیم که گرسنگی و تشنگی و نخوردن غذا و ... روزه را شکل میدهد و تحقق می بخشد در حالی که این طور نیست روزه واقعی، روزهای است که انسان را به خدا نزدیک می کند. انسان احساس کند که زوائد وجودش کاسته شده و بارهای اضافی که بر دوش او نهاده شده به زمین نهاده شود و انسان سبکبار و سبکبال به سوی خدا پرواز کند. آن وقت اگر انسان عبادت دیگری انجام داد و نمازی خواند آن وقت فکر می کند که نماز او آسمانی شده است، و او را به سوی خدا میبرد، یعنی نماز او واقعی است و بنابراین سایر عبادات او واقعی میشود. در حیطه فردی فلسفه روزه دل بریدن از همه تعلقات و دل بستن به خداوند است نه به خاطر خوشآمد دیگران و منافع مادی و دنیوی بلکه فقط به خاطر خدا است، آن طور که امیرالمؤمنین(ع) میفرماید حتی برای بهشت هم نه، بلکه صرفا برای خود خدا عبادت میکنم. برخی از اهل عبادت خدا را صرفا برای خودش عبادت می کنند « فَتِلْكَ عِبَادَةُ الْأَحْرَارِ» آزادگان خداوند را فقط به خاطر خودش عبادت می کنند.
اگر انسان فلسفه اصلی روزه را درک کند، شائبهها و حرکتها و رفتارهای اضافی، خودنماییها و توقعات انسان روزه دار رخت بر میبندد و تمام میشود. انسان روزه داری که توقع احترام و پذیرایی از دیگران داشته باشد یا به خاطر اینکه روزه است انتظار داشته باشد که کار او کم شود یا با او نسبت به دیگران به گونه دیگری برخورد شود. معلوم است فلسفه روزه را درک نکرده است. انسان روزهدار باید مثل دیگران کار کند و همه وظایف خود را انجام دهد شاید خداوند از او این روزه را قبول کند.
گرایش به مادیات
فرهنگ یا خرده فرهنگ غیر اصیلی در زندگی ما ایجاد شده است که به نوعی روزه مردم و ماه صیام را از آن حقیقت خودش دور کرده است به این معنا که به جای اینکه در ماه رمضان شاهد کمتر شدن گرایش به مادیات و اهتمام به مسائل مادی و خوراک و طعام و سفره باشیم. اتفاقا در این ماه بیشتر به این موضوع پرداخته شد یعنی فضای نیاز و اهتمام شدید به مسائل به خصوص آنچه که مربوط به اطعام و طعام و خوراک مردم می شود، شاهد هستیم که خلاف فلسفه ماه رمضان است.
اینکه مرسوم شود در ماه مبارک رمضان بیشتر از ماه های دیگر دغدغه طعام داشته باشیم خلاف فرهنگ اصیل رمضان است. چون فرهنگ رمضان می گوید انسان باید از این چیزها دل بکند و خودش را تمرین دهد که از نظم طعام و خوراک جدا شود و قدری به معنویت خودش بپردازد و ابعاد معنوی وجود خودش را تقویت کند. با کار فرهنگی و تلاشی که در محافل دینی و مساجد می شود این باید تا حدی برطرف شود این آسیب جدی به معنویت ما وارد می کند.
همچنین انگار در ماه رمضان انتظار برای بعضی دیگر از ابعاد زندگی مادی مثل تفریح، مثل برنامههای سرگرمکننده هم زیاد می شود یعنی تلویزیون سعی می کند که در ماه رمضان فیلمهای بیشتر سرگرمی پخش کند و حتی برنامههای فکاهه و طنز پخش کند. این برنامه ها اجازه نمی دهد که مردم به سوی برنامه های قرآنی بروند. یا سرگرم این برنامهها هستند یا به فکر درست کردن افطاری و سحری باشند که این آسیب جدی است. چرا در جامعه اسلامی که توجه به معنویات باید بیشتر شود توجه به مادیات در ماه رمضان بیشتر میشود. به خاطر اینکه از فلسفه روزه دور می شویم.
نظر شما