۱۵ آذر ۱۳۹۲، ۱۰:۳۷

قصه‌گویی و قصه‌نویسی/4

شب چله در تقویم ثبت شود/ چرا از قصه که توجیه دینی و فرهنگی دارد حمایت نمی‌شود

شب چله در تقویم ثبت شود/ چرا از قصه که توجیه دینی و فرهنگی دارد حمایت نمی‌شود

مشاور مدیرعامل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در امور قصه‌گویی گفت: قصه‌ها می‌توانند زنده بمانند اگر متولیان فرهنگی از این قالب، حمایت کنند نه این‌که تلاش قصه‌گویان و کانون پرورش فکری و مکاتبات آنان با شورای فرهنگ عمومی برای ثبت شب چله در تقویم بی‌نتیجه بماند.

علی خانجانی، مشاور مدیرعامل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در امور قصه‌گویی در گفتگو با خبرنگار مهر با بیان این‌که شباهت میان قصه‌گویی و قصه‌نویسی تنها در خود واژه «قصه» است گفت: ارتباط مستقیمی میان قصه‌گو و قصه‌شنو وجود دارد و این دو با هم، قصه را پیش می‌برند، اما در قصه‌نویسی مخاطب غایب است و معلوم نیست قصه‌ای که نوشته می‌شود چه زمان به دست خواننده می‌رسد و او با قصه چگونه ارتباط برقرار می‌کند.

او با اشاره به این‌که قصه‌نویس هم باید چون قصه‌گو، رده سنی و میزان درک و فهم مخاطب را درنظر بگیرد، گفت: قصه‌نویس هم باید با دنیای کودکان و زبان و درک آن‌ها آشنا باشد اما حس و حال آنان را به هنگام خواندن قصه خود درنمی‌یابد در صورتی‌که در قصه‌گویی، ماجرا به گونه دیگری است. قصه‌گویی، یک جریان دوسویه است و قصه‌گو براساس حس و حال و شرایط روحی شنونده، قصه را جلو می‌برد.

خانجانی به اهمیت ارتباط چهره به چهره در قصه‌گویی اشاره کرد و افزود: خیلی مهم است که یک ارتباط رو در رو میان قصه‌گو و قصه‌شنو وجود دارد. در این صورت حتی یک قصه واحد برای دو نفر، متفاوت روایت می‌شود یا حتی یک قصه برای یک نفر در دو زمان مختلف، به طرز و شیوه‌ای متفاوت گفته می‌شود چرا که حس و حوصله مخاطب در شنیدن قصه بسیار اهمیت دارد و قصه‌گو این نکته را به خوبی درک می‌کند.

مشاور مدیرعامل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در امور قصه‌گویی زبان قصه را زبان محاوره دانست و گفت: روزگاری رادیو و تلویزیون برای بچه‌ها قصه می‌گفت. برای مثال می‌توان به «شب به‌خیر کوچولو» یا «قصه ظهر جمعه با شما» اشاره کرد. در برنامه‌های رادیویی و تلویزیونی، گرچه قصه‌گو نمی‌تواند حس و حال مخاطب خود را درک کند اما همین‌که زبان شکسته و به زبان محاوره تبدیل می‌شود، خوب است.

به گفته خانجانی در قصه‌گویی، نقش «راوی» بسیار برجسته و پررنگ است و این راوی، لحن خاص خود را دارد و بسیاری از معانی و مفاهیم را با لحن و با میمیک چهره خود به مخاطب منتقل می‌کند. یکی دیگر از تفاوت‌های قصه‌گویی و قصه‌نویسی در این است که در قصه‌نویسی، لحن راوی معنا ندارد و مخاطب می‌تواند شخصیت را هر طور که می‌خواهد در ذهن خود مجسم کند اما در قصه‌گویی، شخصیت‌ها براساس لحن راوی شکل می‌گیرند.

او با اشاره به این‌که برای گفتن قصه‌های نوشته شده باید فرآیندی طی شود، گفت: ابتدا باید قصه‌ها خوانده و ساده‌نویسی شوند. ابهام‌زدایی و بازنویسی یا بازآفرینی قصه‌ها از جمله مراحلی است که باید پشت سر گذاشته شود تا یک قصه نوشتاری به قالب گفتار درآید.

خانجانی با اشاره به این‌که قصه‌گویی فانتزی نیست و فرهنگ کشور ما را نشان داده و روایت می‌کند گفت: خداوند در بیش از 10 آیه قرآن، خود را قصه‌گو دانسته است پس قصه در فرهنگ ایرانی- اسلامی ما ریشه دوانده و حفظ و گسترش قصه‌ها و فرهنگ قصه‌گویی، نیازمند یک عزم ملی است. سال گذشته کانون پرورش فکری و سازمان فرهنگی- هنری شهرداری با همکاری یکدیگر به آموزش قصه‌گویی به 6500 مادر تهرانی پرداختند.

او به ضرورت توجه مسئولان ارشد نظام به قصه‌گویی اشاره کرد و گفت: بچه‌ها قصه را دوست دارند چون قصه، آن‌ها را به یک دنیای سحرآمیز می‌برد. صدا و سیما می‌تواند به تقویت قصه‌خوانی کمک کند. معلمان آموزش و پرورش می‌توانند با قصه آشنا شوند؛ قصه‌ها می‌توانند زنده بمانند اگر متولیان فرهنگی از این قالب، حمایت کنند نه این‌که تلاش قصه‌گویان و کانون پرورش فکری و مکاتبات آنان با شورای فرهنگ عمومی برای ثبت شب چله در تقویم بی‌نتیجه بماند. وقتی یک حرکت هم توجیه دینی دارد هم فرهنگی چرا باید تا این اندازه مورد بی‌توجهی قرار گیرد؟

کد خبر 2189348

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha