به گزارش خبرگزاری مهر، سی و ششمین نشست زرین قلم با آیین رونمایی از کتاب اعترافات شهر خدا با حضور حسین میرزایی، مدرس جامعه شناسی دانشگاه تهران، فاضل نظری، شاعر معاصر، حسین پاینده، مدرس دانشگاه علامه طباطبایی، سید مجید حسینی (نویسنده) و کوروش علیانی (مجری) عصر سه شنبه 26 شهریور در فرهنگسرای رسانه برگزار شد.
کتاب، مواجهه خلاقانه و فعالانه با پیرامون نویسنده است
در ابتدای این نشست حسین میرزایی، استاد جامعه شناسی دانشگاه تهران و همسفر نویسنده گفت: این کتاب، مواجههای خلاقانه و فعالانه با پیرامون نویسنده است و همین باعث شده کتاب کمتر به شیوه سفرنامهنویسی قدما نزدیک باشد که این نقص نیست بلکه عبور از تکرار مکررات است و بهانهای برای پرداخت بهتر و بیشتر به بیان و طرح تاملات و دغدغههای نویسنده است. بخش هایی از کتاب در واقع پاسخ به سوالاتی است که در گفت و گوهایی که در حین سفر با هم داشتیم.
میرزایی افزود: اشارات کتاب از جنس مطالعات فرهنگی است و آنچه نویسنده در حوزه مطالعات فرهنگی و علوم سیاسی آموخته در این کتاب به خوبی از آن بهره برده شده است. همچنین پختگی نویسنده در این کتاب بسیار محسوس است. با خوانش کتاب، همراه نویسنده می شوید زیرا روایت فارغ از سفر به مکانی خاص است بلکه همراهی با دانش و تجارب نویسنده است.
وی رویکرد کتاب را رویکرد مفهوم نظری برشمرد و گفت: انتخاب سه زوایه دید در قالب سه روایت، خود مبین این نظر است. با مطالعه کتاب اطمینان پیدا میکنید با یک دانش آموخته دانشگاهی مواجهید زیرا از کنار مسایل، سرسری نگذشته و اثر سرشار از دقت نظر به امور جاری پیرامون نویسنده است.
میرزایی در ادامه گفت: نقطه قوت دیگر کتاب، استفاده از تصاویر است. کمتر سفرنامهای را میتوان سراغ گرفت که اینگونه ارتباطی ارگانیک بین متن و روایت تصویری موضوع روایت ایجاد کرده باشد. نکته بینظیر دیگر اینکه؛ سفرمان، ششم فروردین امسال آغاز شد و 12 اردیبهشت، کتاب چاپ و در نمایشگاه کتاب ارایه شد که این بخشی مرهون هنرمندی نویسنده در سرعت نگارش و بخشی مدیون هماهنگی و انگیزهمندی تیم انتشار است.
این استاد دانشگاه همچنین افزود: تاریخ چیزی نیست جز حافظه تصویری جامعه و اشخاصی مانند حسینی عملا این وظیفه را بر دوش میکشند. نگارش چنین کتاب هایی، برآیندی است از سیر تحول جوامع بخصوص در جامعه ما که اهل روزنوشت و روزانه نگاری نیستیم و چندان اهل تدوین و ثبت رویدادهای که تجربه میکنیم، نیستیم و این همان مسئلهای است که در حوزه معارف انسانی و به واسطه آن، گاه از فهم جامعه خود باز میمانیم. در لابهلای سفرنامههای مختلف و کتابها میتوانیم سیر تغییرات فرهنگی و اجتماعی جوامع را ببینیم. بنابراین هر چه بیشتر به وقایع نگاری بپردازیم به فراهم آمدن دادههای تاریخی، بیشتر کمک کردهایم.
حواسمان باشد که خواندن این کتاب، مطالعه یک سفر معنوی است نه یک سفرنامه صرف
در ادامه فاضل نظری شاعر در سخنانی با اشاره به کتاب «اعترافات شهر خدا» گفت: گمان میکنم در حقیقت خواندن یک کتاب، نگاه به یک منظره است و هر کسی به نسبت زاویهاش میتواند روایتی تازه بیابد. در مورد سفر حج اتفاق عجیب این است که هر کس به حج رفته و بازگشته است، یک روایت دارد با نقطه اشتراکات زیاد! و این ماهیت سفرها را متفاوت میکند.
وی ادامه داد: آنچه سید مجید حسینی در کتابش گردآورده، گردآوری مجدد سفرنامه و کتاب قبلیاش با عنوان هاروارد مکدونالد بوده و آنچه جالب توجه است، مقابله آدم و جهان ذهنی و عینی است که میتواند منجر به کشف جدیدی در هر فرد و مخاطب شود.
نظری همچنین گفت: احساس میکنم این اثر، به یاد آوردن گذشتهایی است که افرادی همچون من کمتر به آن دقت کردیم. به ویژه که قلم نویسنده بسیار قوی و تمیز است.
وی همچنین از نویسنده کتاب تقاضا کرد تا با نگاه انتقادی خاص خود، سفرنامهای نیز در خصوص زندگی در شهر تهران بنگارد و در پایان متذکر شد: حواسمان باشد که خواندن این کتاب، مطالعه یک سفر معنوی است نه یک سفرنامه صرف. عرصه فرهنگ نیاز به شهید دارد و شهادت در این حوزه الزاما به معنای دست شستن از جان نیست بلکه هزینه کرد علم و آبرو در جهت بازنمایاندن آیینهوار مسایل مبتلا به خودمان به زبان خودمان است.
ارزش این سفرنامه در تغییر نگاه مخاطب به سفرنامه است
حسین پاینده، استاد دانشگاه علامه طباطبایی، دیگر سخنران این نشست بود که در خصوص این اثرگفت: اتفاق ارزشمندی که در این کتاب رخ داده است واژگون کردن همان تصور متعارف است و چون صحبت از مطالعات فرهنگی شد، از دو جنبه به این کتاب می پردازم: نخست از منظر نظریه باختین و دیگری از نگاه روانکاوی.
بر اساس نظریه باختین که مسئله چند صدایی می پردازد، این سفرنامه با چند صدا نوشته شده است: متن، حاشیه و امیر. متن، صدایی است که با نگاهی رسمی به سفر حج می نگرد. حاشیه، همان پرداختن و توجه به وضعیت زنان در جامعه عربستان است و یا معماری فضای شهری و ...است و امیر که کودکی دوساله است. ما در این اثر با سه نگاه و منظر مواجهیم. صدای امیر، صدای نافرمانی است. این صدا که بازنمایی صدای تن است کاملا با صدای متن که صدای روح و عقل است، در تعارض است. زیرا ویژگی ذاتی کودک بی قیدی است و حواسپرتی و الزام تن هم همین است اما صدای متن، یک جور گفتمان عقل و رسمیت است.
وی ادامه داد: به گمانم سنتی که ابن بطوطه در سفرنامه نویسی بنیان نهاد، سنت برون نگر است اما تنها سفری که در آن به بیرون متوجه نیستید و فقط به درون متوجهید، سفر حج است و این یعنی سفر معنوی. سه صدایی کردن، سنت سفرنامه نویسی به خصوص سفر حج را در فرهنگ ما دگرگون و واژگون کرده و به قولی دست به آشنازدایی مفاهیم عادت کردهمان، زده است. در این کتاب امر آشنا به نحوی غریب بازآفرینی می شود و از گزارش صرف دور می شود.
پاینده با اشاره به اینکه مطالعات فرهنگی یک علم بین رشتهای است گفت: از دیدگاه روانکاوی به ویژه از منظر فروید، صحبت از سه الگو می شود؛ نهاد، خود و فراخود. امیر، این پسر بچه خردسال، نماد خود است چون هر کاری بخواهد میکند و متوجه قداست مکان نیست. متقابلا بخشهایی از روایت که از صدای متن بازگو میشود بازنمایی از سوپرایگو یا فراخود است و حاشیه هم نماد نهاد است. بنابراین از منظر روانکاوی، در این سفرنامه با سه ساحت درونی با سه صدا و به نوعی با سه پاره روایت از شخصیت مواجهیم.
حسین پاینده در پایان باز یادآور شد: ارزش این سفرنامه در تغییر نگاه مخاطب به سفرنامه است.
تلاش کردم این کلیشه را بشکنم
سید مجید حسینی، نویسنده کتاب به عنوان سخنران برای توضیحات در خصوص اثرش گفت: به واقع رونمایی از کتاب را بسیار دوست دارم زیرا برخلاف مرسومات مدیریتی و انواع افتتاحیهها و رونماییها، احترام و بزرگداشت کتاب و فرهنگ مطالعه است.
حسینی در خصوص انگیزه نگارش کتاب حاضر گفت: بعد از سفرنامه امریکا، سفرنامهای در خصوص حج را لازم دیدم و نگارش «اعترافات شهر خدا» به نوعی عمل به قولی بود که داده بودم. و اما چرا حج؟ زیرا این دو فضا برای ما که در فضای بین جهانی زندگی میکنیم، متفاوت است.
وی ادامه داد: در مورد سفر حج سه نگاه وجود دارد و تا با آن آشنا نباشیم نمیتوانیم درکش کنیم. برخی گمان میکنند در سفر حج با تن خوبمان سفر می کنیم و وقتی به مکانی چون امریکا می رویم، با تن بدمان سفر میکنیم. در حالیکه با همه وجودمان به هر سفری می رویم به ویژه حج. در حقیقت هر یک از ما یک بسته کامل از خوبی، بدی و تن و روحمان هستیم. زمانیکه می رویم حج اینگونه نیست که به بازار و جلوههای شهری و زیستی پیرامون مکه توجه نمیکنیم مثلا تجربه رفتن به کی اف سی ، سانسورش میکنیم و کسی هم که می رود به امریکا نمیآید بگوید رفتم به فلان مسجد در فلان ایالت یا منطقه.
حسینی افزود: آنچه میخواستم در این کتاب بگویم این است که؛ همه قاطی پاطی هستیم. هم خوبیم و هم بد، حال با چربش کفه ترازوی وجودمان با اندکی به نفع یکی از طرفین. و حتی خودمان هم نمیتوانیم تفکیک کنیم که خوبیم یا بد. برای همین است که معتقدم با همه وجود متناقضمان با جهان پیرامون مواجه میشویم حتی در سفر حج.
حسینی در پایان گفت: مهمترین هدفم در نگارش این کتاب تلنگری برای دوری از خود سانسوری و گفتن این بود که بیایید خود را سانسور نکنیم و رفتارمان را در کلیشه های بی ارزش قرار ندهیم.
نظر شما